کائنات از منظر فلسفه
کائنات از منظر روشنفکران به مجموعه قوانین حاکم بر جهان هستی اطلاق می شود که قادرند ما را به هر خواسته و هدفی که داریم برسانند، اما واقعا کائنات چیست و کارکرد آن در زندگی ما چه تاثیر شگرفی خواهد داشت؟
آیا قانون جذب، قانون کارما و دیگر تصورات بشر که معتقد است از هر دست بدهی، از همان دست پس خواهی گرفت، درست است؟
آیا اگر همواره خوبی کنید، الزاما خوبی و پاداش خواهید گرفت؟
البته که این ایده ها و قوانین بطور نسبی درست هستند نه مطلق، زیرا همواره درست عمل نکرده اند همچنان که همه ما مثال های نقض فراوانی برای آن در زندگی خود و نزدیکان مان دیده ایم و بدیهی است که هرگاه یک مثال نقض برای یک نظریه پیدا شد، آن نظریه باطل است، هرچند مصداق های درست فراوانی برایش وجود داشته باشد...
برداشت اشتباه در مورد نحوه کارکرد کائنات، داشتن این تفکر است که با خوبی به دیگران، از قانون جذب کائنات پاداش دریافت خواهید کرد و تضمینی برای آینده خود خواهید داشت و این تفکر درست به همان میزان اشتباه است که بگوئیم چون ما گرگ را نمی خوریم گرگ نیز ما را نخواهد خورد. اما واقعیت اینست که وقتی شما کار خوبی می کنید و به دیگران محبت می کنید، این عملکرد در ذات و طبیعت شما است، چرا که احساس خوبی را به شما القا می کند و در حقیقت شما پاداش آن اعمال خوب را با این حال خوب گرفته اید و شاید بجز این، پاداش هوشمند دیگری در انتظار شما نباشد چرا که در پایان ماجرا، کائنات کائنات است و طبیعت صرفا بر اساس اصول و قوانین خود عمل میکند و هیچگونه ملاحظه ای برای کسی قائل نخواهد شد.
مگر اینکه ما کائنات را درک و با تلاش، پشتکار و تصمیمات منطقی، طبیعت و کائنات را در جهت نیل به اهداف خود مدیریت کنیم بنابراین کائنات به جز برچسبی که ما به آن می زنیم، برچسب دیگری ندارد که فهمیدن این موضوع باعث می شود صرفا روی افکار، عملکرد و تصمیمات خود حساب کنیم، قدرت انتخاب داشته باشیم و جدا از اینکه چقدر ممکن است مثبت یا منفی به نظر برسد، سعی کنیم که خود، سرنوشت خود را به دست گرفته و تغییر دهیم...
پس عملکرد کائنات چگونه است؟
پاسخ اینست که گرفتن نتیجه صحیح و عالی از کائنات، نیازمند خردمندی و هوشمندی ما در بهره گیری از حداکثر پتانسیل موجود در کلیه اجزای جهان با استفاده از افکار و عملکرد صحیح و البته اتخاذ تصمیمات منطقی، آن هم در زمان مناسب می باشد البته این موفقیت مستلزم این است که شرایط در اختیار و کنترل ما باشد و جبر طبیعت ما را متوقف نکند...
اما خردمندی چگونه تاثیر معجزه آسای خود را نشان می دهد؟
1- وقتی شما خردمند و باهوش هستید ویژگی ها و قابلیت هایی را کسب می کنید که هر یک از آن ویژگی ها به تنهایی قادر است سرنوشت یک شخص را دگرگون کند چه برسد به اینکه شما واجد اکثریت آنها باشید بنابراین وقتی شما خردمند باشید، کلیه رموز موفقیت همچون ذهنیت مثبت، اراده، همت، امید و اعتماد به نفس را در خود داشته و تقویت خواهید نمود...
2- وقتی شما خردمند باشید، جستجوگری قوی هستید و بهترین راه حل ها را برای رفع مشکلات پیدا می کنید و جالب است که خوش شانس هم خواهید بود چون دلیل خوش شانسی چیزی نیست، جز تاثیر تصمیمات و عملکردهای گذشته شما و مهمتر از آن، عملکرد و نحوه برخورد اکنون شما در مقابله با رویدادهای ناگزیر جهان...
3- وقتی شما خردمند باشید، ارتباطات قوی و مفید با دیگران و خصوصا افراد خاص و بانفوذ برقرار می کنید که این سرمایه های اجتماعی بعنوان یکی از مولفه‌های اصلی موفقیت کمک میکند شما از نظر اقتصادی، ثروتمند و از نظر اجتماعی، مشهور شوید مضاف بر اینکه در این جایگاه، ناگزیر از داشتن ادبیات مناسب، ظاهر موجه و خصوصا رعایت ادب و احترام خواهید بود که هرکدام از اینها شما را برای جلب توجه جامعه جذاب تر خواهد کرد...
4- از آنجا که بهترین لذت، عشق به همنوع است، خردمندی شما حکم میکند که سخاوتمندانه ببخشید که این ویژگی قادر است دایره دوستان و سرمایه های اجتماعی شما را گسترده تر کند که اغلب و در بلندمدت، نتیجه این نیکی ها را از همین اشخاص بصورت مستقیم دریافت خواهید کرد گرچه تاثیرات غیرمستقیم شگرفی را نیز تحت تاثیر تحسین شدن شما توسط این افراد دریافت خواهید کرد خصوصا که این تحسین ها به نام و شخصیت شما در افکار عمومی جامعه، ایجاد کاریزما خواهد نمود...
البته بعضی وقتها در اثر برخی اتفاقات ناگزیر، شاید نتیجه به گونه ای دیگر و دقیقا بر خلاف روال معمول رقم بخورد که اگر مکانیسم آن رویداد را موشکافی کنیم به نتایج روشنی در خصوص اتفاقی بودن و نه هدفمند بودن آن رویداد و همچنین تقارن زمانی و مکانی آن با فرآیندهایی ناخواسته می رسیم که اغلب در اثر اشتباه و خطای ما و دیگران بوجود آمده است...
در حقیقت، کائنات بیشتر شبیه به تجمع خواسته ها و عادت های ماست که باعث شده است تا یک الگوی زندگی مشخص را برای ما بوجود آورد و شما باید بدانید که به تنهایی مسئول کائنات هستید، شما هستید که آن را با عملکرد، تصمیمات و انتخاب های خود شکل می دهید و بدینگونه است که کائنات قادر است سرنوشت شما را کاملا مستقل از تاثیر نیروی های ماوراء طبیعه، انرژی و ... رقم بزند که این عوامل صرفا نتیجه مستقیم خرد، دانایی، هوش و ذات خوب شماست نه هیچ چیز دیگری...
بنابراین از موارد خاص ناشی از جبر طبیعت و همچنین اتفاقات ناگزیر و خارج از کنترل انسان که بگذریم، اگر کسی همچنان با گرفتن ژست روشنفکرانه، معتقد است که در فرجام کار، بدون کوشش، تلاش، حرکت و انتخاب های درست، نقش ویژه ای برای انرژی کائنات، قانون جذب، تاثیر نیروهای ناشناخته و ... قائل باشد در بهترین حالت، از خرافات سنتی به خرافات مدرن روی آورده است...
البته در موارد زیادی برای همه ما پیش می آید که در یک شهر یا کشور غریب، مورد لطف و توجه سخاوتمندانه افراد ناشناس قرار می گیریم که سخت بدنبال یافتن پاسخ برای این سوال هستیم که این لطف و توجه، پاداش کدامین کار خوب ماست؟
و چون نمی توانیم پاسخی معنادار و واقعی به این سوال سخت بدهیم، بناچار دست به دامان انرژی، کائنات، قانون جذب و مفاهیم مذهبی و اعتقاداتی می شویم که برای سوالات سخت، همواره پاسخ های بسیار آسانی دارند که البته نه قابل اثباتند و نه قابل انکار....
تصور کنید در شهری غریب، انسانی ناشناس با عشق و بدون چشم‌داشت به شما لطف میکند، واقعی ترین و منطقی ترین تحلیل اینست که شما صرفا از روی اتفاق و بصورت کاملا شانسی و تصادفی به انسانی برخورد کرده اید که او هم اتفاقا معتقد به بازگشت اعمال نیک خود تحت تاثیر انرژی کائنات و قدرت های ماورائی است که تلاش میکند عشق بکارد تا در جایی دیگر در این جهان و یا حتی جهانی دیگر، عشق درو کند...
باور کنید شما صرفا خوش شانس بوده اید که به چنین شخصی برخورده نموده اید و حتی امکان داشت که یک آدم حسود، تنگ نظر و بدخواه را تجربه کنید که نه تنها کمکی به شما نخواهند کرد بلکه جیب شما را هم خواهند زد که اتفاقا همه ما از این دست افراد را در زندگی خود به کرات تجربه کرده ایم، حال بگویید که این اتفاق، مجازات کدامین کار بد شماست؟!!!
همراهان عزیز، باید پذیرفت که سرنوشت ما مستقیما متاثر از انتخاب ها و عملکردهای ما می باشد بدینگونه وقتی که شما یک انتخاب انجام می دهید نتایج آن انتخاب در زندگی ما به سرعت نمود پیدا میکند اما آنچه ما از آن غافل هستیم پیامدهای آن انتخاب است که می تواند علاوه بر تاثیرگذاری بر سرنوشت ما در حال و آینده، نسل های پس از ما را نیز مستقیما تحت تاثیر قرار دهد بعنوان نمونه، شما در مرحله گزینش همسر از بین کاندیداهای موجود، هر انتخابی از طرف شما تاثیر متفاوتی بر جهان و جامعه خواهد گذاشت چون با هر انتخاب شما، فرزندانی متفاوت از نظر جنسیت، اخلاق، ژنتیک، هوش و ذکاوت به دنیا عرضه خواهد شد که تفاوت تاثیرش می تواند تولد انسان هایی باشد با ویژگی هایی از انیشتین تا استالین.
یا حتی با انتخاب یک رشته تحصیلی متفاوت از رشته فعلی خود، مسیر زندگی شما تغییر اساسی خواهد داشت زیرا با این انتخاب، افراد پیرامون شما در دبیرستان، دانشگاه و محل کار شما متفاوت خواهد بود که احتمالا شریک زندگی مشترک شما نیز از بین این افراد انتخاب خواهد شد که حتی می تواند موقعیت جغرافیایی کار و زندگی شما در شهرها و کشورهای دیگری رقم بزند.
پس بدانید که آینده شما به لحاظ خوشبختی، بدبختی، شکست و موفقیت، بجز موارد ناشی از جبر طبیعت که ما آنرا بخت و شانس می نامیم مستقیما تحت تاثیرانتخاب، عملکرد و مهمتر از همه، پیامدهای آن انتخاب هاست ولاغیر...
علیرضا فروغی
