لیزر هوابرد ، پدافند مهلک بالستیک
تسلیحات نظامی تا میانه های قرن بیستم با توجه به ذهنیت بشر مبنی بر الزام وجود گلوله جهت نابودی دشمن ، مبتنی بر این اصل بود که ساختار فیزیکی گلوله ، بخش اصلی تسلیحات را ترسیم میکرد و فرآیندهای شیمیایی و تکیه بر قوانین فیزیک ، تشکیل دهنده بخش نهایی تسلیحات و قدرت نابود کنندگی آنرا رقم میزد که به همین دلیل این تسلیحات تا مدتها موضوع داستانهای علمی، تخیلی بشر بوده است.
از آنجا که تکنولوژی لیزر ، منبعی از گرما و نور به شکل امواج همسان ممتد یا متناوب است و تسلیحات فوق پیشرفته لیزری با مشخصاتی همچون نامحدود بودن مهمات همراه با توانایی تخریب فراوان ، انهدام چندین هدف بطور هم زمان با سرعت نور، برد بالغ بر صدها کیلومتر و همچنین هزینه بسیار پایین هر مورد رهگیری از تکنولوژی های کنونی متمایز میگردد ، ایده بسیار جذاب استفاده مستقیم از انرژی جهت دفاع در برابر موشک ها، طراحان دفاعی را برای استفاده از کاربردهای نظامی انرژیهای هدایت شونده ، هیجان زده ساخت و چون آنان به نیرنگ بازبودن فیزیک و توانائیهای بالقوه دانشمندان خود واقف بودند با اتکاء به سرمایه گذاریهای ارتش ایالات متحده آمریکا تصمیم گرفتند که افسانه سلاحهای تشعشعی را به واقعیت در آورند.
مزایای تسلیحات لیـزری
یکی از مزیت های خیره کننده تسلیحات لیـزری توجیه اقتصادی و عدم محدودیت خشاب مهمات آن است بطوریکه هر شلیک این سلاح، کمتر از یک دلار هزینه دارد و مهمتر آنکه این سلاح تا زمانی که به برق متصل است می تواند شلیک کند و با مسئله پایان مهمات روبرو نیست. از طرفی مزیت نور لیزر بر تسلیحات دیگر آنست که این نور می تواند از اتمسفر زمین عبور و از آن خارج شود. بنابراین موشکهای بالستیک که ویژگی استراتژیک آن قابلیت خروج از جو زمین است ، حاشیه امن خود را از دست میدهند و توسط سیستمهای رهگیری شناسایی و توسط پرتو لیزر منهدم خواهند شد. با اینحال با این که کارشناسان نظامی معتقدند این سلاح لیزری محدودیت هایی نظیر کاهش شعاع دید این سلاح در هوای طوفانی و گرد و غبار دارند ، آنچه که مشهود است آن است که تسلیحات لیـزری سلاح اصلی جنگهای آینده خواهد بود و چه بسا سرنوشت نبردهای آینده را تغییر دهد.
مرمی این سلاح لیزری که پس از شلیک با سرعت نور حرکت می کند ، می تواند قایق های تندرو و گشت زنی را هدف قرار داده و هواپیماهای بدون سرنشین را شناسایی، کور و در نهایت منهدم کند. به همین منظور نیروی دریایی آمریکا قصد دارد برای مقابله با هواپیماهای بدون سرنشین و قایق های تندرو ، به منظورارتقای امنیت شناورهای آمریکا ، استقرار توپ های جدید لیزری بر روی شناورهای ثابت و متحرک 50 تن به بالا را در اواخر سال 2013 میلادی اجرایی کند که میتواند قدرت دفاعی شناورهای جنگی آمریکا را در مقابل جنگهای نامتقارن دشمن با استفاده از حملات ملخ وار و نامتقارن قایق های تندرو ، بصورت خیره کننده ای ارتقاء دهد و بنا به اعلام مقامات پنتاگون ، تاکنون این توپ توانسته در هر 12 آزمایش خود موفق عمل کند. در این سلاح که برای دفاع از شناورهای نظامی طراحی شده است توپ M242 و سامانه رهگیری و قفل پایدار بر هدف ارتقا داده شده است بطوریکه اشعه های توپخانه لیزری می تواند روی اهداف شناور ، طوری قفل می شود که شناورها نمی توانند با استفاده از تغییر موقعیت از چنگ گلوله های لیزری که با سرعت نور حرکت می کنند ، فرار کنند.
کاربردهای لیزر
1- گلوله های مرئی هشدار دهنده
2- ثابت کردن اشعه لیزری بر روی هدف متحرک برای کمک به هدف گیری صحیح موشک های حرارتی
3- از کارانداختن سامانه های دید در موشک ها یا هواپیماهای بدون سرنشین دشمن برای خنثی سازی کارآمدی آنها
4- نابودی هدف (شناورهای کوچک و هواپیماهای بدون سرنشین) از طریق هدف گیری با اشعه لیزر
در اواخر دهه 80 میلادی ، ارتش آمریکا به مطالعه لیزرهای میان انرژی و کم انرژی پرداخت. این لیزرها برای نابود ساختن سیستم اپتیکی تانکهای دشمن و خیره کردن چشمان خلبانان و تک تیراندازانی که با استفاده از دوربین سلاحهای خود در حال هدف گیری هستند بکار میرود. ارتش آمریکا حتی در زمان جنگ خلیج فارس یک لیزر میان انرژی به نام استینج ری را بر خودروی پیاده نظام برادلی سوار کرده بود. این سلاح عدسی ، سیستمهای اپتیکی تانکها و خودروهای دشمن را با ایجاد شکافی هرمی نابود میساخت. البته این سلاح هرگز مورد استفاده قرار نگرفت. به عقیده جان الکساندر ، پژوهشگر سابق آزمایشگاه ملی لس آلاموس ، چون پنتاگون نگران عکس العمل منفی مردم بود از استینج ری استفاده نکرد. زیرا استینج ری نه تنها لنز پریسکوپها را نابود میکند بلکه موجب کور شدن فردی که از آن پریسکوپ استفاده میکند نیز میشود. در همین راستا در اکتبر سال 1995، چهارمین پروتکل به کنواسیون ژنو الحاق گردید و به موجب آن بکارگیری لیزرهای کور کننده در جنگ ممنوع اعلام شد. به عقیده الکساندر شما در هنگام جنگ میتوانید دشمن را با استفاده از گلوله و یا انفجار بکشید و نیز میتوانید وی را با استفاده از لیزر خاکستر کنید اما حق کور کردنش را ندارید زیرا چشم موضوعی احساسی است.
اگرچه همراه با روند تکامل لیزرها ، مجموعهای از کاربردهای غیرنظامی از قبیل چاقوهای جراحی لیزری و دستگاههای خودکار پخش موسیقی با دیسکهای فشرده ، اجرایی شدند اما در بخش نظامی ، سلاحهای تشعشعی که مثلا بتوانند تانکها را ذوب کنند، صورت واقعیت به خود نگرفتند و استفاده نظامی از لیزرها ، محدود به هدف گیری و اندازه گیری مسافت به منظور افزودن بر دقت گلولههای تفنگ و توپ و نیز بمب شد به طوریکه در جنگ ویتنام ، ایالات متحده آمریکا برای اولین بار از لیزر برای هدایت آتش توپخانه اش استفاده کرد. در طی دهه 70 و 80 میلادی ، وزارت دفاع ایالات متحده با انجام آزمایشهای گوناگونی ، سلاحهایی با انرژی هدایت شده را مورد بررسی قرار داد. بطوریکه در سال 1972 اولین مدل بمب هدایت لیزری توسط ایالات متحده آمریکا ساخته شد. این موضوع سرآغاز تلاش برای تبدیل لیزر به یک سلاح استراتژیک گردید. زیرا در عین حالیکه بمب هدایت لیزری ، بسیار گران قیمت بود اما بدلیل دقت بالا در اصابت به اهداف مورد نظر ، قادر بود تعداد حملات هوایی را تا 80 درصد کاهش دهد که این بدین معنی است که جنگ ، روندی با حملات نظامی دقیق و موفقیت آمیز همراه با کاهش قابل توجه هزینه ها را طی میکند که این مسئله ، یک استراتژی موفق را در ادامه نبرد تداعی میکند. اما مشکل عمده سلاحهای لیزری ، فن آوری آنهاست. به گونه ای که این سلاحها به اندازه یک اتوبوس هستند و در ضمن لیزرهای پر قدرت به توان الکتریکی و شیمیایی بالایی نیازمندند. زیرا انرژی الکتریکی ، گازهای شیمیایی را تحریک میکند و بدین ترتیب اتمهای گاز برانگیخته شده ، میزان انرژی بالاتری پیدا میکنند و شعاع لیزری ساطع میشود. با اینحال توان تخریبی انرژیهای هدایت شده توسط برخی آزمایشات به اثبات رسید بطوریکه در سال 1976 ، ارتش ایالات متحده یک لیزر دی اکسید کربن را بر قایقی نصب کرد و با استفاده از آن ، هدفی را که با سرعتی یکنواخت و در فاصله چند صد متری حرکت میکرد نابود ساخت. در دهه 80 نیروی دریایی ایالات متحده ، قدرت لیزر MIRACL (مخفف لیزر شیمیایی میان فروسرخ) خود را در انهدام موشکها از فاصله دور به نمایش گذاشت و در پی آن ، لیزرهای کلاس مگاوات فلوراید دوتریم ، میراکل ، بسیار مورد توجه مجریان در ساخت نوعی سیستم دفاع هوایی برای محافظت از حملات موشکی قرار گرفت. محققان بعد از آن موفق به کشف خانواده جدیدی از نور لیزر شدند که CPB نام داشت. این نوع از نور لیزر انرژی فوق العاده بالایی داشت بطوریکه موجب تخریب هدف خود می شد. بعد از کشف این نوع لیزر محققان آمریکا و شوروی تحقیق بر روی لیزر را در صدر برنامه های کاری خودشان قرار دادند.
پروژه ABL (پدافند مهلک بالستیک)
لیزر هوابرد عبارتست از اشعهای به ضخامت یک تیر تلگراف که با نصب بر روی یک هواپیما تبدیل به یک سلاح تشعشعی مخوف میگردد. هواپیمای مورد نیاز این تسلیحات چیزی جز جنگنده استیلت بوده که برای این منظور هواپیمای بوئینگ 747 ترجیح داده شد. زیرا نیروی مورد نیاز این سیستم بسیار زیاد است و سیستم مولد و مخازن شیمیایی یک لیزر سه مگاواتی حجمی بسیار بیشتر از حجم یک جت را اشغال میکند. هیچ جت جنگندهای امکان حمل سوخت لیزری و نیروی مورد نیاز برای سلاح لیزری را ندارد. البته Boeing 747-F400 ، فقط به دلیل حجم بزرگ مخازن ذخیره آن که ظرفیت مورد نیاز 50 پرتابه لیزری را دارد ، برای این برنامه انتخاب نشده است بلکه توانایی پرواز این هواپیما در بالاترین ارتفاع به مدت 8 ساعت نیز مد نظر بوده است. سامانه تسلیحاتی لیزر هوابرد ABL بگونه ای طراحی شده است تا توانایی تشخیص، رهگیری و انهدام کلیه موشک های بالستیک در حال پرواز و در مرحله Boost را داشته باشد. برای تحقق این منظور، یک عدد تابشگر لیرز شیمیایی اکسیژن ید و بسیار بزرگ با توانایی تولید انرژی در مقیاس مگاوات در بخش دماغه یک فروند هواپیمای باربری Boeing 747-F400 نصب گردیده است. از سال 2007 کمپانی Boeing به عنوان پیمانکار اصلی پروژه و مسئول نظارت بر آزمایشات و یکپارچه سازی سیستم ها انتخاب گردید. 2 کمپانی Northrop Grumman و Lockheed Martin نیز به عنوان طراح و سازندگان لیزر انرژی بالا و تجهیزات کنترل و آتش آن انتخاب گردیدند.
علیرغم اینکه پرواز در ارتفاع 40000 پایی انجام میشود و هوا در این ارتفاع رقیق است، ABL نیز مواجه با مشکلات مربوط به انتقال اشعه ، مشابه همان مسائلی که موجب به تعویق افتادن تکامل لیزرها در میدان نبرد زمینی شده است، میباشد. زیرا چند متر پس از خروج لیزر ، اشعه بر اثر آشفتگی جوی ناشی از گردبادهایی با تراکمهای مختلف ، متلاشی و تجزیه میشود اما سیستم کنترل اشعه در عرض چند صدم ثانیه با اندازه گیری این آشفتگیها ، اشعه را به گونهای تنظیم میکند که از تلاشی آن جلوگیری میشود. این کار را تعدادی آینه تنظیم شونده که خروجی لیزر را احاطه میکنند، تحت تأثیر سیگنالهای ورودی به سیستم و قبل از ورود اشعه به اتمسفر انجام میدهند.
تابشگر لیزر ABL برای نخستین بار در سال 1977 و در آزمایشگاه Phillips واقع در پایگاه هوایی Kirtland ایالت New Mexico طراحی و ساخته شد. آزمایشگاه Phillips در سال 1997 به کنسرسیوم آزمایشگاه های تحقیقاتی نیروی هوایی آمریکا پیوست و از آن زمان با حفط مکان پیشین خود، مقر جدیدی در پایگاه هوایی Wright-Patterson ایالت Ohio تاسیس نمود. تابشگر مذکور با استفاده از اکسیژن مولکولی و واکنش پذیر دارای فرمول شیمیایی (O2(1D اقدام به تولید تشعشعات لیزر مینماید. این اکسیژن ویژه از طریق واکنش شیمیایی میان گاز کلر و مخلوط گازهای هیدروژن پراکسید و پتاسیم هیدرو پراکسید تولید میشود. تنها محصولات جانبی این واکنش عبارت هستند از: نمک و حرارت. همچنین بخار آب موجود در جریان گاز از آن جدا میشود زیرا باعث ایجاد تداخل در روند تولید گازهای لیزری میگردد. سپس مولکول های ید به داخل جریان گاز تزریق و مخلوط میشوند و بخشی از انرژی اکسیژن برای جدا نمودن آن مورد استفاده قرار میگیرد. انرژی Resonant موجود در اکسیژن واکنش پذیر بسرعت به اتم های ید منتقل میشود و این انتقال باعث افزایش سرعت مافوق صوت جریان گاز در داخل نازل و شتابگرهای مخصوص تولید لیزر میگردد. در پایان این فرآیند پیچیده، نور به انرژی لیزر تبدیل میگردد و گاز نهایی پس از پالایش و بازیافت کلر و ید باقی مانده در آن، بصورت کاملا پاک از اگزوز دستگاه خارج میشود.
نیروی هوایی آمریکا با تیمی مرکب از بوئینگ ، لاکهید - مارتین و TRW قراردادی به منظور ساخت نمونهای کاربردی از سیستم هوابرد لیزری ABL برای رهگیری و انهدام موشکهای بالستیکی در حال پرواز امضا کرد. سیستم ضداسکاد ABL ، شامل یک لیزر شیمیایی یدید اکسیژن (COIL) است که در برجی گردنده در دماغه Boeing 747-F400 جاسازی شده است. هنگام گشتهای هوایی در ارتفاع بالا و در فاصله 250 کیلومتری پایگاههای موشکی دشمن ، ABL با استفاده از دوربینی فرو سرخ و از پس ابرها به دنبال شعله دنبالهای اسکادهای پرتاب شده میگردد. سپس خدمه به نشانه گیر لیزری سوئیچ میکنند تا موشک در حال پرواز رهگیری شده ، قسمت سوختش هدفگیری شود. با قفل شدن روی بدنه موشک ، سیستم ، اشعه لیزر را که ضخامتی برابر با قطر تیرهای تلگراف دارد، شلیک میکند، بدین ترتیب با بوجود آمدن سوراخی در مخزن سوخت ، موشک ظرف چند ثانیه منفجر و منهدم میشود.
پایگاه هوایی Kirtland هم اکنون به عنوان محل استقرار تیم نظارت و راهبرد آزمایشگاه تحقیقات نیروی هوایی در خصوص پروژه های انرژی مستقیم همچون تابشگر و لیزر هوابرد شناخته میگردد. این آزمایشگاه در سال 1982 برای نخستین بار در جهان ، از اولین تابشگر دارای جریان هوای فرو صوت در رده Subsonic پرده برداری نمود. به دنبال این موفقیت چشمگیر، در سال 1984 اولین تابشگر مافوق صوت و Supersonic نیز توسط این آزمایشگاه معرفی گردید. علاوه بر پروژه های فوق ، نیروی هوایی ایالات متحده در سال 1984 طی قراداد مشترک با کمپانی های TWR و صنایع هوافضای Rockwell اقدام به توسعه صفحه (Disk) چرخنده مولد اکسیژن و نازل های مافوق صوت در تابشگر لیزر نمود. تابشگر بر روی طول موج مادون قرمز 1.315 میکرون عمل مینماید و این تشعشع لیزر توسط چشم قابل رویت نمیباشد.
تیم توسعه دهنده تابشگر این لیزر، تنها در عرض 5 سال با استفاده از روش های بازیافت شیمیایی و استفاده از پلاستیک در ساختار مولد در کنار بهره گیری از سامانه خنک کننده منحصر بفرد، توانستند وزن کلی آن را بشدت کاهش بدهند و علاوه بر این مورد، بیش از 400% بر قدرت تولیدی آن افزودند. وزن پروازی ماژول ABL از لحاظ کارایی و سطح قدرت مشابه تابشگر 100 کیلوواتی و آزمایشی BDL-2 میباشد که در ماه آگوست 1996 توسط TRW معرفی شد. همانطور که از نام آنها پیداست، نمونه جدیدتر به دلیل استفاده از مواد ترکیبی در تکنولوژی هوافضا و ساختارهای حساس اجزای سخت افزاری، نسبت به نمونه های پیشین سبکتر و فشرده تر میباشد. حداکثر قدرت خروجی یک تابشگر لیزر در سال 1990 معادل تنها 40 کیلووات بود. بنابراین ABL جهت انهدام موشک های بالستیک به چندین تابشگر هم زمان نیاز داشت.
پس از سال 2007 یکی از ویژگی های اصلی پروژه ABL در محل قرارگیری برجک و برخی تجهیزات اصلی بر روی دماغه قرار داشت. از جمله مهترین تجهیزات موجود در این بخش میتوان به مواردی همچون: سامانه کنترل پرتو افکنی، سامانه تشخیص محدوده فعال، تجهیزات مدیریت نبرد، مشخصه روشنگر نوری و منعکس کننده پرتو، سامانه پیشرفته و تراز کننده ارتعاشات (Stabilizer ویژه در پروژه ABL)، لیزر انرژی بالا (HEL) و سامانه تامین سوخت لیزر اشاره داشت. برجک نصب شده بر روی دماغه دارای وزن حدود 12000 الی 15000 پوند و قطر 1.5 متر میباشد که بطور اختصاصی جهت متمرکز نمودن پرتوها و همچنین جمع آوری سیگنال های متساطر شده از سایر تجهیزات طراحی شده است. این برجک جهت محافظت از لنز و سایر حسگرهای نصب شده بر روی آن در برابر خطر برخورد اشیاء خارجی (FOD) و شرایط نامساعد جوی، توانایی چرخش و بسته شدن را دارا میباشد. سامانه کنترل پرتوها وظایفی همچون: کنترل فراگیر هدف، رهگیری، کنترل آتش، انتخاب نقطه ای هدف و همچنین تنظیم شکل و شدت پرتوها توسط لیزر انرژی بالا را بر عهده دارد.
مجموع سیستم بر اساس غلاف هدفگیر لیزری LANTIRN فعالیت مینماید که پیش از این توسط نیروی هوایی ایالات متحده مورد استفاده قرار میگرفت. تجهیزات مدیریت نبرد (Battle Management Equipment) به عنوان یک درگاه با قابلیت کنترل انسانی در کنار استفاده سنگین از نرم افزارهای تجاری در جهت هدفگیری، درگیری و حصول اطمینان از انهدام هدف مورد استفاده قرار میگیرد. مشخصه روشنگر نوری (Illuminator Optical Bench) به عنوان یک قطعه از تجهیزات شکل دهی و تراز پرتوها در کنار هماهنگی عدسی ها توسعه یافته است. با اینحال این بخش به عنوان یک ماژول مجزا، توانایی جداسازی لحظه ای جهت تسهیل در امور تعمیر و نگهداری را دارا میباشد. همچنین سامانه پیشرفته و تراز کننده ارتعاشات (Advanced Resonator Alignment System) وظیفه متمرکز نمودن عدسی ها جهت ایزوله نمودن اختلالات بالقوه پروازی را دارا میباشد که میتوانند موجب پراکندگی پرتوهای لیزر در اثر لرزش ها گردند.
نمونه 2007 لیزر HEL توانست رکورد جدیدی از صرفه جویی در مواد شیمیایی و استفاده از پلاستیک و تیتانیوم جهت کاهش وزن کلی را بر جای گذارد. وزن اجزاء داخلی تابشگر به عنوان یکی از مهمترین عوامل در تعیین وزن کلی لیزر تلقی میگردند. بطوریکه در آزمایشات سال 2003 میلادی، وزن کلی لوله ها و تجهیزات پشتیبانی در حدود 6500 پوند اعلام شد. تا انتهای سال 2007، به منظور دستیابی به بیشترین قدرت خروجی لیزر، مجموعا 6 تابشگر بر روی هواپیما آزمایش گردیدند. مشخصه روشنگر نوری نیز در طول این مدت دچار دگرگونی در طراحی کاربردی گردید و بر همین اساس برخی مولفه های کمکی در زمینه تعمیر و نگهداری آسانتر بر روی آن اعمال شد. بر خلاف تابشگر اصلی، نمونه ساخته شده در سال 2007 از ترکیب هیدروژن پراکسید و آمونیاک به عنوان سوخت اصلی و گاز هلیوم به عنوان ایجاد کننده فشار داخلی بهره میبرد. برد دقیق ABL تحت شرایط مختلف به عنوان یکی از عوامل محرمانه و سری پروژه تلقی میگردند، با اینحال نیروی هوایی ایالات متحده این میزان را تحت عنوان صدها کیلومتر و بیش از 200 مایل اعلام نموده است. همچنین عدسی های تطبیقی نیز جهت لیزر HEL بطور اختصاصی توسعه یافته اند. این امر به دلیل غلبه بر اختلالات جوی و نوسانات درجه حرارت هوا در شرایط مختلف توسعه یافته است، زیرا عوامل فوق موجب برهم زدن تمرکز پرتوهای لیزر بر روی هدف میگردند. عدسی های تطبیقی بر پایه آینه های دگردیسی که گاهی به آنها آینه لاستیکی نیز اطلاق میگردد، کلیه اختلالات و تحریفات پرتوهای لیزر در اثر تداخلات جوی را مرمت و بازسازی مینمایند. آینه لیزر HEL توسط بیش از 341 بازوی محرک پشتیبانی میگردد که توانایی تغییر نرخ به میزان 1000 در ثانیه را دارا میباشند.
در سال 2006، برنامه لیزر هوابرد با سخت ترین چالش خود روبرو گردید. تاخیر در پروژه و بروز نقص فنی جدی از جمله مهترین عوامل این چالش سنگین محسوب میگردیدند. طی 2 سال بعد، در حالیکه نیروی هوایی قرارداد خرید 5 فروند هواپیمای مورد نیاز پروژه را به حالت تعلیق درآورده بود، برنامه لیزر هوابرد وارد وضعیت توسعه و نمایش تکنولوژی گردید. در اوایل سال 2009، لیزر هوابرد با موفقیت به اهداف آزمایشی در برد فراتر از 100 کیلومتر شلیک نمود. بر اساس گزارش انجمن فیزیک ایالات متحده در سال 2004 میلادی، لیزر هوابرد در رویارویی با موشک های بالستیک قاره پیما و سوخت مایع (ICBM) میتواند از فاصله 600 کیلومتری اقدام به شلیک و انهدام هدف نماید. با اینحال این تقابل در خصوص موشک های ICBM سوخت جامد که دارای مقاومت گرمایی بیشتر میباشند، به عدد 300 کیلومتر ختم میگردد. سامانه های هوشمند تسلیحات لیزر هوابرد توانایی مقابله با انواع تداخلات جوی در میان هدف و هواپیما را دارا میباشند و این مسئله موجب افزایش ضریب اطمینان پذیری از انجام صحیح و کامل ماموریت میگردد. ABL احتمالا با هر بار سوختیگری لیزر، میتواند 6 الی 10 شلیک پرقدرت را به انجام برساند، با اینحال بارگذاری مجدد سوخت شیمیایی لیزر همواره توسط 2 فروند هواپیمای ترابری و فوق سنگین C-17 Globmaster II انجام میگردد. انتظار میرود ABL در کمترین حالت، توانایی درگیری با اهداف هوایی در برد 400 کیلومتر را دارا باشد. به رقم تاثیرگذار بودن این سامانه، این احتمال وجود دارد که ABL در مقابل تهدیدات بالستیک روسیه و چین با دشواری های بیشتر روبرو گردد زیرا در شرایط بحرانی بعید به نظر میرسد این هواپیما توانایی پرواز در حریم هوایی این 2 کشور را دارا باشد. بنابراین آمریکا الزام خواهد داشت تا سامانه های ه9وابرد لیزری خود را ارتقاء دهد.
لیزر هوابرد(Airborne Laser YAL-1A)
توسعه پروژه ABL یا پدافند مهلک بالستیک منجر به ظهور پروژه پیشرفته ALTB (Airborne Laser Test Bed) یا همان بستر آزمایشی لیزر هوابرد گردید. هواپیمای ALTB هم اکنون توسط گروه تعمیرات هوافضا و تغییر کاربری نیروی هوایی ایالات متحده در حال گذراندن مراحل لازم بر اساس دستورالعمل های وزارت دفاع این کشور میباشد تا جهت انجام سایر مراحل عملیاتی خود آماده گردد. هواپیمای ALTB به عنوان یک بسر آزمایشی و مقدماتی جهت تحقق اهداف تکنولوژی دفاع موشکی آمریکا شناخته میگردد.
در فوریه 2010 میلادی، هواپیمای لیزر هوابرد ALTB با موفقیت یک فروند موشک بالستیک را در مرحله Boost (اولین مرحله پس از پرتاب) نابود نمود. در ساعت 8:44 دقیقه شب به وقت استاندارد اقیانوس آرام (Pacific Standard Time) یک فروند موشک بالستیک کوتاهبرد به عنوان تهدید آزمایشی از سکوی پرتاب دریایی و متحرک، شلیک شد. تنها در عرض چند ثانیه، هواپیمای ALTB با استفاده از گیرنده های داخلی خود، خطر موشک بالستیک را تشخیص داد و با استفاده از لیزر انرژی پایین، اقدام به رهگیری هدف نمود. سپس ALTB مجددا برای اندازه گیری اختلالات جوی و محاسبه نیروی مورد نیاز جهت انهدام هدف، از لیزر انرژی پایین استفاده نمود. در نهایت با اتمام مراحل پیش اندازه گیری، ALTB با استفاده از چندین مگاوات انرژی در لیزر اصلی خود و تاباندن آن بسوی هدف، موفق به انهدام سریع آن گردید. در واقع گرمای حاصل از این تابش باعث از هم گسیختن ساختار تهدیدات موشکی میگردد.
هواپیمای بستر تحقیقاتی و توسعه دهنده تکنولوژی لیزری ALTB موفق شد با استفاده از لیزر انرژی بالای خود (High Energy Laser) با یک فروند موشک هدف با برد متناوب (Missile Alternative Range Target Instrument) درگیر شود. این درگیری آزمایشی برای نابودسازی مهلک موشک در همان ثانیه های نخست برنامه ریزی نگردیده بود. این درگیری تنها 2 دقیقه پس از پرتاب موشک آغاز گردید و این در حالی بود که موتور موشک همچنان مشغول تولید نیروی پیشرانش قرار داشت. این آزمایش با همکاری نیروی دریایی در نقطه ای به نام Mugu واقه در بخش مرکزی خلیج کالیفرنیا انجام گرفت و هدف اصلی آن نمایش و اثبات قدرت استفاده از تکنولوژی انرژی مستقیم در تقابل با تهدیدات مختلف بود. این آزمایش تصویر واضحی از قابلیت های سامانه ABTBL در رهگیری و درگیری با هدف در مرحله Boost را به نمایش گذاشت.
ایزار آلات دقیق نصب شده بر روی هواپیمای ALTB ، اقدام به جمع آوری کلیه اطلاعات مورد نیاز جهت ارزیابی سامانه لیزری نمود. سکوی پرتاب موشک MARTI در جزیره San Nicolas واقع در منطقه مرکزی خلیج کالیفرنیا قرار داشت. این آزمایش بخشی از اطلاعات مورد نیاز جهت پشتیبانی از نخستین شلیک کاملا مخرب ALTB با استفاده از انرژی مستقیم را بر اساس جدول زمانبندی در سال 2010 میلادی فراهم مینمود. این آزمایش به عنوان اولین رهگیری موشک های بالستیک سوخت مایع، با استفاده از پلت فرم هوابرد در طول کل تاریخ ثبت گردید. کمتر از یکسال بعد، دومین موشک بالستیک کوتاهبرد و سوخت جامد از جزیره San Nicolas کالیفرنیا پرتاب گردید. ALTB در این آزمایش نیز موفق شد هدف را در مرحله Boost با استفاده از لیزر انرژی بالای خود نابود نماید. بنابراین ALTB در فوریه 2010 توانست دومین هدف خود را به عنوان یک موشک سوخت جامد در حال پرواز نابود نماید و نهایتا در تاریخ 14 فوریه سال 2012 میلادی، هواپیمای YAL-1A به عنوان نمونه بستر جهت پروژه لیزر هوابرد نیروی هوایی ایالات متحده، آخرین پرواز خود را به سوی پایگاه هوایی Davis-Monthan واقع در ایالت آریزونا به انجام رساند و بدین ترتیب برنامه آزمایشات پروژه ALTB یا همان بستر آزمایشی لیزر هوابرد به پایان رسید و سرآغاز پیدایش سامانه های لیزری جدید با قابلیت های هولناک گردید.
بنا بر اعلام پنتاگون سامانه های جدید لیزری قرار است با هدف توسعه کاربرد موثر علیه جت های جنگنده و نیز موشک های بالستیک به سطح های جدیدی از توانمندی های تکنولوژیک برسند که قادر باشند توان نظامی آمریکا را که در حال حاضر با چهار قدرت نظامی پس از خود برابری میکند و آمریکا را قادر می سازد که همزمان در چهار نقطه مختلف جهان به عملیاتهای نظامی کوبنده و قدرتمند دست بزند ، حفظ کند و در عین حال قدرت نظامی روسیه و چین را با چالشی استراتژیک و تحقیرآمیز روبرو گرداند.
{plusone}