ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

چارلي چاپلين کمدین افسانه ای سينما

چارلي چاپليـن کمدین افسانه ای سينما

چارلي چاپليـن کمدین افسانه ای سينما

سِر چارلز اسپنسر چاپلین، نابغه عالم سينما، کمدین افسانه ای و آهنگساز برجستهٔ هالیوود و یکی از مشهورترین بازیگران و کارگردانان سینمای جهان است که با نام چارلي چاپليـن، به مدت 65 سال بعنوان بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و فیلمانه نویس بر تارک سینمای جهان می درخشید. چاپلین در طول عُمر هُنری خود، با درخشش در حرفه کارگردانی و بازیگری در فیلم های مشهور و معروفی که اغلب آنها کمدی و صامت و آميزه اي از هزل، اندوه، انتقادات جسورانه و عشق به انسانيت بودند، توانست نام خود را در خاطره بشریت تا زمانی که شرافت و انسانیت، ارزش و بها دارد، ماندگار نماید.

چاپلین در روز 16 آوريل 1889 ميلادي یعنی تنها چهار روز پیش از تولد آدولف هیتلر رهبر افسانه ای آلمان نازی، در محله‌ای در جنوب لندن متولد شد. البته در مورد ملیت و تاریخ تولد او، اجماع وجود ندارد زیرا خانواده چاپلین بیش از40 سال پس از مرگ وی، نامه‌ای در کشویی قفل شده پیدا کردند که در آن اشاره شده بود که چاپلین در کمپ کولی‌ها در اسمسویک در نزدیکی بیرمنگام متولد شده‌است. این نامه در اوایل دهه 1970 توسط جک هیل به چاپلین فرستاده شده‌است. در این نامه گفته شده‌است که عمه او یک ملکه کولی بوده‌است و او در کاروان عمه‌اش متولد شده‌است.

پلیس فدرال آمریکا FBI، نیز معتقد بود که چارلی چاپلین، یک یهودی روس با نام اصلی اسرائیل تورنشتین بوده ‌است و اسکاتلندیارد نیز با ارائه اطلاعاتی اظهار داشت که ممکن است وی در فرانسه متولد شده باشد. با اینحال، سازمان‌های اطلاعاتی بریتانیا٬ فرانسه و آمریکا که در مورد وی تحقیق کرده‌اند، تاکنون بجز گذرنامه‌ای که در سال 1920 برای او صادر شده، به مدرک دقیقی در مورد تاریخ و محل تولد او دست نیافته‌اند.

والدین چاپلین، بازیگر و آوازه خوان در سالن بزرگ لندن بودند، اما پیش از آنکه چاپلین سه ساله شود، از هم جدا شدند. پدرش الکلی شد و زمانی که او 12 ساله بود، درگذشت و بعدها مادر چاپلین نیز دچار بیماری روانی شد و در یک آسایشگاه در حوالی لندن بستری گردید. در این زمان، چارلی و برادرش سیدنی، با استعداد بالایی که داشتند، در همین سالن قدیمی که پدر و مادرشان در آن کار می‌کردند، مشغول به کار شدند.

چارلی در یازده سالگی همراه برادرش در نمایش پانتومیمی بنام سیندرلا بازی کرد و از آن موقع تصمیم گرفت که بازیگری را بصورت حرفه ای دنبال کند. سیدنی چاپلین، چند سال بعد برای پیوستن به نیروی دریایی آنها را ترک کرد و چارلی با مادرش که دچار بیماری روحی شدیدی شده بود، در منطقه فقیرنشین لندن به وسیله درآمد اندک برادرش زندگی میکرد و برای مراقبت از مادرش درس را رها کرد.

چاپلین در هفده سالگی به عنوان دلقک، به گروه طنز فرد کارنو (Fred Karno) پیوست و از سال 1910 تا 1912، به همراه استنلی جفرسون (Stanly Jefferson) معروف به استن لورل در سراسر آمریکا، نمایش تئاتر اجرا ‌کرد. چارلی چاپلین که بواسطه پیشرفت سریع و محیط شادش، شیفته آمریکا شده بود، در آن کشور ماند تا اینکه در سال 1913، کارگردان جوانی به نام  مک سنات (Mack Sennat)، بازی چاپلین را دید و به او پیشنهاد همکاری با استودیوی فیلمسازی کی استون را نمود که چاپلین برخلاف میلی باطنی ، آنرا پذیرفت و به این ترتیب وارد هالیوود شد.

چاپلین در استودیوهای مختلف کی استون، خیلی زود هنر و صنعت فیلمسازی را فرا گرفت و به‌عنوان کارگردان فیلم‌های کوتاه، بیش از34 فیلم ساخت. چاپلین که کم کم مورد توجه بسیاری از فیلم‌سازان و نویسندگان قرار می گرفت، در اولین فیلم هایش، مثل همه بازیگرها، ظاهری معمولی داشت تا اینکه ایده ترکیبی از شلوارهای گشاد، کفش های بزرگ، کُت تنگ و کلاه لبه دار در ذهنش خطور کرد که او را تبدیل به همان شخصیت دوست داشتنی که همه میشناسند، نمود و با آن به اوج شهرت رسید.

چارلی چاپلین، نخستین کار خود را با فیلم کمدی ساختن یک زندگی، با نقش يك شيك پوش انگليسي در سال 1914 آغازکرد اما با فيلم دومش، مخمصه غريب مبيل در همان سال، كاركتر و شكل ظاهري يك ولگرد كوچولو را معرفي كرد. كاركتري كه چاپليـن را شهره آفاق ساخت و او را به يك نماد جهاني در عرصه سينما تبديل كرد.

شخصیت چاپلین بیشتر به عنوان آواره شهرت یافت که در زبان‌های مختلف دنیا، مفهومی به مانند فردی ولگرد با رفتارهای پیچیده، اما بزرگ منشانه داشت. در سال 1915 چاپلین با یک شرکت تازه قرارداد بست و مشغول ساخت فیلم‌های بلندتری شد. او در مدت 18 ماه توانست دوازده فیلم بلند کمدی برای آنها بسازد که این فیلمها در نوع خود، از ویژگی ممتازی در تاریخ سینما برخوردار بودند و تمام آنها به یک اثر کلاسیک سینمای کمدی تبدیل شدند. در پایان این سال‌ها آمریکا وارد جنگ جهانی اول شد و چاپلین دورهٔ جدیدی از سینمای خود را با دوستانش آغاز کرد.

صحنه اي از فيلم جويندگان طلا ساخته چاپليـن، چنان اعتباری كسب كرد که قرارداد يك ميليون دلاري از سوي فرست نشنال (First National) به او پيشنهاد شد تا هشت فيلم به طور دلخواه براي اين كمپاني بسازد. موفق ترين اقدام چارلي در فرست نشنال، كارگرداني اولين فيلم کمدی و بلند او با نام کودک بود. فیلمی به یاد ماندنی که در آن، یک ولگرد، بچه گمشده‌ای را پیدا می‌کند و می‌خواهد او را بزرگ کند. واضح است که فیلم کودک، از داغدیدگی خود چاپلین هم سرچشمه می‌گرفت زیرا اولین پسر چارلی، چند روز بعد از تولد و چند هفته قبل از شروع ساخت این فیلم، مرده بود و شاید این موضوع، روی تلخی فضای فیلم ناخواسته تأثیر گذاشت ولی کمبود عواطف و نگرانی‌های اجتماعی را استادانه به تصویر می‌کشید. در این فیلم، چاپلین ولگردی است که از بچه بی‌خانمانی، با بازی حیرت‌ انگیز بازیگر چهارساله، جکی کوگان  (Jakie Coogan)، مراقبت می‌کند.
فيلم کودک، غوغاي زيادي در جهان به پا كرد و بيش از 2.5 ميليون دلار نصيب تهيه كنندگان آن کرد.

اين معامله به او امكان داد تا استودیوی اختصاصی و کمپانی تولید فیلم خودش را در هالیوود راه‌اندازی كند و تمام فيلم هايش را تا سال 1953، یعنی زمانی که چاپليـن، آمريكا را ترك كرد، در آنجا بسازد. این موضوع سبب شد که تا حد زیادی، کنترل مالی و هنری محصولاتش را شخصاً به عهده بگیرد و با استفاده از همین استقلال، زیباترین صحنه‌ها را خلق کند. در اینجا بود که او ولگرد افسانه‌ای‌اش را خلق کرد که اولین کمدی تلخ و شیرین او با پایانی باز همراه است که در آن، قهرمان خانه به دوش قصه، تنها و ناکام در عشق، به شیوه مخصوص خودش قدم می‌زند.

چنین شخصیتی با ویژگی‌های ظاهری و خصوصیات اخلاقی ویژه‌اش به نوعی در فیلم های بعدی چاپلین هم حضور دارد. فرزند يك نمايشگر تالارهاي محلي موسيقي که كودكي خود را در صحنه هاي سرگرم كننده تفريحي گذرانده بود و تصوير او از جهان، همچون چارلز ديكنز، با فقر و تنگدستي دوران خردسالي و جواني، رنگ آميزي شده بود، تاثیر زیادی بر فضای فیلم‌های چاپلین در سال‌های بعد گذاشت و او در طول عمرش، همدردي عميق خود را نسبت به تنگدستان نشان می داد. آوارگی و دربدری که چاپلین هنگام کودکی تجربه کرده بود، مایه اصلی فیلم های اجتماعی تند و تیز او را تشکیل می‌داد. او در سن کم، علاوه بر زندگی در نواخانه‌ها، خوابیدن کنار خیابان و در آشغالها دنبال غذا گشتن را تجربه کرده بود و شاید به خاطر همین تجربه‌های تلخ شخصی است که بازی او در این قالب تا این حد باورپذیر بود.

او همچنین همراه با همکارانش مثل مری پیکفورد (Mary Pickford)، داگلاس فیربنکز (Douglas Fairbanks) و دی گریفیت (D.Griffith)، اتحادیه هنرمندان را بنیانگذاری کرد که تا اوایل دهه پنجاه رئیس آن بود. این اتحادیه با این هدف تشکیل شد تا از افزایش قدرت سرمایه گذاران در توسعه استودیوهای هالیوود جلوگیری شود که این حرکت، آزادی چاپلین و فیلمسازان همفکر او را تثبیت میکرد.

دوران تبعید

در حدود سال 1950، که مصادف با اوج جنگ سرد و خطر گسترش کمونیسم بود، چارلی چاپلین که به خاطر گرایش‌های کمونیستی قرار داشته، از آمریکا اخراج می گردد و زمانی که او برای اولین نمایش فیلم لام لایت (Lime Light) به لندن سفر می‌کرد، از اخراج خود از آمریکا با خبر می شود. به این ترتیب چاپلین به همراه خانواده‌اش، در ژانویهٔ 1953، به کشور سوئیس مهاجرت می کند. در سال 1954، جعلی بودن لیست کمونیست های ارائه شده به آمریکا، افشا می شود و بازگشت شکوهمند چارلی به آمریکا درسال 1972، اتفاق می افتد که چارلی در نیویورک هدیه باران شده و مدال ارزشمند هندل به او اهدا می گردد.

چارلي چاپليـن

تعدادی از فیلم های معروف و خلاقانه چارلی

دیکتاتور بزرگ

دیکتاتور بزرگ نخستین فیلم کاملاً ناطق چاپلین بود که در اوضاع نابسامان جهانی در دهه چهل میلادی، اثری ضد نازی بود. این فیلم در مورد دیکتاتوری اروپایی و در واقع تاریخچه زندگی آدنوید هینکل، دیکتاتور کشور خیالی تامانیا است که دست به کشتار یهودی‌ها می‌زند و اروپا را درگیر جنگ می‌کند. برخی این فیلم را نپسندیدند و برخی جنبه سیاسی آن را جدی و برخی آن را به قدر کافی جدی نگرفتند. با این حال این فیلم از نظر تجاری محبوبیت فراوانی پیدا کرد و چاپلین را هم‌چنان به عنوان یک ستاره در اوج نگاه داشت.

عصر جدید

موضوع فیلم عصر جدید در مورد کارگرانی است که از آن‌ها زیاد کار می‌کشند و در فکر افزایش ساعت کاری آنان است ولی با تعطیل شدن کارخانه‌ها بیکاران زیادی در شهر هستند که برای گذراندن زندگی خود مجبور به دزدی می‌شوند. این فیلم یکی از زیباترین فیلم‌های چارلی است.

جویندگان طلا

چاپلین فیلم جویندگان طلا را در مورد رنج‌های کسانی ساخت که در آن زمان به دنبال طلا در معادن بودند. چارلی فقیر در این فیلم برای برگزار کردن یک مهمانی شام به خاطر دختر مورد علاقه‌ٔ خود و دوستان او دچار مشکلات بی‌شماری شد. هیچ یک از مهمان‌ها نمی‌آیند. نقطه اوج فیلم رقص نان‌های استوانه‌ای٬ توسط چاپلین است که در آن نبوغ فوق‌العاده‌اش را به‌نمایش در می‌آورد. نقطه اوج دیگر فیلم٬ پختن و خوردن یک چکمه توسط چاپلین است.

آخرين فيلم‌هاي او با نام شاهي در نيويورك، سوفيالورن و مارلون براندو در اواخر دهد پنجاه ساخته شدند و او در اين فيلم‌ها به عنوان نويسنده و كارگردان و بازيگر به هنرمندي پرداخت.

بسیاري چارلي چاپليـن را تنها يك كمدين موفق مي دانند، حال آنكه او در زمينه موسيقي نيز استعداد فراواني از خود نشان داده است. ساخت موسيقي فيلم، كار عادي وي بود و در مجموع، توانست موسيقي 23 فيلم را به پايان برساند. وي توانايي زيادي در ساخت موسيقي داشت و موسيقي فيلم لايم لايت ساخته چاپليـن، در سال 1972 برنده جايزه اسكار شد.

زندگی خصوصی چارلی

چارلی چاپلین با این که در کار حرفه ای خود، روز به روز موفق تر میشد، ولی زندگی خانوادگی اش دستخوش ناملایمات بود. چاپلین در زندگی شخصی خود، چندین بار ازدواج کرد که اولین ازدواج چارلی در اکتبر سال 1918 با میلدرد هریس (Mildred Harris) بود، دختر بانمکی که چارلی را یاد عشق نافرجامش٬ هتی کلی (Hetty Kelly) می‌انداخت که در سال 1908 عاشق او شده بود. عشقی که از همان ابتدا مورد مخالفت خانوادهٔ هتی قرار گرفت. ازدواج چارلی با میلدرد پس از دوسال یعنی در آوریل 1920 به جدایی کشیده شد. نتیجهٔ این ازدواج یک فرزند پسر بود که تنها سه روز عمر کرد.

چارلی در نوامبر 1924 با هنرپیشهٔ نقش اول فیلم جویندگان طلا (Gold Rush) بنام لیتا گری (Lita Grray) ازدواج کرد که حاصل این ازدواج، دو فرزند پسر به نام‌های سیدنی و چارلز بود. اما تنها بعد از دو سال، این ازدواج نیز به جدایی کشیده شد. دادگاه طلاق این ازدواج، مصادف با ساخت فيلمي صامت با ساختاري زيبا بود كه در جريان ناطق شدن سينما ساخته شد و در سال 1929، جايزه اسكار بهترين فيلمنامه، بازيگري، كارگرداني و بهترين فيلم (تهيه كنندگي) را به خود اختصاص داد.

در سال 1936، چاپلین بار دیگر با یک بازیگر ازدواج کرد. پائولت گودارد (Paulette Goddard) بازیگر نقش دختر بی‌خانمان در فیلم عصر جدید (Modern Time) که با چارلی ازدواج کرد. این ازدواج نیز در سال 1942 به جدایی انجامید.

در سال 1942، او با دختر یک نمایش‌نامه‌نویس معروف آمریکایی به نام یوجین گِلَدِستون اونیل (Eugene Gladstone O'Neill) آشنا شد. نام آن دختر اونا اونیل (Oona O'neil) بود. با اینکه پدر دختر با این ازدواج مخالف بود اما این ازدواج صورت گرفت. چارلی پنجاه و چهار ساله با یک دختر هجده ساله ازدواج کرده بود اما این ازدواج پر دوام‌ترین ازدواج چارلی بود که تا پایان عمر چارلی، ادامه داشت. این ازدواج در 16 ژوئن سال 1943 انجام گرفت اما اونا اونیل بعد از مدتی، هنرپیشگی را رها کرد و شاید همین مسئله باعث دوام ازدواج آنها شد. چارلی چاپلین و اونا اونیل، هشت فرزند داشتند که اولین حاصل این ازدواج دختری به نام جرالدین (Geraldine Chaplin) بود که حرفه والدینش را در پیش گرفت و مهمترین نقشی که ایفا کرد، در فیلم دکتر ژیواگو ساخته دیوید لین (David Lean) در نقش تانیا است.

زندگی هنرمند بزرگ دنیای سینما، چارلی چاپلین، که بی‌اغراق از مشهورترین هنرمندان این فن است پر از درد و رنج و فقری وصف ناشدنی است. اما کم‌تر کسی می‌داند که این هنرمند بزرگ برای چاپلین شدن از کجا آغاز کرده‌است. خوشبختانه خود او گوشه تاریک اوایل زندگی خویش را در کتابی تحت عنوان داستان کودکی من برای ما روشن کرده است. این کتاب مربوط به دورانی است که هنوز کسی چارلی را نمی‌شناخت و نمی‌دانست که او روزی، بزرگ‌ترین ستاره سینما خواهد شد.

آخرين پرده زندگي

اگر چه سلامت چارلي چاپليـن هميشه زبانزد عام و خاص بود و همه مي‌گفتند او آدم بسيار سرحال و سالمي است، اما چاپليـن از اوايل دهه شصت، و به مدت 17 سال، بيماري‌هاي مختلفي را تجربه كرد. وي سرانجام در 25 دسامبر و در روز كريسمس سال 1977 در سوئيس درگذشت.

جوايز چارلي

  •  دریافت جایزه اسکار بهترین دستاورد هنری برای فیلم سیرک در سال 1929
  •  نامزد دریافت جایزه اسکار در رشته‌های بهترین فیلم، بهترین فیلم نامه ارجینال و بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم دیکتاتور بزرگ در سال 1942
  •  نامزد دریافت جایزه اسکار در رشته بهترین فیلم نامه ارجینال برای فیلم موسیو وردو در سال 1948
  •  برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی ارجینال برای فیلم لایم لایت در سال 1972
  •  دریافت جایزه افتخاری یک عمر فعالیت هنری در سال 1972
  •  برنده جایزه افتخاری شیر طلایی از جشنواره ونیز در سال 1972