برتولت برشت
برتولت برشت ، متولد ۱۰ فوریه ۱۸۹۸ ، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر و شاعر بزرگ آلمانی با گرایش سوسیالیستی ، کمونیستی بود که در دوران جنگ جهاني اول در بيمارستانهاي ارتش خدمت و پرستاري مي کرد و مشاهده وضع تأثير انگيز بيمارستانها و بيماران هر گونه حس ميهن پرستي را در او از بين برد. اشعار برشت نيز لحن تند و تلخي دارد که از همان اوضاع نابسامان دوران جنگ سرچشمه مي گيرد. از آثار برتولد برشت،زندگي گاليله،طبل در شب و پونتيلا و خدمتکارش را مي توان نام برد.
برتولت برشت شاعر بزرگ و انسان دوست در نهم فوريه سال ۱۸۹۸ در آوسبورگ آلمان متولد شد و در سال ۱۹۵۶ بعد از چهل سال مبارزه بي وقفه عليه دشمنان بشريت و جنگ بي امان و پي گير، بر ضد جنگ و جنگ افروزان در سن ۵۸ سالگي در زادگاه خود آلمان ديده از جهان فروبست.
برشت از کودکي علاقه زيادي به آموختن علوم طبيعي داشت و با اين انگيزه به زودي در اين رشته فارغ التحصيل شد. در اين ايام در ميهن وي ، نازيسم قدم برقله ي رفيع قدرت مي نهاد و با به قدرت رسيدن آنها ، انديشه هاي انساني به بند کشيده مي شد و جنگ عقايد در بحبوحه بحران قرار گرفته بود. در اين دوران يا مي بايد به دشمني با بشريت و مظاهر آن و به خصوص با آنچه شريف و زيباست برخاست و در صف ماجراجويان نازيسم قرار گرفت و يا به انسانيت و به زندگي و وجدان بشري که بي رحمانه به نابودي مي گراييد گرايش يافت، در صورت اول شخص منصب و شهرت ، تقرب و نعمت و راحتي مي يافت ؛ ولي در دومين وجه مرگ و زندان و شکنجه بود ، ليکن “برتولت” بي ترديد راه دوم را برگزيد. او مردي نبود که به خدمت شيطان کمر بندد و همين روحيه او باعث شد سلاح خود را بر گرفت و به راه يزدان رفت و سلاح نيرومندش نبوغ او بود.
“برشت” براي بهروزي و کامکاري آدميان نيرويي جاودان يافت، او هرگز تا آخرين نفس با اسلحه خود وداع نکرد. او حماسه عظيم انسانيت را خلق کرد. او درخشان ترين حماسه هاي عظيم انسانيت را خلق کرد و آفريدگار درخشان ترين حماسه هاي تاريخ بشري بود. “برشت” هرگز به ادبيات به عنوان يک مقوله تجملي نمي نگريست بلکه نقش برنده اسلحه خود را خوب مي شناخت. “برشت” در سال ۱۹۳۳ از چنگ گشتاپو گريخت و در خارج آلمان به انتشار نشريه ضد نازي “ورست” پرداخت ليکن هيتلر مي رفت تا با مرگ و خون قطعه اروپا را در کام کشد و با وجود اين شرايط “برشت” ناچارا به آمريکا مسافرت کرد و تنها دو سال پس از جنگ بود که به زادگاه خود مراجعت کرد.
“برشت” و “ريلکه” دو شاعر بزرگ آلمان هستند که محبوبيت آنان را از دو سوي مختلف، کمتر شاعري در زمان حيات يافته است. وي يک هنرمند بود و گر چه ديد هنري اش بسيار تغيير يافت اما وجدان او هرگز دچار لغزش نشد؛ شعر او ابتدا از ادراکات متافيزيکي سرچشمه مي گرفت، اما پس از مدتي اندک، جهان بيني اجتماعي يافت و روياي سوسياليسم که در آن زمان تئوري آن به تخيلي زيبا شباهت داشت ، “برشت” را به سوي خود جلب کرد. در جنگ جهاني اول “برشت” کار شاعري را آغاز کرد و در جنگ دوم هنر او همه گير شده و او در اوج شهرت قرار داشت. در آغاز کار او، مکاتب نوين هنري اصول کهنه رادر هم شکسته براي خود جايي باز مي کردند. “برشت” نيز در ابتدا تحت تاثير “ناتوراليسم” قرار گرفت. در آثار اين دوران وي حرمان و شک و تلخي و ناکامي از نابساماني ها را مي توان ديد ليکن ديري نپاييد که اين شيوه را رها کرد و اولين انديشه هاي اجتماعي و بشر دوستي در وي جوانه زد! خود وي مي گويد:
من با مردم ساده و عامي پيمان مي بندم، به سرم کلاهي پشمين از آن که آنها بر سر مي نهند مي گذارم ، مي گوييد آنها حيوانهايي متعفن و کثيفند، چنين نيست؟ خوب . منهم مثل آنانم
و سپس از نظر شيوه کار به اکسپرسيونيسم گرويد. “برشت” پيشرو “درام حماسه اي” است، ترانه هاي او از توده هاي ملت آلمان مايه گرفته و شکوه کتاب هاي مقدس و زيباي درام يونان را زنده مي کند. از “برشت” نمايشنامه ها و اشعار و رمانهاي زيادي بجا مانده است که معروفترين آنها عبارتند از:
زندگي گاليله، طبل درشب، پونتيلا و خدمتکارش ماتي، محکوميت لوکولوسو ، روياي سيمون ماشار
سالشمار زندگي:
اويگن فريدريش برتولت برشت در سال۱۸۹۸ در شهرك برتسينگ در نزديك شهر آكسبورگ در آلمان متولد شد. و شانزده ساله بود كه اولين شعر خود را سرود.
۱۹۱۸ . بهعنوان سرباز وظيفه در جنگ جهاني اول شركت كرد. او با صداي خوشي كه داشت در جبهة جنگ براي سربازان آواز ميخواند و بسيار مورد تشويق قرار ميگرفت
۱۹۲۲ . اولين قطعه انتقادي او تحت عنوان طبل زدن در شب در شهر مونيخ اجرا شد. در همين سال درام بعل را منتشر كرد.
۱۹۲۴. به شهر برلين سفر كرد و به كار در تئاتر آن شهر تا سال۱۹۲۷ پرداخت.
۱۹۳۱. شركت در ساختن فيلم شكم سرد اين فيلم با نام دنيا به چه كسي تعلق دارد نيز نشان داده شدهاست. سال بعد قسمت كنترل فيلم در برلين با نمايش آن به بهانة دفاع از ايدههاي چپ روانه مخالفت كرد.
۱۹۳۳. بعد از بهقدرت رسيدن هيتلر، برشت مجبور به ترك وطن شد و با همسر و فرزندانش به اتريش و از آنجا به سوئيس گريخت.
۱۹۳۵ . تبعيت آلماني برشت تحت عنوان خائن به وطن از او گرفته شد
۱۹۳۹. مهاجرت به سوئد
۱۹۴۰. بعد از لشكركشي هيتلر به كشورهاي نورديك ابتدا به دانمارك و سپس به نروژ و فنلاند گريخت
۱۹۴۱. بعد از اشغال شدن كلية كشورهاي نورديك مجبور به مهاجرت به آمريكا شد
۱۹۴۳. عضو سازمان شورا براي آلمان دموكراتيك شد. در همين سال پسرش كه در ارتش آلمان خدمت مي كرد در جنگ كشته شد.
۱۹۴۵. بعد از انفجارهاي اتمي در شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي، نمایشنامة گاليله گاليله را نوشت.
۱۹۴۷. پس از اجراي نمايش گاليله گاليله در آمريكا مورد بازجويي قرار گرفت و مجبور به ترك آمريكا گرديد.
برشت سپس ناگزير به سوئيس رفت. اسم او را به عنوان يك نويسندة كمونيست در ليست سياه قرار داده بودند و به همين دليل مانع ورودش به آلمان شدند. برشت به برلين شرقي رفت و در آن جا اقامت گزيد.
۱۹۵۱. به عنوان بهترين نويسنده در آلمان شرقي معرفي شد.
۱۹۵۶. در اثر يك حملة قلبي در سن ۵۸ سالگي، زماني كه در اوج بلوغ هنري بود در شهر برلين درگذشت.
شعری از برتولد برشت
اول به سراغ یهودیها رفتند
من یهودی نبودم، اعتراضی نکردم
پس از آن به لهستانیها حمله بردند
من لهستانی نبودم و اعتراضی نکردم
آنگاه به لیبرالها فشار آوردند
من لیبرال نبودم، اعتراض نکردم
سپس نوبت به کمونیستها رسید
کمونیست نبودم، بنابراین اعتراضی نکردم
سرانجام به سراغ من آمدند
هر چه فریاد زدم کسی نمانده بود که اعتراضی کند
جلسه محاکمه برتولت برشت
قاضی: اسم؟
برشت: شما خودتان می دانید
قاضی: میدانیم اما شما خودت باید بگویی.
برشت: مرا به خاطر برتولت برشت بودن محاکمه میکنید. دیگر چرا باید اسمم را بگویم؟
قاضی: با این حال باید اسمتان رو بگویید. اسم؟
برشت: من که گفتم، برشت هستم.
قاضی: ازدواج کرده اید؟
برشت: بله
قاضی: با چه کسی؟
برشت: با یک زن(خنده حضار در دادگاه)
قاضی: شما دادگاه را مسخره میکنید؟
برشت: نه این طور نیست.
قاضی: پس چرا میگویید با یک زن ازدواج کردهاید؟
برشت: چون واقعا با یک زن ازدواج کردهام
قاضی: کسی را دیدهاید با یک مرد ازدواج کند؟
برشت: بله
قاضی: چه کسی؟
برشت: همسر من، او با یک مرد ازدواج کرده است
شاد بودن هنر است و شاد کردن، هنری والاتر