ساختار تسلیحات هسته ای
بمب اتمی سلاحی است كه نیروی آن از انرژی اتمی و بر اثر شكاف هسته اتمهای پلوتونیوم یا اورانیوم ایجاد می شود .در فرآیند شكافت هسته ای ، اتمهای ناپایدار شكافته و به اتمهای سبكتر تبدیل می شوند . نخستین بمب از این نوع ، در سال 1945 م در ایالت نیو مكزیكو در ایالات متحده آمریكا آزمایش شد . این بمب ، انفجاری با قدرت 19 كیلو تن ایجاد كرد ( یك كیلو تن برابر است با انرژی اتمی آزاد شده 190 تن ماده منفجره تی . ان . تی ) انفجار بمب اتمی موج بسیار نیرومند پرتوهای شدید نورانی ، تشعشعات نفوذ كننده اشعه گاما و نوترونها و پخش شدن مواد رادیو اكتیو را همراه دارد . انفجار بمب اتمی چندین هزار میلیارد كالری حرارت را در چند میلیونیوم ثانیه ایجاد می كند . این دمای چند میلیون درجه ای با فشار بسیار زیاد تا فاصله 1200 متری از مركز انفجار به افراد بدون پوشش حفاظتی صدمه می زند و سبب مرگ و بیماری انسان و جانوران می شود. همچنین زمین،هوا،آب و همه چیز را به مواد رادیو اكتیو آلوده می كند.
هانري بكرل نخستين كسي بود كه متوجه پرتودهي عجيب سنگ معدن اورانيم گرديد. پس ازآن در سال 1909 ميلادي ارنست رادرفورد هسته اتم را كشف كرد. وي همچنين نشان داد كه پرتوهاي راديواكتيو در ميدان مغناطيسي به سه دسته تقيسيم مي شود( پرتوهاي الفا و بتا وگاما) بعدها دانشمندان دريافتند كه منشاء اين پرتوها درون هسته اتم اورانيم مي باشددر سال 1938 با انجام ازمايشاتي توسط دو دانشمند آلماني بنامهاي اتوهان و فريتس شتراسمن فيزيك هسته اي پاي به مرحله تازه اي نهاد اين فيزيكدانان با بمباران هسته اتم اورانيم بوسيله نوترونها به عناصر راديواكتيوي دست يافتند كه جرم اتمي كوچكتري نسبت به اورانيم داشت و در اينجا بود كه نا قوس شوم اختراع بمب اتمي به صدا در امد. زيرا هر فروپاشي هسته اورانيم ميتوانست تا 200 مگاولت انرژي ازاد كند وبديهي بود اگر هسته هاي بيشتري فرو پاشيده مي شد انرژي فراواني حاصل مي گرديد.
در سال 1938 با انجام ازمايشاتي توسط دو دانشمند آلماني بنامهاي اتوها ن و فريتس شتراسمن فيزيك هسته اي پاي به مرحله تازه اي نهاد اين فيزيكدانان با بمباران هسته اتم اورانيم بوسيله نوترونها به عناصر راديواكتيوي دست يافتندكه جرم اتمي كوچكتري نسبت به اورانيم داشت او براي توصيف علت ايجاد اين عناصرليزه ميتنرو اتو فريش پديده شكافت هسته رادر اورانيم تو ضيح دادندودر اينجا بود كه نا قوس شوم اختراع بمب اتمي به صدا در امد.
زيرا هر فروپاشي هسته اورانيم، ميتوانست تا 200 مگاولت انرژي ازاد كند وبديهي بود اگر هسته هاي بيشتري فرو پاشيده مي شد انرژي فراواني حاصل مي گرديد. بعدها فيزيكدانان ديگري نيز در اين محدوده به تحقيق مي پرداختند يكي ازانان انريكو فرمي بود( 1954 - 1901) كه بخاطر تحقيقاتش در سال 1938 موفق به دريافت جايزه نوبل گرديد. در سال 1939 يعني قبل از شروع جنگ جهاني دوم در بين فيزيكدانان اين بيم وجود داشت كه آلمانيهابه كمك فيزيكدانان نابغه اي مانند هايزنبرگ ودستيارانش بتوانند با استفاده از دانش شكافت هسته اي بمب اتمي بسازندبه همين دليل از البرت انيشتين خواستند كه نامه اي به فرانكلين روزولت رئيس جمهوروقت آمریکا بنويسددر ان نامه تاريخي از امكان ساخت بمبي صحبت شد كه هرگز هايزنبرگ ان را نساخت. چنين شدكه دولتمردان آمریکا براي پيشدستي برآلمان پروژه مانهتن را براه انداختندو از انريكو فرمي دعوت به عمل اوردند تا مقدمات ساخت بمب اتمي را فراهم سازد سه سال بعد در دوم دسامبر 1942 در ساعت 3 بعد از ظهر نخستين راكتور اتمي دنيا در دانشگاه شيكاگو آمریکا ساخته شد. سپس در 16 ژوئيه 1945 نخستين ازمايش بمب اتمي در صحراي الامو گرودو نيو مكزيكو انجام شد. سه هفته بعد هيروشيمادرساعت 8:15 صبح در تاريخ 6 اگوست 1945 بوسيله بمب اورانيمي بمباران گردييد و ناكازاكي در 9 اگوست سال 1945 در ساعت حدود 11:15 بوسيله بمب پلوتونيمي بمباران شدند كه طي ان بمبارانها صدها هزار نفر فورا جان باختند. انريكو فرمي و همكارانش در شيكاگو پس از ساخت نخستين راكتور هسته اي جهان به اميد انكه از راكتور هسته اي تنها در اهداف صلح اميز استفاده شود و دنيا عاري از سلاحهاي اتمي گردد.
ليزه ميتنر ( مادر انرژي اتمي)
ليزه در سال 1878 در يك خانواده هشت نفري بدنيا امد وي سومين فرزند خانواده بود باو جود تمامي مشكلاتي كه بر سر راه وي بخاطر زن بودنش بود در سال 1901 وارد دانشگاه وين شد و تحت نظارت بولتزمن كه يكي از فيزيكدانان بنام دنيا بود فيزيك را اموخت . ليزه توانست در سال 1907 به درجه دكتر نايل گردد و سپس راهي برلين گرديد تا در دانشگاهي كه ماكس پلا نك رياست بخش فيزيك ان را بر عهده داشت به مطالعه و تحقيق بپردازد بيشتر كارهاي تحقيقاتي وي در همين دانشگاه بود وي هيچگونه علاقه اي به سياست نداشت و لي به علت دخالتهاي روزن افزون ارتش نازي مجبور به ترك برلين گرديد ودر سال 1938 به يك انستيتو در استكهلم رفت . ليزه ميتنر به همراه همكارش اتو فريش اولين كساني بودند كه شكافت هسته را توضيح دادند انان در سال 1939 در مجله طبيعت مقاله معروف خود را در مورد شكافت هسته اي دادند وبدين ترتيب راه را براي استفاده از انرژي گشودند به همين دليل پس از جنگ جهاني دوم به ميتنر لقب مادر بمب اتمي داده شد ولي چون وي نمي خواست از كشفش بعنوان بمبي هولناك استفاده گردد بهتر است به ليزه لقب مادر انرژي اتمي داده شود.
بعدها فيزيكدانان ديگري نيز در اين محدوده به تحقيق مي پرداختند. يكي از آنان انريكو فرمي بود( 1954 - 1901) كه بخاطر تحقيقاتش در سال 1938 موفق به دريافت جايزه نوبل گرديد. در سال 1939 يعني قبل از شروع جنگ جهاني دوم در بين فيزيكدانان اين بيم وجود داشت كه آلمانيهابه كمك فيزيكدانان نابغه اي مانند هايزنبرگ و دستيارانش بتوانند با استفاده از دانش شكافت هسته اي،بمب اتمي بسازند. به همين دليل از آلبرت انيشتين خواستند كه نامه اي به فرانكلين روزولت رئيس جمهور وقت آمریکا بنويسد. در آن نامه تاريخي از امكان ساخت بمبي صحبت شد كه هرگز هايزنبرگ آنرا نساخت. چنين شد كه دولتمردان آمریکا براي پيشدستي بر آلمان پروژه منهتن را براه انداختندو از انريكو فرمي دعوت به عمل اوردند تا مقدمات ساخت بمب اتمي را فراهم سازد سه سال بعددر دوم دسامبر 1942 در ساعت 3 بعد از ظهر نخستين راكتور اتمي دنيا در دانشگاه شيكاگو آمریکا ساخته شد. سپس در 16 ژوئيه 1945 نخستين آزمايش بمب اتمي در صحراي الامو گرودو نيو مكزيكو انجام شد. سه هفته بعد هيروشيما درساعت 8:15 صبح در تاريخ 6 آگوست 1945 بوسيله بمب اورانيومي بمباران گرديد و ناكازاكي در 9 آگوست سال 1945 بمباران شدند كه طي آن صدها هزار نفر فورا جان باختند.
بمبهاي هسته اي چگونه ساخته ميشوند؟
بمبهاي هسته اي به دو شكل ساخته مي شوند. بمبهاي شكافتي (اتمي) و بمبهاي همجوشي (هيدروژني). در حاليكه جزئيات اين بمبها محرمانه است ولي نكات اساسي آنها قابل دسترس است. سوخت در يك بمب شكافتي مشتمل بر اورانيوم 235 و پلوتونيم 239 تقريبا خالص است كه هر دو هسته هاي شكافت پذيري دارند. يك تكه كوچك از چنين ماده اي نمي تواند منفجر شود زيرا تعداد بسيار زيادي از نوترونها فرار مي كنند ولي در يك جرم به قدر كافي بزرگ (بحراني) واكنش زنجيره اي صورت مي گيرد. يك نوترون اوليه اتفاقي باعث شروع شكافت خواهد شد. يك بمب تقريبا 10 به توان 24 نوترون در كمتر از ده به توان 7 ثانيه آزاد مي كند كه باعث گرماي بسيار شديد مي شود. همجوشي فرق دارد. همجوشي وقتي رخ مي دهد كه دو هسته سبك را آنقدر به هم نزديك كنيم كه در حوزه عمل جاذبه متقابل نيروي هسته اي قوي قرار گيرند. از آن به بعد به شدت هم را جذب مي كنند و اتمي سنگين تر توليد مي كنند و مقداري انرژي آزاد مي كنند. همجوشي را مي توان در محيط پلاسمايي بوجود آورد و اخيرا با ليزر هم اين كار را مي كنند. در اين همجوشي قرصهاي كوچكي از دوتريم و ترتيم (عناصري سبك كه همخانواده هيدروژنند) را بوسيله فوجهاي ليزري پرقدرت گرم مي كنند. اگر توان ليزرها كم باشد انفجارهاي كوچكي در اين قرصهاي كوچك رخ مي دهد. اما اگر قدرت بالا باشد و در زمان كوتاه اثر كنند همجوشي رخ مي دهد. توان اين نوع ليزرها بيش از توان نيروي برق آمریکاست. پس تهيه اش بسيار سخت است .
اختراع بمب اتم
در طول جنگ جهانى دوم شاهد نوآورى تسليحاتى از جانب دولتهاى درگير در جنگ می باشیم، سه دولت عمدهاى كه داراى مراكز تحقيقات استراتژيك و لابراتورهاى معظم تحقيقاتى بودند، عبارتند بودند از ژاپن، آلمان، آمریکا. ژاپن به دنبال توسعه سلاحهاى شيميايى بود كه در اين زمينه موفقيت چنداني به دست نمىآورد. آلمانها داراى مركز تحقيقاتى پينامو نبودند كه موفق به اختراع سلاحى نو در تابستان 1940 مىشوند. اين سلاح موشك بود كه در طول جنگ آلمانها عليه انگلستان از خاك فرانسه اشغال شده به كار مىبردند. اولين موشكها در تابستان 1940 بود كه با پشت سر گذاشتن كانال مانش به خاك انگلستان اصابت مىكرد. تا مدتها انلگيسيها اختراع چنين سلاحى را باور نمىكردند. مخترع موشك فون براون آلمانی بود و اولين موشكها VI و VII نام داشتند. اما در رابطه با تحقيقات مربوط به شكافتن هسته اتم،علیرغم تبليغات متفقين كه به بزرگ نمايى خطر اتمى آلمان مىپرداختند، نازىها در اين خصوص موفقيتى به دست نياورده و پس از شكست آلمان مشخص مىشود كه آنها در مرحله ابتدايى ساخت بمب اتم قرار داشتند.
مركز سوم،آمریکا بود. آمریکا با استفاده از امتياز منحصر به فرد دور بودن از صحنه جنگ و مصونيت از بمباران و ويرانى،در سال 1943 پروژه منهتن را در صحراى لوس آلاموس (Los Alamos) در ايالت نيومكزيكو،شكل مي دهد. رياست اين پروژه اتمى،با پروفسور اوپن هايمر بود و دانشمندان غير اروپايى مانند فرمی و ... در اين پروژه نقش داشتند. رياست اين پروژه با يك ژنرال سه ستاره به نام گروز بود كه به طور مرتب،واشنگتن را از پيشرفت كار مطلع مىساخت. يكي از ويژگي هاي پروژه منهتن، هزينه بسيار بالاي آن بود (25 ميليارد دلار) كه در زمان جنگ هيچ دولتى چنين بودجهاى را نداشت. سرانجام در حالى كه در 8 مى 1945 آلمان تسليم مىشود و جنگ اروپا به پايان مىرسد،فاتحين،كنفرانس پوتست دام را به منظور تعيين سرنوشت آلمان تشكيل مىدهند. پوتست دام يك منطقه ييلاقى در نزديك برلين بود كه با توجه به اينكه برلين آنقدر ويران شده بود، حتي ساختمان درخوري در اين شهر نبود كه در آن اجلاس برگزار شود. در بين كنفرانس، هرى ترومن، رئيس جمهور آمریکا، تلگراف رمزى،تحت عنوان نوزاد متولد شد،دال بر به ثمر رسيدن پروژه منهتن دريافت مىكند. اين پروژه موفق به ساخت اولين بمبى مىشود كه در 16 ژوئيه 1945 مورد تست قرار مىگيرد. اوپن هايمر و ديگران در بونكرى تجمع كرده بودند و آزمايش را مورد بررسى قرار مىدهند كه ظاهرا همان جا اوپن هايمر پشيمان مىشود. در اواخر جولاى،رئيس جمهور آمریکا،دستور به كار بردن اين سلاح جديد را عليه ژاپن براى تاريخ بعد از 2 اوت صادر مىكند. 5 شهر ژاپن به ترتيب اولويت براى واشنگتن در ليست قرار مىگيرند: توكيو، كيوتو، هيروشيما، ناگويا، ناكازاكى.
بمب الکترو مغناطیسی
سلاح تازه اي كه ساخت آن بسيار ساده و تأثير آن كاملاً گسترده است ،نگراني هايي را براي دانشمندان و دولتمردان بوجود آورده است. به نوشته هفته نامه علمي نيوساينتيست اين سلاح مؤثر بمب الكترو مغناطيسي نام دارد كه اساس و عصاره آنها چيزي نيست جز يك پرتو شديد و آني از موجهاي راديويي يا مايكروويو كه قادر است همه مدارهاي الكتريكي را كه در سر راهش قرار گيرد ، نابود سازد. در دوراني كه بافت و ساخت تمامي جوامع تا حدود بسيار زيادي به دستاوردهاي علمي از نوع الكترونيكي وابسته است و همه امور از تجهيزات بيمارستانها تا شبكه هاي مخابراتي و از رايانه هاي بانكها و مؤسسات بزرگ مالي يا نظامي تا دستگاههاي نظارت و مراقبت،نحوه كار ماشينها و ادوات صنعتي همگي متكي به ساختارهاي الكترونيك هستند ، كاربرد بمبهاي الكترو مغناطيس مي تواند سبب فلج شدن روند زندگي در مناطق بزرگ مسكوني شود . به اعتقاد برخي كارشناسان به نظر مي رسد كشورهاي پيشرفته پيشاپيش چنين سلاحي را تكميل كرده اند و حتي برخي بر اين باورند كه ناتو در جريان جنگ عليه صربستان از اين قبيل بمبها براي تخريب دستگاههاي رادار صربها بهره گرفته است. توجه به بمبهاي الكترو مغناطيس حدود نيم قرن قبل مطرح شد. متخصصان در آن هنگام به اين نكته توجه كردند كه اگر بمبي هسته اي منفجر شود، امواج الكترومغناطيسي كه در اثر انفجار پديد مي آيد تمامي مدارهاي الكترونيك را نابود مي سازد. اما مسئله اين بود كه به چه ترتيب بتوان موج انفجار را ايجاد كرد بدون آنكه نياز به انجام يك انفجار هسته اي باشد؟
دانشمندان مي دانستند كه كليد حل اين مسئله در ايجاد پالسهاي الكتريكي كه با عمر بسيار كوتاه و قدرت زياد نهفته است. اگر اينگونه پالسها به درون يك آنتن فرستنده تغذيه شوند،امواج الكترومغناطيس قدرتمندي در فركانسهاي(بسامد) مختلف از آنتن بيرون مي آيند. هر چه فركانس موج بالاتر باشد،امكان تأثيرگذاري آن بر مدارهاي الكترونيك دستگاهها بيشتر خواهد شد. بزودي اين نكته روشن شد كه مناسب ترين امواج الكترومغناطيس براي ساخت بمبهاي الكترومغناطيس امواج با فركانس در حدود گيگا هرتز است. اين نوع امواج قادرند به درون انواع دستگاههاي الكترونيك نفوذ كنند و آنها را از كار بيندازند. براي توليد امواج با فركانس گيگاهرتز نياز به توليد پالسهاي الكترونيكي بود كه تنها 100 پيكو ثانيه تدوام پيدا كنند. يك شيوه توليد اين نوع پالسها استفاده از دستگاهي به نام مولد ژنراتور ماركس بود. اين دستگاه عمدتاً متشكل است از مجموعه بزرگي از خازنها كه يكي پس از ديگري تخليه مي شوند و نوعي جريان الكتريكي موجي شكل بوجود مي آورند. با گذراندن اين جريان از درون مجموعه اي از كليدهاي بسيار سريع مي توان پالسهايي با دوره زماني 300 پيكوثانيه توليد كرد. با عبور دادن اين پالسها از درون يك آنتن ، امواج الكترومغناطيسي بسيار قوي توليد مي شود. مولدهاي ماركس سنگين هستند اما مي توانند پشت سرهم روشن شوند تا يك سلسله پالسهاي قدرتمند را به صورت متوالي توليد كنند. اين نوع مولدها هم اكنون در قلب يك برنامه تحقيقاتي قرار دارند كه بوسيله نيروي هوايي آمریکا كانزاس در دست اجراست . هدف اين برنامه جاي دادن مولدهاي ماركس روي هواپيماهاي بدون خلبان يا در درون بمبها و موشكهاست تا از اين طريق نوعي ميدان مين الكترومغناطيس براي مقابله با دشمن ايجاد شود . اگر هواپيما يا موشك دشمن از درون اين ميدان مين الكترومغناطيس عبور كند ، بلافاصله نابود خواهد شد. اگر لازم باشد تنها يك انفجار عظيم به انجام رسد،به دستگاهي نياز است كه بتواند يك پالس الكترونيكي بسيار قدرتمند را بوجود آورد. اين كار را مي توان با استفاده از مواد منفجره متعارف نظير TNT انجام داد. دستگاهي كه اين عمل را به انجام مي رساند،متراكم كننده شار نام دارد. در اين دستگاه از انفجار اوليه يك ماده منفجره متعارف براي فشرده كردن يك جريان الكتريكي و ميدان الكترومغناطيسي توليد شده بوسيله آن استفاده مي شود. زماني كه اين جريان فشرده شد،به درون يك آنتن فرستاده مي شود و يك موج الكترومغناطيس بسيار قدرتمند از آنتن بيرون مي آيد.
نيوساينتيست مي افزايد: طرح تكميل دستگاههاي متراكم كننده شار از سوي نيروي هوايي آمریکا در ايالت نيو مكزيكو در دست تكميل است. از جمله طرحهايي كه براي كاربرد اين دستگاه در نظر گرفته شده،جاي دادن آنها در بمبهايي است كه از هواپيما به پايين پرتاب مي شود و نصب آنها در موشكهاي هوا به هواست. امتياز بزرگ بمبهاي الكترومغناطيس در دو نكته است: نخست آنكه اين بمبها مستقيماً جان انسانها را به خطر نمي اندازد و تنها بر دستگاههاي الكترونيك اثر مي گذارد و نكته دوم آنكه ساخت آنها بسيار ساده است. بمبهاي الكترومغناطيس در صورتي مي توانند بالاترين خسارت را وارد آورند كه فركانس امواجشان با فركانس دستگاههايي كه به آنها وارد مي شوند يكسان باشد. بنابراين براي ايجاد مصونيت در دستگاههاي الكترونيكي كه در مراكز حساس كار مي كنند،مي توان طراحي مدارها را به گونه اي انجام داد كه اولاً ميان بخشهاي مختلف،سپرهاي محافظتي موجود باشد و ثانياً در ورودي اين قبيل دستگاهها بايد صافيها و سنجنده هايي را قرار داد كه بتواند علامتهاي مورد نياز و امواج حاصل از انفجار را تشخيص دهند و مانع ورود اين قبيل امواج شوند.
بمب هسته ای
انرژي هستهاي به 2 روش توليد ميشود:
شكافت هستهاي
در اين روش هسته يك اتم توسط يك نوترون به دو بخش كوچكتر تقسيم ميشود. در اين روش غالباً از عنصر اورانيوم استفاده ميشود.
گداخت هستهاي
در اين روش كه در سطح خورشيد هم اجرا ميشود، معمولاً هيدروژنها با برخورد به يكديگر تبديل به هليوم ميشوند و در اين تبديل، انرژي بسيار زيادي بصورت نور و گرما توليد ميشود.
طراحي بمبهاي هستهاي
براي توليد بمب هستهاي، به يك سوخت شكافتپذير يا گداختپذير، يك وسيله راهانداز و روشي كه اجازه دهد تا قبل از اينكه بمب خاموش شود، كل سوخت شكافته يا گداخته شود نياز است. بمبهاي اوليه با روش شكافت هستهاي و بمبهاي قويتر بعدي با روش گداخت هستهاي توليد شدند. ما در اين بخش دو نمونه از بمب هاي ساخته شده را بررسي مي كنيم:
بمب شكافت هستهاي
بمب هستهاي (پسر كوچك) كه روي شهر هيروشيما و در سال 1945 منفجر شد.
بمب هستهاي (مرد چاق) كه روي شهر ناكازاكي و در سال 1945 منفجر شد.
بمب گداخت هستهاي
بمب گداخت هستهاي كه در ايسلند بصورت آزمايشي در سال 1952 منفجر شد.
بمبهاي شكافت هستهاي
بمبهاي شكافت هستهاي از يك عنصر شبيه اورانيوم 235 براي انفجار هستهاي استفاده ميكنند. اين عنصر از معدود عناصري است كه جهت ايجاد انرژي بمب هستهاي استفاده ميشود. اين عنصر خاصيت جالبي دارد: هرگاه يك نوترون آزاد با هسته اين عنصر برخورد كند ، هسته به سرعت نوترون را جذب ميكند و اتم به سرعت متلاشي ميشود. نوترونهاي آزاد شده از متلاشي شدن اتم ، هستههاي ديگر را متلاشي ميكنند. زمان برخورد و متلاشي شدن اين هستهها بسيار كوتاه است (كمتر از ميلياردم ثانيه ! ) هنگامي كه يك هسته متلاشي ميشود، مقدار زيادي گرما و تشعشع گاما آزاد ميكند. مقدار انرژي موجود در يك پوند اورانيوم معادل يك ميليون گالن بنزين است. در طراحي بمبهاي شكافت هستهاي، اغلب از دو شيوه استفاده ميشود:
روش رها كردن گلوله
در اين روش يك گلوله حاوي اورانيوم 235 بالاي يك گوي حاوي اورانيوم (حول دستگاه مولد نوترون) قرار دارد. هنگامي كه اين بمب به زمين اصابت ميكند، رويدادهاي زير اتفاق ميافتد:
1- مواد منفجره پشت گلوله منفجر ميشوند و گلوله به پائين ميافتد.
2- گلوله به كره برخورد ميكند و واكنش شكافت هستهاي رخ ميدهد.
3- بمب منفجر ميشود.
در بمب هيروشيما از اين روش استفاده شده بود.
روش انفجار از داخل
در اين روش كه انفجار در داخل گوي صورت ميگيرد، پلونيم 239 قابل انفجار توسط يك گوي حاوي اورانيوم 238 احاطه شده است. هنگامي كه مواد منفجره داخلي آتش گرفت رويدادهاي زير اتفاق ميافتد:
1- مواد منفجره روشن ميشوند و يك موج ضربهاي ايجاد ميكنند.
2- موج ضربهاي، پلوتونيم را به داخل كره ميفرستد.
3- هسته مركزي منفجر ميشود و واكنش شكافت هستهاي رخ ميدهد.
4- بمب منفجر ميشود.
بمبي كه در ناكازاكي منفجر شد، از اين شيوه استفاده كرده بود.
بمب گداخت هستهاي
بمبهاي گداخت هستهاي ، بمب هاي حرارتي هم ناميده ميشوند و در ضمن بازدهي و قدرت تخريب بيشتري هم دارند. دوتريوم و تريتيوم كه سوخت اين نوع بمب به شمار ميروند، هردو به شكل گاز هستند و بنابراين امكان ذخيرهسازي آنها مشكل است. اين عناصر بايد در دماي بالا، تحت فشار زياد قرار گيرند تا عمل همجوشي هستهاي در آنها صورت بگيرد. در اين شيوه ايجاد يك انفجار شكافت هستهاي در داخل، حرارت و فشار زيادي توليد ميكند و انفجار گداخت هستهاي شكل ميگيرد.در طراحي بمبي كه در ايسلند بصورت آزمايشي منفجر شد، از اين شيوه استفاده شده بود.
اثر بمبهاي هستهاي
انفجار يك بمب هستهاي روي يك شهر پرجمعيت خسارات وسيعي به بار مي آورد . درجه خسارت به فاصله از مركز انفجار بمب كه كانون انفجار ناميده ميشود بستگي دارد. زيانهاي ناشي از انفجار بمب هستهاي عبارتند از :
1. موج شديد گرما كه همه چيز را ميسوزاند.
2. فشار موج ضربهاي كه ساختمانها و تاسيسات را كاملاً تخريب ميكند.
3. تشعشعات راديواكتيويته كه باعث سرطان ميشود.
4. بارش راديواكتيو که عبارتست از ابري از ذرات راديواكتيو كه بصورت غبار و توده سنگهاي متراكم به زمين برميگردد.
دركانون زلزله، همهچيز تحت دماي 300 ميليون درجه سانتيگراد تبخير ميشود! در خارج از كانون زلزله، اغلب تلفات به خاطر سوزش ايجادشده توسط گرماست و بخاطر فشار حاصل از موج انفجار ساختمانها و تاسيسات خراب ميشوند. در بلندمدت، ابرهاي راديواكتيو توسط باد در مناطق دور ريزش ميكند و باعث آلوده شدن موجودات، آب و محيط زندگي ميشود.
دانشمندان با بررسي اثرات مواد راديواكتيو روي بازماندگان بمباران ناكازاكي و هيروشيما دريافتند كه اين مواد باعث: ايجاد تهوع، آبمرواريد چشم، ريزش مو و كمشدن توليد خون در بدن ميشود. در موارد حادتر، مواد راديواكتيو باعث ايجاد سرطان و نازايي هم ميشوند. سلاحهاي اتمي داراي نيروي مخرب باورنكردني هستند.
نگارستان