ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

جشن مهرگان کهن آیین میترایی

جشـن مهـرگان کهن آیین میترایی ایران باستان

 جشـن مهـرگان

تمدن ایران زمین با قدمتی چندین هزارساله و فرهنگی غنی، افتخار آفرین و جاودانه در طول تاریخ، مهد فرهنگ، انسانیت و نام آوران بزرگی بوده است که سرآمد آنان بزرگ مردانی همچون کوروش کبیر و داریوش بزرگ بوده است که هنوز هم نامشان بر تارِک فرهنگ و تمدن جهان، می درخشد.

این تمدن بزرگ، مهد جشن‌های بزرگی نیز بوده است که شمار آن به بیش از 73 جشن در سال برآورد میشود. این خود می رساند که مردمان پُشته ‌ایران، یا در هـر روزشان جشن داشته‌اند، یا روز پیشش به جشن نشسته و یا چشم به راه برگزاریِ جشن روز آینده‌شان بوده‌اند که از میان این جشن ها می‌توان از جشن های ماهانه نام برد. جشن هایی که با هم زمان شدن نام روز با نام ماه برگزار می‌شوند و اگر چه شماری از این جشن ها می‌رفتند که به بوتهٔ فراموشی سپرده شوند اما با کوشش ایرانیان فرهنگ‌ دوست، از فراموش شدن رهایی بخشیدند، جانی تازه یافته و دوباره برگزار می‌شوند.

پایگاه آموزشی نگارستان نیز در راستای همین هدف، جشن مهرگان را تقدیم شما می نماید با این امید که ما نیز قدمی در راه احیاء و شکوفایی فرهنگ غنی ایران زمین داشته باشیم و راه بزرگ مردانی همچون فردوسی بزرگ را ادامه دهیم که عمر خویش را در راه زنده نگه داشتن فرهنگ و زبان فارسی در مقابل تهاجم فرهنگ عربی، صرف کردند.

 

جشن مهـرگان

جشن مهرگان پس از نوروز، کهن‌ترین جشن‌ها و گردهمایی‌های ایرانیان و بازمانده‌ای از دین مهر و بزرگترین جشن پیروان دین مترا یا مهر بوده است که در گذشته آن را میتراکانا یا متراکانا (Metrakana) می نامیدند. جشن مهرگان در ستایش ایزد میثرَه یا میترا و بعدها مهر که از مهر روز آغاز شده تا رام روز به اندازه شش روز ادامه داشته است.

جشن مهرگان قدمتی به اندازه ایزد منسوب به خود دارد. تا آنجا که منابع مکتوبِ موجود نشان می‌دهد، دیرینگیِ این جشن دستکم تا دوران فریدون باز می‌گردد. شاهنامه فردوسی به صراحت به این جشن کهن و پیدایش آن در عصر فریدون اشاره کرده است. 

جشن مهرگان را نباید در شمار جشن های دوازده گانه کم و بیش فراموش شده ای چون فروردین گان و اردیبهشت گان و ... آورد و نه چون نوروز که در همه ایران همگانی است، یا چون سده که در یک شهر برگزار شود، بلکه مهرگان جشنی است که تنها نزد دانشمندان و نویسند گان و شاعران همچنان برجاست. برهمین اساس، برگزاری مهرگان همانند نوروز، چنان از شایسته‌ها و بایسته‌ها به شمار می‌آمده است که دانشمندان و انسانهای بزرگی، آن را نماد ارزشمندی در فرهنگ جهان دانسته اند.

جشـن مهـرگان

در روز شمار کهن ایران، هر یک از سی روز ماه را نامی است که نام دوازده ماه سال نیز در میان آنهاست. پیشینیان در هر ماه که نام روز و نام ماه یکی بود، آن را جشن می گرفتند. از این جشن های دوازده گانه، تا آنجا که سندها و کتاب های تاریخی گواه است، در دوره های پس از اسلام، تنها جشن مهرگان است که رسمی و شکوهمند برگزار می گردید. افزون بر یکی بودن نام روز مهر از ماه مهر مناسبت های دیگری را نیز برای برگزاری این جشن بر می شمردند، که معروفترین آن قیام کاوه آهنگر و پیروزی بر ضحاک و پادشاهی نشستن فریدون است. دقیقی، فردوسی و اسدی توسی از آن چنین یاد کرده اند:

 

دقیقی می گوید:

مهرگان آمد جشن ملک افریدونا      آن کجا گاو به پرورش بر مایونا

(برمایون نام گاوی است که فریدون با شیرش پرورش یافت)

 

فردوسی در داستان به بند کردن ضحاک آورده است:

فریدون چون شد بر جهان کامکار ندانست جز خویشتن شهریار

به روز خجسته سر مهر ماه به سر بر نهاد آن کیانی کلاه

کنون یادگار است از او ماه مهر بکوش و برنج، ایچ منهای چهر

اسدی توسی در انتساب این جشن به فریدون گوید:

فریدون فرخ به گرز نبرد ز ضحاک تازی بر آورد گرد

چو در برج شاهین شد از خوشه مهر نشست او به شاهی سر ماه مهر

بر آرایش مهرگان جشن ساخت به شاهی سر از چرخ مه برافراخت

 

ابوریحان بیرونی در التفهیم می نویسد:

مهرگاه، شانزدهم روز است از مهر ماه و نامش مهر، اندرین روز، افریدون ظفر یافت بر بیورسب جادو، انک معروف است به ضحاک، و به کوه دماوند بازداشت. و روزها که سپس مهرگان است همه جشنند، بر کردار آنچ از پس نوروز بود. 

واژه مهر را می‌توان مهر و عشق و محبت و دوستی دانست، چنانکه حافظ گوید: 

کمتر از ذره نیی، پست مشو، مهر بورز        تا به خلوت‌گه خورشید رسی چرخ زنان 

در نوشته های شهـروزی برای نشان دادن ارزش مهرگان در میان مردمان آمده است: 

دست و چشم و فکر او هیچگاه از عمل باز نماند، مگـر به روز نوروز و مهرگان و یا برای تهیه احتیاجات معاش. 

مری بویس درباره ارزش جشن مهـرگان نزد شاهان هخامنشی مینویسد: 

این تنها موقع سال است که شاهان پارس می توانند و حق دارند تا می‌توانند شراب بنوشند. 

در فرهنگ جهانگیری در بارهٔ مهرگان آمده است که: 

جشنی از این بزرگتر بعد نوروز نباشد. 

مسعود سعد سلمان نیز چه مهربان درباره مهرگان می‌سراید: 

تا دایم است جنبش گردون و آفتاب          تا واجب است گردش نوروز و مهرگان 

باز ایشان می سرایند که: 

روز مهر و ماه مهر و جشـن فرخ مهرگان

مهر بیفزای نگار ماه چهر مهربان 

مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر

مهربانی کن به روز مهـر و جشن مهرگان

جـام را چون لاله گـردان از نبید باده ‌رنگ

ونـدر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان

 

جشن مهـرگان در آغاز مهرماه

زمان برگزاری جشن مهرگان در آغاز ماه مهر و فصل پاییز  است و این شیوه دستکم تا پایان دوره هخامنشیان و احتمالاً تا اواخر دوره اشکانی نیز دوام داشته است. اما از این زمان و شاید در دوره ساسانی، جشن مهرگان به مهر روز از مهر ماه یا شانزدهم ماه مهر منتقل می‌شود.

دلیل برگزاری جشن مهرگان در آغاز مهرماه و اصولاً نامگذاری نخستین ماه فصل پاییز به نام مهر، در این است که در دوره‌‌هایی از دوران باستان و از جمله در عصر هخامنشیان، آغاز پاییز، آغاز سال نو بوده است و از همین روی، نخستین ماه سال را به نام مهر منسوب کرده‌اند.

جشـن مهـرگان

تثبیتِ آغاز سال نو در هنگام اعتدال پاییزی با نظام زندگیِ مبتنی بر کشاورزیِ ایرانیان بستگیِ کامل دارد. می‌دانیم که سال زراعی از اول پاییز آغاز و در پایان تابستان دیگر خاتمه می‌پذیرد. قاعده‌ای که هنوز هم در میان کشاورزان متداول است و در بسیاری از نواحی ایران جشن‌های فراوان و گوناگونی به مناسبت فرارسیدن مهرگان و پایان فصل زراعی برگزار می‌شود. در این جشن‌ها گاه ترانه‌هایی نیز خوانده می‌شود که در آنها به مهر و مهرگان اشاره می‌رود. شاید بتوان شیوه  شروع سال تحصیلیِ امروزی از مهرماه  را باقیمانده گاهشماری کهن میترایی، مهری دانست.

امروزه نیز سنت کهن آغاز سال نو از ابتدای پاییز با نام سالِ وَرز در تقویم محلی کردان مُـکریِ مهاباد و طایفه‌های کردان شُکری باقی مانده است. همچنین در تقویم محلی پامیر در تاجیکستان (به ویژه در دو ناحیه وَنج و خوف) از نخستین روز پاییز با نام نوروز پاییزی، نوروز تیرَماه یاد می‌کنند. در ادبیات فارسی (از جمله شاهنامه فردوسی) و امروزه در میان مردمان آسیای میانه و شمال افغانستان، فصل پاییز را تیرَماه می‌نامند.

گاهشماری هخامنشی نیز مبتنی بر آغاز سال از ابتدای پاییز بوده است، همانگونه که در کتاب رصدخانه نقش‌ رستم، چاپ سال 1378 و چاپ دوم آن در کتاب بناهای تقویمی و نجومی ایران در سال 1383، از همین نگارنده، گفته شد، سازوکار ویژه‌ای برای تشخیص هفته به هفته و سپس روز به روزِ آغاز سال نو هخامنشیان در تقویم آفتابی نقش‌ رستم (کعبه زرتشت) طراحی و تعبیه شده است.

 

جشن هخامنشی میتراکانا

شواهد  نشان می‌دهد که جشن مهرگان در عصر هخامنشی در آغاز سال نو، یعنی در نخستین روز از ماه مهر برگزار می‌شده است. در گزارش‌های مورخان یونانی و رومی از این جشن با نام میثْـرَکَـنَـه، میتراکانا یاد شده است. نام ماه مهر در کتیبه میخیِ داریوش در بیستون به گونه باگَـیادَئیش (باگَـیادی-بَـغَـیادی) به معنای احتمالی یاد خدا آمده است.

کتسیاس، پزشک اردشیر دوم پادشاه هخامنشی، نقل کرده است که در این جشن ایرانیان با پوشیدن ردای ارغوانی رنگ و همراه با دسته‌های نوازندگان و خنیاگران به رقص‌های دسته‌جمعی و پایکوبی و نوشیدن می‌پرداخته‌اند.

به گمان نگارنده، نقش گل‌های دایره‌ای شکل با دوازده و هشت گلبرگ در تخت‌جمشید، می‌تواند نشانه‌ای از مهر باشد. چرا که در پیرامون ستاره قطبی (چه ستاره قطبی امروزی و چه باستانی) دوازده صورت فلکیِ تشکیل دهنده برج‌های دوازده‌گانه، و نیز هشت صورت فلکیِ پیرا قطبی، در گردشی همیشگی‌اند.

فیثاغورث در سفرنامه منسوب به او، شرح می‌دهد که پرستندگانِ ستاره‌ای درخشان که آنرا میترا می‌نامیدند، در غاری تاریک که چشمه آبی در آنجا جریان داشت و نقش صورت‌های فلکی بر آنجا نصب شده بود، حاضر می‌شدند و پس از انجام مراسم گوناگون (که نقل نکرده)، نانی می‌خوردند و جامی می‌آشامیدند.

جشـن مهـرگان

آنگونه که از گفتار ثعالبی در غُرَر اخبار ملوک فُرس و سیرِهم دریافته می‌شود، گمان می‌رود که در زمان اشکانیان نیز جشن مهرگان با ویژگی‌های عصر هخامنشی برگزار می‌شده است.

 

زمان جشـن مهرگان

همانگونه که گفته شد، زمان برگزاری جشن مهرگان در دوره هخامنشی و به احتمالی قدیم‌تر از آن، در نخستین روز ماه مهر بوده و اکنون حدود دو هزار سال است که این جشن به شانزدهمین روز این ماه یا مهرروز از مهرماه در گاه شماری ایرانی منسوب است. اما این زمان در میان اقوام گوناگونی که از تقویم‌های محلی نیز بهره می‌برند، متفاوت است. برای نمونه زمان این جشن در گاهشماری طبری/ تبری و نیز در گاهشماری سنتی یزدگردی زرتشتیان، فعلاً برابر با حدود نیمه بهمن‌ماه، و در گاه شماری دیلمی برابر با سی‌ام بهمن‌ماه است. همه این شیوه‌ها برگرفته از گاهشماری‌های کهن و گوناگون ایرانی است که پاسداشت آنها در کنار گاهشماری ملی ایرانی، لازم و شایسته است. اما برخی دیگر از زرتشتیان، با شیوه‌ای نوساخته به نام سالنمای دینی زرتشتیان که در سالیان اخیر و با تغییراتی در گاهشماری ایرانی ساخته شده، این هنگام را معین می‌کنند که مصادف با دهم مهرماه (آبان روز) از گاه شماری ایرانی می‌شود. چنین شیوه‌هایی که امروزه رایج شده و بعضی کسان به میل شخصی، یک تقویم یا مبدأ سالشماری می‌سازند و نام‌های میهنی بر آن می‌ گذارند، دستکاری آشکاری در نظام دقیق و قاعده ‌مند گاه شماری ایرانی و تاریخ و فرهنگ ملی دانسته می‌شود.

جشـن مهـرگان

در متون ایرانی از مهرگان دیگری به نام مهرگان بزرگ در بیست و یکمین روز مهرماه نام برده شده است که احتمالاً تاثیر تقویم خوارزمی باستان بوده است. از آنجا که در تقویم خوارزمی، آغاز سال نو از ششم فروردین‌ماه محاسبه می‌شده است، زمان برگزاری همه مراسم سال، پنج روز دیرتر بوده و در نتیجه جشن مهرگان بجای شانزدهم مهر در بیست و یکم مهر (رام روز) برگزار میشده است.

 

موسیقی مهرگانی

از آنجا که در برهان قاطع نام مهرگان برای یکی از مقام‌ها و لحن‌های موسیقی سنتی ایران آمده است و همچنین در میان دوازده مقام نامبرده شده در کتاب موسیقی کبیرِ ابونصر فارابی نیز مقام یازدهم با نام مهرگان ثبت شده است و نیز نظامی گنجوی در منظومه خسرو و شیرین نام بیست و یکمین لحن از سی لحن نامبردار شده را مهرگانی نوشته است گمان می‌رود که در دوران گذشته در جشن مهرگان موسیقی ویژه‌ای اجرا میشده است که ما از جزئیات آن بی‌اطلاعیم.

 

نام مهر و مهرگان در کاربردهای دیگر

در باره گستردگی مراسم مربوط به مهر و جشن مهرگان، بیش از این نیز نشانه‌هایی در دست است یکی اینکه امروزه نیز زرتشتیان، آتشکده‌های خود را با نام درِ مهر می‌شناسند و دیگر اینکه در بسیاری از کشورهای عرب‌زبان، از جشن‌ها و فستیوال‌ها با نام عمومی مهرجان و مهرجانات نام می‌برند.

 

آیین‌های جشـن مهرگان

در مجموع و بطور خلاصه، جشن مهرگان، جشن نیایش به پیشگاه مهر ایزد، ایزد روشنایی و پیمان و درستی و محبت، ایزد بزرگ و کهن ایرانیان و همه مردمانِ سرزمین‌هایی از هند تا اروپا، به هنگام اعتدال پاییزی در نخستین روز مهرماه و در حدود دو هزار سال اخیر در مهر روز از مهرماه، برابر با شانزدهم مهرماهِ گاهشماری ایرانی (هجری خورشیدی فعلی) برگزار می‌شود.

آنگونه که از مجموع منابع موجود، همچون نگاره‌ها و متون باستانی و نوشته‌های مورخان و دانشمندان قدیم ایرانی و غیر ایرانی مانند فردوسی، بیرونی، ثعالبی، جهانگیری، اسدیِ توسی، هرودوت، کتسیاس، فیثاغورث و نیز آثار شاعران و ادیبان مانند حافظ، رودکی، فرخی، منوچهری، سعدسلمان دریافته می‌شود، مردمان در این روز تا حد امکان با جامه‌های ارغوانی یا دستکم با آرایه‌های ارغوانی، بر گرد هم می‌آمده‌اند، در حالی که هر یک، چند نبشته شادباش یا به قول امروزی‌، کارت تبریک برای هدیه به همراه داشته‌اند. این شادباش‌ها را معمولاً با بویی خوش همراه می‌ساخته و در لفافه‌ای زیبا می‌ پیچیده‌اند.

در میان خوان یا سفره مهرگانی که از پارچه‌ای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود، گل همیشه شکفته می‌نهادند و پیرامون آنرا با گل‌های دیگر آذین می‌کردند. امروزه نمی‌دانیم که آیا گل همیشه شکفته، نام گلی بخصوص بوده است یا نام عمومیِ گل‌هایی که برای مدت طولانی و گاه تا چندین ماه شکوفا می‌مانند.

در پیرامون این گل‌ها، چند شاخه درخت گز، هوم یا مورد نیز می‌نهادند و گونه‌هایی از میوه‌های پاییزی که ترجیحاً به رنگ سرخ باشد به این سفره اضافه می‌شد. میوه‌هایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بوداده‌ها همچون تخمه و نخودچی.

دیگر خوراکی‌های خوان مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص. نوشیدنی از عصاره گیاه (هَـئومَـه-هوم) که با آب یا شیر رقیق شده بود، فراهم می‌شد و همه باشندگان جشن، به نشانه پیمان از آن می‌نوشیدند. نانِ مخصوص مهرگان از آمیختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهیه می‌گردید. غله‌ها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن. دیگر لازمه‌های سفره مهرگان عبارت بود از: جام آتش یا نوکچه (شمع)، شکر، شیرینی، خوردنی‌های محلی و بوی‌های خوش مانند گلاب.

آنان پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبی‌های گروهی می‌پرداخته‌اند. سرودهایی از مهریشت را با آواز می‌خوانده و اَرْغُـشت می‌رفته‌اند (می‌رقصیده‌اند). شعله‌های آتشدانی برافروخته پذیرای خوشبویی‌ها (مانند اسپند و زعفران و عنبر) می‌شد و نیز گیاهانی چون هوم که موجب خروشان شدن آتش می‌شوند.

جشـن مهـرگان 

از آنجا که نشانه‌های بسیاری، همچون تندیس‌ها، کتیبه‌ها و سنگ ‌نگاره‌ها (از جمله نگاره‌های میترا در نمرود داغ و کوماژن)، از رواج آیین مهر در آسیای کوچک (آناتولی) حکایت می‌کند، بعید نیست که سماع های عارفانه پیروان طریقه مولویه در شهر قونیه امروزی، ادامه دگرگون شده همان ارغشت‌های میترایی باشد.

در پایان مراسم، شعله‌های فروزان آتش، نظاره‌گر دستانی بود که بطور دسته‌جمعی و برای تجدید پایبندی خود بر پیمان‌های گذشته، در هم فشرده می‌شدند. 

 

مهرگان در زمان حاضر 

امروز، جشن مهرگان، به شیوه ای که در کتاب های تاریخی سده های چهارم و پنجم و ششم آمده، نه در دستگاه دولتی و حکومتی برگزار می شود و نه در گردهمایی های غیر رسمی نزد عامه مردم. دست کم، در دو سده اخیر نیز از برگزاری آن آگاهی در دست نیست. جشن و آیین مهرگان، از نظر زمانی نیز با تغییر تقویم، در سال 1304 هجری شمسی، تغییر کرد. بدین معنی که 5 روز پنجه یا خمسه که پس از 12 ماه سی روزه برای رسیدن به 365 می آمد، حذف و شش ماه اول سال 31 روز گردیده است. از آن پس، در بسی از تقویم ها، مهرگان، به جای 16 مهر در دهم مهر آمده، یعنی در صد و نود و ششمین روز سال براساس تقویم پیشین. در ماهنامه‌ها و هفته نامه های ادبی و اجتماعی سدهً اخیر، مهرگان حضور دارد. بدین معنی که مقاله، پژوهش، شعر به مناسبت مهر و مهرگان به ویژه در نشریه هایی که در ماه مهر منتشر می شود کم نیست. 

برگزاری مهرگان به عنوان جشنی خانوادگی، در بین زرتشتیان یزد و کرمان و نیز آیین قربانی کردن گوسفند، در برخی از روستاهای زرتشتی نشین یزد، برای ایزد مهر برگزار میگردد. تا سی سال پیش، زرتشتیان کرمان، در این روز، به یاد مردگان، مرغی را کشته و شکمش را با حبوبات و آلو انباشته و به عنوان خوراک ویژه، یادمان مردگان می پختند. 

جشن آغاز سال تحصیلی دانشگاه تهران، که در نیمه اول مهرماه است، در برخی از سال ها در دهم یا شانزدهم مهر یا همان مهرگان برگزار می شد. زمان برگزاری آیین قالی شویان در مشهد اردهال را جلال آل احمد، با مهرگان هم پیوند می داند. صدرالدین عینی در یادداشت ها، از جشنی در تاجیکستان و سمرقند یاد می کند که هر سال در ماه میزان (مهر ماه) برگزار می شد. جشنی که می تواند، با همهً دگرگونی ها، بازماندهً جشن مهرگان باشد. از زبان او بشنویم، که فارسی تاجیکی است: 

حکایت این سیر (جشن) به کسانی که وی را ندیده اند، مانند حکایه های هزار و یک شب  دلکش و عجیب می نمود. حکایه هایی درباره طرفبازی (آتش بازی)، موشک بازی، خر تازی، تگل جنگ اندازی (به جنگ انداختن قوچ های جنگی) آن جا می کردند. در ریان (منطقه) غجدوان کم کس یافت می شد، که هیچ نباشد، سالی یک بار رفته، آن را سیر تماشا نکند. دهقان بچگان کم بغل (تنگدست) هم، که پدرشان برای سیر خرجی داده نمی توانستند، کوشش می کردند، که کاری کرده، دو سه تنگه (واحد پول) پول یابند تا که به آن سیر رفته، تماشا کرده توانند. کسانی نیز پخته (پنبه) و خوره چینی می کردند، به خربزه کشانی و دهقانان بای (ارباب) به مرد کاری می در آمدند. و اگر هیچ کار نیابند از کشتزارها دزدی می کردند. و مانند اینها. 

جشـن مهـرگان

ماه مهر و مهرگان، در جامعه کشاورزی، فصل و زمان برداشت، انباشتن فرآورده ها، پرداختن خراج و مالیات، اندوختن نیازمندی های زمستانی و گرمی بازارهای موسمی بوده که هنوز به نام مهرگان برگزار می شود. و نیز با تحول و دگرگونی ای که با گذشت سده‌ها و هزاره‌ها در برگزاری جشن ها و آیین ها مانند همهً پد یده‌ها و زمینه های فرهنگی روی داده و می دهد، جشن مهرگان تنها به این عنوان که نام روز با نام ماه یکی است برگزار نمی شود، بلکه بیشتر داستان و اسطورهً قیام کاوه آهنگر در برابر بیدادگری های ضحاک است که یادمان این جشن نمادین می باشد. بی گمان، باور و اعتقاد به ایزد مهر و آیین های مهری (میترایی) که پیش از زرتشت، در هند و ایران وجود داشته، به ماه مهر و جشن مهرگان سیمای دینی بیشتری افزوده بود.