ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

جنگ 8 ساله عراق علیه ایران

جنگ هشت ساله عراق علیه ایران

جنگ هشت ساله عراق علیه ایران ، نگارستان

زمان: ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ برابر با ۲۲ سپتامبر۱۹۸۰ تا ۲۰ اوت ۱۹۸۸ میلادی

مکان: مرز غربی و شهرهای ایران و عراق و خلیج فارس

نتیجه: بن‌بست در جبهه‌ها و آتش‌بس بر اساس قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل، محکومیت عراق به عنوان متجاوز و بازگشت کنترل اروندرود به ایران.

علت جنگ: تمایل حکومت وقت عراق برای کنترل یک‌جانبه اروندرود، مسئله مرزها و کشمکش‌های ارضی و جبران تحقیرشدن عراق از سوی ایران در قرارداد 1975 الجزایر ، الحاق کامل خوزستان به خاک عراق و هراس رژیم بعث عراق از تهدیدات احتمالی دولت انقلابی ایران

جنگندگان

ایران

اتحادیه میهنی کردستان عراق

جنبش اسلامی کردستان

حزب دموکرات کردستان عراق

مجلس اعلای اسلامی عراق

پیش‌مرگ‌های کرد

عراق

سازمان مجاهدین خلق ایران

سربازان داوطلب اتحادیه عرب از کشورهای عرب خاورمیانه و شمال آفریقا

حزب کومله

ارتش آمریکا (محدود)

فرماندهان

آیت اله خمینی

ابوالحسن بنی‌صدر

آیت اله هاشمی رفسنجانی

آیت اله خامنه‌ای

مصطفی چمران

محسن رضایی

علی صیاد شیرازی

سید محمدباقر حکیم

جلال طالبانی

مسعود بارزانی

صدام حسین

عزت ابراهیم

طارق عزیز

طه یاسین رمضان

علی حسن المجید

عدنان خیرالله

مسعود رجوی

نیروها

ایران

۳۰۵٬۰۰۰ سرباز به همراه ۵۰۰٬۰۰۰ نیروهای سپاه پاسداران و بسیج

۹۰۰    تانک

۱٬۰۰۰  خودروی زره‌پوش

۳٬۰۰۰  توپخانه

۴۷۰     هواپیما

۷۵۰     هلیکوپتر

عراق

۱۹۰٬۰۰۰   سرباز

۵٬۰۰۰       تانک

۱٬۰۰۰     خودروی زره‌پوش

۷٬۳۳۰     عراده توپخانه

۵۰۰        هواپیما

۱۰۰         هلیکوپتر

تلفات

ایران

۲۱۳٬۲۵۵ نفر کشته

۳۳۵٬۰۰۰ مجروح

۴۰٬۰۰۰ اسیر

عراق

۳۷۵٬۰۰۰ نفر نظامی و غیر نظامی کشته و زخمی

انهدام ۳۷۱ هواپیما

انهدام ۸۲ هلیکوپتر

انهدام ۵٬۷۸۷ تانک و نفربر

انهدام ۵۳۲ قبضه توپ

انهدام ۵٬۱۵۲ خودرو نظامی

به غنیمت درآمدن ۱۷۰۰ تانک و نفربر زره‌پوش

به غنیمت درآمدن ۴۸۰ قبضه توپ جنگی

به غنیمت درآمدن ۳٬۳۶۳ دستگاه خودروی نظامی.

جنگ عراق با ایران که در ایران با نام‌های دفاع مقدس، جنگ تحمیلی، و جنگ هشت‌ساله، و نزد اعراب با نام‌های قادسیه صدام و جنگ اول خلیج فارس  شناخته می‌شود، جنگی است که از شهریور ۱۳۵۹ تا مرداد ۱۳۶۷ میان نیروهای مسلح دو کشور ایران و عراق جریان داشت. جنگ ۸‌ساله ایران و عراق یکی از فاجعه‌های تاریخ بشری در قرن بیستم است. جنگی که پس از جنگ ویتنام و بالاتر از جنگ جهانی اول، دومین جنگ طولانی قرن بیستم بوده‌است. این جنگ در نهایت بدون اینکه پیروزی داشته باشد با آتش‌بس موقت میان ایران و عراق پایان یافت. این آتش‌بس تا امروز از جانب طرفین شکسته نشده و هنوز پابرجاست.

علل شروع جنگ

دلیل اصلی شروع جنگ و مناقشات سیاسی قبل از آن را به طور کلی می‌توان در تسلط یافتن بر خلیج فارس دانست. صدام می‌خواست از طریق تسلط یافتن بر قدرت اسبق منطقه، خود را به عنوان ژاندارم جدید این منطقه استراتژیک معرفی کند و از این طریق امتیازات سیاسی و اقتصادی فراوانی از کشورهای ثروتمند منطقه کسب کند. تحقق این هدف برای مصر و عربستان سعودی و سایر شیخ نشینهای منطقه چندان ناخوشایند نبود. کارشناسان سیاسی دلایل دیگری را نیز در علت وقوع این جنگ موثر می‌دانند که همگی به نوعی بخشی از انگیزه اصلی ذکر شده را تشکیل می‌دهند. برخی از این موارد به شرح زیر است:

 1- اندیشهٔ جداسازی خوزستان از ایران

اندیشه جداسازی استان خوزستان و الحاق آن به خاک عراق یکی از دلایل مهم این جنگ بود به ویژه اینکه شورش عرب‌های بعثی مخالف انقلاب در خوزستان با شکست رو به رو شده بود. پس دولت عربگرای حزب بعث عراق خود دست به کار شد و در این راستا جنگ خود را نیز جنگ قادسیه دوم گذارده بود. قابل ذکر است که بیشتر کشورهای عرب به جز چندی چون سوریه و لیبی از رژیم صدام در این جنگ پشتیبانی کردند. ایران و عراق در سال ۱۹۷۵ در الجزایر، معاهده‌هایی در زمینه تعیین خطوط مرزی، بویژه در مورد اروندرود که مرز مشترک دو کشور را تشکیل می‌دهد امضا کردند. صدام حسین پس از پیروزی انقلاب ۵۷ در ایران و به نشانه بی اعتبار دانستن این معاهده، متن آن را در مقابل دوربین تلویزیون عراق پاره کرد و دستور حمله به ایران را صادر کرد. صدام حسین در مصاحبه با مجله آلمانی اشپیگل اذعان کرد که نظام بعثی از همان ابتدای انعقاد قرارداد مرزی۱۹۷۵ در زمان شاه ، خود را مغبون می دید. لذا بهبود شرایط با ایران و جلوگیری از جنگ منوط به تحقق ۳ شرط اصلی است:

1- تجدیدنظر در عهدنامه۱۹۷۵ الجزایر درباره اروند رود

2- اعطای خودمختاری به عشایر کرد و بلوچ و عرب

3- خروج نیروهای نظامی ایران از جزایر سه گانه مورد مناقشه و سراسر خلیج فارس

همچنین صدام حسين با اعلام اين خواسته‌ها اضافه كرد که در صورت لزوم عراق توانایی آن را دارد كه با توسل به زور تمام اختلافات خود را با ايران حل كند.

 2- ضعف ساختار ارتش ایران در نتیجه انقلاب

برخی کارشناسان معتقدند که چون رژیم پهلوی تنها از جنبه نظامی بر سایر کشورهای خلیج فارس برتری داشت، پس با از میان برداشته شدن قدرت نظامی که مهمترین رکن این رژیم را تشکیل می‌داد و به تبع آن تضعیف قدرت کشور، دیگر دلیلی برای تبعیت و به رسمیت شمردن حقوق بین المللی این کشور وجود ندارد. گروهی نیز اعتقاد دارند که پس از انقلاب ایران و در پی فرار یا اعدام سران ارتش شاهنشاهی و هرج و مرج ناشی از عدم وجود نیروی کارآزموده و همچنین ترور شخصیت‌های وفادار به انقلاب (همچون سرلشکر قرنی) که توسط گروه‌های مخالف انقلاب انجام شد، ساختار ارتش عملاً از هم پاشیده بود بطوریکه:

ستاد کل ارتش:

بعد از ترور سرلشکر قرنی توسط گروه فرقان در طول مدت ۱۷ ماه رؤسای ستاد کل ارتش یکی پس از دیگری استعفا دادند. این فرماندهان ستاد کل به ترتیب عبارت بودند از:

سرلشکر فربد، سرلشکر شادمهر، سرتیپ شاد و بالاخره سرتیپ فلاحی که پنجمین رئیس ستاد کل ارتش به هنگام شروع جنگ بود.

نیروی هوایی :

در طول ۱۴-۱۵ ماه بعد از انقلاب،تعویض بالاترین رده در موقعیت فرماندهی آن نیرو بدین ترتیب بود:

سپهبد مهدیون، سرتیپ ایمانیان، سرهنگ معین پور، سرلشکر باقری، و بالاخره سرهنگ فکوری که پنجمین فرمانده نیروی هوایی به هنگام شروع جنگ بود. سپهبد مهدیون به جرم شرکت در کودتای نوژه اعدام و سرلشگر باقری نیز زندانی شد. لازم به ذکر است که طبق طرح کودتای نوژه تنی چند از افسران وفادار به شاه با تمرکز افسران نیروی هوایی ایران برای بازگردانی شاپور بختیار به ایران و کشتن آیت‌الله خمینی و نابودی جمهوری اسلامی طرح ریزی کرده بودند. بر طبق نقشه از پیش تهیه شده؛ پس از کودتا می‌بایست ارتش عراق در یک حمله سریع خوزستان را اشغال می‌کرد و بختیار دولت آزاد را در این خطه اعلام می‌نمود که با کشف کودتای نوژه در ۱۸ تیر ۱۳۵۹ و اعدام عوامل و دست اندرکاران آن، این کودتا قبل از هر اقدامی با شکست مواجه شد. ولی با وجود شکست کودتا ارتش عراق دست به حمله زد. عراق همزمان با کودتای نوژه در ۲۰ نقطه مرزی با ایران درگیری ایجاد کرده بود.

 نیروی دریایی :

در نیروی دریایی این تغییرات در طول یک سال و نیم بدین ترتیب بوده‌است:

دریادار مدنی، دریادار علوی، دریادار طباطبایی و بالاخره دریادار بهرام افضلی که چهارمین فرمانده نیروی دریایی به هنگام شروع جنگ بود و به جرم عضویت در حزب توده ایران در اردیبهشت ۱۳۶۲ دستگیر شد و به اتهام جاسوسی به همراه ۹ نفر دیگر از افسران بلندپایه ارتش در اسفند سال ۱۳۶۲ تیرباران شد.

لشکر زرهی خوزستان نیز که مجهزترین لشکر زرهی ارتش ایران قبل از انقلاب بود و نقش تدافعی در حمله احتمالی ارتش عراق به ایران جزو مسئولیت‌های سازمانی آن لشکر مجهز بود، به هنگام حمله ارتش عراق به ایران از ۳۸۵ تانک سازمانی این لشکر، فقط ۳۸ تانک آماده عملیات بود و بخشی از فرماندهان آن لشکر تا رده فرماندهان گردان و گروهان زندانی بودند. فرمانده لشکر ۹۲ زرهی به نام سرهنگ فرزانه، حدود یک ماه قبل از حمله ارتش عراق به ایران بنا به رای دادگاه انقلاب در اهواز اعدام شده بود و از طرفی سپاه پاسداران نیز نیرویی تازه‌تاسیس و بی‌تجربه بود و امکانات و توانایی لازم برای جنگ را نداشت. فرماندهان رده بالای سپاه را غالباً جوانان ۲۰ تا ۳۰ ساله تشکیل می‌دادند که از اصول کلاسیک رزم بی اطلاع بودند. در نهایت از مجموع ۱۳ تن از بالاترین رده فرماندهان نیروهای مسلح ارتش ایران، تعداد ۸ نفر از آنها به اشکالی چون اعدام، زندان، تبعید و فرار حذف شدند

 3- تصور صدام مبنی بر حمله نزدیک‌هنگام آمریکا به ایران

شکست امریکا در عملیات نظامی طبس، صدام حسین را به این فکر انداخت که امریکا برای جبران آن شکست حملهٔ مجددی را بر علیه نظام جمهوری اسلامی اجرا می‌کند و در نتیجه در جنگ میان ایران و عراق دخالت مستقیم می‌کند. یکی از نشانه‌های این اقدام، استقرار ناو هواپیمابر یواس‌اس کیتی هاوک (USS Kitty Hawk CV-63) در خلیج فارس و ورود ۶۰۰۰ چترباز آمریکایی در یک پایگاه نظامی‌ در بحرین درست چند هفته قبل از آغاز تهاجم عراق بوده ‌است. کما اینکه سه ماه پس از آغاز تجاوز و زمین گیرشدن ارتش عراق در ایران، ماسکی (وزیر امور خارجه وقت امریکا) اعلام کرد:  آمریکا با تجزیه ایران مخالف است

بدین ترتیب عراقی‌ها که خود را تحقیر شده می‌دیدند، در حین سفر طارق عزیز به فرانسه، خبر ملاقات محرمانه صدام حسین و برژینسکی را که در ژوئن ۱۹۸۰، در حین سفر برژینسکی به کویت، در مرز دو کشور انجام شده بود را در مجله فیگارو منتشر کردند. عراقیها مدعی اند که در این ملاقات از برژینسکی قول حمایت گسترده و مستقیم نظامی امریکا را گرفته بود.

محسن رضایی از اعضای اصلی شورای عالی دفاع در زمان جنگ ایران و عراق معتقد است که آمریکا صدام حسین را در مورد حمله مستقیم به ایران فریب داده‌است. هدف اصلی آمریکا بگفتهٔ او، از به‌راه انداختن جنگ علیه ایران، نه تسخیر خاک ایران توسط عراق؛ بلکه تسخیر خاک ایران توسط ارتش آمریکا بود. آمریکا تصور می‌کرد که با حمله عراق به ایران و ناتوانی نظام جدید حکومتی ایران در دفاع از مرزهای کشور، درخواست ایران از ارتش آمریکا برای دخالت در جنگ و بیرون‌راندن ارتش عراق ، رخدادی حتمی است. بدین ترتیب بعد از درخواست ایران از آمریکا، ارتش آمریکا نیروهایش را در ایران مستقر می‌کند و پس از بیرون‌راندن ارتش عراق، با کمک فشار سیاسی و نظامی نیروهای مستقر در ایران، قدرت رهبری را بدست گرفته و نظام جمهوری اسلامی را طبق معیارها و نیاز خود تغییر جهت داده و مدیریت می‌کند.

 عراق در تدارک جنگ

رژيم بعثي حاكم بر عراق، با توجه به اوضاع و احوال ايران در شرايط ناشي از انقلاب، به منظور برقراري جو مساعد براي اجراي يك تجاوز نظامي به ايران و آماده ساخت افكار ملت عراق در پذيرش چنين اقدامي به تبليغات وسيعي دست زد. از جمله يكي از پرخرج‌ترين فيلم‌هاي سينمايي جهان را به نام (قادسيه دوم) كه در حقيقت به مفهوم غلبه و پيروزي مجدد اعراب بر ايران بود تهيه نموده و مبادرت به اقداماتي نمود كه روابط دو كشور را تيره و بحراني نموده و از عكس‌العمل‌هاي ايران بهره‌برداري تبليغاتي نمايد كه اهم اين اقدامات عبارت بودند از:

 1- رویدادهای سال ۱۳۵۸ در منطقه زمینه‌ای شد تا دو کشور عراق و عربستان سعودی به یکدیگر بیشتر نزدیک شوند و یک سال قبل از شروع جنگ در ۲۹ شهریور ۱۳۵۸ پیمان امنیت متقابل بین دو کشور امضاء گردید.

2- حدود ۹ ماه قبل از شروع جنگ، نوع خرید برخی تسلیحات جدید توسط رژیم صدام حسین گویای آن است که او زمینه تدارک ، برای اجرای حمله نظامی خود به ایران را فراهم می‌آورد. به عنوان مثال، خرید دو هزار دستگاه نفربر خاکی- آبی از برزیل در اوایل زمستان ۱۳۵۸ از نوع ای‌ای-۱۱ اوروتو که از نقطه نظر نظامی به منظور استفاده در هنگام عبور دادن نیروهای نظامی خود از رودخانه کارون به خاک ایران بوده‌است.

3- همچنین صدام حسین با جلب موافقت عربستان سعودی و کشورهای عربی منطقه خلیج فارس برای جنگ با ایران توانست از امکانات مالی، نظامی و تدارکات این کشورها بهره برداری کند. رژیم عراق در آخرین سال قبل از جنگ حدود ۳۸ میلیارد دلار ذخیره ارزی داشت و با این وجود، کشورهای نفتی منطقه خلیج فارس (عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی و قطر) حاضر به پرداخت ۱۴ میلیارد دلار وام بدون بهره به عراق شدند.

4- رژیم عراق در جنگ روانی که قبل از جنگ، علیه ایران به راه انداخته بود، شهرهای خوزستان را به عربی نامگذاری کرده بود. از جمله: سوسنگرد به خفاجیه، خرمشهر به محمّره، آبادان به عبادان و استان خوزستان به عربستان.

5- ايجاد تشنج و درگيري‌هاي مرزي با تجاوز به حريم زميني و هوايي ايران در طول مرز مشترك كه از تاريخ 13/1/58 شروع و به مدت يك سال و نيم؛ يعني، تا روز حمله عمومي عراق به ايران تقريباً همه روزه ادامه داشته و اين تجاوزات زميني و هوايي مرزي كه منجر به شكايت ايران به شوراي امنيت شده بود به 673 مورد بالغ گرديد.

6- ايجاد دفتر جبهه به اصطلاح آزادي‌بخش خوزستان (جبهه‌التحرير) و مركز فرهنگي خلق عرب و سعي و كوشش براي تحريك ايرانيان عرب زبان خوزستاني به قيام براي كسب خودمختاري و جدايي از ايران.

7- اعزام عناصر خرابكار به خوزستان و اقدام به خرابكاري در خطه لوله و تأسيسات نفتي.

8- دخالت مستقيم و مؤثر و پشتيباني همه جانبه از جريانات كردستان.

9- ايجاد فرستنده‌هاي راديويي و پخش برنامه‌هاي تبليغاتي تحريك‌آميز به زبان‌هاي اقليت قومي ايران.

10- تهيه و چاپ نقشه‌هاي جعلي و تفكيك قسمت‌هاي مهمي از خاك ايران در اين نقشه‌ها مانند: خوزستان، كردستان و حتي استان سيستان و بلوچستان.

11- تهيه و چاپ و انتشار و توزيع كتاب‌هاي مجعولي نظير تاريخ سياسي امارات عربستان (خوزستان)، درگيري‌هاي عرب و فارس، تاريخ عربستان (خوزستان) الاحواز (اهواز) و غيره .

12- تقاضايي خروج بي‌قيد و شرط و فوري نيروهاي ايران از جزاير تنب بزرگ و كوچك و ابوموسي و واگذاري آنها به اعراب.

 حملهٔ عراق به خاک ایران

ارتش عراق که از اردیبهشت ۱۳۵۹ بر تعداد زد و خوردهای مرزی و دامنه آن افزوده بود با نبردهای پراکنده و تقریباً روزانه، ارتش ایران را در چند جبهه، در کردستان (مبارزه با کومله و حزب دموکرات کردستان ایران) و در خوزستان (شورش حزب خلق عرب)، و مبارزه با سران عشایر در مرزهای عراق مشغول نگاه می‌داشت ، پس از مقدمه چيني‌هاي بسيار در زمينه ايجاد موقعيت مناسب براي لغو قرارداد 1975 الجزایر و اجراي يك تهاجم نظامي با عنوان عوام فريبانه احقاق حقوق تاريخي عراق،ابتدا در تاريخ هفدهم تا نوزدهم شهريور ماه 1359 به بهانه واهي اينكه دولت جمهوري اسلامي در امر تحويل و تحول مناطقي كه تعلق ملي آنها متعاقب علامتگذاري مجدد مرز زميني تغيير يافته ، تعلل مي‌نمايد مبادرت به اشغال مناطق خان‌ليلي و ميمك  نمود. سپس دولت عراق در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ با تسلیم یادداشتی رسمی به سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد، اعلام کرد که اعلامیه الجزایر و عهدنامه های مربوط به مرز مشترک و حسن همجواری و ۳ پروتکل و پیوست های آن و دیگر موافقت نامه ها و یادداشت های انضمامی به این عهدنامه را یکجا و یک جانبه فسخ کرده است و همزمان با ارسال این یادداشت ، صدام حسین در نطقی در مجلس ملی عراق ، متن قرارداد الجزایر را پاره کرد و الغای این قرارداد را تصمیم شورای فرماندهی انقلاب عراق اعلام نمود. اقدام صدام حسین و اظهار دولت عراق ، وجاهت حقوقی نداشت لیکن عراق در ۲۹ شهریور ۱۳۵۹ (۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰) با هدف براندازی جمهوری اسلامی ایران، حمله به ایران را آغاز کرد. نیروهای عراقی به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده بودند که نواحی بزرگی از غرب ایران را اشغال کنند. عراقی‌ها بمب گذاری، مین گذاری، عملیات نامنظم و تجاوزهای مرزی شان را خیلی زودتر از آن چه شروع جنگ دانسته می‌شود، شروع کردند. عراق با تقلید از استراتژی نظامی اسرائیل در حمله برق آسا و کوبنده هوایی به فرودگاهها و هواپیماهای مصر، سوریه و اردن در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل و نتایج چشمگیر آن، خواست که همان نتایج را اینبار برای خود و علیه ایران رقم بزند.

روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ راس ساعت ۱۲ به وقت بغداد، مرکز فرماندهی جنگ در عراق دستور پرواز ۱۹۲ بمب افکن و جنگنده را برای حمله هوایی به فرودگاه‌های ایران صادر کرد. بیست دقیقه بعد، عدنان خیرالله وزیر دفاع عراق در گزارشی این موضوع را به صدام حسین اعلام کرد. به این ترتیب جنگ هوایی بین ایران و عراق آغاز شد و صدام حسین با حضور در میدان نبرد و شخصا با شلیک اولین گلوله توپ ، تهاجم همه جانبه خود را به ایران آغاز کرد.

نیروی هوایی عراق در بعد از ظهر همان روز به پایگاه‌های نیروی هوایی ایران حمله کرد. حملات هوایی عراق به این صورت بود :

• ساعت یک و چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر توسط ۶ میگ به فرودگاه اهواز

• ساعت بیست و دوازده دقیقه بعد از ظهر با ۴ میگ به فرودگاه مهرآباد تهران

• ساعت دو و چهل پنج دقیقه به پایگاه نوژه

• ساعت چهارده و سی دقیقه با ۳ میگ به فرودگاه سنندج و مرکز سپاه

• با ۸ میگ به فرودگاه تبریز، پالایشگاه و نیروگاه و نیز با حمله چند میگ به اسلام آباد و کرمانشاه و اصفهان.

در همین زمان آیت اله خامنه‌ای نماینده آیت‌الله خمینی در ارتش در پیام رادیویی اعلام کرد:

دولت دست نشانده و مزدور عراق تجاوز هوایی را به حریم جمهوری اسلامی ایران آغازکرد و به چند پایگاه هوایی حمله نموده‌است. ما تاکنون نخواسته بودیم حمله کنیم اما ارتش جمهوری اسلامی تجاوز این بعثی‌های دست نشانده را تحمل نمی‌کند و درس تلخی به صدام خواهد داد.

 ایران موفق شد ۵ فروند از هواپیماهای عراقی را که در این روز عملیات انجام داده بودند سرنگون سازد. یکی از خلبانان عراقی که موفق شد به وسیله اجکشن جان خود را نجات دهد مصری بوده‌است، اسیرشد. خلبانان نیروی هوایی ایران نیز به فاصله دو ساعت پس از بمباران عراقی‌ها، توانستند در ساعت ۴ بعد از ظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با هواپیماهای اف-۴ به پایگاه‌های الرشید در جنوب بغداد و شعیبه در داخل خاک عراق و نزدیک مرز آن کشور حمله کنند و خسارات عمده به این دو پایگاه وارد آورند. فردای آن روز یعنی در روز یکم مهرماه ۱۳۵۹، خلبانان نیروی هوایی ایران به همراهی بنی‌صدر پس از خواندن دسته جمعی سرود ای ایران در باشگاه افسران نیروی هوایی تهران با ۱۴۰ فروند هواپیمای بمب‌افکن به پرواز درآمدند و به پایگاه‌های هوایی و مراکز ارتباط و رادار نیروی هوایی عراق حمله نمودند. در آسمان نیز درگیری‌هایی بین هواپیماهای دفاع هوایی ایران که غالبا هواپیماهای افسانه ای رهگیر F-14 Tomcat بودند و هواپیماهای عراقی به وقوع پیوست و چند هواپیمای میگ عراقی سرنگون شدند. در روز یکم مهرماه،عملیات کمان ۹۹ با ۲۰۰ سورتی پرواز در یک روز توسط خلبانان نیروی هوایی ایران با موفقیت و نتایج چشمگیر انجام گردید.

در روز پنجشنبه و جمعه ۳ و ۴ مهر ۱۳۵۹، ۵۹ فروند هواپیمای نیروی هوایی ایران مواضع مهم نظامی و برخی تأسیسات نفتی عراق را منهدم کردند. در همین دو روز، ۴۱ فروند از میگ‌های عراقی توسط پدافند هوایی ایران سرنگون شدند.

نیروی هوایی عراق به خاطر نگرانی از نابودی بیشتر هواپیماهایش در زمین، ناگزیر شد تعداد زیادی از هواپیماهای خود را به فرودگاه الولید نزدیک اردن منتقل کند تا از برد هواپیماهای شکاری نیروی هوایی ایران در امان باشند. هواپیماهای شناسایی نیروی هوایی ایران، این عملیات را تعقیب نمودند و خلبانان ایرانی توانستند با انجام عملیات سوخت گیری در هوا خود را به پایگاه الولید برسانند و در آنجا تعداد زیادی از هواپیماهای عراقی را در زمین منهدم نمایند. این حمله به عملیات اچ-۳ در تاریخ نظامی ایران ثبت شده‌است.

پیشروی زمینی عراق

همزمان با آغاز عملیات هوایی، نیروی زمینی عراق از سه جبهه و در هر جبهه با یک سپاه یورش زمینی خود را آغاز کرد. سپاه اول از جبهه شمالی، سپاه دوم از جبهه میانی و سپاه سوم از جبهه جنوبی پیشروی خود را آغاز کردند. با اینحال مردم مناطق مرزی در حرکتی خودجوش و با کمک روحیه بالا، با دادن تلفات سنگین و با تجهیزات نظامی ناچیز همچون تفنگ M-1 گاراند  جلوی پیشروی سریع ارتش عراق را گرفتند. در حالیکه نیروی زمینی ارتش توان مقابله پایاپای را با عراق نداشت، قاسمعلی ظهیرنژاد نظریه دادن زمین در مقابل گرفتن زمان را مطرح کرد که با مخالفت اکثر فرماندهان جنگ و آیت‌الله خمینی روبرو شد ولیکن بنی‌صدر با این نظر موافق بود.

در ایامی که نیروی زمینی عراق به پیشروی خود در خاک ایران ادامه می‌داد و در فاصله دو ماه از شروع جنگ زمینی، بیش از چهارده هزار کیلومتر مربع خاک ایران را تصرف کرده بود بطوریکه شهرهای مرزی خرمشهر، سوسنگرد، بستان، مهران، دهلران، قصر شیرین، هویزه، نفت شهر، سومار، موسیان را به اشغال خود در آورد و شهرهای آبادان، اهواز، اندیمشک، دزفول، شوش و گیلان غرب را آماج توپخانه خود قرار می‌داد. نیروی هوایی ایران با برتری خود در آسمان، با پرواز در ارتفاع کم روی واحدهای نیروهای زرهی عراق عموماً با استفاده از جنگنده‌های F-4 و موشک هدایت شونده هوا به زمین ماوریک با انهدام زره پوشهای عراقی توانست سرعت پیشروی نیروی زمینی عراق را که تا فاصله ۱۰ کیلومتری اندیمشک و ۲۰ کیلومتری اهواز رسیده بودند، بکاهد.

در این ایام، واحدهای مختلف نیروی زمینی ایران به دلیل از هم پاشیدگی با تأخیر توانستند خود را به جبهه جنوب برسانند. در ۸ آبان ۱۳۵۹، ارتش عراق با دو لشکر خود حمله گسترده‌ای را برای تصرف پل نادری بر روی رودخانه کرخه انجام داد، مقاومت یگان‌هایی از لشکر ۲۱ حمزه (لشکر سابق گارد جاویدان) و یک گردان تانک از لشکر ۷۷ خراسان مانع از تصرف پل نادری شدند. در صورت تصرف پل نادری توسط عراق، این امر منجر به قطع جاده مهم اندیمشک - اهواز می‌شد و چنانچه خود را به ارتفاعات شمال منطقه می‌رساندند، کلیه ارتباطات جنوب قطع می‌شد و این مقدمه‌ای بود برای سقوط آبادان و اهواز. مقاومت سرسختانه گردان ۴۴ پیاده نیروی زمینی ارتش در پنج کیلومتری آبادان در این مقطع نقش مهمی داشت.

هم‌زمان با متوقف شدن پیشروی نیروی زمینی عراق و شکست نیروی دریایی عراق در ۷ آذر ۱۳۵۹ توسط نیروی دریایی ایران که منجر به بسته شدن راه آبی عراق به خلیج فارس شد؛ نیروی زمینی ارتش ایران با پشتیبانی نیروی هوایی و هلیکوپترهای هوانیروز (هواپیمایی نیروی زمینی ایران) موفق به بازسازی، پیش بینی‌های عملیاتی و طرح‌ریزی‌های لازم شد. بدین ترتیب، یگان‌های پیاده و زرهی از یگان‌های لشکر ۷۷ خراسان، لشکر ۲۱ حمزه مرکز، لشکر ۱۶ قزوین، گروه رزمی زرهی شیراز و تیپ خرم آباد و همدان و... به طور گسترده برای مرحله بیرون راندن نیروهای عراقی، در جبهه جنوب مستقر شدند.

در میان واحدهای نیروی زمینی ارتش ایران در هفته اول حمله عراق به ایران، تنها سرهنگ هوشنگ عطاریان در جبهه غرب کشور بود که با اتخاذ تاکتیک عملیاتی ضد حمله در روز هشتم از شروع جنگ توانست ارتش عراق را از خاک ایران بیرون نمایند.

در گزارش جنگی آن ایام آمده‌است:

بعد از ظهر امروز سرهنگ عطاریان قصر شیرین را باز پس ستاند و در جبهه غرب کشور ۸۰ تانک عراقی را نابود کردند.

دو سال بعد، سرهنگ عطاریان به علت توده‌ای بودن دستگیر و به اتهام عامل نفوذی بودن تیرباران شد. گفتنی‌است که حداکثر پیشروی نیروهای عراقی در جبههٔ جنوبی که در اثر غافلگیری نیروهای ایرانی صورت گرفت، تا ۱۵ کیلومتری شهر اهواز بود.

 مقاومت ۳۵ روزه مردم خرمشهر

پس از حمله سراسری عراق درتاریخ ۱۳۵۹/۶/۳۱ عملاً خرمشهر از بعدازظهر همان روز زیر آتش سنگین ارتش عراق قرار گرفت. ارتش عراق با اجرای آتش سنگین وهجوم قوای رزمی به خرمشهر ومحاصره آن، طرح ریزی کرده بود که هماهنگ با برنامه اشغال سه روزه استان خوزستان، خرمشهر را زیر اشغال خود گیرد. ارتش عراق در چهارمین روز، از دو محور جاده شلمچه و جاده اهواز به دروازه‌های شهر رسیدند و طی چند حمله سعی داشتند به داخل شهر نفوذ کنند که هر بار با مقاومت مدافعین عقب نشینی می‌کردند واهالی شهر با کمک نیروهای پلیس و مرزبانان توانستند ۳۵ روز در برابر ارتش عراق مقاومت کنند. با گذشت چند روز از آغاز محاصره، مردم شهرهای کوچک درقالب یگان‌های سپاه و واحدهای جنگ‌های نامنظم مصطفی چمران خود را به درون شهر رساندند. ولی به دلیل مدیریت نامناسب و نبود حمایت لجستیکی و نبود آتش توپخانه خودی، سرانجام خرمشهر پس از ۳۵ روز مقاومت، در تاریخ ۴ آبان ماه ۱۳۵۹ اشغال شد و آخرین نیروهای مدافع شهر نیز که زنده مانده بودند در سحرگاه همان روز با عبور از رود کارون شهر را تخلیه کردند.

 آزادسازی خرمشهر

سرانجام خرمشهر پس از ۵۷۵ روز در ساعت ۱۱ صبح روز سوم خرداد سال ۱۳۶۱ در قالب عملیات بیت المقدس آزاد شد. تلفات ایران در جریان این عملیات ۶٬۰۰۰ کشته (۴٬۴۶۰ سپاهی و ۱٬۰۸۶ ارتشی) و ۲۴۰۰۰ زخمی بود. آیت الله خمینی در ۳ خرداد ۱۳۶۱ مصادف با ۳۰ رجب ۱۴۰۲ به مناسبت آزادی خرمشهر پیامی خطاب به ملت ایران صادر کرد.

در اولین بخش این بیانیه آمده‌است:

با تشکر از تلگرافاتی که در فتح خرمشهر به اینجانب شده‌است، سپاس بی‌حد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود.

در عملیات آزادسازی خرمشهر با مدیریت فرماندهان ارتش ایران و بسیج مردمی و سپاه پاسداران ، حدود ۵۵۰۰ کیلومتر مربع از اراضی اشغالی از جمله خرمشهر آزاد شد، ۳۴ هزار نفر از نیروهای ارتش عراق به اسارت درآمدند و ۱۶ هزار نفر کشته شدند. ۵۱۱ دستگاه تانک و نفربر عراقی، ۳۸ فروند هواپیما و ۸۰ قبضه توپ از ارتش عراق منهدم شد.

پس از بازپس گرفتن خرمشهر و عقب راندن نیروهای عراقی از خرمشهر، آمریکا و دولت های اروپایی و برخی از کشورهای منطقه خلیج فارس کوشیدند به جنگ پایان دهند و از سقوط صدام حسین و حکومت بعثی عراق جلوگیری کنند لذا  خواستار آتش‌بس فوری میان دو کشور شدند.  در این میان ، شورای امنیت سازمان ملل ، به درخواست اردن ، در ۲۱ تیر ۱۳۶۱ قطعنامه ۵۱۴ را به تصویب رساند و در آن با اظهار نگرانی عمیق از ادامه برخورد دو کشور، خواستار آتش بس و عقب نشینی نیروها به مرزهای بین المللی و تلاش در جهت دستیابی به راه حلی جامع و عادلانه و شرافتمندانه براساس اصول منشور ملل متحد شد. دولت ایران این قطعنامه را که جنبه توصیه ای داشت نپذیرفت و وزارت امورخارجه آن را تلاشی هماهنگ و سازمان یافته از سوی قدرت های جهانی در جهت ممانعت از دستیابی ایران به خواست های قانونی خود و جلوگیری از سقوط رژیم بعثی عراق تلقی کرد و اعلام داشت جمهوری اسلامی ایران تا تحقق خواست های خود و دفع کامل قوای متجاوزعراق ، به دفاع مشروع خود ادامه خواهد داد و چهار شرط برای آتش‌بس قرار داد:

1- آزادسازی قصر شیرین و عقب‌نشینی عراقیها تا مرزهای بین‌المللی

2- پرداخت غرامت۱۵۰ میلیارد دلاری

3- بازگشت شیعیان رانده‌شده از عراق

4- برکناری و محاکمه صدام حسین

در پی انجام دو عملیات از سوی ایران ، یکی در ۲۳ تیر ۱۳۶۱ در محور جنوب و دیگری در ۹ مهر ۱۳۶۱ در منطقه سومار، که منجر به آزادسازی بخش های مهمی از خاک ایران و تسلط نیروهای ایران بر شهر مندلی عراق شد، شورای امنیت به درخواست عراق ، در ۱۲ مهر ۱۳۶۱ قطعنامه ۵۲۲ را به تصویب رساند و خواستار آتش بس فوری و عقب نشینی نیروها به مرزهای بین المللی شد و از دولت عراق ، به سبب آمادگی اش برای همکاری در اجرای قطعنامه ۵۱۴، استقبال کرد.

در ۹ آبان ۱۳۶۲، به دنبال گسترش دامنه جنگ به خلیج فارس و حملات عراق به نفتکش ها و انتشار گزارش نمایندگان ویژه دبیرکل سازمان ملل پس از بازدید از مناطق اشغالی توسط عراق و شهرهای بمباران شده در ایران و عراق ، چهارمین قطعنامه شورای امنیت به شماره ۵۴۰ صادر شد و در آن به گزارش واقع بینانه نمایندگان دبیرکل در بررسی مناطق مسکونی و تأیید لزوم بررسی دقیق علل جنگ اشاره گردید.

 قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل

در ۱۶ دی ۱۳۶۵، نیروهای ایرانی ، طبق یک برنامه ریزی دقیق نظامی ، به اطراف بصره رسیدند. احتمال سقوط بصره و پیروزی ایران تقویت شد و این باور پدید آمد که موازنه نظامی در صحنه نبرد به نفع ایران تغییر کرده است. سیاستمداران آمریکا معتقد بودند اگر ایران در جنگ پیروز شود انقلاب اسلامی نیروی تازه‌ای خواهد گرفت و این امر دولتهای محافظه‌کار و هوادار غرب در منطقه خلیج فارس و شاید سراسر خاورمیانه را تهدید خواهد کرد. از سوی دیگر پیروزی عراق نیز در جنگ، ایران را بی‌ثبات خواهد کرد و خطر به میان آمدن پای شوروی ، بیشتر خواهد شد. پس نتیجهٔ کلی اینکه هیچیک از طرفین نباید در جنگ پیروز شوند.

هنری کسینجر وزیر خارجه پیشین آمریکا نیز تأثیرات پیروزی یکی از طرفین درگیر در جنگ را بر سیاست خارجی آن کشور چنین بیان می‌کند:

بدون توجه به اینکه چه کسی در جنگ ایران و عراق پیروز می‌شود، شکست نهایی از آن ایالات متحده خواهد بود.

بر این اساس در نظر استراتژیست‌های سیاست خارجی آمریکا، وضعیت مطلوب واشنگتن در منطقه زمانی پدیدار می‌شد که جنگ ایران و عراق در مرزهای دو کشور محدود شود و به کشورهای حاشیه خلیج فارس گسترش پیدا نکند همچنین امنیت خطوط کشتیرانی و تداوم جریان صدور نفت برای غرب تضمین شده و ثبات و تعادل در منطقه از طریق برقراری توازن در بین کشورهای منطقه استوار گردد. بنابراین نگرانی قدرت های بزرگ و کشورهای عربی ، آنها را به این نتیجه رساند که تنها راه پایان دادن به جنگ ، تلاش مشترک آمریکا و شوروی در چارچوب همکاری بین المللی است. به همین منظور، خاویر پرزدکوئیار، دبیرکل سازمان ملل ، در ۲۲ دی ۱۳۶۵ اعلام کرد که اعضای شورای امنیت برای پایان دادن به جنگ مصمم اند و نظریات و دیدگاه ها باید برای تحقق این هدف به یکدیگر نزدیک شوند و شکل اجرایی به خود گیرند.

از امتیازات قطعنامه ۵۹۸ بر قطعنامه های پیشین این بود که جنبه توصیه ای نداشت و تصمیمی براساس اعتقاد شورای امنیت بود. به اعتقاد ایران ، از نقاط ضعف قطعنامه ۵۹۸، بند سوم قسمت مقدماتی آن بود که از شروع و ادامه طولانی منازعه توأماً ابراز تأسف شده بود. دبیرکل سازمان ملل به استناد قطعنامه ۵۹۸، از طرفین درگیر خواست تا با قطع جنگ وارد روند مذاکره و عمل شوند. وی همچنین بر ضرورت همکاری کامل ایران و عراق ، برای دستیابی به راه حل جامع و عادلانه و شرافتمند، تأکید کرد و از اعضای شورا خواست که از تلاش های وی حمایت کنند.

پس از تصویب قطعنامه ۵۹۸، به دنبال درخواست دولت کویت از آمریکا و شوروی برای حفاظت از نفتکش های این کشور، که در معرض بیشترین مخاطرات قرار داشت ، اولین کاروان از نفتکش های کویت در ۳۰ تیر ۱۳۶۶ وارد خلیج فارس شد. در همین حال تشنج در منطقه افزایش یافت و در اوایل شهریور ۱۳۶۶، نیروی دریایی آمریکا ۴۶ کشتی در منطقه مستقر کرد و فرانسه و انگلیس نیز اعلام کردند که آنها نیز نیروهای دریایی بیشتری به منطقه اعزام خواهند کرد. به دنبال آن در ۳۰ شهریور ۱۳۶۶، با حمله یک بالگرد جنگی آمریکایی به کشتی کوچک ایرانی به نام ایران اجر در ۸۰ کیلومتری شمال شرقی بحرین ، آمریکا رسماً وارد جنگ با ایران شد و با سقوط فاو ، آمریکا که مستقیم و غیرمستقیم درگیر جنگ بود کمک شایانی به عراق کرد تا ایران را از داشتن دست بالا در پذیرش قطعنامه 598 سازمان ملل بواسطه در اختیار داشتن فاو ، محروم کند و عراق با روحیه تازه ای که از حمایت مؤثر آمریکا و نیز پیروزی فاو به دست آورده بود، حمله با سلاح های شیمیایی را ادامه داد و توانست کلیه اراضی تصرف شده را از ایران پس بگیرد. در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶، صدام و رهبران بعثی عراق شهر کردنشین حلبچه و روستاهای اطراف آن را، به دلیل همکاری نیروهای کرد با قوای ایران ، بمباران شیمیایی کردند. در این فاجعه ۵ هزار غیرنظامی قربانی شدند. عراق با وجود شواهد مسلّم و انکارناپذیر، به کار بردن مواد شیمیایی را انکار کرد، اما در پی ارائه مدارک موثق از سوی ایران و بررسی کارشناسان اعزامی از سوی سازمان ملل ، شورای امنیت برای اولین بار در ۹ اردیبهشت ۱۳۶۷ قطعنامه ۶۱۲ را به اتفاق آرا تصویب کرد. این قطعنامه ، ضمن محکوم کردن شدید به کار بردن سلاح های شیمیایی ، هر ۲ طرف را از استفاده این سلاح ها منع کرد. نقطه اوج تلاش های آمریکا برضد ایران ، حمله موشکی ناو آمریکایی مستقر در خلیج فارس ، به نام وینسنس ، به هواپیمای مسافربری ایرباس ایران در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ بود. در این حمله ، همه ۲۹۰ سرنشین هواپیما کشته شدند.

 پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران

نظرات و دلایل مختلفی پیرامون علت طرح این قطعنامه از سوی عراق و پذیرش آن از سوی ایران مطرح می‌شود. بعضی کارشناسان نظیر محسن رضایی معتقدند طرح قطعنامه در سازمان ملل به دلیل قرار گرفتن ایران در موضع برتر نظامی بود. وی تصرف فاو، شلمچه و جزایر خیبر و نزدیکی قوای ایرانی به بصره را مصداق این برتری می‌داند همچنین تمایل شوروی و آمریکا برای پایان دادن به جنگ و جلوگیری از فراگیر شدن آن نیز در تشویق عراق به پیشنهاد صلح موثر بوده‌است. از طرفی گروهی از کارشناسان نیز شرایط نامناسب نظامی ایران را دلیلی بر قبول این قطعنامه ذکر می‌کنند. این شرایط ناشی از عقب‌ماندگی اساسی ایران از نظر تجهیزات نظامی پیشرفته به ویژه پس از سال ۱۳۶۴ به دلیل تحریم همه جانبه کشور و کاهش توان اقتصادی کشور برای خرید اقلام نظامی بوده‌است. همچنین استفاده وسیع عراق از سلاح‌های شیمیایی و سکوت مجامع جهانی در برابر این اقدام عراق و بسته‌شدن راهکارهای عملیاتی و نیاز به راهکارهای جدید که فناوری آن در اختیار جمهوری اسلامی ایران نبود نیز از عواملی است که تمایل ایران را به پذیرش آتش‌بس افزایش داده‌است.

این قطعنامه که بلافاصله پس از طرح و تصویب در سازمان ملل مورد پذیرش عراق قرار گرفت بدلیل اختلاف بین رجال سیاسی و نظامی در سال ۱۳۶۶ مانع از اجماع بر سر قبول یا رد قطعی قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران گردید. نیروهای نظامی شامل سپاه و ارتش تمایل به ادامه جنگ تا پیروزی قطعی داشتند. ولی وزارتخانه‌ها و نهادهای دولتی و بانک مرکزی وضعیت اقتصادی کشور را متزلزل و فاقد توانایی لازم برای ادامه جنگ می‌دانستند. همین اختلاف نظر موجب تاخیر یکساله در پاسخ ایران به پیشنهاد آتش‌بس سازمان ملل متحد شد ولی مهمترین دلیل مخالفت یکساله ایران با تصویب قطعنامه، پافشاری بر سر جابجایی دو بند از قطعنامه و گنجاندن بندی مربوط پرداخت خسارت جنگ از جانب کشور متجاوز بوده‌است. در قطعنامه ابتدایی ابتدا بند مربوط به آتش‌بس و سپس بند مربوط به بازگشت به مرزهای بین‌المللی گنجانده شده بود. ایران مطمئن بود در صورت برقراری آتش‌بس، عراق هیچگاه به مرزها باز نمی‌گردد و اگر ایران نیز بخواهد عراق را بیرون براند ، بند اول را نقض کرده‌است. و این نتیجه مغایر با اهداف برقراری صلح ایران است. به همین دلیل بعد از یکسال کار دیپلماتیک، در نهایت با نظر مساعد دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، بندها جابجا شدند و بالاخره یک سال و هفت روز بعد از تصویب قطعنامه ، در تیر ۱۳۶۷ توسط ایران نیز پذیرفته شد و طی نامه ای با امضای رئیس جمهوری ایران ، در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ به دبیرکل سازمان ملل تسلیم شد. در این نامه تصریح شده است که تجاوز به ایران ابعاد بی سابقه ای یافته و باعث کشیده شدن سایر کشورها و حتی غیر نظامیان بی گناه به جنگ شده است و جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهمیتی که برای جان انسان ها و اجرای عدالت و برقراری صلح و امنیت منطقه ای و بین المللی قائل است ، قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را می پذیرد . امام خمینی (ره ) در ۲۹ تیر همان سال پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به اطلاع مردم رساندند.  اما عراق تنها ۳ روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، از جانب جبهه جنوبی شروع به حمله و پیشروی به سمت اهواز نمود که البته بعد از برقراری آتش‌بس کماکان ۲۳۶ کیلومتر مربع از اراضی ایران دراختیار عراق باقی ماند. این مناطق تا بعد از حمله عراق به کویت و شکست نظامی عراق، به ایران بازگردانده نشد. این اراضی بخشهایی از مناطق مهران، قصر شیرین، موسیان، شلمچه، فکه را شامل می‌شد.

وزیر خارجه ایران نیز با تأکید بر اینکه مذاکرات مستقیم پس از اعلام آتش بس آغاز شود، با پیشنهاد عراق موافقت کرد و مقرر شد دبیر کل سازمان ملل در گزارشی به اعضای شورای امنیت ، زمان برقراری آتش بس را اعلام کند. سرانجام در نشستی غیررسمی با اعضای شورای امنیت ، تاریخ برقراری آتش بس ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ اعلام شد.

برنامه مبادله اسیران بین دو کشور از تاریخ ۲۶ مرداد۱۳۶۹ مصادف با ۱۹۹۱ شروع شد و روند تبادل اسیران بین دو کشور ۱۲ سال به طول انجامید. آخرین گروه از اسرای جنگی ایرانی و عراقی در تاریخ ۲۶ اسفند۱۳۸۱ مقارن با ۱۷ مارس۲۰۰۳ به طور همزمان مبادله شدند.

شورای امنیت در تاریخ ۱۸ آذر۱۳۷۰ مصادف با ۹ دسامبر۱۹۹۱ طی گزارشی که از جانب دبیرکل وقت سازمان ملل متحد دریافت کرده بود، عراق را به عنوان متجاوز جنگ معرفی کرد. این شورا همچنین عراق را موظف به پرداخت غرامت جنگ به ایران نمود.