ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

مهر سرآغاز زندگی

  مهر، سرآغاز زندگی 

 پاییز هم فرا رسید. چند صباحیست که زنگ مدارس، طنین انداز کوچه ها نیست تا با صدای دل نشینش، دیوارهای آفتاب سوخته مدارس را از خواب تابستانی خود بیدار کند. تا رنگ زرد، نارنجی، ارغوانی، رنگ پویایی و حیات، رنگی از جنس هستی را بر تارک فصل زیبای خزان نوید دهد. تا رنگ طلایی زندگی بر قامت درختان سبزپوش، زینت بخش شود.

مهر سرآغاز پاییز است و برقی از امید، آرزو، تلاش و شوق وصال دوستان و همکلاسی های قدیمی که در چشم امیدهای آینده این سرزمین موج میزند. هرچند دیگر، پطروس حاضر نیست ساعات متوالی انگشتش را داخل سوراخ سد بگذارد. هرچند دیگر، اکرمی برای امین نمانده است. هرچند دیگر، کوکب خانم، دل و دماغ سلیقه به خرج دادن را ندارد. هرچند، ریزعلی از فداکاریش پشیمان و کبری از تصمیمش منصرف شده است و هرچند گرگ، گوسفندان را دریده و چوپان هنوز دروغ می گوید اما هنوز ایران زمین، پابرجاست و انسانهای بزرگی هستند که دنیا را جای بهتری میکنند برای زندگی کردن.

هنوز میراث گرانبهای نیاکان پرافتخارمان به امانت در دست ماست و رسالت ساختن این سرزمین بر عهده فرزندان ما. با شروع مهر، این بزرگ مردان کوچک با انگشتانی کوچک و قدم هایی بزرگ، پا می گیرند تا آیندگان شاهد ظهور فرزندان برومندی از ایران زمین باشند که همچون اجدادمان، نمادی از انسانیت و عشق به خاک میهن باشند و با خلق طرحهای جدید و ابتکارهای نو، راه بزرگان این سرزمین را که منشا خدمت به خلق و جهانیان بوده اند، را بپیمایند تا بعنوان یک اسطوره، هم جهان و این مرز و بوم را تحت تاثیر نام نیک خود قرار دهند و هم رضایت و خشنودی خداوند را که نامش بهترین سرآغاز هرچیز است را باعث شوند.

 

ای نام تو بهترین سرآغاز

بی نام تو نامه کی کنم باز

 

ای واهب عقل و باعث جان

با حکم تو، هست و نیست یکسان

 

از قسمت بندگی و شاهی

دولت تو دهی به هر که خواهی

 

صاحب تویی، آن دگر غلامند

سلطان تویی، آن دگر کدامند