درمان سرطان با تکنولوژی پیشرفته سایبرنایف
یكی از مشكلات و چالشهای بزرگ بشر سرطان است كه انسانها طی سالیان دراز با استفاده از همه حوزههای مختلف دانش و فناوری و پزشكی سعی كردهاند به تدریج شناخت خود را از آن بیشتر كنند تا درمانهایی برای آن پیدا كنند. تا همین چند سال پیش ، اگر می شنیدید که شخصی سرطان دارد در بهترین حالت برای او ، چند ماه تا یک سال شیمی درمانی طاقت فرسا و البته بی حاصل ، زجر و درد فراوان و در نهایت کمتر از 2 سال مرگ را متصور بودیم اما با سعی و کوشش دانشمندان و پزشکان و آزمایشات فراوان ،علم به آنجا رسید که اگر در موقعیت زمانی مناسبی میتوانستید آنرا تشخیص دهید درمان قطعی بود و اگر در مورد برخی از انواع آنها، درمانها، علاج قطعی نبودهاند اما قادر بودند دستكم بر طول عمر یا كیفیت زندگی بیماران در روزها و ماهها و سالهای باقیمانده عمر بیفزایند. در مواجهه با سرطان، غالبا بعد از نمونهبرداری از توده و انجام آزمایشهاي آسیبشناسی، بر اساس مرحله سرطان، راهبردهای مختلفی در درمان پیش گرفته میشود. در مواردی كه سیر تهاجمی ندارند یا به اعضای اطراف دستاندازی نكردهاند، برداشتن كل توده با حاشیه مناسب، گاه اصلیترین شكل درمان است. ولی در بعضی از موارد هم شیمیدرمانی یا پرتودرمانی به عنوان درمان مكمل یا تنها درمان، پیشنهاد میشوند. پرتودرمانی یكی از درمانهای سرطان است كه در آن با تابانیدن اشعه بر توده سرطانی، سلولهای سرطانی كشته میشوند. پرتودرمانی با اهداف و شیوههای متنوع و متفاوتی انجام میشود. انجام پرتودرمانی نیاز به امكانات و محاسبات دقیق دارد، باید دقیقا محاسبه شود كه چه میزان اشعه به بدن تابانیده شود، این میزان اشعه باید دقیقا بر هدف متمركز شود. از آنجا كه تودهای كه اشعه میگیرد در عمق بدن قرار دارد، باید اشعه طوری تابانیده شود كه اعضای سر راه تحتتاثیر قرار نگیرند، به همین منظور گاهی اشعه كل مورد نیاز را محاسبه میكنند و از چند مسیر اشعه را به بدن میتابانند، طوری كه نهایتا میزان كلی پرتو دریافتی برای كشتن سلولهای سرطانی كافی باشد اما از آنجا كه اشعه به چند باریكه تقسیم شده و از چند زاویه به بدن تابانیده شده، اعضای سر راه آسیب نمیبینند. انجام همین فرآیند مشكلات تكنیكی فراوانی دارد، مثلا تصور كنید كه تومور در نزدیك عصب بینایی قرار دارد، در این صورت حتی نیم میلیمتر هم برای ما اهمیت فراوان دارد، چون هر اشتباهی میتواند منجر به نابینایی مریض شود.
اما جدیدا ، علم پا را از اینهم فراتر نهاده و با ظهور دستگاه شگفت انگیز سایبرنایف که در حال حاضر پیشرفته ترین ، پرقدرت ترین و دقیق ترین تکنولوژی جراحی رادیویی در جهان میباشد و قابلیت شگفت انگیزی در نابودی تومورهای مغزی ، ریه ، پروستات ، ساقه مغز ، مخچه و ... دارد. سایبرنایف (Cyberknife) ، یكی از اشكال نوین پرتودرمانی است که به وسیله دكتر جان آر. آدلر، استاد جراحی مغز و اعصاب و پرتودرمانی دانشگاه استنفورد و همچنین پیتر و راسلشونبرگ از شركت پژوهشی شونبرگ بنیان نهاده شد و توانایی درمان و نابودی تومورهایی را دارد که هیچگاه جراحان تصور درمان آن ، به این دلیل که در منطقه ای قرار داشت که دست جراح به آن نمیرسید یا دسترسی به آن همراه با خطر مرگ برای بیمار بود را نداشت. سایبرنایف با بازوی روباتیک خود بر روی بدن بیمار حرکت میکند و با قدرتی فوق العاده از جهات مختلف به تومور سرطانی حمله میکند و باعث نابودی تومور و متوقف کردن تکثیر سلولهای سرطانی میگردد بدون اینکه به بافتهای سالم بدن بیمار آسیبی برساند. در این شیوه البته خبری از چاقوی واقعی نیست ولی پرتو تابانیده شده به مانند چاقویی دقیق و بدون درد ، بدون اینكه نیاز به بیهوشی باشد ، عرصه را بر سلولهای سرطانی تنگ میكند.
سایبرنایف دو جزو اصلی دارد:
1- پرتوی كه توسط یك شتابدهنده خطی ذرات تولید میشود.
2- یك بازوی روباتیك كه این باریكه انرژی تولیدشده را به نقطه مورد نظر بدن، هدایت میكند.
دقت هدفگیری تومورها در سایبرنایف نسبت به شیوههای معمول بيشتر است. سایبرنایف نخستینبار در سال 1990 عرضه شد. اولینبار از روبات فانوك ساخت ژاپن در سایبرنایف استفاده شد اما سیستمهای مدرنتر، از روبات آلمانی موسوم به KUKA KR 240 استفاده میكنند. پرتو ایكس تولیدی شش مگاوات توان دارد. سایبرنایف میتواند هر دقیقه 600 سانتیگری انرژی پرتو بتاباند، اما مدلهای جدیدتر میتوانند 800 سانتیگری را منتقل كنند. این پرتوها با استفاده از موازیسازها یا collimatorهایی موازی میشوند و روی نقطه مورد نظر با اندازه دلخواه (كه مثلا از پنج میلیمتر تا 60 میلیمتر متغیر است) متمركز ميشود. دور بیمار، دوربینهای اشعه ایكسی قرار داده میشوند كه موقعیت آناتومیك عضو هدف را به دقت مشخص میكنند. موقعیت بدن با جایگاه توده كه به وسیله سیتیاسكن يا ام.آر.آي مشخص شده است، مقایسه میشود و یك برنامه كامپیوتری با دقت، بازوی روبات را هدایت میكند، طوری كه پرتو با دقت به توده تابانیده شود. برای انجام فرآیند سایبرنایف از شیوههای مختلفی استفاده میشود، مثلا در مورد تودههای واقع در حفره جمجمه از سیستمی موسوم به 6D Skull استفاده میشود. با این شیوه میزان دقت سایبرنایف به نیم میلیمتر میرسد اما در مورد تودههای نخاع یا ریه، اوضاع اندكی متفاوت است. از آنجا كه مهرههای كمر نسبت به هم حركت میكنند و ریه هم در حین تنفس منبسط و منقبض میشود، بر خلاف جمجمه كه استخوانهایش نسبت به هم ثابت هستند، باید از سیستم دیگری استفاده شود، این سیستم Xsight نام دارد. كار دیگری كه برای تعیین محل دقیق ضایعه در بافت نرم میتوان انجام داد، علامتگذاری محل با نشانههای طلایی است. طلا به خاطر سازگاری زیستی و چگالی بالا و در نتیجه مشخص شدن آسانش با اشعه ایكس انتخاب میشود. این نشانگرها با رادیولوژی مداخلهای یا جراحی در بدن كار گذاشته میشوند. البته بین كاشت این راهنماها و استفاده از سایبرنایف نباید فاصله زیادی بیفتد چون ممكن است این علایم حركت كنند. اما برای نابود كردن تومور، اعضایی كه حین عمل ثابت نیستند و حركت میكنند مثل تومور ریه و پانكراس باید چه كار كرد؟ اگر از فناوری مناسبی استفاده نشود، در حین پرتودرمانی، اعضای سالم مجاور توده، هم در معرض توده قرار میگیرند و میزان پرتودهی توده هم كاهش مییابد. برای این منظور، از سیستمی به نام سیستم همگامسازی استفاده میشود. در این شیوه الیاف اپتیكی روی پوست شكم قرار داده میشوند كه حركت شكم را حین پرتودهی مشخص میكنند، یك الگوریتم كامپیوتری میزان حركت شكم را محاسبه میكند و به بازوی روباتیك دستور میدهد كه متناسب با حركت شكم، تغییر جهت دهد.
عدم نیاز به قاب
در شیوههای معمول رادیو سرجری (جراحي با استفاده از پرتو) سر بیمار در قاب یا یك فریم قرار داده میشود تا مكان تومور، موقعیتیابی شود. قاب نصب میشود، از مریض سیتیاسكن یا ام.آر.آی به عمل میآید و یك متخصص پرتودرمانی با استفاده از كامپیوتر، پرتودرمانی را برنامهریزي میكند. در این شیوه لازم است كه قاب در حین پرتودرمانی همچنان روی سر بیمار باقی بماند و همین نیاز و ضرورت، محدودیتهایی ایجاد میكند. در شیوه متكی بر قاب، حتما باید انجام سیتیاسكن و برنامهریزی و انجام پرتودرمانی به دنبال هم باشد اما در شیوه سایبرنایف چنانچه فاصله زمانی بین این اقدامات باشد، مشكلی پیش نمیآید. استفاده از شیوه متكی بر فریم در بیماران با سن پایین مثل اطفال یا كسانی كه جمجمه شكنندهای دارند، میسر نیست، اما سایبرنایف چنین محدودیتی ندارد. به علاوه در سایبرنایف میتوان بیمار را مجددا بدون نیاز به تكرار اقدامات موقعیتیابی تومور، زیر سایبرنایف برد. با استفاده از سایرنایف میتوان بین جلسات درمانی فاصله انداخت كه از نظر بالینی گاهی مفید است. علت این است كه سلولهای سرطانی مكانیسم ترمیم ضعیفتری نسبت به سلولهای سالم دارند، در فاصله بین جلسات سایبرنایف،سلولهای سالم غیرسرطانی میتوانند ترمیم شوند، در حالی كه هنوز سلولهای سرطانی ترمیم پیدا نكردهاند. چنین فاصلهاندازی بین جلسات درمان را نمیتوان در شیوههای روتین، اعمال كرد. روشهای پرتودرمانی روتین ممكن است به جلسات روزانه نیاز داشته باشند كه ممكن است نهایتا چند هفته طول بكشند اما با سایبرنایف میتوان در یك تا پنج جلسه، كار را تكمیل كرد. بر اساس ماهیت تومور میتوان سایبرنایف را به تنهایی یا در تركیب با جراحی یا شیوه پرتودرمانی كل مغز مورد استفاده قرار داد.
چون سایبرنایف شیوه درمانی نسبتا جدیدی است ، بریتانیا تازه دو سال است كه صاحب مركز سایبرنایف شده است. تخمین زده میشود تا به حال حدود 40 هزار بیمار با استفاده از سایبرنایف درمان شده باشند. مراكزی كه به سایبرنایف مجهز هستند، زیاد نیستند. در سراسر جهان بیش از 150 مركز سایبرنایف وجود دارد. در ایران فعلا مركز سایبرنایف وجود ندارد و به همین خاطر، بیماران باید به خارج از كشور بروند. حدود 100 مركز سایبرنایف در ایالات متحده وجود دارد و مابقی آنها عمدتا در اروپا و آسیای شرقی پراكنده هستند.