توان و قدرت نظامی اسرائیل
آنچه مسلم است اطلاعات مربوط به قدرت و توان نظامی کشورها و ادوات نظامی آنها از حیث کمیت و کیفیت ، در ردیف اسرار طبقه بندی شده و به کلی سری می باشد که اگر یک کشور،تعداد و کیفیت تجهیزات نظامیش مشخص باشد عملا برگ برنده ای در جنگهای احتمالی ندارد و دشمنان بالقوه اش،تمام تجهیزاتش را قبلا بررسی و سیستم پدافندیش را طراحی کرده اند. بنابراین از این مقاله که توسط سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) و کتابخانه کنگره آمریکا،طراحی و منتشر شده است حداقل در مورد آمریکا و متحدان استراتژیک آن،اطلاعات دقیق و کامل را انتظار نداشته باشید و مطمئن باشید از تجهیزات استراتژیک و راهبردی خود،تنها در جنگهای احتمالی،آنهم در صورت لزوم پرده برداری میکنند. لذا این مطالب تنها شامل اطلاعاتی میشود که یا خود آن کشور منتشر کرده است یا از انتشار اخبار معاملات و قراردادهای تسلیحاتی استخراج میشود.
نیروهای دفاع اسرائیل که اسم مخفف آن به عبری تزاحال نامیده میشود، متشکل از سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی است که زیر نظر مستقیم ستاد کل فرماندهی و عملیات اداره میشوند. وظیفهٔ ارتش اسرائیل،حفظ کیان و استقلال کشور اسرائیل و عقیمکردن تلاشهای دشمنان آن در مختلکردن روال عادی زندگی در داخل کشور اعلام شدهاست. اسرائیل خود را توان نظامی برتر خاورمیانه می داند و راهبرد اصلی این کشور بر این اصل استوار است که هیچ کشوری درمنطقه نباید از او پیشی گیرد، و مقابله اسرائیل با توان هستهای ایران نیز از این راهبرد سرچشمه میگیرد.
براساس اطلاعات به دست آمده توسط سازمان سيا و كتابخانه كنگره آمريكا و برآورد آنها در سال 2011 ، هم اكنون اسرائیل از نظر توان نظامي در رده دهم قدرتهاي نظامي جهان قرار دارد. بر اساس اطلاعات عنوان شده ، اسرائیل هم اكنون داراي 187هزار پرسنل فعال نظامي و 565 هزار نيروي ذخيره فعال است.
بودجه نظامي رژيم صهيونيستي در سال 2011 ، 16 ميليارد دلار بوده است اين در حالي است كه در سال 2001 اين بودجه معادل 2/11 ميليارد دلار بود. سرزمينهاي اشغالي از لحاظ جغرافيايي داراي 273 كيلومتر خط ساحلي، 1017 كيلومتر مرز مشترك و جمعيت آن بر اساس تازهترين سرشماري هفت ميليون و 473 هزار و 52 نفر است.
صنایع دفاعی
کشور اسرائیل از نظر تولید و ساخت تجهیزات نظامی یکی از پیشرفتهترین کشورهای جهان محسوب میشود. این کشور هر ساله چند میلیارد دلار از تجهیزات نظامی خود را به کشورهای دیگر جهان صادر میکند. کشورهای چین،هند و ایالات متحده آمریکا از جمله مشتریان کلان تجهیزات نظامی تولید شده در صنایع دفاعی اسرائیل هستند و اخیرا روسیه نیز با عقد یک قرارداد بزرگ با اسرائیل جهت نوسازی تجهیزات نظامی ارتش خود همکاری میکند.
بازدارندگی هستهای
بی شك پس از آمریكا، روسیه، انگلیس، فرانسه، چین و هند، اسرائیل هفتمین قدرت اتمی دنیا است. اسرائیل که از دهه پنجاه میلادی برنامه هستهای داشته است، اما هیچگاه در اختیار داشتن جنگافزار هستهای را تأیید یا تکذیب نکردهاست، و در این رابطه سیاست ابهام را در پیش گرفتهاست. این کشور با آنکه عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا نکرده است و اكنون بین 150 الی 300 بمب اتمی در اختیار دارد که از نظر تعداد دارا بودن کلاهک هستهای با بریتانیا برابری میکند و برای نابودی نیمی از شهرهای مهم خاورمیانه كفایت می كند.
مرکز تحقیقات هستهای نگب در ده کیلومتری شهر دیمونا قرار دارد که بر باور عمومی، بخش مهمی از برنامه هستهای اسرائیل را تشکیل میدهد. در سال 1986 میلادی، یک تکنسین هستهای اسرائیلی، برای اولینبار، اطلاعات و تصاویری محرمانه از داخل رآکتور دیمونا و کلاهکهای اتمی اسرائيل را در اختیار هفتهنامه بریتانیایی ساندیتایمز قرار داد و به اين ترتيب، مدارکی در تائيد حدس و گمانهای موجود، در مورد زرادخانه هستهای اسرائيل را منتشر کرد و البته در زمان جنگ خلیج فارس که صدام برای وارد کردن اسرائیل به جنگ با هدف تحریک کشورهای عربی به حمایت از عراق بواسطه دشمنی آنها با اسرائیل ، اسرائیل را آماج موشکهای خود قرارداد که اسرائیل ، موشکهای حامل کلاهکهای هسته ای خود را آماده شلیک کرد که با پادرمیانی آمریکا و تحویل سامانه دفاع موشکی پاتریوت ، اسرائیل متقاعد شد که از حمله اتمی به عراق منصرف شود. که اینها همه نشان دهنده دارا بودن کلاهکهای هسته ای از جانب اسرائیل است که هیچگاه به داشتن آن اعتراف نکرده است.
نیروی زمینی
به دلیل آنكه بسیاری از عملیات اعجاب آور نظامی توسط نیروی هوایی اسرائیل صورت گرفته از چشم بسیاری از مردم و حتی كارشناسان توان نظامی زمینی اسرائیل دست كم گرفته شده حال آنكه این ارتش یكی از مكانیزه ترین نیروهای جهانی را در اختیار دارد. اسرائیل 4200 تانك ، که استخوان بندی آنرا تانکهای مخوف و نیرومند مرکاوا (Merkava) و 6100 نفربر زرهی در اختیار دارد كه با آن به راحتی قادر به جا به جا كردن صدها هزار سرباز در مدتی كمتر از 48 ساعت است. توان قابل ملاحظه زرهی اسرائیل به آن كشور اجازه می دهد در حملات برق آسا توفیق قابل توجهی داشته باشد. نیروی زمینی اسرائیل از 120 هزار سرباز، 2000 توپ سنگین و 5 هزار خمپاره بهره مند است. ستون فقرات نیروی زمینی اسرائیل را تانكهای ام 47، ام 48 و ام 60 تشكیل می دهد. اسرائیل همواره این تانكها را با حداقل هزینه بازسازی كرده و آنها را به روز نگاه می دارد.
استعداد نیروی زمینی
سرباز : 120000 نفر
تانك : 4150 دستگاه
نفربر : 6278 دستگاه
توپ : 2000 عراده
خمپاره : 5000 دستگاه
سامانه ضد تانك : 900 سامانه
سامانه پدافند هوايي : 200 سامانه
سامانه پدافند موشكي : 138 سامانه
وسيله نقليه لجستيكي : 7684 دستگاه
نیروی دریایی
نيروي دريايي اين کشور نيز داراي 64 فروند كشتي، چهار بندر، سه زير دريايي و 42 قايق نظامي گشت زني است. البته نيروي دريايي رژيم صهيونيستي داراي ناوشكن، ناو هواپيمابر و قايقهاي جنگي خشكي آبي نيست اما بتازگی به سه زيردريايي کلاس دولفين 800 مجهز شده است كه پيشرفته ترين زيردريايي متعارف در دنيا به شمار مي آيد و به موشكهاي كروز مجهز شده اند كه قادرند سلاحهاي هسته اي حمل كنند.
اكنون اسرائيل اولين كشوري است كه چنين تواني در منطقه دارد وبه موشكهاي اتمي مجهز است كه به آن امكان دومين حمله را مي دهد ، امكان دومين حمله يعني اين كه اگر زراد خانه هسته اي اسرائيل كه در خشكي مستقر است، در يك حمله موشكي نابود شود، تل آويو بازهم قادر خواهد بود با قدرتي مرگ بار از دريا با هر مهاجمي مقابله كند. اين وضع همچنين به اسرائيل امكان مي دهد كيلومترها دورتر از سواحل خود دست به حملاتي با سلاحهاي هسته اي يا متعارف بزند.
نیروی هوایی (iaf)
نیروی هوائی اسراییل که دراکتبر 1947 (هفت ماه پیش از اعلام استقلال کشور و مدت کوتاهی قبل از آغاز حملات نظامی ارتشهای هفت کشور عرب به اسرائیل) پایه ریزی شد و نخستین فرمانده نیروی هوائی اسرائیل ژنرال یهوشواع آیزک (با لقب نظامی اشل) بود
ساختار سازمانی
عنوان رسمی نیروی هوایی دراین کشور بازوی هوائی و فضائی است. ستاد نیروی هوائی دروزارت دفاع اسرائیل درتل آویو قراردارد. این ستاد به شش گروه تقسیم می شود که در صدر هر یک ازگروههای شش گانه، فرمانده ای با رتبه نظامی سرهنگ تمام قراردارد که او مستقیما زیر نظر فرمانده نیروی هوائی فعالیت می کند که این شش گروه عبارتند از:
واحد رئیس ستادهوائی
مسوول ساختارنیروی هوائی است و بر فعالیتهای کلی نیرو نظارت دارد.
واحد هوائی
مسوول عملیات هوائی، آموزش و مانورهای منظم نیرو می باشد.
واحد هوائی هلیکوپترها
مسوول سیاست پروازی سیستمهای هلیکوپترهاست.
واحد اطلاعات
آگاهی های لازم را برای عملیات هوائی ترسیم و تدوین می کند، و نیزدرترسیم اطلاعات کلی نظامی نقش دارد.
واحد تجهیزات
مسوول امورلجستیک و تولید سیستمهای مختلف برای نیروی هوائی و انبارداری قطعات موردنیاز برای تجهیزات نیرو می باشد.
واحد نیروی انسانی
مسوول اداره، حمایت و گسترش نیروی انسانی درنیروی هوائی است.
افزون برشش واحد مزبور، نیروی هوائی دربرگیرنده واحدهای فرماندهی حرفه ای مختلف مانند واحد پدافند هوائی، واحدهای نظارت هوائی، واحد عملیات ویژه هوائی و واحد پزشکی نیروست.
پایگاههای هوایی
پایگاههای نیروی هوائی بردو قسم است:
بال
اصطلاح نظامی درمورد پایگاههائی است که تنها شامل اسکادرانها می باشد.
پادگان نیروی هوائی
افزون براسکادرانها شامل نیروهای دیگری ازجمله نیروهای ویژه است.
پایگاهها و پادگانهای نیروی هوائی اسراییل
رمت داوید Ramat David(بال 1)
فرودگاه دوو Dov(بال 15)
لود Lod(پادگان نیروی هوائی 27)
پالماخیم Palmakhim(پادگان نیروی هوائی 30)
تل نوف Tel-Nof(پادگان نیروی هوائی 8)
حاتسور Khatsor(بال 4)
حتسریم Khatserim(پادگان نیروی هوائی 6)
نواتیم Nevatim (بال 28)
رامون Ramon(بال 25)
عوودا Ovda(پادگان نیروی هوائی 10)
نيروي هوايي اسرائیل
جنگنده و هواپيما : 1964 فروند
هليكوپتر : 689 فروند
فرودگاه عملياتي : 48
جنگنده ها
ستون فقرات نيروي هوايي اسرائيل را هواپيماهاي اف-16 و اف-15 تشكيل ميدهند.
هواپیماهای اف-16
مدلهای A و B ( عقاب )
مدلهای C و D ( صاعقه)
مدلهای A که طوفان نام دارد و ازپیشرفته ترین مدلهای اف-16 است و درواقع ستون فقرات نیروی هوائی محسوب می شود.
هواپیماهای اف-15
مدلهای A، B، C و D ( شاهین یا فالکون بهینه شده )
مدلهای A که تندرنام دارد و ازمدلهای پیشرفته و بسیار مدرن به حساب می آید و بزرگترین هواپیمای جنگی درنیروی هوائی اسراییل است که قابلیتهای بالا و قدرت بقای فوق العاده چشمگیری دارد.
درگذشته این جنگنده ها درنیروی هوائی اسراییل مورد استفاده بود:
هواپیماهای اف-4،ای-4 اسکای هوک،میراژ3 ،نشر،کفیر،سوپرمیستر، میستر،ووتور،متائور، اوراگن،پی- 51 موستانگ،موسکیتو،اسپیت فایر(یا یورک)،بی- 17،بوفایتر،آویا اس-199 ملقب به چاقو و غیره.
نیروی هوائی اسراییل دهها هواپیما و جنگنده نیز از مدلهای مختلف دیگر مانند سی-130 (هرکولس)،بوئینگ 707،هواپیماهای سبک بویژه ازمدل ای-36 بیچکرافت بوننزا و غیره دارد.
درسال 2005، هواپیماهای ویژه ای که نخشون نام دارد و مدل بهینه سازی شده ای ازهواپیماهای ویژه گردآوری اطلاعات هوائی است و از ساخته های صنایع هوائی اسراییل است، وارد نیروی هوائی شد.
بالگردها
واحد هلیکوپترهای نیروی هوائی اسراییل دردهه پنجاه میلادی قرن بیستم شالوده ریزی شد. نخستین فرمانده این واحد، اوری یاروم نام داشت. این واحد درآغاز راه خود تنها شمار معدودی هلیکوپتر سبک ازمدلهای هیلر و آلوئت را دربرمی گرفت.
دراواخر دهه پنجاه بود که هلیکوپترهای باربری ازمدل سیکورسکی اس-55 وارد این واحد شد، اما به زودی فرماندهان به این نتیجه رسیدند که این نوع چرخبالها موثرنیست و خطراتی دارد و بعد ازآن، سیکورسکی اس- 58 به واحد پیوست و توانست درنبرد شش روزه فصلی درخشان درعملیات را ثبت کند.
عصر هلیکوپترهای سنگین درارتش اسراییل با برپائی اسکادران سوپرفرلون که ازساخته های فرانسه بود، آغاز شد. هلیکوپترهای بل 206 و بل 47 نیزبه این نیرو افزوده شد که دردهه شصت مورد استفاده زیادی قرارداشت.
امروزه هلیکوپتر اچ-53 سی استالیون سنگین ترین هلیکوپترمورداستفاده درنیروی هوائی اسراییل است هرچند که مدرن ترین هلیکوپترهای باربری ارتش ازنوع یواچ-60 بلاک هوک است که استفاده ازآن ازسال 1994 آغاز شد و بتدریج جای هلیکوپترهای بل 212 را گرفت.
درسال 2005 هلیکوپترهای مدرن تر ای اچ-64- دی آپاچی لانگ بائو نیز که اکنون یکی از پیشرفته ترین هلیکوپترها درجهان است،وارد ارتش اسراییل شد.
تاریخچه جنگها
درگیری اصلی نظامی اسرائیل و كشورهای عرب به سال 1948بازمی گردد زمانی كه با اعلام موجودیت اسرائیل كشورهای عربی درگیر نبردی تمام عیار با آن كشور شدند. نبردی كه منجر به ظهور قدرتی جدید در منطقه شد. در 1956 به دنبال ملی شدن كانال سوئز توسط جمال عبدالناصر، ارتش اسرائیل به همراه نظامیان فرانسوی و انگلیسی درگیر نبردی سنگین با نیروهای مصری شدند. در این نبرد نیز اعراب یارای مقابله با ارتشهای مذكور را نداشته تا آنكه خروشچف از كشورهای فرانسه و انگلیس خواست تا نیروهای خود را از صحرای سینا و مصر عقب بكشند در غیر این صورت با پاسخ اتمی شوروی مواجه می شوند. اما نبرد 1967بدترین شكست تاریخ را برای اعراب رقم زد. مصر و سوریه كه طی سالهای پایانی دهه 50 و سالهای دهه 60 به تجهیز ارتشهای خود با سلاحهای بلوك شرق پرداخته بودند به توانایی بالایی دست یافته و حداقل به روی كاغذ از اسرائیل قوی تر بودند. همچنین دولتهای عربی دیگر آمادگی كامل خود را برای پشتیبانی نظامی از ارتشهای فوق اعلام كردند. شرایط كاملا به نفع كشورهای عربی بود اما چون سیاست اسرائیل از ابتدای روی كار آمدن دولت بن گوریون تاكنون بر اساس پیشگیری و پیشدستی بوده است ، در سحرگاه پنجم ژوئن 1967بر خلاف انتظار همگان حركت اصلی را برای هجوم، ارتش اسرائیل آغاز كرد. نیروی هوایی اسرائیل با كمك تقربیا تمامی هواپیماهای خود به رهبری ژنرال (یك چشم) موشه دایان با پرواز بر فراز كلیه فرودگاههای منطقه حتی فرودگاههای متروكه كلیه هواپیماهای عربی را منهدم كرد و فرودگاهی را نیز برای استفاده آنها باقی نگذاشت بنحوی که در روز نخست نبرد، اسراییل 350 جنگنده ازمیان 600 جنگنده هائی را که کشورهای مهاجم عرب دراختیارداشتند، منهدم کرد. تا پایان جنگ شش روزه 451 فروند هواپیما و جنگنده و هلیکوپتر اعراب در جریان حملات نیروی هوائی اسرائیل منهدم گردید، درحالیکه تنها 15 فروند هواپیما و هیلکوپتر اسرائیلی ازدست رفته بود. صبح روز ششم ژوئن اعراب متوجه شدند كه نیروی هوایی ندارند. این در حالی بود كه نیروی زمینی اسرائیل از 3 مسیر شمال (بلندی های جولان)، شرق (غرب رود اردن) و جنوب صحرای سینا به سرعت پیشروی كرده و در پناه آتش نیروی هوایی ظرف 6 روز اعراب را با شكست قطعی مواجه كردند. نبرد 6 روزه چنان هراسی در دل ارتشهای عرب انداخت كه آنها فكر مبارزه با اسرائیل را برای مدتها به فراموشی سپردند. عبدالناصر نیز استعفا كرد كه البته با ابراز احساسات مردم عرب مجددا به قدرت بازگشت.
در 26 دسامبر 1969،در عملیاتی که خروس 53 نامیده شد نیروی هوائی اسرائیل سیستم راداری مصریها را که از مدل روسی پی-12 بود و دریک کیلومتری راس العرب درسواحل خلیج سوئز قرار داشت، در جریان عملیاتی شگفت آور پیاده کرد و آن را به اسرائیل منتقل ساخت.
ازهفتم ژانویه 1970 دربرنامه ای که عملیات سرخک نامیده شد تا اواسط آن سال و همزمان با جنگ فرسایشی مصر و اسرائیل، نیروی هوائی اسرائیل نیروی هوائی مصر و اهدافی درعمق خاک مصر را بمباران می کرد.
در 30 ژوئیه 1970، درعملیاتی که انار 20 نامیده شد، خلبانهای اسکادران 119 ملقب به اسکادران خفاش و اسکادران 60 ملقب به چکشها، پنج فروند جنگنده را که خلبانان آن روسی بودند وبرای کمک به ارتش مصر به پروازدرآمده بودند، منهدم کردند.
اسرائیل که به تمامی اهداف خود دست یافته بود برای اولین بار استراتژی خود را از تهاجمی به تدافعی تغییر داد. مهندس بارلو استراتژیست و مهندس ارتش اسرائیل نیز برای اسرائیل در محل تلاقی صحرای سینا و كانال سوئز دژی عظیم با نام خط بارلو احداث كرد. خط بارلو از دفاعی مرگبار برخوردار بود. پوشش آتش این خط بی نهایت سنگین و نفوذ به داخل آن تقریبا محال می نمود. اسرائیل با ساخت این خط دفاعی عملا مصر را از ارتباط با كشورهای عربی جبهه شرق جدا می كرد.
جنگ سال 1973( معروف به جنگ اكتبر یا جنگ یوم كیپور )
در سال 1973 ، تنها یك روز مانده به عید مقدس یهودیان (یوم كیپور) در حالی كه تمام اسرائیلیها خود را برای برگزاری مراسم مذكور آماده می كردند و ارتش اسرائیل در حال نیمه فعال بود، صدها كماندوی مصری در كنار هزاران غواص با گذشتن از خطوط موسوم به آب و آتش اسرائیل وارد صحرای سینا شدند. ژنرالهای مصری در عملیاتی كه هنوز جزو شاهكارهای نظامی دنیا محسوب می شود با كمك شناورهایی كه خلق الساعه ایجاد شد صدها تانك و دهها تیپ و لشكر را به داخل خاك اسرائیل (صحرای سینا) منتقل كردند، خط بارلو به سرعت درهم شكست و لشكرهای مصری به داخل صحرای سینا سرازیر شدند. ارتش سوریه نیز به سرعت از شمال هجوم به اسرائیل را آغاز كرد. ارتش اسرائیل كه كاملا غافلگیر شده بود با پیامهای رادیویی مرتب از افسران و سربازان خود می خواست تا مرخصی های خود را نیمه تمام گذاشته و به محل خدمت مراجعه كنند. اسرائیل تنها یك راه برای متوقف كردن سیل تانكهای مصری در صحرای سینا داشت، تانكهایی كه ظرف كمتر از یك هفته می توانستند خود را به تل آویو برسانند. 400 هواپیمای اسرائیلی با به كارگیری انواع جنگ افزارهای ضد زره و ضد نفر ، در ارتفاع پایین به دنبال زمینگیر كردن لشكرهای زرهی مصری رفتند اما آنها در محاسبات خود جایی برای موشك سام (SAM) در نظر نگرفته بودند. انبوهی از موشكهای سام ، هواپیماهای پیشرو اسرائیل را در بدترین وضعیت تاریخ این كشور قرار دادند. دراین نبرد که دشوارترین نبرد برای نیروی هوائی اسراییل تلقی می شود، نیروی هوائی اسرائیل 102 فروند از تجیزات پرنده خود، شامل جنگنده ها و هلیکوپترهای را از دست داد و باقی آنها نیز از بیم ضربات سام های روسی ، از فواصل دور اقدام به شلیك می كردند كه معمولا بی نتیجه بود. اكنون نیروهای اسرائیلی توان زرهی و پیاده خود را به صحرای سینا متمركز كردند و از نیروی هوایی خود در نابودی ارتشهای عربی در جبهه شرقی استفاده كردند و توانستند در نبردهای هوائی در جریان جنگ یوم کیپور، 235 فروند جنگنده ارتش مصر و 135 فروند جنگنده ارتش سوریه را منهدم کنند و در عین حال تعلل مصریها در میدان جنگ و حمایتهای همه جانبه آمریكا از اسرائیل (از جمله برقراری پل هوایی برای رساندن تسلیحات به اسرائیل) سبب شد تا ظرف یك هفته ورق برگردد. ژنرال شارون در زمانی كه جبهه های جنگ از تعادل و پایداری نسبی برخوردار شد با یك لشگر از زبده ترین نیروهای اسرائیلی و استفاده از رخنه ای كه بین ۲ سپاه مصر در صحرای سینا ایجاد شده بود با طی صدها كیلومتر به سرعت خود را به كرانه غربی صحرای سینا رساند و به تهدید مستقیم قاهره و اسكندریه پرداخت. ناگهان فرماندهان مصری خود را حركت ناپلئونی شارون که هنوز هم به اقدامی افسانه ای شبیه است روبه رو دیدند. البته بعدها مشخص شد كه این ژنرال اسرائیلی در زمانی كه صحرای سینا در اختیار اسرائیل بود بارها با تردد در این صحرا به علامتگذاری در این دشت خشك پرداخته و پیش بینی روزی را می كرد كه مجبور به یك ضد حمله نفوذی به داخل نیروهای مصری شود. در نهایت به دنبال سازش سادات با غرب، نیروهای مصری تانكهای خود را به تدریج از صحرای سینا خارج كردند. ارتش اسرائیل پس از پیمان كمپ دیوید و خروج مصر از صف كشورهای مبارز با اسرائیل ، ناگهان جانی دوباره یافت.
اسرائیلیها در سال 1981در اوج جنگ ایران و عراق نیروگاه تموز عراق را طی یك حمله هوایی غافلگیرانه با خاك یكسان كردند. اسرائیل كه تا سال 1975 حداقل ۷۵ درصد نیروهای خود را صرف جبهه بزرگ مصر كرده بود از آن سال به بعد به تدریج نیروهای خود را به مرزهای شرقی و شمالی منتقل كرد. این بار تمام فشار بر روی سوریه متمركز شد.
در 1982 اسرائیل به بهانه حملات فلسطینیها از جنوب لبنان ، با عبور از مرز دو كشور تا بیروت پیش رفتند. آنها در حمله بزرگ خود 30 هزار چریك فلسطینی را در مقابل تصمیم «ماندن و یا مردن» قرار دادند. نیروی فلسطینی در نهایت تن به خروج از لبنان داد. اكنون نوبت به سوریه بود. نیروی هوایی اسرائیل طی یك حمله غافلگیرانه به پایگاههای ضدهوایی سوریه در بقاع لبنان تقریبا تمام این پایگاهها را منهدم كرد و قبل از آنكه سوریه تصمیم به پشتیبانی از لبنان بگیرد، با پایگاههای منهدم شده خود روبرو شد بطوریکه 70 پایگاه سام سوری در این نبرد بدون آنكه بتوانند به مانند سال 1973 خسارتی به اسرائیل بزنند از گردونه عملیات خارج شدند و هواپیماهای اف 4و اف 16 اسرائیلی بلافاصله با صدها هواپیمای میگ سوری كه از دمشق اعزام شدند به درگیری پرداختند و 80 فروند از آنها را ساقط كردند. در مجموع، این عملیات را اسرائیلیها با تنها ۲ فروند تلفات هوایی به پایان بردند. در این نبرد كلیه ركوردهای نبردهای هوایی (با هواپیماهای موتور جت) شكسته شد و سقوط 16 به یك هواپیماها كه متعلق به یك خلبان آمریكایی در جنگ ویتنام بود، ناگهان به نسبت یك به چهل افزایش یافت و اسرائیل با یك حركت برق آسا به ۴ هدف دست یافته بود:
1- لبنان را اشغال كرد.
2- چریكهای فلسطینی را به كلی از منطقه راند.
3- نقش سوریه را در معادلات نظامی خاورمیانه تقلیل داد و لبنان را كه دیروز حیاط خلوت سوریه بود، به كشوری خنثی تبدیل كرد.
4- ه اعراب ثابت كرد كه دیگر بدون مصر قادر به برابری با اسرائیل نیستند.
در حملات ارتش اسراییل در دهه های هشتاد و نود میلادی به لبنان و سرزمینهای فلسطینی، جنگنده ها و دیگر تجهیزات پروازی اسرائیل شرکت فعال داشتند اما بزرگترین عملیات هوائی اسرائیل از هنگام جنگ یوم کیپور، در روز دوازدهم اوت 2006 در جریان جنگ 33 روزه علیه حزب الله انجام شد که در جریان آن 50 فروند هلیکوپتر نیروبر اسرائیلی، هزاران تن از سربازان نیروی زمینی ارتش را درعمق جبهه جنگ لبنان پیاده کردند و درطول نبرد که به ناکامی اسرائیل انجامید، نیروی هوائی اسرائیل 10337 سورتی پرواز برفراز لبنان انجام داد.
درطول نبرد 33 روزه حزب الله توانست در یک مورد یک فروند هلیکوپتر اسرائیلی را با موشک اس.ای-16 ساقط کند که مرگ پنج سرنشین آن را در پی داشت. چهار حادثه هوایی دیگر نیز در نتیجه نقص فنی و اشتباه انسانی خود اسرائیلیها رخ داد. یک فروند جنگنده اف-16- آی (موسوم به طوفان)، هنگام برخاستن ازباند دچارسانحه شد و سه فروند هلیکوپتر که دو فروند آن از مدل آپاچی بود ازبین رفتند، که درمجموع سه خلبان کشته و سه سرنشین دیگر زخمی شدند. همچنین در حملات نیروی هوایی اسرائیل به نوار غزه، پهپادهای اسرائیلی که همگی طراحی شده و ساخت اسرائیل هستند، نقشی مهم دارند.
ارتش اسرائیل در كنار موساد یك واحد اطلاعات نظامی تأسیس كرد كه كلا زیر نظر ارتش اسرائیل فعالیت می كرد، این واحد دقیق ترین، منضبط ترین و مرگبارترین واحد اطلاعاتی جهان است و اسرائیلیها نیز تمایلی به شناساندن این واحد ندارند و حتی بسیاری از فعالیتهای آنها به نام موساد نوشته می شوند بطوریکه ارتش اسرائیل با كمك بازوان اطلاعاتی خود قبل از هر اقدامی ، در مورد طعمه های خود اطلاعات كسب می كند تا با ارزانترین و كم خطرترین شیوه رقیب را از پای بیندازد بطور نمونه سرجاسوس معروف اسرائیلی الی كاهن در دهه 60 در سوریه تا سطح كاندیداتوری وزارت دفاع سوریه پیش رفت و اگر تنها یك اتفاق موجب دستگیری و اعدام وی نمی شد، اسرائیل بدون شلیك گلوله ای، ارتش سوریه را در اختیار می گرفت.
اطلاعاتی كه الی كاهن طی چند سال به اسرائیل مخابره كرد، سبب شد تا ارتش اسرائیل در نبرد ۶ روزه و سایر نبردهای فعلی با ارتش سوریه همواره با اطلاعات كافی و سنجیده وارد عمل شود. واحدهای عملیاتی رعب آوری چون كیدون، شای و پالماخ به گفته كارشناسان، سربازان خط آتش اسرائیل هستند. آنها قبل از هر عملیاتی بهترین فضا را برای نظامیان تل آویو فراهم می كنند و به آنها این امكان را می دهند تا با خیالی آسوده به اجرای عملیات بپردازند. موساد و واحدهای اطلاعات نظامی در نفوذ و كسب اطلاعات بسیار قویتر از C.I.A و F.B.I آمریكا هستند چرا كه آنها از انگیزه های ایدئولوژیكی بالایی برخوردارند و بدون ترس، سالها همراه با دشمن زندگی می كنند. اسرائیل همچنین به دلیل در اختیار داشتن واحدهای قوی ضد اطلاعاتی مانع نفوذ جاسوسان دشمن به داخل تشكیلات خود می شود. در دنیای جاسوسان مأموران موساد همواره از نظر مصمم بودن و بی رحمی از وضعیت ویژه ای برخوردار بوده اند اما در عین حال اسرائیل نیز به مانند هر پدیده دیگری در روی زمین، دارای نقطه ضعف است. خاك اسرائیل بسیار كوچك و جمعیت آن بسیار كم است. خاك اندك باعث می شود كه این كشور دارای عمق استراتژیك نباشد و هرگونه حمله غافلگیرانه به مانند سال 1973 آن كشور را آسیب پذیر كند. اسرائیل دارای 20 هزار كیلومتر مربع وسعت است كه این میزان حتی كمتر از وسعت استانهای كوچك ایران است. از سوی دیگر جمعیت اسرائیل هرگز برای نبردهای طولانی و جنگهای فرسایشی مناسب نیست. چرا كه جنگی بزرگ برای مدت مثلا چند ماه می تواند 30 تا 50 درصد جمعیت فعال اسرائیل را در مناطق جنگی معطل كند و طبیعتا تولید ناخالص ملی این كشور بشدت كاهش دهد. اسرائیل در نبردهای خود معمولا بین یك روز تا یك ماه بیشتر وقت صرف نكرده است. اگر به هر دلیلی اسرائیل نتواند جنگ را به شیوه مناسب خود به سرعت به پایان ببرد، آنگاه این عنصر جمعیت و عمق خاك است كه تعیین كننده نبرد می شود.
نگارستان