10/24 1391
به خاطر عشق
عارفی سراسیمه و مضطرب به سمتی نامعلوم می شتافت
با مشعلی در یک دست و ظرف آبی در دست دیگرش
او را پرسیدند به کجا چنین شتابان میروی
گفت شاکیم ، خیلی شاکیم
از کسانی که نماز را به امید همخوابی با حوریان بهشتی میخوانند
از کسانی که روزه را برای خلاصی از آتش سوزان جهنم می گیرند
از کسانی که به حج میروند تا ادای وظیفه کرده باشند
در حالیکه کعبه واقعی در جوار خانه همسایه گرسنه اش است
در حالیکه خداوند دیگر در کعبه نیست او در خانه یتیمان است
از کسانی که اینچنین خدا را عبادت میکنند شاکیم
میروم تا با این مشعل ، بهشت را بسوزانم
میروم تا با این آب ، آتش جهنم را خاموش کنم
تا مردم خدا را فقط به خاطر عشق به او عبادت کنند
نه به خاطر عیاشی در بهشت و ترس از جهنم
نگاره ها