ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

اریش هارتمن کابوس متفقین

اریش هارتمـن قهرمان لوفت وافه و کابوس متفقین

اریش هارتمـن

جنگ جهانی دوم بعنوان مخوف ترين و هولناک ترین نبرد تاريخ، مسبب یک تراژدی انسانی بزرگ بود و باعث ریختن خون هزاران انسان بیگناه و ویرانی نیمی از جهان، از غرب اروپا  تا شرق آسیا، طی عملیات های نظامی ویرانگری همچون نبرد استالینگراد - نبرد کیف - نبرد کورسک - نبرد دونکرک - نبرد نرماندی - نبرد ایو جیما - نبرد بریتانیا - نبرد میدوی - عملیات بارباروسا - نبرد برلین و نبرد اوکیناوا گردید. اما همین جنگ خونین راه را برای بوجود آمدن پیشرفت های بسیاری در علوم مختلف، خصوصا با هدف کاربرد در علوم نظامی گردید. همچنین در کوران این جنگ ویرانگر، انسانهای شجاع و توانمندی نیز ظهور کردند که در دفاع از سرزمین خود با تکیه بر خلاقیت و شجاعت بی نظیر و نبوغ خیره کننده شان، رشادتهای بی نظیری را برجای گذاشتند و نام خود را در تاریخ ماندگار کردند. ارتش ورماخت آلمان نازی در جنگ جهانی دوم، عرصه ظهور ژنرالهایی با شهرت جهانی بود که از شاخص ترین آنها میتوان به فیلد مارشال اروین رومل ملقب به روباه صحرا، هاینریش هیملر فرمانده ارتش سری وافن اس اس و سازمان مخوف گشتاپو، اریش هارتمن معروف به تکخال خلبانان شکاری جهان، هانس رودل ملقب به شکارچی افسانه ای تانکها، آدولف گالاند ملقب به ژنرال شکاری، هانا رایتش ملقب به بانوی شیردل، اتو اسکورزینی، فرمانده کماندوهای هیتلر و خطرناکترین مرد اروپا، فیلد مارشال فردریش پاولوس فرمانده ارتش ششم آلمان در استالینگراد، هاینتس گودریان، برترین استراتژیست نبردهای زرهی و هرمان گورینگ، برجسته‌ترین چهره‌ حزب نازی و فرمانده نیروی هوایی آلمان در جنگ جهانی دوم اشاره کرد که در ورای این نامها، آدولف هیتلر، رهبر افسانه ای آلمان و پیشوای بزرگ رایش سوم با شخصیتی منحصر بفرد، خود را بعنوان یکی از معروفترین چهره های قرن بیستم معرفی کرد.

نیروی هوایی آلمان معروف به لوفت وافه که یکی از قوی ترین، ورزیده ترین و آماده ترین نیروهای هوایی جهان در دوران جنگ جهانی دوم بود که در سال 1935 با نقض عهد نامه ورسای، فعالیت خود را آغاز کرد. هدف اصلی تشکیل این نیرو پشتیبانی از نبرد های برق آسای آدولف هیتلر درسرتاسر اروپا بود و مجهز به بهترین هواپیماهای عصر خود یعنی یونکرزیو 87 اشتوکا و مسرشمیت بی اف 109 بود. لوفت وافه دارای بهترین خلبان های جنگ جهانی دوم بود، خلبانانی که شجاعت و جسارتشان در میدان جنگ قابل ستایش بود. 

اریش آلفرد بابی هارتمـن، Erich Alfred Hartmann 

محل تولد وایساخ - ورتمبرگ
تاریخ تولد ۱۹ آوریل ۱۹۲۲
محل مرگ ویل ایم شانبوک
تاریخ مرگ ۲۰ سپتامبر ۱۹۹۳
لقب بابی ، شوالیه بور ، شوالیه سیاه
تابعیت آلمان نازی ، آلمان غربی
رسته نظامی لوفت وافه(ورماخت) ، لوفت وافه(ارتش آلمان)
طول خدمت ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ آلمان نازی ، ۱۹۵۶ تا۱۹۷۰ آلمان غربی
یگان‌ خدمت اسکادران۵۲ پرواز،اسکادران۵۳ پرواز،اسکادران۷۱ پرواز
درجه کلنل(سرهنگ)
فرماندهی اسکادران ۵۲ پرواز، اسکادران ۵۳ پرواز
جنگ‌ها جنگ جهانی دوم(جبهه شرق)
نشان‌ لیاقت مدال صلیب شوالیه، صلیب آهنی و صلیب آلمان، نشان خلبانان دیده بان آتش
کارهای مهم 352 پیروزی در طول ۴ سال، مربی هواپیمای غیر نظامی

اریش آلفرد بابی هارتمـن که به کابوس متفقین در جنگ جهانی دوم شهرت داشت، در شهر وايساخ در ايالت بادن ورتمبرگ، چشم به جهان گشود. هارتمـن که پدرش در جنگ جهانی اول به عنوان پزشك حضور داشت، به یکی از خلبانان نخبه در نیروی هوایی آلمان یا  لوفت وافه تبدیل شد که با پیروزی های شگفت انگیز و زیادی که به دست آورد، دارای بالاترین رکورد پیروزی در نبرد هوایی شد و از این رو به اسطوره‌ای در تاریخ هوانوردی تبدیل شد.

اریش هارتمـن در اکتبر 1940 و در حالی که فقط هجده سال داشت، به نیروی هوایی آلمان ملحق شد و در مارس 1941 وارد مدرسه خلبانی شده و در اکتبر 1942، در زمانی که شاید جنگ جهانی دوم به اواسط خود نزدیک می شد، به عنوان خلبان جنگنده، شکاری در سن بیست سالگی فارغ التحصیل شد. در آن زمان، نیروی هوایی آلمان و دیگر کشورهای درگیر، نیاز شدید به نیروی انسانی خصوصاً خلبان های ماهر و حرفه ای داشتند و همین علت باعث می شد که خلبانان بسیار جوان بلافاصله پس از اتمام دوره خلبانی به سرعت به خطوط مقدم جنگ فرستاده شوند، و هارتمـن هم از این قاعده مستثنی نبود. او پس از به پایان رساندن تحصیل، به سرعت به فایتر وینگ 52 که مجهز به هواپیماهای مسراشمیت Me-109 بودند برای خدمت فرستاده شد. هارتمـن تا آخرین روز جنگ در این اسکادران ماندگار شد و در بیش از 1400 سورتی پرواز عملیاتی موفق شد تعداد 352 فروند از هواپیماهای دشمن را سرنگون کند که خواب چنین تعداد پیروزی را هیچ خلبانی حتی در خواب هم نمی دید. این خلبان که در زمان جنگ هنوز 25 سال هم نداشت، کابوس خلبانان روسی بود و هواپیماهای روسی فراوانی را در دوران خدمتش سرنگون ساخت. بدین گونه هارتمـن، موفق ترین خلبان در طول تاریخ شد که تا کنون در پروازهای عملیاتی شرکت کرده است.

وقتی که هارتمـن وارد اسکادران عملیاتی خود شد،رهبر اسکادران یعنی خلبان راسمن که تا آن زمان موفق شده بود سیزده فروند هواپیمای دشمن را ساقط کند به خلبانان مطلب مهمی را اعلام کرد: روی زمین، همه ما بر اساس قوانین نظامی با هم رفتار می کنیم و با ما رفتار می شود، اما در آسمان تنها چیزی که مهم است تعداد هواپیماهایی است که سرنگون کرده اید. نه مقام، نه درجه و نه عناوین و القابی که اینجا می بینید در آسمان ارزشی ندارد. کسی که بیشترین هواپیماهای دشمن را ساقط کرده است، لیدر و رهبر گروه های پروازی می شود، بدون توجه به درجه ای که دارد، حتی اگر یک ستوان تازه کار باشد. گفته راسمن کاملاً واضح و صریح بود و به خوبی در خلبانان اثر کرد. در مدتی کم پس از ساماندهی گروه، هارتمـن به عنوان وینگ من یا هواپیمای همراه راسمن برگزیده شد.

اولین ماموریتی که هارتمـن انجام داد، به همه چیز شبیه بود غیر از یک نبرد هوایی. نخستین نبرد وی در14 اکتبر1942 اتفاق افتاد. در این پرواز او و لیدر راسمن به یک ماموریت گشت هوایی رفته بودند که ناگهان از سوی کنترل زمینی پیغامی مبنی بر حمله هواپیماهای روسی به تجهیزات زمینی آلمانی به هواپیماهای هارتمـن و راسمن مخابره شد. دو خلبان فوراً مسیر خود را به سمت جنگنده های روسی تغییر دادند و کمی بعد در آسمان میزبانان خود را مشاهده کردند و بلافاصله درگیری شروع شد. هارتمـن گاز موتور را به حداکثر ممکن رساند و از لیدر گروه جلو زد. با نزدیک شدن به یکی از هواپیماهای روسی از فاصله سیصد متری، در حالی که فاصله معمول برای شلیک حدود صد متر بود، آتش گشود. او تمامی گلوله های خود را در یک شلیک طولانی مصرف کرد در حالی که حتی یکی از گلوله ها هم به هواپیمای روسی برخورد نکرد. خلبانان روسی که فهمیده بودند که هارتمـن دیگر گلوله ای برای شلیک ندارد، همگی به او حمله ور شدند. همین می توانست خاتمه دوران کوتاه خلبانی هارتمـن باشد. اما او تصمیم گرفت که عمر خود را اینگونه پایان ندهد و به همین دلیل به زودی هواپیمای خود را در میان ابرها مخفی کرد. مدت کوتاهی که گذشت، راسمن دوباره هارتمـن را از رادیو فرخواند و به او دستور داد که دوباره به فرمیشن ملحق شود. همین که هارتمـن از میان ابرها راهی به بیرون پیدا کرد، در مقابل خود هواپیمایی را دید که با سرعت سرسام آور در حال نزدیک شدن به او بود. هارتمـن تصور کرد که آن هواپیما یک جنگنده روسی است، در نتیجه شروع به انجام مانورهای شدید کرد تا از دست او بگریزد. اما در حقیقت در هواپیمایی که به سمت او می آمد کسی جز فرمانده راسمن قرار نگرفته بود. سرانجام هارتمـن پس از پیدا کردن مسیر خود به سمت پایگاه، شروع به بازگشت کرد. اما هواپیمای هارتمـن در نزدیکی پایگاه دیگر سوختی برای ادامه پرواز نداشت و هارتمـن مجبور شد در زمین های اطراف، فرود اجباری انجام دهد. هارتمـن با خوش شانسی در کنار نیروهای آلمانی فرود آمده بود و سرانجام به پایگاه بازگردانده شد. در نخستین ماموریت، هارتمـن مرتکب اشتباهات فراوانی شد. آرایش پروازی را به هم ریخت، جلوتر از لیدر گروه پرواز کرد، تمام مهماتش را بدون موفقیتی مصرف کرد و آسیب های سنگینی به هواپیمایش وارد ساخت. مجازات او سه روز کارگری با مکانیک های پایگاه در زمستان های سرد غرب روسیه بود. سه هفته بعد در پنجم نوامبر 1942 او در یک آرایش پروازی به همراه سه جنگنده دیگر از پایگاه برخاست. بعد از پانزده دقیقه، خبر از نزدیک شدن 28 فروند هواپیمای روسی رسید که متشکل از 18 فروند IL-2 ستارموویک و 10 فروند جنگنده اسکورت بود. علی رغم برتری تعداد جنگنده های روسی، هواپیماهای آلمانی تصمیم گرفتند به ستارموویک ها حمله کنند. هارتمـن IL-2 سمت چپ گروه پروازی را به عنوان هدف انتخاب کرد و از فاصله صد متری به روی ستارموویک روسی آتش گشود. گلوله های او اینبار به هواپیمای دشمن اصابت کردند، اما به ستارموویک که از لحاظ مقاومت بدنه و زره پوشی مشهور بود آسیبی نرساند. ناگهان هارتمـن توصیه یکی از فرماندهان را به یاد آورد؛ به سرعت ارتفاع خود را کم کرد، تا جایی که هواپیمای IL-2 به طور کامل بالای سر او قرار گرفت. به طور نگهانی دماغه هواپیمایش را بالا داد و از زیر اگزوز سمت راست موتور ستارموویک را هدف قرار داد. همین که گلوله ها به اگزوز موتور برخورد کردند، دود سیاه رنگ غلیظی از هواپیمای روسی بلند شد. ستاموویک روسی مسیر خود را بلافاصله به سمت شرق و به سمت پایگاه خودی تغییر داد و هارتمـن هم او را تعقیب کرد. ناگهان هواپیمای IL-2 درست در مقابل هواپیمای هارتمـن منفجر شد و قطعات آن به موتور هواپیمای هارتمـن برخورد کرد که باعث آتش گرفتن موتور جنگنده اش شد. هارتمـن بار دیگر مجبور به فرود اضطراری شد، اما باز آنقدر خوش شانس بود که در منطقه تحت سلطه نیروهای آلمان نازی فرود آمده بود. این نخستین موفقیت از 352 پیروزی هوایی و نخستین هواپیمای IL-2 از کل 61 فروند ستارموویکی بود که هارتمـن سرنگون ساخت.

فهرستی شگفت انگیز از پیروزی های هوایی هارتمـن

1- در شش ماه اول سال 1943، 17 پیروزی هوایی

2- در جولای 1943، 23 پیروزی هوایی، 7 پیروزی در یک روز-7 جولای 1943

3- در آگوست 1943، 48 پیروزی هوایی، 7 پیروزی در روز7 آگوست 1943

4- در سپتامبر 1943، 25 پیروزی هوایی، رسیدن تعداد کل پیروزی ها به 100 پیروزی

5- در اکتبر 1943، 32 پیروزی هوایی

6- در دوم مارس 1944، 10 پیروزی هوایی تنها در یک روز

7- سرنگون کردن حداقل 5 فروند هواپیمایP-51 موستانگ در 1944 و...

در همان زمان که نیروی زمینی آلمان به شدت تحت فشار نیروهای متفقین بود، هارتمـن و خلبان های گروه او هر روز دسته  جدیدی از هواپیماهای دشمن را شکار می کردند. این مسئله تا جایی ادامه یافت که حتی روس ها برای سر او جایزه هم تعیین کرده بودند. شهرت هارتمـن به جایی رسید که نیروهای روسی او را هیولای سیاه نامیدند و بهترین خلبان هایشان را برای شکار هواپیماهای هارتمـن و کشتن او فرستادند. شیوه نبرد هارتمـن در بیش از هزار و چهارصد ماموریت پروازی در چهار مرحله خلاصه شده بود: شناسایی هدف، تصمیم گیری برای درگیری،  حمله و فرار از محدوده خطر. هارتمـن از زمان نخستین ماموریتش عادت گرفته بود که تا هواپیمای دشمن تمام شیشه جلوی هواپیمایش را نپوشاند به او حمله ور نشود. او با روش نزدیک شدن بیش از حد به هواپیمای دشمن برخورد هر کدام از گلوله های خود را به جنگنده های دشمن تضمین می کرد. علی رغم فهرست طولانی پیروزی های وی، هارتمـن در بسیاری از مواقع هم که موقعیت فراهم بود به هواپیماهای دشمن حمله نکرد، چرا که می گفت که جنگ ادامه می یابد اما زندگی او ممکن است در اثر یک ریسک به پایان برسد. بنابراین او هیچ گاه در هدف گیری های خود خطر نمی کرد. هارتمـن دید وسیع و واکنش های سریعی نسبت به هواپیماهای دشمن داشت. در همین حال، همیشه ویژگی های تهاجمی و خونسردی خود را در نبرد ها حفظ می کرد. هارتمـن در حدود چهارده بار فرود اضطراری انجام داد، اما در هیچ یک از این فرود ها نه آسیبی به وی رسید نه توسط نیروهای دشمن دستگیر شد. حتی در مورد او می گویند که یک بار به همراه دو مکانیک در کابین یک نفره هواپیمای Me-109 از پایگاهی که دقایقی بعد به دست نیروهای روس می افتاد تیک آف کرد.

هارتمـن به دریافت درجه های زیادی که لیاقت آن ها را نیز داشت نائل آمد و حتی درجه ی کاپیتانی که درجه بسیار مشکلی برای بدست آوردن بود را نیز دریافت کرد. او حتی نشان صلیب شوالیه را که بالاترین درجه نظامی آلمان بعد از آدولف هیلتر بود را نیز از دست شخص پيشوای آلمان، یعنی هيتلر دریافت کرد، نشانی که از سال 1939 تنها بیست و هفت نفر از ارتش عظیم آلمان موفق به دریافت آن شده بودند. او به عنوان قهرمان جنگ جهانی دوم هم نشان افتخاری دریافت کرد که فقط دوازده نفر از جمله هانس رودل، خلبان بمب افکن استوکا دایور که بیش از پانصد تانک روسی را نابود کرده بود، آن نشان را دریافت کردند. در اواخر جنگ جهانی دوم، هارتمـن به شاهکار آلمانی ها، یعنی هواپیمای مسراشمیت Me-262، نخستین جنگنده جت جهان هم پرواز کرد، اما دوباره با Me-109 به خدمت ادامه داد.

وی تا پايان جنگ، ويژگی تهاجمی و خونسردی خود را حفظ كرد. او در طول جنگ، 14 بار فرود اضطراری نمود اما در هيچ يك از آنها آسيب نديد. آخرین پایگاه هوایی او در چک اسلواکی و آخرین پیروزی وی ساقط کردن یک هواپیمای شکاری روسی بود که  پس از فرود در فرودگاهی در كشور چكسلواکی متوجه شد كه فرودگاه توسط نيروهای لشگر 90 پياده نظام ارتش آمريكا محاصره شده است او پس از دستگيری توسط آمريكائيها بر اساس معاهده يالتا به روسها تحويل گرديد و در حالی که 23 سال بيشتر نداشت، به اسارت روسها در آمد. او در مورد کشتن 780 شهروند روس در شهر بريانسك و نيز بمب باران كارخانه نان در 23 ماه می 1943 جنايتكار جنگی شناخته شد و محكوم به تحمل 25 سال حبس با اعمال شاقه شد، اما اين رای را نپذيرفت و به آن اعتراض كرد.

او در دوران اسارت هرگز به كارهای خود اعتراف نكرد و هيچگونه اطلاعاتی درباره افسران مافوق خود به روسها نداد و به همين دليل بارها مورد بازجوئی و شكنجه قرار گرفت. همچنين هارتمـن در دوران اسارت، رفتار ناشایستی از خود نشان می داد و اين مسئله منجر به حبس انفرادی او ميشد. اين قبيل امور از او يك زندانی عصبی و فاقد تعادل روحی ساخته بود. اين وضعيت باعث شورش اسرای آلمانی برای آزادی وی گرديد كه اين شورش با شكست مواجه گرديد. مدتی بعد هارتمـن يك شكايت نامه تنظيم نمود و در آن خواستار يك وكيل و امكان دادگاهی مجدد را نمود. اما اين خواسته او رد شد و او به اردوگاهی ديگر به نام نووچركاسك منتقل شد.

او 5 ماه در اين اردوگاه در زندان انفرادی بسر برد اما توانست موافقت مسئولين روسيه را با انجام دادگاهی ديگر جلب نمايد. ولی اين دادگاه نيز با توجه به سابقه جنگی هارتمـن او را جنايتكار جنگی تشخيص داد. يكبار ديگر روسها برای درهم شكستن روحيه هارتمـن، او را به زندان دياتراكا در كوه های اورال منتقل نمودند. در سال 1955 مادر هارتمـن نامه ای برای كنراد ادنائر، صدر اعظم آلمان غربی نوشت و از او خواست كه راهی برای آزادی فرزندش بيابد. مدتی بعد توافقی بين دو كشور صورت گرفت كه بر اساس آن 16 هزار اسير آلمانی آزاد ميشدند و هارتمـن نيز در ميان آخرين گروه از اين زندانيان بود و در سال 1955 آزاد شد.

او در حالی آزاد شد كه پسر او به نام اريش پيتر در سال 1945 و پس از اسارت پدرش بدنيا آمد و سه سال بعد بر اثر بيماری درگذشت، بدون اينكه هارتمـن موفق به ديدن او شود. هارتمـن در سال 1956 به نيروی هوائی آلمان غربی پيوست. او هميشه می گفت كه در طول 1.400 ماموريت و 352 پيروزی، بزرگترين افتخار من اين است كه حتی يك قطعه از هواپيمای من به دست دشمن نيفتاده است. او پر افتخار ترين خلبان جنگ جهانی دوم و صاحب بالاترين ركورد در تاريخ هوانوردی جهان است. اريش هارتمـن در سن 73 سالگی در 20 سپتامبر سال 1993  با کوله باری از تجربه و یاد سال ها نبرد و جنگ برای کشورش، پس از آنكه شاهد اتحاد مجدد دو آلمان شد كه رويای هر آلمانی ميهن پرستی بود، درگذشت.