ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

نبرد کورسک بزرگترین نبرد زرهی تاریخ

نبـرد کورسک، بزرگترین نبرد زرهی جهان

نبـرد کورسک

جنگ جهانی دوم بعنوان مخوف ترين و هولناک ترین نبرد تاريخ، مسبب یک تراژدی انسانی بزرگ بود و باعث ریختن خون هزاران انسان بیگناه و ویرانی نیمی از جهان، از غرب اروپا  تا شرق آسیا، طی عملیات های نظامی ویرانگری همچون نبرد استالینگراد - نبرد کیف - نبرد کورسک - نبرد دونکرک - نبرد نرماندی - نبرد ایو جیما - نبرد بریتانیا - نبرد میدوی - عملیات بارباروسا - نبرد برلین و نبرد اوکیناوا گردید. اما همین جنگ خونین راه را برای بوجود آمدن پیشرفت های بسیاری در علوم مختلف، خصوصا با هدف کاربرد در علوم نظامی گردید. همچنین در کوران این جنگ ویرانگر، انسانهای شجاع و توانمندی نیز ظهور کردند که در دفاع از سرزمین خود با تکیه بر خلاقیت و شجاعت بی نظیر و نبوغ خیره کننده شان، رشادتهای بی نظیری را برجای گذاشتند و نام خود را در تاریخ ماندگار کردند. ارتش ورماخت آلمان نازی در جنگ جهانی دوم، عرصه ظهور ژنرالهایی با شهرت جهانی بود که از شاخص ترین آنها میتوان به فیلد مارشال اروین رومل ملقب به روباه صحرا، هاینریش هیملر فرمانده ارتش سری وافن اس اس و سازمان مخوف گشتاپو، اریش هارتمن معروف به تکخال خلبانان شکاری جهان، هانس رودل ملقب به شکارچی افسانه ای تانکها، آدولف گالاند ملقب به ژنرال شکاری، هانا رایتش ملقب به بانوی شیردل، اتو اسکورزینی، فرمانده کماندوهای هیتلر و خطرناکترین مرد اروپا، فیلد مارشال فردریش پاولوس فرمانده ارتش ششم آلمان در استالینگراد، هاینتس گودریان، برترین استراتژیست نبردهای زرهی و هرمان گورینگ، برجسته‌ترین چهره‌ حزب نازی و فرمانده نیروی هوایی آلمان در جنگ جهانی دوم اشاره کرد که در ورای این نامها، آدولف هیتلر، رهبر افسانه ای آلمان و پیشوای بزرگ رایش سوم با شخصیتی منحصر بفرد، خود را بعنوان یکی از معروفترین چهره های قرن بیستم معرفی کرد.

جنگ جهانی دوم، آوردگاه  مبارزه بهترین و نخبه ترین سربازان و فرماندهان طرفین بود، بطوریکه تمام جهان درگیر مستقیم و غیرمستقیم آن بود و به لحاظ سیاسی و نظامی نیز تحولات زیادی در عرصه بین الملل بوجود آورد. رکوردهای عجیب، وحشتناک و دست نیافتنی، مشخصه اصلی این جنگ ویرانگر و خانمان سوز بود که در تاریخ ثبت شده است.

نبرد سیتادل(Citadel) یا نبرد تانکها که از آن به عنوان بزرگترین نبرد زرهی تاریخ جنگهای جهان یاد میشود، یکی از این رکوردهای دست نیافتنی است که در تاریخ 4 ژوئیه سال 1943 در منطقه کورسک (Kursk) نزدیک مسکو، بین ارتش آلمان و شوروی آغاز شد و دارای آمار و ارقام باورنکردنی و خیره کننده ای است.

 نبـرد کورسک (Citadel) بزرگترین نبرد زرهی جهان

زمان ۴ ژولای  ۱۹۴۳
مکان منطقه کورسک (Kursk) نزدیک مسکو
نتیجه پیروزی اتحاد جماهیر شوروی
جنگندگان آلمان  و  شوروی
فرماندهان شوروی

گئورکی ژوکوف، کنستانتین روکوسوکی، نیکلای واتونین

ایوان کونیف

فرماندهان آلمان

فون مانشتاین، فون گلوکه، هرمان هوت، والتر مدل

هانس شیدمن، فون گریم

قوای شوروی

3.600 تانک، 20.000 توپ، 2.792 هواپیما

1.300.000 سرباز

قوای آلمان
3.000 تانک، 900.000 سرباز، 2.110 هواپیما
تلفات شوروی 863.303 کشته، 1.600 تانک، 1.626 هواپیما
تلفات آلمان
203.000 کشته، 900 تانک، 681 هواپیما

در این نبرد، شش هزارو سیصد تانک آلمان و شوروی و 2 میلیون و 240 هزار سرباز پیاده‌ نظام بر روی زمین و4 هزار و چهارصد هواپیمای طرفین در آسمان به جان هم افتادند که در مدتی نسبتاً کوتاه دو هزار و نهصد تانک از میان رفت، 238 هزار سرباز کشته و هفتصد هزار تن دیگر مجروح و از صحنهٔ نبرد خارج شدند. پیروزی شوروی در نبرد تاریخی استالینگراد بر ارتش ششم آلمان سبب شد که جناح جنوبى ارتش آلمان در شوروى مجبور به عقب نشینی شود. این در حالى بود که در جبهه مرکزى و غرب مسکو نیز نیروهاى روسى در حال پیشروى مداوم براى بیرون راندن نیروهاى آلمانى بودند. اما با گرم شدن هوا،هر دو طرف در حال برنامه ريزي براي بدست آوردن مجدد ابتكار عمل در جبهه های جنگ بودند. آلمانها اين موقعيت را در تصرف منطقه اي داراي برآمدگي بنام کورسک مي ديدند. کورسک حدفاصل ميان دو منطقه Orel و Belgorod بود و اندازه برآمدگي آن به سمت مغرب،بالغ بر 80 مايل بود. نقشه آلمانها اين بود تا ريشه اين برآمدگي را با يك حمله گاز انبري قطع كنند. يعني در جبهه شمالي، ارتش بشدت تقويت شده نهم ميبايست ازمنطقه Orel تا Ponyri حمله را آغاز و به سمت کورسک پيشروي نمايد. در جبهه جنوبي هم ارتش چهارم تانك ميبايست از جنوب غربي منطقه Belgorod تا Oboyan عمليات نموده و سرانجام درمنطقه کورسک به صورت گازانبري به ارتش شمالي ملحق شود. برنده این نبرد مى توانست مطمئن باشد در ادامه جنگ ویرانگر شوروى و آلمان دست بالا را خواهد داشت چرا که طول این جبهه نزدیک به ۵۰۰ کیلومتر بود و اگر آلمان در این نبرد موفق مى شد، بین سپاههاى جنوبى و شمالى شوروى فاصله مى انداخت و مى توانست اثر شکست ۶ ماه گذشته استالینگراد را خنثى کند.

مارشال گئورگي ژوكف به اين باور رسيده بود كه عمليات آفندي نيروهاي آلماني در منطقه کورسک در فصل تابستان انجام خواهد شد. او به استالين پيشنهاد كرد تا نيروهاي روسي در عمق آن منطقه به صورت پلكاني و چند رديفي حالت دفاعي به خود بگيرند تا با انبوهي از نيروهاي ذخيره و پشتيباني بتوانند جنگي فرسايشي را بر ضد مهاجمان آلماني آغاز كنند. در واقع براي نخستين بار در تمام جبهات جنگ در شرق، نيروهاي روس بجاي عمليات آفندي تن به عمليات پدافندي ميدادند. اما استالين نگران بود كه مبادا نيروهاي آلماني با موفقيت در نبرد بار ديگر بتوانند مسكو را به خطر اندازند ولي مارشال ژوكف با تلاش زياد استالين را متقاعد ساخت كه ميتواند آلمانها را متوقف كند و سرانجام طرح خود را نيز به تصويب او رساند. از طرف دیگر ماهیت این عملیات برای آلمانها به دلیل حساسیت و اهمیت آن در سرنوشت جنگ ،بسیار محرمانه بود و ارزش این عملیات تهاجمى در غافلگیرى مطلق دشمن بود اما یک جاسوس زبردست روسى، سه روز قبل از عملیات، ستاد ارتش سرخ را در جریان گذاشت که در این زمان مارشال گئورگی ژوکوف که پیش بینی چنین حمله ای را کرده بود، هشت خط دفاعی مدور پشت سرهم به وجود آورد و با استفاده از سیصد هزار غیر نظامی محلی که آلمانی‌ها تصور می‌کردند به زراعت مشغولند، منطقه را مین گذاری کرد. ژوکوف در خطوط هشت گانه، 3600 تانک و 1.300.000 سرباز و 20.000 عراده توپ مستقر ساخته بود. در نتیجه شب قبل از حمله بزرگ آلمان ها، روسها با پشتیبانی تانکها و جدیدترین تجهیزات ضد تانک که پیش بینی کرده بودند، در انتظار ورود ارتش آلمان به معبر کورسک بودند. روسها ستاد ارتش خود را در منطقه ورونژ در شرق جبهه مذکور مستقر و مواضع خود را تقویت کردند. از طرف دیگر ژوکوف از سوم ژوئیه چند تاکتیک جالب بکار گرفته بود تا نیروهای آلمان تشویق به تعرض شوند. ارتش نهم آلمان چهارم و ارتش چهارم زرهی این کشور پنجم ژوئیه دست به تعرضات محدود زدند و خود را آشکار ساختند. اما تعرض همه جانبه آلمانی‌ها معروف به نبـرد کورسک و با نام رمز دژ یا Citadel در سحرگاه چهارم ژولای 1943  با 940.000 سرباز در پناه 3.000 تانک، آغاز شد. اما نکته جالب توجه آنکه از همان اول براى آلمان ها مشخص بود که عملیات دژ، یک راز نیست و تمام مدافعان روس از آن باخبرند. چرا که بارانى از آتش توپ، خمپاره و نارنجک بر سر سربازان آلمانى مى بارید.

نبـرد کورسک (Citadel) 

تداركات روسها 

فرماندهي جبهه مياني ارتش روسيه بر عهده ژنرال كنستانين روكوسوفسكيKonstantine Rokossovsky بود كه منطقه شمالي کورسک را در اختيار داشت. او بخش اعظم نيروهايش را در قوس شمالي برآمدگي کورسک، حدفاصل مناطق Trosna و Maloarkhangelsk به طول پنجاه كيلومتر متمركز كرده بود.

نيروهاي او در دو رديف چيده شده بودند. رديف اول از سه سپاه 13 ، سپاه 48 و سپاه 70 تشكيل شده بود. خود اين رديف مجددا به دو رديف ديگر تقسيم ميشد و اين آرايش جنگي (بصورت پلكاني) در تمام نقاط منطقه کورسک تكرار ميگرديد و ژنرال روكوسوفسكي براي پشتيباني از مناطق مذكور دو سپاه تانك را به عنوان ذخيره در Fetezh مستقر كرده بود. در منطقه جنوبي کورسک به طول 100 مايل نيز سپاه 60 و 65 مستقر شده بودند. نيروهاي سپاه 18 و تانكهاي ارتش 9 و ارتش 18 هم به عنوان ذخيره موضع گرفته بودند.

نيروهاي مستقر در جبهه Voronezh به فرماندهي نيكلاي واتوتين Nikolai Vatutinدر محور Kharkov ، Oboyan و بزرگراه Kursk متمركز شده بودند . در اين جبهه نيز ارتش ششم منطقه اي به طول 30 مايل و ارتش هفتم 25 مايل از مناطق جنوي کورسک را تحت اختيار داشتند. نيروهاي ذخيره در اين منطقه نيز شامل ارتش يكم تانك مستقر در منطقه Oboyan و ارتش 69 مستقر در منطقه Olkhovka بود كه محورBelgorod ، Korocha ، Volchansk و Novy Oskol را پوشش ميدادند. علاوه بر موارد فوق در جبهه جنوبي ، در منطقه اي ديگر سپاه سي و هشت و ارتش چهلم مستقر بودند كه توسط سپاه سي و پنجم تفنگدار و سپاه دوم و پنجم تانك حمايت ميشدند.

در پشت منطقه کورسک ، ارتش سرخ حجم انبوهي از نفرات و تجهيزات را در طول خط فاصله ميان منطقه Livny تا Stary Oskol را فراهم آورده بود. اين نيروهاي ذخيره كه درمناطق استپ ( بي درخت) متمركز شده بودند شامل سپاه چهارم ، پنجم ، بيست و هفتم ، پنجاه و سه و پنجاه و هفتم پياده و سپاه پنجم تانك بود. در داخل خود منطقه کورسک علاوه بر نيروهاي مستقر ، استحكامات دفاعي زيادي نيز احداث شده بود. اولين خط دفاعي از 5 لايه كانال به هم پيوسته تشكيل شده بود كه ازدرون با سنگر سلاحهاي ضد تانك مرتبط بود. اين سنگرهاي ضد تانك بسيار مستحكم به صورت صفحه شطرنج آرايش داشتند و عمق آنها از نيم تا 5 مايل متغير بود. اين سنگرها بوسيله خندق و ميادين مين محافظت ميشدند و طوري طراحي شده بودند كه مهاجمين به سوي خط آتش آنها هدايت شوند . بيش از 500 مايل سيم خاردار و ساير موانع ضد تانك نيز تهيه شده و بيش از يك ميليون مين ضد تانك و ضد نفر در منطقه كار گذاشته شده بود. اين خطوط دفاعي تا 50 مايل عمق داشت و در نهايت تعداد زيادي طرح هاي ايذائي براي گول زدن نيروهاي اطلاعات آلماني نيز تدارك ديده شده بود. تلاشهاي زيادي نيز صورت گرفت تا پادگانهاي كاذب، ايستگاههاي راديوي موهوم، تجهيزات و هواپيماهاي بدلي و حتي فرودگاههاي دروغين براي اغفال آلمانها ايجاد شود. تاكيد زيادي شده بود تا سكوت راديوئي حفظ و تحركات نيروها نيز در شب و با استتار كامل انجام شود. در پشت جبهه آلمانها ، عمليات پارتيزاني سازمان يافته به شكل بسيار فعال و مخربي در حال انجام بود به طوريكه فقط در ماه ژوئن بيش از يكهزار حمله برعليه خطوط تداركاتي ريلي آلمانها شامل انهدام 44 پل و 300 لكومو تيو صورت پذيرفت.

تداركات آلمانها

در آنسو، آلمانها در فصل زمستان به تجهيز و تدارك نيروها پرداخته و منتظر فرارسيدن فصل بهار بودند تا با گرم شدن هوا به عمليات بپردازند. در شاخه شمالي منطقه کورسک سپاه نهم ارتش آلمان به فرماندهي ژنرال والتر مودل Walter Model مستقر بود كه اين سپاه لشگرهاي چهل و يك ، چهل و شش و چهل و هفتم تانك بانضمام لشگر بيست و سوم پياده نظام را دربرميگرفت كه حد فاصل مناطق Trosna وSlobodka Krasnaya متمركز شده بودند. در غرب Trosna نيروهاي لشگر بيستم و گروه نيروهاي موسوم به Von Esbeck به صورت ذخيره مستقر شده بودند. جناح چپ ژنرال مودل به سمت شرق و شمال منطقه Orel توسط سپاه دوم تانك پوشش داده ميشد.

شاخه جنوبي نيز توسط ارتش چهارم تانك ژنرال هوث Hoth و نيروهاي ژنرال ورنر كمپف Werner Kempf تحت كنترل بود. ارتش چهارم تانك شامل لشگر چهل و هشتم ، لشگر دوم تانك SS و لشگر پنجاه و دوم پياده نظام بود و نيروهاي ژنرال كمپف ( كه در تاريخ با نام Detachment Kempf شناخته ميشود ) هم شامل لشگرهاي سوم و يازدهم تانك و لشگر چهل و دوم پياده نظام بود. نيروهاي ذخيره هم شامل لشگر بيست و چهارم تانك بود. بخش جلوئي برآمدگي منطقه کورسک هم توسط ارتش دوم به فرماندهي ژنرال والتر وايز Walter Weiss پوشش داده ميشد.

فرماندهي عالي نيروهاي آلمان با انجام اين عمليات دست به قمار بزرگي زد. تقريبا 70% توانائي هاي زرهي آلمان در جبهه شرق گرد هم آمدند تا اين عمليات با نام سيتادلCitadel  یا دژ را انجام دهند. به تمام نيروها جهت تجديد قوا استراحت داده شده و براي چند هفته هم دوره هاي آموزشي براي انجام هرچه بهترعمليات برايشان برگزار شده بودند. فرماندهي عالي ارتش آلمان بر روي تجهيزات و سلاح هاي جديد سرمايه گذاري زيادي كرده بود تا بتواند توازن قوا در عمليات را به نفع خود بر هم زند. تانكهاي جديد Panther و Elephant نيزدرطول عمليات به نيروهاي آلماني پيوستند.

آغاز عمليات Citadel

مرحله مقدماتي عمليات Citadel در شب سوم جولاي و با پاكسازي راهها و مناطق مين گذاري شده پيش روي سپاه نهم توسط مهندسين آلماني آغاز گرديد. در بخش تحت كنترل ارتش چهارم زرهي ، تعدادي تپه هاي كم ارتفاع مشرف بر مواضع نيروهاي آلماني وجود داشت كه در خط مقدم نيروهاي روس واقع شده و روسها از آنها براي ديده باني توپخانه استفاده ميكردند و اين تپه ها ميبايست قبل از آغاز مرحله اصلي عمليات توسط آلمانها تصرف ميشد.

در ساعت 03:00 بامداد چهارم جولاي،لوفت وافه بمباران هوائي نيروهاي روس را آغاز كرد كه در ساعت 03:30 با اجراي آتش توپخانه آلمان ادامه يافت. متعاقب اين آتشباري،نيروهاي لشگر چهل و هشتم تانك پيشروي خود را به سوي مناطق گسترده جنوب منطقه Butovo آغاز كردند. نيروهاي لشگر 199 تفنگدار روس نيز مورد حمله واقع و از تمام مواضعش توسط گردان سوم از هنگ Grossdeutschland به عقب رانده شد. در همين حال مواضع نيروهاي روس در شرق منطقه Butovo نيز توسط يگانهاي مقدم لشگر يازدهم تانك آلمان به تصرف درآمد. بعلاوه  نيروهاي لشگر تانك SS هم پيشروي خوبي داشتند و توانستند مناطق گسترده اي از Yakhontovo و Streletskoye را كه توسط نيروهاي لشگر 52 ارتش روس پدافند ميشد به تصرف خود درآوردند. به هرحال در غرب منطقه Butovo هنگ 394 از لشگر سوم تانك با مقاومت شديدي در منطقه Gertsovka مواجه شد. در اين منطقه نيروهاي هنگ 71 پياده نظام ارتش روسيه تلاش كرد تا پيشروي نيروهاي آلماني را كند سازد و توانست ضربات و تلفات سنگيني هم به آنها وارد نمايد اما سرانجام در نيمه شب چهارم جولاي نيروهاي آلماني در اين منطقه توانستند به اهداف خود دست يابند و در تمام شب هم به حملات خود ادامه دادند. در ساعت 22:30 نيمه شب چهارم و 02:30 دقيقه بامداد پنجم جولاي توپخانه سپاه سوم ارتش روس آتشباري شديدي را برعليه تپه هاي تصرف شده و مواضع توپخانه ارتش آلمان در منطقه آغاز كرد.

در منطقه عملياتي ارتش نهم آلمان در شمال کورسک،حمله اصلي درساعت 05:00 بامداد روز پنجم جولاي و متعاقب بمباران هوائي مواضع نيروهاي ارتش سيزدهم روسيه توسط لوفت وافه آغاز گرديد. مهندسين خشمگين آلماني توانستند در ساعت 08:30 بامداد معابري را در ميادين مين باز كنند تا نيروهاي اصلي بتوانند از ميان آنها عبور نمايند. در اين جبهه ارتش نهم آلمان از لشگرهاي ششم ، هفتم ، سي و يكم ، هفتاد هشت ، شصت و چهار و دويست و نود و دوم پياده نظام و لشگر بيستم تانك براي هجوم به منطقه اي به طول 15 مايل كه توسط لشگرهاي پانزدهم و هشتادو يكم روس پدافند ميشد استفاده كرد. در ساعت 09:30 بامداد لشگر بيستم تانك درحال نبرد نبرد براي رسيدن به روستاي Bobrik بود و سرانجام توانست با تصرف روستا نيروهاي هنگ 321 پياده نظام ارتش روسيه را ازآنجا بيرون بريزد. لشگر ششم پياده نظام آلمان هم با عبوراز رودخانه Oka روستاي Novy Chutor را تصرف كرد و توانست با حمايت گردان 505 تانك ، پس از عقب زدن نيروهاي هنگ 676 روس ، روستاي Yasnaya Polyana را هم تصرف نمايد. در اوسط روز ، اتصال دو لشگر روس در معرض خطر گشوده شدن قرار گرفت كه در اينصورت جناح راست ارتش هفتادم روسيه به خطر مي افتاد. بنابراين فرمانده جبهه مياني،ژنرال كنستانتين روكوسوفسكي Constantine Rokassovsky يك جابجائي سريع را براي مواجهه با خطر انجام داد و لشگر سوم از سپاه دوم تانك را به سمت جنوب منطقه Ponyri و لشگر شانزدهم را نيز به شمال غرب همان منطقه و لشگر نوزدهم تانك را به غرب منطقه Olkhovatka اعزام نمود.

در حاليكه لشگر 292 پياده نظام آلمان در حال پيشروي به سوي Butyrki براي الحاق به لشگر ششم تانك بود ، پيشروي نيروهاي آلماني در منطقه شمالي با اشكال مواجه شده بود. لشگر 78 پياده نظام ماموريت داشت تا تپه 253.5 در شرق Ponyri تصرف نمايد اما خيلي زود در باتلاقي از كانال هاي پر پيچ و خم گير افتاد و تجهيزات پشتيباني آن نتوانست از نيروهاي پياده نظام حمايت لازم را بعمل آورد. در ادامه روز ، لشگر بيستم تانك از هدف اصلي خود ، تصرف Gnilets ، كه فقط 4 مايل از نقطه آغاز عمليات فاصه داشت دور افتاد. علاوه بر اين ، خودروهاي زيادي را هم در ميادين مين و يا با آتش نيرومند سلاحهاي ضد تانك روسها از دست داد بنحوي كه تلفات قابل تحمل نبود. با فرا رسيدن روز ششم جولاي ، لشگر 86 پياده نظام آلمان موفق شد تا با شكستن خط سوم دفاعي روسها راه خود را ادامه داده و هنگ هجدهم لشگر 86 توانست حومه شمالي Ponyri را به تصرف خود درآورد. در همان زمان لشگر 292 پياده آلمان نيز در حال نزديك شدن به Aleksandrovka بود.

در بخش جنوبي کورسک، فرمانده ارتش چهارم تانك آلمان، ژنرال هرمن هوثHermann Hoth، بر اساس گزارشات شناسائي هوائي از منطقه به صورت ابتكاري تصميم گرفت تا براي اجتناب از درگيري با سپاه يكم تانك ارتش روسيه ، به سمت Prokhorovka دربخش شمالي حركت كند. اين امر سبب شد تا روسها كه منتظر حمله مستقيم او از منطقه Oboyan بودند از دفاع در آن منطقه منصرف شوند. اين حمله مجددا با آتش بسيار سنگين توپخانه و هواپيماهاي پشتيباني نزديك لوفت وافه آغاز گرديد. اين حمله به سرعت با برخورد به موانع ايجاد شده و ميادين گسترده مين روسها به اشكال مواجه شد اما با اين وجود يگانهاي پيشروي لشگر Grossdeutschland در حال نزديك شدن به Cherkasskoye بودند و با فرا رسيدن شامگاه ، شهر به چنگ نيروهاي آلماني افتاد. نيروهاي لشگر دوم تانك SS هم به روستاي Beresov حمله برده و پيشروي خوبي را پس از تصرف آن آغاز كردند . در پايان روز آلمانها تقريبا 12 مايل در عمق خطوط دفاعي لشگر ششم روس نفوذ كرده و بزرگراه Belgorod-Oboyan را نيز به تصرف خود درآورده بودند.

حمله المانها در صبح روز ششم با اشغال منطقه Soborovka توسط لشگر دوم تانك آغاز گرديد. لشگر بيستم تانك پس از پاكسازي جاده منتهي به Teploye در روستاي Samodurovka درگير يك نبرد خونين شد . اين درگيري راه را براي پيشروي لشگر چهارم تانك به سمت تپه 272 باز نمود كه با پشتيباني هوائي گسترده لوفت وافه همراه شد . ژنرال روس Rokossovsky با درك اهميت اين منطقه ، آنجا را قبلا بشدت تقويت كرده بود. در پايان روز منطقه به تصرف آلمانها درآمد و آنها اقدام به پاكسازي تپه ها نمودند. اين منطقه سه بار به تصرف آلمانها درآمد و سه بار هم با ضد حملات سنگين روسها از دست آنها خارج شد.

در منطقه Olkhovatka لشگر ششم خود را به دامنه تپه 274 رسانده و درهمانجا متوقف شده بود . در منطقه Ponyri لشگر 292 خط آهن منطقه را تصرف كرده و عناصري از لشگر نهم و هجدهم تانك جاي پائي در شهري كه توسط هنگ 1032 از آن دفاع ميشد براي خود باز كرده بودند اما درگير جنگي شديد در كارخانه تراكتور سازي ، مدرسه و ايستگاه راه آهن شده بودند . در روز هشتم جولاي ژنرال Model لشگر چهارم تانك را مامور تسخير روستاي Teploye نمود. اما ژنرال Rokossovsky از روستا بشدت دفاع نمود و حمله لشگر چهارم تانك آلمان پس از دو روز نبرد سنگين دفع شد. در شب دهم جولاي ژنرال Model آلماني لشگر 292 را به عقب كشيد و لشگر دهم تانك را جايگزين آن نمود و توانست ضد حملات روسها در روز يازدهم و دوازدهم جولاي را دفع كند. نيروهاي آلمان در جبهه شمال در تصرف ارتفاعات ناكام ماندند و با تمام تلاشي كه در حملات به خرج دادند نتوانستند آنها را به محدوده پيشروي خود بيافزايند.

در جنوب منطقه کورسک نيروهاي آلماني بهتر از منطقه شمال عمل كرده بودند. در حاليكه در روز ششم نيروهاي لشگر چهل و هشتم در عبور از منطقه بين Alekseyevka و Sertsev ناتوان مانده بودند ، نيروهاي لشگر دوم تانك SS وضعيت بهتري داشتند. هنگاميك لشگر Leibstandarte تپه مهم 243 را تصرف و راه را به سوي Luchki باز كرده بود ، لشگر Totenkopf از جناح خارجي به روسها حمله كرده و با 20 مايل پيشروي به سمت شمال بزرگراه Belgorod-Oboyan را قطع نموده و خط آهن Belgorod-Kursk را شب هنگام در ششم جولاي به تصرف خود درآورد. روسها با عجله به سوي لشگر 27 شتافتند و سعي كردند تا شكاف ايجاد شده را پر كنند. 

در هفتم جولاي سپاه پنجم تانك روس حركت خود به سوي Prokhorovka را آغاز نمود ، در حاليكه نيروهاي ارتش 48 آلمان سرانجام تصميم به عبور از رودخانه گرفته و در آنسو ، در روستاي Sertsev ، لشگر Grossdeutschland توانست با درهم شكستن خطوط دفاعي نيروهاي روس،باقيمانده نيروهاي سپاه ششم روس را به آن سوي روستايSertsev وGremutschy به عقب براند. لشگر Grossdeutschland و عناصري از لشگر يازدهم تانك به سمت شمال غرب روستاي Sertsev به پيش راندند. يعني جائي كه آخرين خط دفاعي روسها قبل از منطقه Oboyan تلقي ميشد. در اين منطقه بود كه دو لشگر آلماني با پاتكهاي لشگر سوم مكانيزه و لشگر ششم تانك روس متوقف شدند. علاوه بر اين لشگر سوم تانك آلمان پيشروي كندي به سوي Berezovka داشت و همين موضوع سبب شد تا جناح چپ لشگر Grossdeutschland به نحو خطرناكي خالي بماند. شرايط زماني بدتر شد كه روسها لشگر 67 تفنگدار را به كمك نيروهاي منطقه Sertsevo فرستادند.

لشگر دوم تانك SS در حال پيشروي بود و در كنار لشگر Leibstandarte به منطقه Psolknee دست يافتند و در همين منطقه با پاتك سنگين لشگر سوم مكانيزه روس مواجه شدند. در جناح راست لشگر دوم تانك SS نيروهاي موسوم به Kempf Detachment نتوانست پيشروي لازم را در شرق منطقه Donets انجام دهد و نيروهاي لشگر دوم روسيه از همين نقطه ضعف استفاده كرده و از جناح راست بي دفاع به لشگر دوم تانك SS حمله كردند. حمله روسها در صبح روز هشتم جولاي به سمت غرب و به قصد قطع كردن بزرگراه Belgorod-Oboyan آغاز شد. اين حمله با حملات هواپيماهاي پشتيباني نزديك لوفت وافه متوقف شد و نيروهاي روس تعداد زيادي از خودروهاي زرهي خود را از دست دادند. در همان روز لشگر Grossdeutschland به سمت جاده Oboyan پيشروي نمود،تپه 260.8 را دور زد و با قدرت روستاي Verkhopenye را تصرف كرد.

ساير عناصر لشگر هم به تپه 243 هجوم بردند كه پس از نبردي سنگين در شامگاه همان روز آن را متصرف شدند. برغم اين موفقيتها ، ارتش روس سلسله پاتكهائي را در طول شب اجرا نمود. در روز نهم جولاي لشگر دوم تانك SS راه خود را به سوي آخرين خط دفاعي روسها در آن منطقه پيش گرفت. لشگر Totenkopf با عبور از رودخانه Psel روستاهاي Vasilyevka, Koslovka و Krasny Oktober را به تصرف خود درآوردند كه با وجود پاتكهاي متعدد سپاه شصت و نهم روس ، آن روستاها در دست نيروهاي آلماني باقيماند. لشگر 48 تانك آلمان در پيشروي به سوي غرب با مقاومت شديد نيروهاي روس مواجه شد اما لشگر سوم تانك توانست به پيشروي خود ادامه داده و در پايان همانروز با عبور از رودخانهPena سر پل كوچكي را ايجاد و تثبيت نمايد. در روز دهم جولاي لشگر Grossdeutschlandنيز از رودخانه Pena عبور كرد و به سمت جنوب غرب راند تا باقيمانده نيروهاي روس در شهر Berezovka را پاكسازي نمايد.

با پشتيباني سنگين هوائي تپه هاي 243 و 247 و سپس خود شهر پاكسازي گرديد . در اين ضمن ، ارتش پنجم تانك روس به به جنوب غرب منطقه Stary Oskol رسيد و در همانجا به لشگر پنجم احتياط ملحق شد. در غرب Stary Oskol ، لشگر دوم تانك و لشگر دوم احتياط تانك براي مواجهه با تهديد احتمالي از جنوب Prokhorovka آرايش گرفته بودند. در روز يازدهم جولاي نيروهاي مستقر در جنوب پيشروي به سوي Prokhorovka را با پيشقراولي لشگر دوم تانك SS آغاز كردند. در شرق همان منطقه نيروهاي موسوم به Detachment Kempf به سمت شمال و مواضع ارتش 69 روس در حومه Rzhavets پيشروي نمود كه آن منطقه هم در همان شب توسط عناصر لشگر ششم تانك آلمان به تصرف درآمد. در حاليكه پيشروي نيروهاي لشگر دوم تانك SS در جنوب Prokhorovka متوقف شده بود.

در روز 12 جولاي لشگر ششم تانك اقدام به ايجاد يك سرپل در آن سوي رودخانه Donetsبه سمت شمال Rzhavets نمود در شرايطي كه در شرق همان منطقه لشگر دوم تانك SS هنوز درگير يك نبرد سنگين در اطراف روستاي Alexsandrovka شده بود كه سرانجام در پايان روز توانست روستا را تصرف نمايد. عمده ترين نبرد در همان منطقه Prokhorovka در جريان بود كه لشگر دوم تانك SS و سپاه پنجم احتياط تانك روس درگير نبردي خونين و فراموش نشدني بودند كه سرنوشت تمام جنگ را تعيين ميكرد. در ساعت 06:30، لوفت وافه اقدام به بمباران هوائي منطقه نمود كه اين بمباران با پاسخ متقابل توپخانه روسها بر روي مواضع نيروهاي آلماني مواجه گرديد. همانطور كه نيروهاي زرهي طرفين درگير جنگ بودند ، ميدان نبرد بخاطر نزديكي مواضع طرفين بسيار آشفته و مغشوش شده بود به طوري كه نه نيروي هوائي و نه توپخانه طرفين نميتوانست ادوات نيروي مقابل را بدليل نزديكي مواضع هدف قرار دهند. در ساحل شمالي رودخانه Psel لشگر Totenkopfدرگير جنگ شديدي با عناصر لشگر 31 تانك و 33 احتياط پياده شده بود در حاليكه لشگر Das Reich مورد حمله لشگر دوم احتياط تانك روسي قرار گرفته بود. در مركز خطوط دفاعي روسها ، لشگرهاي دوم و 29 تانك موفق شدند تا پيشروي لشگر Leibstandarte را سد كنند. اما در بعداز ظهر همان روز لشگر دوم احتياط پياده و لشگر دوم تانك در منطقه بين غرب Belenichino و شرق Kalinin دچار شكست شدند . نقطه الحاق لشگر پنجم احتياط پياده و لشگر پنجم احتياط تانك و لشگر 18 تانك روسها به دليل پيشروي تانكهاي آلماني به سمت شمال غرب منطقه Prokhorovka در معرض خطر جدي قرار گرفته بود. بناچار روسها نيروهاي ذخيره لشگر دهم مكانيزه و تيپ 24 تانك را به آن منطقه گسيل داشتند تا شكاف ايجاد شده را تامين كنند. اين نيروها اقدام به تثبيت موقيعت نمودند تا سرانجام دو طرف همان شب به لاك دفاعي فرو رفتند كه بتوانند براي نبردهاي فردا آماده شوند.

توقف عمليات

وقوع برخي رخدادها در مناطق ديگر ، آينده عمليات Citadel را تحت تاثير قرار داد. در دهم جولاي نيروهاي متفقين در جزيره سيسيل ايتاليا توانستند نيرو پياده كنند و جنوب ايتاليا را در معرض خطر قرار دهند. در دوازدهم جولاي نيروهاي روس حمله بزرگي را در شمال برآمدگي منطقه کورسک آغاز كردند تا بتوانند در عقبه سپاه نهم آلمان شكاف ايجاد كنند. اين شكاف در مواضع سپاه ضعيف شده دوم آلمان و در جبهه غرب توسط نيروهاي احتياط ارتش يازدهم روس و در جبهه Bryansk توسط ارتشهاي سوم ، شصت و يكم و شصت و سوم و در مناطق مركزي توسط ارتش سيزدهم و هفتادم بوجود آمد. اين عمليات در روز يازدهم جولاي و انجام عمليات شناسائي گسترده و با حمايت حملات هوائي و آتش توپخانه در صبح روز 12 جولاي آغاز گرديد.

در شامگاه روز چهاردهم نيروهاي احتياط سپاه يازدهم 10 مايل و نيروهاي سپاه يازدهم و سپاه چهارم تانك هم براي پشتيباني از اين نيروها آنها را حمايت ميكردند. در جبهه جنوبي هم درروز سيزدهم نيروهاي لشگر دوم تانك SS توان هيچگونه عمليات آفندي را نداشته و بدليل ضعف تداركات امكان بازسازي تجهيزات و امكاناتش را از دست داده بود. نيروهاي روس به درون عقبه لشگر سوم تانك SS در جاده Rakovo-Kruglik پيشروي كرده و تپه 274 و شهر Berezovka را بازپس گرفتند. در روز چهاردهم جولاي لشگرTotenkopf از سرپل ايجاد شده در ساحل شمالي رودخانهPsel به عقب رانده شد. در همين حال لشگرDas Reich توانست پيشروي محدودي داشته باشد و شهرBelenichino را تصرف كند. به لشگرGrossdeutschland دستور داده شد تا به حمله اي به سمت غرب داشته باشد تا بتواند زمينهاي از دست داده شده توسط لشگر سوم تانك را بازپس بگيرد. پس از يكروز نبرد سنگين لشگر مذكور توانست به لشگر سوم تانك در شهر Berezovka ملحق شود اما موفق نشد تا نيروهاي روس را از تپه 247 براند.

در پانزدهم جولاي لشگر Das Reich به لشگر هفتم تانك (بخشي از نيروهاي Kempf) متصل شد و توانست پيشروي كمي در جبهه جنوب داشته باشد. به هرحال عمليات آفندي روسها در منطقه شمالي اكنون توانسته بود تا عقبه سپاه نهم را تهديد كند و آن را مجبور ساخت تا براي جلوگيري از خطر محاصره به عقب نشيني منظمي به سمت مناطق غربي دست بزند. در پايان روز پانزدهم، تقريبا تمام عمليات هجمومي در اطراف شهر Prokhorovkaمتوقف و نيروهاي آلماني به لاك دفاعي فرو رفتند. در روز هفدهم، روسها سلسله عمليات هجومي جديدي را در تمام جبهه شرق آغاز كردند . لشگر دوم تانك SS و لشگرGrossdeutschland از سپاه چهارم تانك جدا شده و عمليات متوقف گرديد. در 23 جولاي سپاه چهارم تانك هم به سمت نقطه آغاز عمليات عقب نشيني كرد و در منطقه شمالي در تاريخ 18 آگوست سپاه نهم توانست خود را به سلامت به عقب بكشد.

نتیجه نبرد

عمليات Citadel براي نيروهاي آلماني در جبهه شرق تبديل به مصيبت بزرگي شد. فرمانده عالي نيروهاي آلماني براي اين عمليات، اهدافي را در نظر داشت كه جاه طلبانه و دور از دسترس بود. از طرفی روسها از قبل به كمك شبكه جاسوسي در سوئيس و با کمک دولت انگلستان كه توانسته بود كدهاي رمز مخابراتي آلمان را بشكند، به خوبي از قصد نيروهاي آلماني اطلاع يافته و توانسته بودند تا امكانات خود را در برآمدگي منطقه کورسک متمركز سازند. حقیقت این بود که قبل از به وقوع پیوستن نبـرد کورسک، جزئیات این عملیات توسط جاسوسان شوروی لو رفته بود و ارتش سرخ از تمام تحرکات، نقشه های اصلی و نقشه های احتیاطی آلمان آگاهی داشت. پیروزی روسها در نبـرد کورسک نه در میدان نبرد بلکه در پشت جبهه ها و مدتها قبل از آغاز عملیات جنگی رقم خورده بود.  خطوط متعدد دفاعي درعمق منطقه، ميادين مين گسترده، قرارگاههاي دفاعي متعدد و مواضع سلاح هاي ضدتانك، چنان طراحي شده بودند كه سبب شد تا عمليات آلمانها بتدريج دچار فرسايش شود. در حاليكه آلمانها در تلاش بودند تا راه خود را به سمت جلو هموار سازند به تدريج توان و منابع خود را از دست ميدادند. قبل ازعمليات، نيروهاي زبده تانك آلمان كه با دقت زياد در كنار يكديگر قرار ميگرفتند، توسط روسها خسته و از پاي درمي آمدند و در مقابل، روسها با دقت انكارناپذيري، به عمليات مي پرداختند. جبهه جنگ اكنون تبديل به ميدان عقب نشيني مداوم براي آلمانها و پيروزي هاي پي در پي براي روسها شده بود. در نبـرد کورسک، دو میلیون سرباز، پنج هزار تانک و چهار هزار هواپیما شرکت داشتند. این نبرد عظیم درسهاى بزرگى براى آلمان دربرداشت.

• این کشور براى اولین بار شاهد یک ضد حمله عظیم زرهى از جانب دشمنانش بود و پى برد ابتکار استفاده از لشکرهاى انبوه زرهى دیگر حربه اى کهنه است. چرا که با توسعه لشکرهاى زرهى روسى، انگلیسى و آمریکایى، دیگر قدرت اول زرهى جهان این سه کشور هستند.

• در نبـرد کورسک تلفات روسها نیز کم نبود. در این مقطع از جنگ، هر تانک و یا سرباز آلمانى که از بین مى رفت، جانشینى نداشت. حال آنکه روسها با برخوردارى از جمعیت سرسخت و قدرت صنعتى خود، مرتب خود را تقویت مى کردند و برترى خویش را بر آلمان ها به چهار بر یک رسانده بودند. این امر سبب شد عملیات کورسک، شکست تلقى شود. گذشت زمان نیز این را ثابت کرد چرا که آلمانها دیگر هرگز نتوانستند در جبهه روسیه حمله کنند. بلکه پس از آن، کار آنها تنها عقب نشینى بود. نکته دیگر این بود که آلمانها براى اولین بار پى بردند که دیگر از نظر هوایى و توپخانه نیز دست بالا را ندارند.

نبـرد کورسک از نظر حجم تجهیزات جنگى بزرگترین نبرد تاریخ است گرچه نبرد استالینگراد از نظر تعداد سربازان و طولانى بودن، اول بود. اما نبـرد کورسک که 18 روز به طول انجامید، دیگر هرگز در تاریخ تکرار نشد. بسیاری از کارشناسان نظامی، قدرت آتش برتر تویهای روسی را تعیین کننده نتیجه نبـرد کورسک می دانند. زیرا توپهای شوروی مانع عقب نشینی تاکتیکی آلمانیها شدند. آتش مداوم بیست هزار توپ شوروی که به ابتکار ژنرال ژوکف مستقر شده بودند، امکان نداد که فرمانده ارتشهای آلمانی که خود را در دام دیده بود، به موقع و سرعت بتواند نیروهای خود را از مخمصه نجات دهد و به موضع تازه عقب بکشاند. مورخان نظامی نوشته‌اند که نبـرد کورسک را توپهای شوروی بردند. 

{plusone}