رمز و راز خوش شانسی در زندگی
اسرار خوش شانسی در دیدگاه عامه مردم، عبارتست از سرنوشتی که از آوان زندگی، برای انسان ها مقدر شده است و انسان را چاره ای جز گردن نهادن و تسلیم شدن در برابر آن نیست. اما واقعیت اینست که چنین چیزی صحت ندارد.
بسیاری از افراد را دیده اید که در ظاهر، همیشه خوششانس هستند و دست به هرچه میزنند، موفقیت و خوشبختی برایشان به ارمغان می آورد. این افراد کسانی هستند که همواره موانع را از پیشپا برداشته و بسیار کمتر از دیگران ناامید میشوند و به نظر میرسد که موفقیت، راحتتر به سمت آنها میآید. گویی موقعیتهای خوب، مرتبا به آنها روی میآورد.
البته اگر کمی به گذشته برگردید، خواهید دید که در آن روزهایی که شما داشتید با دوستانتان تفریح و شب نشینی می رفتید و تا نزدیک صبح، بساط حکم و شِلِم شما برپا بود، آنها سخت درس می خواندند و صد البته همواره مورد تمسخر چه بسا شما هم بوده اند و صفت های نه چندان پسندیده ای همچون خرخوان را در مورد آنها بکار برده اید. نتیجه اعمال آن روز شما و آنها، امروز نمایان شده است و شما با واژه هایی همچون خوش شانسی، قصد دارید که توپ را درون زمین خداوند بیندازید. البته آنها هنوز هم سخت تر از شما کار میکنند، اما با این اوصاف، این توضیح کاملی در مقابل رفتار روزگار با آنها نیست، چرا که خیلی از مواقع به نظر میرسد که لیاقت و شایستگی یک سری افراد دیگر از آنها بیشتر است.
برخی برای فرار از واقعیت و مسئولیت، عنوان می کنند که این افراد از بدو تولد به اصطلاح، پیشانینوشتشان خوب بوده، اما خوشحال باشید چرا که چنین چیزی صحت ندارد و سرنوشت کسی از بدو تولد رقم نمیخورد. بلکه افراد خوشاقبال، تنها هفت راز ساده دارند که شما هم میتوانید آنها را در زندگی خود به کار ببندید و شانس و اقبال را در زندگی تجربه کنید.
افراد خوشاقبال به شانس اعتقادی ندارند
اخیرا محققی با ۱۰ تاجر موفق به منظور تالیف کتابی درخصوص نقش شانس در موفقیت مصاحبه کرد. تقریبا هیچ یک از آنها به شانس اعتقادی نداشتند، بلکه تنها راجع به جریانی از اتفاقات غیرمنتظره صحبت میکردند که به صورت روزمره در زندگی آنها رخ میدهد. به نظر میرسید که آنها دوست نداشتند از کلمه “شانس” استفاده کنند چراکه در این صورت راهی برای کنترل آن وجود ندارد، اما آنها یاد گرفتهاند که کنترل این جریان غیرمنتظره ممکن است. مهم نیست که این جریان را چه مینامید بلکه مهم این است که این جریان برای شما هم رخ دهد.
اتفاقات بد برای آنها هم رخ میدهد
چند راه برای خوششانس بودن وجود دارد. مفیدترین و معمولترین راه، یافتن فرصت در درون مشکلات است. همیشه در دل مشکلات، معجزهای وجود دارد. همه شانسهای بزرگ در حل مشکلات بزرگ نهفته هستند. به نظر میرسد که تشخیص مشکلات و نیازهای اساسی و تبدیل آنها به یک فرصت بهترین تعریف برای شانس باشد.
بیشتر افراد به خاطر ترس از شکست، کار را رها میکنند
اگر ندانید که درصد موفق شدنتان چقدر است تا چه حد حاضر به شروع یک کار و ادامه آن هستید؟ خیلی از مواقع رخ میدهد که برخی چیزهایی که ما از آنها به عنوان شکست یاد میکنیم در واقع زود رها کردن آن کار بوده است. قبل از اینکه واقعا شکست بخوریم در اکثر مواقع ما به قدر کافی تلاش نمیکنیم و هرگز در کل زندگیمان شکست واقعی را متحمل نمیشویم، فقط کار را زود رها میکنیم و به تلاش خود ادامه نمیدهیم.آیا با ادامه تلاش و نترسیدن از شکست احتمالی، امکان موفقیت بیشتر نمیشد؟ مطمئن باشید که با این طرز تفکر، زندگیتان شروع به تغییر میکند و درصد موفقیتتان بالا میرود و بالطبع شانستان بیشتر میشود.
شرطبندی روی بازندهها، شما را بازنده میکند
افراد خوششانس دوردستها را دیده و شرطبندی میکنند؛ اما یک شرطبندی حساب شده! این افراد، محکم و سرسخت هستند اما میدانند که چگونه باید موقعیتها را تشخیص داده و طبقهبندی کنند.چه چیزی یک موقعیت خوب را میسازد؟ اول باید ببینید که کارتان باعث یک مشکل شایع و گسترده میشود؟ دوم اینکه آیا افرادی که آن مشکل را دارند حاضرند پول کافی برای حل مشکل خود بپردازند؟ سوم اینکه آیا ارتباط با افرادی که آن مشکل خاص را دارند راحت است؟ چهارم اینکه آیا راهحل مورد نظر واقعا مفید است؟اگر نتوانستید به تمامی این سوالها پاسخ دهید باید بدانید که خواهید باخت و شانس به شما روی نخواهد آورد.
بهترین شانسها از طریق دیگران به شخص روی میآورند
شانس خوب تقریبا هرگز در تنهایی به سراغ ما نمیآید. مطمئنا تعداد زیادی از مردم مقدار قابلتوجهی پول را در خیابان یا در باغچه حیاطشان پیدا نمیکنند یا در قرعهکشیها برنده نمیشوند. در عوض، شانس اغلب در قالب فرصت به افراد روی میآورد. اغلب یک ایده مناسب که منجر به یک شانس خوب میشود، به خاطر ناراضی بودن دیگران از شرایط، در ذهن شما شکل میگیرد.
شانس خوب به سراغ کسانی میرود که آمادگی لازم را دارند
فرض کنید که شما به عنوان یک بازیگر آماتور در یک تئاتر محلی مشغول به نقش آفرینی هستید. یک تولیدکننده بزرگ سینما بر حسب یک اتفاق تصمیم میگیرد که به دیدن نمایش شما بیاید و بعد چیز خاصی را در بازی شما کشف میکند که منجر به قرار ملاقات با شما و سپس پیشنهاد یک تست سینمایی میشود. آیا شما برای یک چنین موقعیتی آماده شده، تحصیلکرده یا مهارت خاصی را آموخته بودید؟ نه؛ شما تنها مسیری را آغاز کرده بودید. اگر شما کاری را آغاز کنید، احتمال اینکه آن را خوب انجام دهید، وجود دارد. در واقع شما یک گام به سمت رویاهایتان برداشتهاید. اما اگر این کار را آغاز نمیکردید، موقعیتهای بعدی هم مسلما برایتان رخ نمیداد.
شما هم میتوانید چیزهای خوب را جذب کنید
تمام حرف سر این مطلب است که سعی کنید در درون حوادث بد، فرصتها را بیابید و مهارتهایتان را بهبود دهید. همه افراد موفق، همواره روی آنچه میخواهند تمرکز میکنند و با تلاش زیاد به آنچه میخواهند میرسند، بنابراین موفقیت و شانسشان تصادفی نیست. اکثر افراد موفق، صبحها که از خواب بیدار میشوند چند دقیقه را صرف فکر کردن به اهداف و ارزشهایشان میکنند. سعی کنید مسئولیت موارد بد و نامطلوب در زندگی خود را بر عهده بگیرید. اگر اکنون درموقعیت ناراحتکنندهای به سر میبرید هرگز توان تغییر آن را نخواهید داشت مگر اینکه واقعیت را بپذیرید که اتفاقات بد ایجاد شده را، شما خلق کردهاید. به خود بقبولانید که شما هم مشکلاتی را ایجاد میکنید، در این هنگام است که شما میتوانید آن شرایط را تغییر دهید.
خداوند بی نهایت است، اما به قدر نیاز تو فرود می آید
به قدر آرزوی تو، گسترده می شود و به قدر ایمان تو، كارگشاست