ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

نبرد شاپور اول ساسانی با روم

نبرد شاپور اول ساسانی با روم

سرزمین جاوید ایران پس از حکومت اردشیر پاپکان و بنیانگذاری دولتی مقتدر که دولتش در ردیف دولت های مقتدر کوروش کبیر و شاهنشاه جهان، داریوش بزرگ بود، شاهد به قدرت رسیدن شاپور فرزند ارشد اردشیر به شاهنشاهی ایران بود، آنهم در زمانی که شاپور اول پادشاه ساسانی (239 تا 270 میلادی)، شاهد تهاجم سه امپراطور روم به ایران بود.

یکی گردیانوس جوان بود که در سال 242 میلادی کشته شد. دیگری فیلیپ عرب بود که در برابر شاپور ناچار به تسلیم شد و قبول کرد که سالیانه به ایران برای حملاتی مکرری که به آنجا نموده بود و خساراتی که وارد کرده بود باج بدهد. سوم والرین بود که در سال 242 میلادی با 70 هزار سرباز و امیر و سناتور رومی اسیر ایرانیان شد.

در نیمه قرن سوم میلادى اوضاع ایران بسیار بهتر از روم بود. امپراطورى ساسانى در ابتداى کار قرار داشت و پادشاهان پرقدرت و جوان بر آن حكومت مى كردند حال آنكه روم گرفتار هرج و مرج و تغییرات پیاپى امپراطوران بود.

در سال 241 میلادى، شاپور اول در ایران به قدرت رسید و پس از آنكه از سامان اوضاع داخلى مطمئن شد در همان سال به نصیبین (در نزدیكى موصل امروزى) و از آنجا به انطاكیه حمله برد اما گوردین امپراطور روم با سپاهى بزرگ وى را شكست داد و پس از شكست دادن شاپور او را به دجله عقب راند و تیسفون را محاصره كرد. اما این پیروزى دوام نیافت چرا كه در روم افسرى كه از نژاد عرب بود به نام فیلیپ، گوردین را كشت و چون اعتقادى به جنگ در بین النهرین نداشت این منطقه و ارمنستان را به ایران واگذار كرد. اما خود وى نیز كشته شد و دسیوس تامر جاى وى را گرفت. وى نیز در نبرد با ژرمن ها كشته شد و پس از وى، سه امپراتور به طور همزمان به حكومت در روم پرداختند كه دونفر اول به سرعت كشته شده و تنها والرین ماند.

در 258 میلادى، شاپور زمان را براى مبارزه با ارتش روم مناسب دید چرا كه شمال امپراتورى مذكور به شدت درگیر نبرد با ژرمنها بود. در مركز نیز تغییرات مداوم، امپراتوران، قدرت روم را ضعیف كرده بود. بنابراین شاپور با گذر از فرات، انطاكیه را تصرف كرد و آماده نبرد با والرین شد. امپراتور روم با تجهیز سپاهى عظیم از جنوب اروپا عازم انطاكیه شده و 259 شهر را از ایران باز پس گرفت و عقب نشینى زودهنگام ایرانیها او را به طمع تسخیر بین النهرین انداخت اما سپاه ایران ارتش او را به مانند ارتش كراسوس محاصره كرده و سرنوشتى مشابه برایش ایجاد كردند. در این نبرد كه در نزدیك شهر ادسا روى داد دهها هزار رومى كشته شدند و هرچه تلاش كردند نتوانستند از محاصره خلاص شوند. والرین پس از تسلیم، به اسارت شاپور درآمد و تا سالها تحت خدمت شاپور بود چرا كه شاه ایران از او به عنوان خدمتكار استفاده كرد. (260 میلادى)

شاپور این پیروزی بزرگ را در چندین مکان حجاری نمود تا درس عبرتی برای آیندگان گردد. شاپور در کتیبه ای که در کعبه زرتشت به سه زبان نوشته است میگوید : والرین با سپاهی که مشتمل بر 29 گروه جنگی اروپایی بود و به 70 هزار نفر سرباز بالغ بود به جنگ ایران آمد. در اطراف الرها و ادسا جنگ بزرگی بین ما و امپراطور والرین در گرفت. ما با دستهای خویش والرین را اسیر کردیم، فرماندهان، استانداران، سناتورها و افسران رومی را به اسارت گرفتیم و همگی آنان را به ایالات ایران منتقل نمودیم.

شاپـور

این صحنه پیروزی شاپور از زیباترین نقش های برجسته ایران است که از حادثه ای غرور آفرین حکایت میکند و مایه سرافرازی ایرانیان میباشد. شاپور با تاج پادشاهی که به صورت کنگره ای است و جامه ای آراسته سوار بر اسب تنومدی است که جلوی او فلیپ عرب امپراطور باج گذار رومی زانو زده و خم شده است. پادشاه ایران یک دست خود را به طرف او دراز کرده تا نشان از قبوا باج او شود. فلیپ در این نقش با تاج رومی و بالاپوشی که بروی دوشش قرار دارد چنان نمایش داده شده که گویی با شتاب به سوی اسب پادشاه ایران دویده و زانو زده است. والرین هر دو دست خود را به نشانه بخشش به جلو دراز کرده. عظمت پادشاه ایران و بزرگی او در تاج - دستبند و طرز آرایش مویش که چین دار است و بر شانه های افتاده است و همین طور از زین و لگام اسب مغرورش به وضوح دیده میشود. کنار دیگر شاپور، امپراطور دیگری دیده میشود که پادشاه ایران مچ دست او را به نشانه اسارت گرفته. پشت سر اسب پادشاه ایران تصویر موبد بزرگ کرتیر دیده میشود که کلاهی بیضی شکل مزین به نشان قیچی به سر دارد و انگشت سبابه دست راست اش را به نشانه احترام به سوی شاپور دراز کرده است و گردن بندی مرواریدی آراسته شده به گردن دارد و بالاپوشی با سنجاقی در جلوی سینه می باشد. این کتیبه نقش دار ساسانی یکی از هنرمندانه ترین نقوش باستانی ایران است که وضح و سادگی و زیبایی آن به راحتی نشانگر عظمت و افتخاری پادشاهان گذشته است.

 

نتیجه جنگ 

این جنگ آثار بسیار مهمى داشت. ابتدا آنكه امپراتور روم به طور خفت بارى به اسارت گرفته شد و این سبب توجه جهان متمدن آن روز نسبت به قدرت ساسانیان شد و دوم آنكه این شكست سنگین سپاه روم سبب سقوط آسیاى غربى به دست سپاه ایران شد.

شاپور در سال 260 میلادى، آسیاى صغیر را نیز تسخیر كرد و چنانچه مورخان نوشته اند تا سالها در آسیاى غربى و آسیاى صغیر بدون مزاحم جدى به تاخت و تاز سرگرم بود. حال آنكه رومیها به دلیل ضعف داخلى قادر به بیرون كردن او از مرزهاى شرقى خود نبودند. شكست والرین و اسارت او در جنوب امپراتورى همچنین سبب ضعف قدرت سیاسى روم در سایر نقاط امپراتورى شد به طورى كه آلمانها از آلپ گذشته و به ایتالیا حمله كردند و گوتها نیز با عبور از دانوب یونان را تسخیر كردند.

تنها اشتباه بزرگ شاپور نبردى بى دلیل با امیر عرب ادنیات بود در این نبرد فرسایشى سواران عرب ضربات جدى به ارتش ایران وارد كرده و سبب تضعیف موقعیت ایران در سوریه شدند اما به هر حال به نظر مى رسید امپراتورى روم از دوران قدرت خود فاصله گرفته چرا كه به سادگى تن به تسخیر صدها كیلومتر از مرز شرقى خود داد.

 

درباره جنگهاى ایران و روم

ممكن است این سؤال براى خوانندگان پیش آید كه چرا نبردهاى روم و ایران از این درجه اهمیت برخوردار بوده كه بخش بزرگى از 100 جنگ را به خود اختصاص داده است. باید گفت كه جنگهاى ایران و روم 700 سال به طول انجامید و در دنیاى متمدن آن زمان از اهمیت بسیار زیادى برخوردار بود چرا كه اگر روم مى توانست مشابه فتوحات قطعى در مركز و شمال غرب اروپا در بین النهرین و فلات ایران دست یابد، شرق را نیز به مانند غرب در اختیار مى گرفت و براى ارتش روم گذر از سند و پنجاب نیز كار مشكلى نبود چرا كه هندی ها از روحیه مبارزى برخوردار نبودند بنابراین ماوراءالنهر و شبه قاره هند هم مى توانست جزو امپراتورى بسیار عظیم روم شود. امپراتورى روم تقریباً در تاریخ دنیا نظیر نداشت.

این امپراتورى با برخوردارى از 200 هزار سرباز حرفه اى و همین مقدار نیروى محلى، وجود۹۶ شهرستان، سنا و ثروت فراوان قادر به تسخیر هر نقطه حاصلخیز دنیاى آن زمان بود چنان كه شمال آفریقا، مدیترانه، آسیاى صغیر، بالكان، اروپاى غربى، اسپانیا و پرتغال و كلیه جزایر و سواحل مهم آن زمان را در اختیار داشت.

در چنین شرایطى تنها ژرمنها در شمال و ایرانیها در شرق در برابر توسعه این امپراتورى مقاومت مى كردند، كه مقاومت اول به دلیل عدم وجود سازمان جدى نمى توانست گسترده باشد اما نبردهاى شرق جدى و تعیین كننده بود.

شاپور اول برنامه و نیروى رزم به مقدار كافى نداشت در غیر این صورت مى توانست با نفوذ به داخل مصر و بالكان امپراتورى روم را به زحمت بیندازد اما به هر تقدیر ایران نتوانست از این فرصت استفاده كند و روم دوباره قوى شد.

به هر حال نبردهاى ایران و روم را مى توان مهمترین وقایع نظامى قرن دوم قبل از میلاد تا قرن ششم میلادى دانست و شاید بتوان تداوم همین نبردها را از دلایل فرسایش امپراتورى روم و ناتوانى آن در سركوب اقوام شمالى وهونها دانست. البته این نبردها براى ایران نیز نتیجه بهترى نداشت چرا كه شاهنشاهى پارت و ساسانى را مبدل به دولتهاى نظامى كرده بود كه مرتب مجبور به جنگ با لژیونهاى رومى بودند.