تخت جمشیـد نماد شکوه ایران زمین
پارسه نام باستاني سازه اسرارآمیز و باعظمت تخت جمشیـد است که به قصر شاهی جمشیـد، پادشاه اسطورهای سرزمین جاوید ایران که در شاهنامه فردوسی بزرگ آمده نیز معروف است. تخت جمشیـد پایتخت و مظهر شکوه و عظمت ایران زمین در زمان حکمرانی داریوش بزرگ بر نیمی از دنیای آن زمان است که از لحاظ وسعت و عظمت، مهمترین مجموعه باستانی سلسله هخامنشیان است. این بنا که در یکی از سنگ نبشته های خشایارشا، با نام پارسه ثبت شده است، به عنوان یکی از 10 بنای برتر تاریخی جهان در سازمان یونسکو ثبت شده است.
این مجموعه بی نظیر در حدود 25 قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت و یا به عبارتی میترا یا مهر، در مقابل جلگه مرودشت و 55 کیلومتری شمال شرقی شیراز و در 43 کیلومتر جنوب پاسارگاد، پایتخت پادشاهی شکوهمند کوروش کبیر قرار دارد که یونانیان و به تبع آنها اروپائیان، آنرا پرسپولیس (persepolis) می خوانند اما نام تاریخی آن، که در کتیبه های کاخ ها ثبت شده، پارسَه (parsa) به معنای شهر مردمان پارسی است.
شواهدی در دست است که نشان می دهد این محل در زمان کوروش و کمبوجیه نیز یک مرکز حکومتی بوده ولی از آن دوران، بنايي موجود نيست و بناهای تخت جمشیـد همگی از زمان داریوش به بعد ساخته شده اند. در همه کاخ ها، سنگ نبشته ای قرار دارد كه سازنده بنا را معرفی کرده است. جدا از این کتیبه های اصلی، لوحهای گلی زیادی در تخت جمشیـد کشف شده که همگی در آتش افروزي شاه مقدوني به سفال تبدیل شدند و پس از گذشت قرنها سالم به دست ما رسیده اند. این لوحها اطلاعات جالبی از امور حکومتی و زندگی مردم آن زمان به ما منتقل کرده اند.
اولین بنایی که ساخته شد خزانه شاهی در جنوب شرقی صفه بود. در این بنا غنایمی که از سرزمین های زیر سلطه هخامنشیان گرفته شده بود و همچنین هدایایی که شاهان باوفای آن سرزمین ها مخصوصا در مراسم جشن نوروز اهدا می کردند، نگهداری می شد. خزانه اولیه کوچکتر از آن بنایی است که امروزه موجود است و طي گذشت سالها، وسعت آن افزوده گشت. بر طبق لوح های سفالی به جای مانده از آن زمان، دست کم 1348 نفر در سال 467 پیش از میلاد در خزانه کار می کردند.
در همین زمان کاخ آپادانا نیز ساخته شد و این کاخ که تعداد 72 ستون، سقف بنا را در 25 متری از کف بنا نگه می داشتند را می توان قلب تخت جمشیـد دانست. پلکان معروف شرقی آن یکی از شاهکارهای جهان می باشد که در آن صف هدیه آورندگان در صمیمیت به نمایش گذاشته شده است و این درحالی است که در قسمت مرکزی کاخ هزاران نفر در یک زمان جای مي گرفتند.
بر طبق سنگ نبشته ای از سازنده بنا داریم:
داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر هیشتاسپ هخامنشی این بنا را ساخت
مرحله دوم ساخت بناهاي تخت جمشيد از سال 490 - 480 پیش از میلاد، در زمان داریوش بزرگ آغاز شد و در زمان خشایارشا پسر و جانشین داریوش خاتمه می یابد.
خشایارشا می گوید:
وقتی داریوش از این دنیا رفت با تایید اهورا مزدا من جانشین او شدم
پس از اینکه شاه شدم کارهای نیمه تمام پدر را تمام کردم و خود نیز به آنها اضافه کردم
در مرحله سوم ساخت تخت جمشيد كاخ تچر نيز ساخته شد، اين كاخ محل زندگي داريوش اول بود. دروازه ملل و پلکان ورودی آن نیز ساخته شد. خصوصیت منحصر به فرد این پلکان دو طرفه این است که جز با وقار و به آرامی نمی توان از آن بالا رفت.
در دهه بعدی یعنی 480 - 470 پیش از میلاد، کاخ هدیش ساخته شد که دو برابر کاخ تچر است. در كنار آن، كاخ معروف به حرمسرا ساخته شد كه زنان شاه در اتاق هاي خصوصي آن زندگي مي كردند.
در مرحله چهارم کاخ صد ستون ساخته شد و در عین حال، خزانه نیز کمی بزرگتر شد. كار ساخت کاخ بزرگ 70 در70 متری صد ستون در زمان اردشیر اول فرزند خشایارشا اتمام يافت. از سال 450 پیش از میلاد تا یک صده تقریبا اتفاق خاصی در ساخت و ساز تخت جمشیـد نيفتاد.
اردشیر سوم در 358 - 338 پیش از میلاد، یک کاخ 32 ستونی و مقداری راه درون تخت جمشیـد ساخت. در آخر هنگاميكه داريوش سوم اقدام به ساخت يك دروازه بزرگ در شمال كاخ صد ستون كرد، كل تخت جمشيد در هفته هاي اول سال 330 پيش از ميلاد توسط اسکندر مقدوني مورد حمله قرار گرفت و به دستور اسكندر به آتش كشيده شد.
از نکات قابل تامل در طرحهای تخت جمشیـد، حس دوستی، آرامش و هماهنگی افراد مختلف است، حتی در یک طرح، ارامنه با اسلحه خود به حضور شاه می رسند. همه افراد دست در دست هم و صحبت کنان در كنار هم ایستاده اند و اثری از خشونت و خونریزی دیده نمی شود. در حالی که با مقایسه این نقوش با سایر نقوش باستانی به یادگار مانده، آنها مملو از خشونت هستند.
نزدیک 200 سال شاهان هخامنشی در این کاخها زندگی کردند وبیش از 20 ساتراپی را اداره می کردند. سلسله هخامنشی توسط کورش کبیر تاسيس می شود و داریوش به آن جان می بخشد به طوری که اصولی که داریوش ابداع می کند تا انتهای حیاط هخامنشی پا برجا می ماند تا اینکه توسط شاه مقدونی مورد هجوم قرار می گیرد و نابود می شود.
اجزای سازه تخت جمشیـد
وسعت کامل کاخهای تخت جمشیـد، حدود 135000 متر مربع است و تماما از سنگ و بر روی سکویی که ارتفاع آن بین 8 تا 18 متر بالاتر از سطح جلگهٔ مردوشت ساخته شده که این بنای باعظمت از بخشهای مهم زیر تشکیل یافته است:
صفه تخت جمشیـد
ایجاد یک سطح صاف برای احداث کاخها بر روی آن از اولین مراحل ساختمانی بود که داریوش بزرگ آنرا شروع کرد. به این صورت که ابتدا مقطعي به ابعاد 300 در 450 متر را تسطیح نمودند. برای این کار بیرون آمدگیها را بریدند و فرو رفتگیها را پر کردند. این صفه در قسمت مرکزی 18 متر از سطح دشت بالاتر است. قسمتهای داخلی صفه سنگ طبیعی کوه هستند و قسمتهای بیرونی آن که به چشم می آیند توسط سنگهای برش خورده ای شکل داده شده اند.
جنوب صفه سنگ نبشته ای از داریوش به یادگار مانده که در آن اطلاعاتی در مورد چگونگی ساخت این بناها داده شده است. اولین اقدامی که روی صفه شده است ساخت راه آبهای زیر زمینی برای هدایت آب سیلابهای جاری از کوه است که این شبکه هدایت آب، در تمام صفه و در زیر کاخها نهاده شده است تا آب صفه را به جنوب تخلیه کند.
پلکان ورودی
ورودی اصلی بنای تخت جمشیـد از پلکان مشهور دوطرفه ای در شمال غربی بنا است که به دستور خشایارشا ساخته شد. در ابتدا ورودی صفه از جنوب بوده و پس از ساخت پلکان اصلی از پلكان جنوبي برای کارهای ساختمانی استفاده می شده است.
یک جفت پلکان قرینه با طراحی بسیار زیبا، دشت مرودشت را تا ارتفاع 10.5 متر به بالا هدایت می کند و همسطح صفه تخت جمشیـد می شود. طول پله ها 7 متر، ارتفاع آنها 10 متر وعرض آنها 38 سانتیمتر است و از سنگهای بزرگ تراشیده شده اند و بدون ملات توسط بست روی هم قرار گرفته اند.
دو پلکان قرینه پایینی هر کدام 63 پله دارند سپس توسط یک پا گرد 180درجه می چرخند و با 48 پله دیگر ادامه می یابند تا به ورودی دروازه ملل برسند. بنابراین در هر طرف 111 پله موجود است. این پلکان توسط کنگره های 64 سانتيمتري سنگی احاطه شده اند که نقش جانپناه مراجعين را دارند.
اندازه پله ها به صورتی است که ميهمانان و بزرگان به آرامی و با وقار وارد محوطه کاخها می شدند. در ضمن اسب نیز می تواند به راحتی از این پله ها بالا رود. کپی از این پلکان در ورودی سازمان ملل ساخته شده است. بر اثر عبور و مرور مردم وفرسایش طبیعی، این پلکان آسیب هایی دیده است و در چند نوبت آنرا بازسازی کرده اند.
دروازه ملل
دروازه ملل نام كاخ كوچكي در شمال شرقي صفه تخت جمشيد و جلوي پلكان ورودي است. علت نامگذاری آن به این سبب است که نمایندگان ملل مختلف ابتدا از این دروازه وارد می شدند و سپس به کاخهای مختلف هدایت می شدند به همین سبب شکل این دروازه می بایست طوری باشد که قدرت و شکوه هخامنشیان را به همه یاد آوری کند.
این بنای زیبا به دستور خشایارشا ساخته شد و شامل یک سالن نسبتا کوچک با سه در و چهار ستون 16.5 متری می باشد. دو ستون این بنا سالم مانده است و یکی دیگر را با قسمتهای شکسته ستونهای دیگر بازسازی کرده اند و این ستون بازسازی شده کامل ترین ستون تخت جمشیـد می باشد. نمای داخلی سالن با کاشی های سبز، آبی و نارنجی پوشیده شده بود که نمونه ای از اين كاشي ها، داخل انبار موزه تخت جمشیـد موجود است.
درگاه های غربی هرکدام توسط دو گاو نر بالدار نگهبانی می شوند. این نوع گاوهای بالدار از هنر آشوری بر گرفته شد و با هنر هخامنشی در هم آميخت. این گاوها هر کدام چهار پا دارند و ریشی بلند آراسته شده به گل دوازده پر و غنچه نیلوفر آبی جلوی سینه آنها را پر کرده است. داخل سالن سنگ نبشته ای به سه زبان پارسی باستان، ایلامی و بابلی حک شده است.
دورتادور داخل سالن، سکویی سنگی قرار دارد که محل انتظار مراجعه کنندگان بوده و وسط سالن جای یک میز دیده می شود. کنار هر کدام از درگاه ها، سوراخی برای لولای در وجود دارد ولی از آنجایی که باز و بسته کردن چنین در بزرگی، بسیار سخت است احتمالا داخل این درها در کوچکتری تعبیه شده بود.
در گاه های شرقی نیز توسط دو موجود افسانه ای حمایت می شدند که ترکیبی از سر انسان، تنه گاو و بال عقاب است و رو به خیابان 92 متری سپاهان باز می شوند. بر دیوارهای این کاخها عده ای نام خود را حک کرده اند و در بین آنها اسامی افرادی چون کارستن نیبور، جان ملکم، سر هارفور جونز، بریجز، موریه، گوبینو، استانلی وتکیسه دیده می شود. اسامی و شکلهای زیادی نیز به سبکهای مختلف به صورت یادگاری حک شده اند.
این کاخ نقش یک سالن انتظار را بازی می کرده و مراجعین از آنجا به قسمتهای مختلف تخت جمشیـد می رفتند. در گاه جنوبی رو به آپادانا و شرقی رو به خیابان سپاهان و سپس کاخ صد ستون میرود. حوض سنگی بزرگی نزدیک درگاه جنوبی ماست كه مورد استفاده آن مشخص نیست اما از آنجا كه جهت قرار گرفتن اين حوض در جهت دیوارهای کاخ ها نيست و داراي20 درجه اختلاف با ديوارهاي ديگر كاخها است، احتمالا در حال جابجايي آن بودند و به هر دليلي آن را رها كرده اند.
خیابان سپاهان
پس از عبور از دروازه ملل راه به دو شاخه تقسيم مي شود، یکی از طرف جنوب دروازه ملل به سمت آپادانا و دیگری از سمت شرق که به سمت خیابان سپاهان می آید.
این خیابان 96 متری به صورت حرف ال انگلیسی رو به جنوب میرود و روبروی کاخ بار یا صد دروازه به انتها مي رسد. این مسیر محل عبور مراجعین به سمت داخل صفه بوده و هم اکنون فقط پایه پی دیوارها سالم مانده و دیوار ها فرو ریخته اند.
به فواصل حدود 7 متری، فرورفتگی هایی در دیوارها موجود است که احتمالا محل ایستادن سربازان بوده است. اطراف خیابان نیز اتاقهایی تعبیه شده است که آن نیز احتمالا محلی برای سربازان و نگهداری اشیاء بوده است. یک سر ستون عقاب به نام هما در سمت شمال خیابان سپاهان نزدیک دروازه ملل قرار دارد و دلیل آن مشخص نیست.
کاخ سه دروازه
كاخ سه دروازه يا تالار شورا در مرکز تخت جمشیـد است که توسط سه در به کاخهای دیگر متصل می شود و در طرحهای نگاره های این کاخ ها، نجبا و بزرگان کشور با هم در حال صحبت هستند. به این دلایل این کاخ را کاخ سه دروازه یا تالار شورا می نامند. معمولا بنای آنرا به داریوش بزرگ نسبت می دادند ولی به تازگی برآنند که اردشیر اول، دستور ساخت آنرا داده است.
تالار مرکزی در وسط بنا است و چهار ستون، سقف آنرا نگه می دارند. شمال، جنوب و شرق سالن در گاه دارد و شاه از درگاه شرقی رفت و آمد می کرده. در وسط تالار تخته سنگی به ابعاد 71 در75 سانتی متر وجود دارد که در وسط آن حلقه کوچکی حفر کرده اند.
فرضیه ای میگوید از این سنگ در محاسبات نجومی استفاده می شده و آنرا سنگ گاه نگار گفته اند ولی نحوه استفاده از آن مشخص نیست. در ایوانها و تالار مرکزی نقوش زیادی از سربازان پارسی و مادی و تخت اورنگ شاهی بر بالاي سر نمايندگان کشورهای تابعه و نقش فر ایرانی یا انسان بالدار و غیره دیده می شود.
کاخ آپادانا
گرد آمدن مهمانان بزرگترین امپراتوری جهان، نیاز به تالار پذیرایی بزرگ و مجللی داشت و به همین دلیل، داریوش بزرگ کاخ آپادانا را ساخت. آپادانا از نظر هنری، تاریخی، سیاسی و معماری، بزرگترین کاخ تخت جمشیـد است و نخستین بنای ایرانی است که سنگ بنا دارد.
کرپتر دستیار پرو فسور هرستفلد در حفاری های تخت جمشیـد به این سنگ بنا دست یافت. در برجهای شمال شرقی و جنوب شرقی، سنگ بنای آپادانا به صورت لوح های زرین و سیمین کشف شد. اين لوحها در جعبه ای جا سازی شده بودند. داریوش بزرگ در این لوح ها به مرزهای کشورش و همراهي اهورا مزدا اشاره کرده است.
از نوشته های خشیارشا بر پلکان ها چنین بر می آید که ساخت آپادانا 30 سال طول کشیده است. هر کدام از قسمت های شمالی، شرقی و غربی بنا دارای ایوان هستند. در جنوب کاخ یک ردیف اتاق قرار دارد و در چهار گوشه آپادانا، چهار برج با نمای بیرونی قوس دار منقوش به آجرهای لعاب دار وجود داشت و از هر برج، پلکانی به پشت بام راه داشت. در هر یک از سه ایوان 12 ستون سنگی در دو ردیف، سقف را نگه می داشته که وزن تقریبی هر ستون، 85 تن و ارتفاع آنها در حدود 20 متر بوده است.
در ایوان شرقی هر سر ستون صورت دو شیر افسانه ای به هم پیوسته دارد و سر ستونهای ایوان غربی، شکل ساده سر گاو می باشند. بر روی سر ستون ها، تیرک های عظیم چوبی از چوب سدر قرار داشت و روی آنها نیز چوب های دیگری عمود بر آنها قرار می گرفت تا سقف را پوشش دهند. سرستونهای تالار اصلی به شکل سر گاو بوده و ستونها 48 شیار داشتند. ستونها با رنگهای تند رنگ آمیزی شده بودند به گونه ای که چشم، زبان و بینی گاوها قرمز بود. در سنگ نگاره ها، سم حیوانات از طلا، و ریش و موی سر از سنگ لاجورد بوده است.
کف ایوان شرقی دارای پوشش سبز مایل به خاکستری بوده بطوريكه در بخش غربی، ایوان سالم مانده است. درهای ورودی چوبی، دو لنگه بودند و با روکشی از فلزات گران قیمت، تزیین شده بودند و دیوارها با آجر رنگی تزیین شده بودند. هر ضلع کاخ آپادانا، 60.5 متر است و داخل سالن اصلی، قطعاتی از مبل پیدا شده و احتمالا سراسر سالن مبله بوده ولی همگی در آتش شاه مقدونی سوخته اند.
یک نکته جالب آثار تخت جمشیـد به ویژه آپادانا و خزانه، امضای گروه های مختلف هنري است که ساخت قسمتی از بناها را بر عهده داشته اند که وجود این امضاها نشان از علاقه هخامنشیان به هنر و هنرمند دارد. در ضمن بر طبق لوح های خوانده شده از آن زمان مشخص است که آنها حقوق دریافت می کردند و این امضاها شاید حکم لیست حقوق آنها را داشته است.
پلکانهای آپادانا شاهکار هنری، تاریخی تخت جمشیـد هستند. به علت مرتفع بودن تالار اصلی، دو پلکان عظیم شرقی و شمالی از کف صفه وارد ایوانهای آپادانا می شدند. بر روی حجاری های این پلکان ها، نماینده های کشورهای تحت حمایت سلسله هخامنشیان در حال آوردن هدیه برای شاه صف کشیده اند که تعداد 811 سنگ نگاره انسان و بی شمار سنگ نگاره های دیگر بر روی آنها حک شده اند. پلکان شرقی چون در زیر خاک قرار داشته نسبت به پلکان شمالی بسیار سالم تر است. سنگ نگاره های نمایندگان 23 ساتراپی یکی از شاهکارهای هنری ایران است.
هر پلکان دارای چهار ردیف 31 پله ای است. درپلکان شرقی، طول سه قسمت جنوبی، مرکزی و شمالی پلکان به ترتیب 27.24 - 27.15 - 27.31 متر، طول پلکان شمالی قسمتهای غربی، مرکزی و شرقی به ترتیب 27.22 - 27.20 - 27.25 متر است. آنها با همه عظمت و نقوشی که دارند در زمانی که واحدها و ابزار دقیق اندازه گیری وجود نداشت فقط چند سانتيمتر با هم اختلاف دارند.
در دو طرف چهار پلکان شرقی، 229 سرباز مسلح به نیزه کمان و ترکش پارسی صف کشیده اند. هییت های نمایندگی 23 کشور برای دادن پیشکش به شاه، صف بسته اند و هر هییت سه تا نه نفره را یک افسر مادی یا پارسی راهنمایی میکند. از ویژگیهای سنگ نگاره تخت جمشیـد، آزادگی افراد در تصاویر است. در مقایسه با سنگ نگاره های مشابه آشوری که مملو از جنگ و خونریزی هستند، تخت جمشیـد پیام صلح و دوستی دارد.
کاخ صد ستون
کاخ صد ستون یا بار عام یا تالار تخت، دومین کاخ تخت جمشيد از نظر وسعت است و خشایارشا ساخت آنرا شروع و اردشیر اول آنرا پایان داد. سالن اصلی این کاخ، صد ستون در رديف هاي 10 تايي داشت که سمت شمال آن با دو در به ایوان و حیاط بزرگی می رسد که دروازه نیمه تمام در آن قرار دارد و در سمت غرب با دو در دیگر به اتاق های کوچکی متصل می شود.
دیوارهای داخلی از مرمرسیاه بودند و در آنها تاقچه و پنجره تعبيه شده بود. ارتفاع ستونها حدود 14 متر بود و سقف را نگه می داشتند. از سمت جنوب به کاخ حرمسرا و خزانه راه داشت و شرق سالن به انتهای خیابان سپاهان می رسيد که چهار طرح بر روی دیوارها حک شده است. صحنه بار عام بر هر طرف درگاه های شمالی حک شده است و در پايين، تصوير 100 سرباز نقش بسته است.
بر درگاههای شرقی و غربی، جنگ شاه با شیرو هیولا به چشم مي خورد. این طرح ها در کاخ های تچر و هدیش نیز تکرار شده اند. درگاه های جنوبی، اورنگ شاهی را نشان می دهد که ملتهای تابعه که دو گروه 14 نفری هستند، آنرا بالا نگه داشته اند.
ابتدا این کاخ برای خزانه ساخته شد ولی به خاطر وسعت کار خزانه، کاربری آن تغییر کرد و به کاخ مهمانان تبدیل شد. این یک نظریه ای بود که سال ها به آن استناد می شد ولی اکنون نظریه جدیدی می گوید این کاخ محل سپاه جاویدان بوده و دلیل آن هماهنگی صد ستون با طرح صد سرباز روی درگاهی های شمالی است.
ستونهای کاخ همگی در آتش سوختند اما در حفاری ها مقدار زیادی زغال سدر پیدا شده است و پایه ستون ها بدلیل جنس سنگی آنها بر جا مانده است که سر ستون زیبای موزه شیکاگو متعلق به این کاخ است.
دروازه نیمه تمام
دروازه نیمه تمام را می توان در قسمت شمال شرقی روبروی کاخ صد ستون مشاهده کرد. اردشیر سوم، احداث آنرا شروع كرد و پسر او اردشیر چهارم آنرا ادامه داد و كار ساخت آن تا زمان داريوش سوم نيز ادامه يافت. ظاهرا بازدید کنندگان باید از طریق پلکان و دروازه ملل وارد می شدند، از طریق خیابان سپاهان به دروازه مورد نظر می رسیدند و از آنجا وارد کاخ صد ستون مي شدند.
این بنا شامل یک اتاق چهار ستونی با دو در شمالی، جنوبی و اتاق هایی در شرق و غرب بوده و سازندگان بنا قصد داشتند كه هر دو درگاه را به صورت گاوهای بالدار بسازند که فرصت تکمیل آنرا پیدا نکرده اند. از آنجا که این دروازه در هنگام آتش سوزی نیمه تمام بوده و احتمالا سقف چوبی نداشته، احتمالا آتش سوزی در این مکان کمتر از جاهای دیگر بوده است.
سربازخانه شرقی و دیگر آثار شرقی
در شرق کاخهای صد ستون و خزانه خیابان 320 متری قرار دارد که توسط برج و بارو، صفه را از کوه رحمت جدا می کند. این قسمت مخصوص سربازان و محل استقرار آنها بوده و معماری آن نسبت به کاخها ساده تر است. در این قسمت چندین کتیبه مختلف کشف شده است.
از آثار شرقی می توان به چاه سنگی 26 متری اشاره کرد که برای کنترل سیلاب و نگهداری آب آشامیدنی بکار می رفته و در دل سنگ کنده شده است. این چاه هیچ ارتباطی با کانال های داخل صفه ندارد و کف آن مسدود است. کندن چاهی با ابعاد 4.7 در 4.7 در 26 متر در سنگ، یک کار عظیم و طاقت فرسا است.
کاخ اردشیر
از كاخ اردشير اطلاعات زیادی در دست نیست. کنگره های این کاخ با دیگر آثار تخت جمشیـد فرق دارد و سبک آن با سبک بقیه کاخ ها همسان نیست. تعدادی از این کنگره ها از صفه به پایین افتاده بود که آنها را به جای خود منتقل کرده اند.
از این کاخ بعد از هخامنشیان نیز استفاده می شده که دلیل این امر شاید سالم ماندن یا زیبایی بی نظیر آن بوده است و برای روشن شدن موضوع در مورد اين كاخ، بايد به انتظار كاوشهاي جديد در آن بود.
کاخ حرمسرا
نخستین عمارتی که خشیارشا در مجاورت خزانه ساخت، کاخ حرمسرا بود که این بنا شامل چندین ساختمان یک شکل است و به ردیف در کنار هم ساخته شده اند. هرکدام یک اتاق بزرگ و چند اتاق کوچکتر دارند که کرپتر قسمتی از این بنا را برای اقامت گروه باستان شناسی بازسازی کرده است و هم اکنون موزه تخت جمشیـد می باشد و میتوان توسط آن به برداشت خوبی از شکل بنا در گذشته دست يافت. البته او برای استفاده بهینه تغییراتی در نقشه ساختمان داده است.
سنگ بنای عمارت در قسمت جنوبی آن کشف شده است که خشیارشا علاوه بر اینکه در این کتیبه اعلام کرده که او این کاخ را ساخته، گفته است که داریوش او را به ولیعهدی انتخاب کرد. از آنجا که ستون ها و سر ستون ها، چوبی بودند، همگی در آتش سوزی شاه مقدونی سوخته اند. تالار اصلی این بنا، 12 ستون داشته و با یک ایوان به حیاط بزرگی در ارتباط است. بر درگاه های این تالار، تصویر خشیارشا نقش بسته است ولی اثری از نصب جواهرات در آنها دیده نمی شود زیرا در این طرحها او با لباس رسمی نبوده است.
چهار تاقچه سنگی در دیوار جنوبی و در هر یک از دیوارهای شرقی و غربی سه تاقچه وجود دارد. هر سمت درگاه های شمالی دو پنجره دارد و بر دیوارجنوبی تالار اصلی و در دیوار جنوبی ایوان، دو طرح ساسانی قرار دارد که یک بلند پایه ساسانی بر اسب سوار است که شاید اردشیر اول بنیانگذار فرمانروایی ساسانی باشد.
با کیفیتی که تالار اصلی دارد می توان نتیجه گرفت که اینجا محل زندگی ملکه بوده است. عمارت حرمسرا در جنوب صفه از بقیه کاخ ها جدا است و مهمانان و افرادی که به تخت جمشیـد می آمدند، امکان دسترسی به این محل را نداشتند.
کاخ خزانه
در جنوب شرقی صفه، کاخ بزرگی که با دیوارهای ستبر احاطه شده قرار دارد وخیابان پهنی آنرا از دیگر بناها جدا کرده است. نقشه اصلی این کاخ همواره یکسان نبوده و مرتبا دستخوش تغيير شده است. ابتدا داریوش بزرگ آنرا احداث کرد و ساختمانی بزرگ با اضلاع 120 در60 متر ساخت. این بنا یک در در سمت غرب داشت که پس از مدتی گنجایش این ساختمان جوابگوی خزانه شاهی نبوده و به اجبار آنرا بزرگتر می کنند و وسعت آن تقریبا دو برابر می شود که هر دوی این مراحل در زمان داریوش صورت گرفت. بعد از او، خشیارشا قسمتی از غرب خزانه را حذف می کند و آنرا به کاخ حرمسرا اختصاص می دهد و در قسمت شمالی، به خزانه اضافاتی انجام می دهد.
در میان اشیای کشف شده در این بنا مي توان به سنگ نگاره بار عام داریوش بزرگ بر روی سنگ مرمر سیاه اشاره كرد. شاه بر تخت شاهی با عصايي در دست نشسته و پیش رویش عود سوزی قرار دارد و یک بزرگ درباری که جامه مادی بر تن دارد و دست خود را به احترام بر دهان گذاشته، برای شاه گزارش می دهد. یک نیزه دار با جامه پارسی و یک خادم با بخور سوز در کنار آنها ایستاده اند. بر پشت سر شاه، ولیعهد او به چشم مي خورد و سپس یک خواجه درباری حوله شاه را نگه داشته و یک سپهبد با لباس مادی، کمان، ترکش، کمان دان و تبرزین شاه را نگه داشته است و دو سرباز دیگر کنار آنها ایستاده اند.
لوح های درباری که گزارش چگونگی ساخته شدن تخت جمشیـد را می دهند، در این کاخ توسط اشمیت کشف شدند. این لوح ها، نحوه تقسیم کارها، ملیت کارگران و نحوه پرداخت حقوق به آنها را نشان می دهند. این لوح ها ثابت می کنند که کارگران، چه مرد، چه زن و چه بچه، هرکدام حقوق خود را جنسی یا نقدي دریافت می کردند. هر کس کاری که از عهده اش بر می آمد انجام می داد و حقوق بیکاری، مرخصی زایمان، بیمه و سایر موارد جامعه مدرن امروزی رعایت می شده. در ضمن این فرضیه که عده ای یونان پرست گفته اند که یونانیان اینجا را ساخته اند نیز رد می شود چون هیچ نامی از کارگران یونانی در بین لوح ها يافت نشده است.
چون در اين كاخ، لوح هاي ديواني تهيه مي شدند نياز به دسترسي به آب براي درست كردن گل داشتند و جويهاي آبي كه به داخل خزانه مي رفتند به همين دليل تعبيه شدند. اينكه ساختمان به اين عظمت چگونه نور مي گرفته، براي ما روشن نيست که احتمال دارد نورگيرهاي اين ساختمان در پشت بام بوده است.
کاخ تچر
تچر به معنی کاخ زمستانی یکی از اولین کاخهایی است که بر صفه تخت جمشیـد به دستور داریوش بزرگ ساخته شد. سنگهای این بنا کاملا صیقل داده شده بود و تصویر در آنها انعکاس می یافت. این کاخ با ابعاد 40 در30 متر در جهت شمالی، جنوبی ساخته شده است. در مركز اين كاخ، تالاري12 ستونی که در طرفین به اتاق هایی متصل می شود، قرار دارد و در سمت جنوب یک ایوان 8 ستونی دارد که یک پلکان دو طرفه به آن میرسد ودر طرفین پلکان، نقش خدمتگزاران در حالی که خوراکی و ظروف غذا در دست دارند، حک شده است.
ستون های کاخ از چوب بوده و هیچ اثری از آنها باقي نمانده است. کف اتاق ها به رنگ قرمز بوده است. این رنگ ویژه دوره کاخ سازی داریوش میباشد. بر درگاه های تالار مرکزی، نقش داریوش با خدمه اش دیده می شود. علاوه بر کتیبه های فراوان از زمان هخامنشیان، چندین کتیبه ساسانی و اسلامی مختلف نیز در کاخ تچر دیده می شود. ظاهرا در اين كاخ، کورس نوشتن یادگاری از طرف بزرگان دوره های مختلف بر پا بوده است. نوشته های این کاخ همان نوشته های معروفی هستند که گروتفند آلمانی توسط آنها توانست برای نخستین بار چند کلمه ای از خط فارسی باستان را بخواند.
در کاخ تچر از دالان های پر پیچ و خم، خبری نيست و همه چیز به اندازه ساخته شده است. این کاخ محل زندگی داریوش بوده و پس از او نیز شاهان دیگر از آن استفاده کرده اند. دیوارهای کاخ از خشت خام بودند و از درگاه های فراوان کاخ، تنها چهار درگاه در داشتند. بدلیل اینکه درگاه ها و قاب های پنجره ها از سنگ بودند، فرسایش زمانه تاثیر زیادی بر آنها نگذاشته است و این کاخ از نظر اسکلت بندی یکی از سالم ترین کاخهای صفه تخت جمشيد است.
قسمت شمالی تالار اصلی به پنج اتاق می رسد که به سه اتاق آن می توان مستقیم وارد شد. در دیوارهای شرقی و غربی اتاق بزرگ سمت راست، دو در کاملا رو به رو ساخته شده است و در سمت شمال، پستوی کوچکی پشت این درها قرار دارد. درگاه های شرقی و غربی هماهنگ نیستند ولی سنگ نگاره های آنها یکی است.
قسمتی از راه پله غربی کاخ توسط اردشیر سوم ساخته شده است. اردشير سوم شاه پنجم پس از داريوش اول بود و كارهاي ساختماني او در كاخ تچر نشان دهنده اين امر است كه اين كاخ همچنان مورد استفاده قرار داشته است.
کاخ هدیش
کاخ هدیش، سال ها کاخ خشیارشا نامیده می شد ولی در سال 1979، علیرضا شاپور شهبازی در طي كاوش هاي باستان شناسي بر بالای چتر خشیارشا در جرزی در گوشه شمال شرقی نوشته ای پیدا کرد که نام داریوش شاه در آن درج شده بود و این ثابت کرد این کاخ در دوران فرمانروايي داریوش بزرگ شروع به ساخت شده و خشیارشا آنرا به اتمام رسانده است. این کاخ 55 در40 متر وسعت دارد.
پلکان غربی سالم مانده و پلکان شرقی در سال 1357 بازسازی شده است. تالار مرکزی کاخ با 36 ستون در جنوب حیاط بزرگ آن قرار دارد. این حیاط توسط ایوان 12 ستونی به تالار راه دارد. در شرق و غرب تالار، اتاق هایی قرار دارد و رو به جنوب یک ایوان دیگر نيز ديده مي شود كه به سمت حرمسرا، ديد دارد. سنگ های این کاخ زیاد استوار نبوده و در آتش بازي شاه مقدونی از بین رفته است.
از شمال به جنوب، راه آب بزرگی درون کاخ قرار دارد. این راه آب سر پوشیده است و در نقطه ای درون تالار اصلی روی آن گشوده شده است. از آنجا که باد همیشه از جنوب به شمال می وزد و جنوب کاخ هدیش باز است و از کاخ های جنوبی تر بالاتر است بادی که از حفره وسط تالار بیرون می آمده باد خنک بوده و این سیستم نقش یک کولر طبیعی را بازی می کرده است. مانند اکثر کاخهای دیگر تخت جمشیـد، نقوش و کتیبه های زیادی در درگاه های این کاخ وجود دارد و آنها به خشیارشا تعلق دارند.
مقبره های هخامنشی در تخت جمشيد
شش مقبره صخره ای از شاهان هخامنشی بر جای مانده که چهار عدد در نقش رستم و دو عدد در بالای صفه تخت جمشیـد قرار دارد .در نقش رستم مقبره های داریوش بزرگ، خشیارشا، اردشیر اول و داریوش دوم قرار دارد و در بالای صفه تخت جمشیـد مقبره های شاهان بعدی هخامنشی، اردشیر دوم و اردشیر سوم قرار دارد. یک مقبره نیمه تمام نیز که متعلق به داریوش سوم بوده نیز در دره جنوب غربی صفه تخت جمشیـد قرار دارد.
مقبره شمالی که روبروی کاخ صد ستون قرار دارد احتمالا متعلق به اردشیر سوم است. در بالای مقبره تصویر نمایندگان ملتهای مختلف حک شده که سریر شاهی را بر دوش می کشند و شاه در بالای آن ایستاده است و تصویر انسان بالدار در جلوی او است. ستونهای مقبره بر دوش گاوهای دو سری می باشد که مشابه آن در کاخهای تخت جمشیـد دیده می شود.
مقبره جنوبی متعلق به اردشیر دوم است. همه مقبره ها شبیه هم هستند و سازندگان آن از مقبره داريوش بزرگ تقلید کرده اند. این مقبره نیز در بالا، طرح تخت شاهنشاهی را دارد که بر سر نمایندگان ملتها است و سنگ نبشته در کنار آن قرار دارد. داخل این مقبره ها چندین تابوت سنگی قرار دارد که همگی خالی شده اند و برای باز کردن آنها، در تابوت ها را شکسته اند.
اطراف تخت جمشیـد
اطراف تخت جمشیـد رشته کوهی قرار دارد که معروف ترین قسمت آن، کوه رحمت است که صفه تخت جمشیـد بر دامنه آن بنا شده و مقبره عده ای از شاهان هخامنشی نیز در آنجا قرار دارد. این رشته کوه، کاخ های تخت جمشیـد را از شهر استخر جدا می كرد. روبروی شهر استخر، چند سنگ نگاره ساسانی قرار دارد و به نام های نقش رجب و نقش رستم معروفند.
از آنجا که شهر استخر تاکنون حفاری علمی نشده است، اطلاعات ما از اين شهر باستاني بسیار ناچیز است. شاید به همین دلیل جاده ای که این شهر را به تخت جمشیـد وصل می کند نیز تاکنون مورد توجه خاص قرار نگرفته است. مسیر جاده به همراه سنگفرش آن و شیب مخصوصی که دارد قابل توجه است. در ضمن در طول این جاده، سنگ های بریده شده بسیاری به چشم می خورند که به طور حتم در بنای کاخهای تخت جمشیـد استفاده شده اند. حجم عظیم سنگ برداری نیز جالب است.
مسئله حل نشده، نحوه برش این سنگها است. برخی از سنگها کاملا مکعب بریده شده اند و راحتی و دقت در برش کاملا مشهود است. یک نظریه قابل قبول این است که سنگها را سوراخ می کردند و درون سوراخها چوب می گذاشتند وبا خیس کردن چوب باعث انبساط سنگها می شدند و انبساط چوبها باعث مي شد سنگها از هم بشكافند و مانند يك سنگي كه از قالب در آمده باشد صاف و تميز قسمت شوند، ولی این مراحل از نظریه تا عمل ممکن است خیلی فرق کند.
از دیگرنکات مهم این جاده وجود چندین بنای تخریب شده در طول مسیر است. شاید این بناها پادگان هایی بودند که مسئولیت کنترل ورود و خروج به کاخها بر عهده آنها بوده. یا اخذ مالیات ها، هدایا و موارد دیگر در آنها انجام می شده و از آنجا به خزانه فرستاده می شدند. البته در مقایسه با کاخهای تخریب شده در جنوب کاخ ها، بناهای شمالی اهمیت کمتری داشته اند.
نكته جالب توجه وجود چندین سوراخ حفاری شده در سنگ می باشد که احتمالا محل نگهداری اشیاء خاصی بوده اند. از آنجا که در ورودی سوراخ ها، حفره هایی برای چهارچوب درب قرار دارد نتیجه می گیریم که آنها نمی توانسته اند محل نگهداری اجساد مردگان باشند زیرا در آن صورت باید در فضای باز باشند تا حیوانات به آنها دسترسی داشته باشند. در عین حال کوچکی این سوراخ ها نیز مسئله دیگری است که این فکر را به ذهن متبادر میکند که این حفره ها می توانسته محل نگهداری اشياء با ارزشی بوده باشد.
مسئله دیگر اینکه جایی که رشته کوه تمام می شود و دشت مرودشت مسطح می شود، محل جاده اصلی بوده که اکنون نیز جاده آسفالته از همین محل می گذرد و جاده سنگفرش درون کوه، میانبری برای رسیدن به شهر استخر می باشد. این جاده کوتاه، روزگاری از همهمه کارگران سنگ تراش در امان نبوده و جنب و جوش و حرکت خاصی در آن جاری بوده است.
از شهر استخر تا تخت جمشیـد بیش از نیم ساعت راه می باشد و گوشه گوشه این مسیر با لبخندی دوستانه به ما سلامی چند هزار ساله می دهد ولی متاسفانه گاهی جواب این لبخند، سر و صدای بیل و کلنگ شکارچیان زیر خاکی می باشد و دستگاه های تخصصی آنها. در طول مسیر رد پای حفاری های غیر مجاز بسیار است که یادگارهای متاثر کننده ای از خود بر جای گذاشته اند.
حدود 300 متری جنوب صفه، بقایای چند کاخ دیده می شود که متاسفانه با اینکه حفاری شده اند ولی مطلبی در مورد آنها منتشر نشده است. آنچه مسلم است در این منطقه قبل از اینکه داریوش شروع به ساخت تخت جمشیـد نماید، مردم زندگی می کرده اند. در این بناهای وابسته به تخت جمشیـد به احتمال زیاد کارهای ابتدایی خزانه داری انجام می گرفت. در صورتی هم که این کاخها مسکونی بوده اند صاحبان آنها افراد بسیار قدرتمندی بوده اند مانند شاهزادگان و اشراف.
در فاصله جنوب صفه و بقایای کاخ های بیرونی، یک اثر نیمه تمام بسیار زیبا نیز وجود دارد که نمی توان دقیقا گفت چه بوده است. طرحهای حک شده و نیمه حک شده بر آن بسیار زیبا هستند و می توان آنرا با کوچک شده کاخ آپادانا مقایسه کرد.
لوحهای گلی
تخت جمشیـد یکی از پایتخت های هخامنشیان بود و به دستور داریوش اول ساخته شد و شاهان بعدی نیز ساخت آنرا ادامه دادند. این بنای تاریخی توسط دانشگاه شیکاگو حفاری شد و پروفسور هرستفیلد و اشمیت از سال 1931 تا 1939 در آن مشغول حفاری بودند. در طول این زمان دو آرشیو از لوحهای گلی کشف شد.
آرشیو اول معروف به لوح های دیوانی خزانه در برگيرنده 139 لوح است و شامل اطلاعاتي در مورد پرداختهای بین سال های 492 و 458 پیش از میلاد است. آرشیو دیگر قدیمی تر و بزرگتر است و شامل 25000 تا 30000 لوح است که 7000 عدد از آنها خوانده شده و 5000 به چاپ رسیده است. این لوح ها به زبان ایلامی، زبان رسمی دربار هستند و شخصی به نام فرنکه زیر آنها را امضا کرده است که وزیر دربار بوده است.
در مجموعه گل نبشته های به دست آمده از باروی تخت جمشیـد برای اولین بار گل نبشته ای به خط پارسی باستان دیده شد. این کشف جدید نشان میدهد که این خط در مکاتبات روزمره نیز استفاده میشده است.
این لوحها از گل بودند واستفاده از آنها به این نحو بوده که با گل خیس آنها را شکل می دادند و روی میز، سطح آنرا صاف می کردند. سپس با یک قلم روی آنها مطلب مورد نظر را می نوشتند و آنها را خشک می کردند. اگرچه شاه مقدونی به هنر و تاریخ ایران یکپارچه خیانت کرده است، ولي حمله او به ايران یک لطف هم داشته و وقتی آتش شهوت او تخت جمشیـد را می سوزانده، این لوحها در زیر خاک پخته شده اند وتا امروز سالم مانده اند و اطلاعات با ارزشی از اتفاقات دوران هخامنشی به ما داده اند.
پس از کشف این لوح ها، دانشگاه شیکاگو آنها را برای بازخوانی به عنوان قرض به آمریکا می برد و پس از انقلاب ایران، دانشمندان فرهیخته آمریکایی از تیره شدن روابط ایران و آمریکا سوء استفاده می کنند و آنها را پیش خود نگه میدارند.
در سالهاي اخير وقت پس دادن اين لوح ها به ايران رسيده است ولي دولت آمريكا در دادگاهي تصميم گرفته است آنها را براي كمك به دولت صهيونيستي به حراج بگذارد. زيرا دولت آمريكا با دولت ايران مشكلات سياسي دارد و از اين طريق مي خواهد به ايران ضربه بزند، غافل از اينكه اين لوح ها به فرهنگ و مردم ايران تعلق دارند و ارزش آنها از يك بازي سياسي بيشتر است.
جایگاه کنونی تخت جمشیـد
در دورهٔ نو و با بازگشت و پیدایش حس میهن خواهی در میان ایرانیان و ارج گذاری به گذشتگان و نیاکان پرافتخارمان از سرزمین شکوهمند و جاوید پارس، شهر تخت جمشیـد اعتبار بسیاری یافت. در زمان حکمرانی خاندان پهلوی در ایران به بنای تخت جمشیـد توجه فراوانی گردید و محمدرضاشاه پهلوی جشنهای پادشاهی خویش را در این سازهٔ کهن انجام میداد.امروزه میتوان تخت جمشیـد را نامآورترین و دوستداشتنیترین سازه در ایران و در میان ایرانیان و همچنین نماد شکوه گذشتگان دانست.
به یاد تاریخ شکوهمند سرزمین جاوید ایران