لازمه ارتباط با جامعه و داشتن روابط موثر با دیگران، نفوذ شخصیتی و معنوی در دیگران با استفاده از تکنیک های ارتباط با دیگران است که بدین منظور لازم است پاره ای از این تکنیک ها را فراگرفته و با بکارگیری آن، ساختمان شخصیت خود را در مسیر صحیح شکل دهیم.
لازمه ارتباط با جامعه و داشتن روابط موثر با دیگران، نفوذ شخصیتی و معنوی در دیگران با استفاده از تکنیک های ارتباط با دیگران است که بدین منظور لازم است پاره ای از این تکنیک ها را فراگرفته و با بکارگیری آن، ساختمان شخصیت خود را در مسیر صحیح شکل دهیم.
بعضي از افراد در جمع خويشاوندان از جايگاه ويژهاي برخوردارند و اگر در ميان آنان، مشكلي وجود داشته باشد، این افراد خاص براي حل آن، پا در مياني ميكنند و اگر جواني از بین بستگان، قصد ازدواج داشته باشد و والدينش به آن رضايت نداشته باشند، اینان به وساطت فرا خوانده میشوند. آری، هر يك از ما در جمع خويشاوندانمان ريش سفيدي را سراغ داريم كه به مشكلات و نزاع ها پايان ميبخشد و در رفع تنگناها ميكوشد.
نيك ميدانيد كه در زندگي سنتي پدرانمان در سالهاي نه چندان دور بيشتر اختلافات در خانوادهها و قصبهها از همين طريق فيصله داده ميشد. كدخدا در زندگي روستايي ايران چنين مسئوليتي را بر عهده دارد. مفهوم حل و فصل كدخدامنشي اختلافات در زندگي شهرنشيني كنوني بر چنين روشي، دلالت دارد. ريش سفيد و يا فرد داراي منشكدخدايي، داراي چه خصوصيات فردي است كه افراد به طرف او گرايش مييابند؟
ديگران را بپذيريم
هر فردي داراي ويژگيهاي شخصيتي مثبت و منفي در نگاه ما و ديگران است. اگر بخواهيد با كسي ارتباط برقرار كنيد، بايد وي را به همان صورتي كه هست بپذيريد. تفاوت در ويژگيهاي افراد طبيعي است. ممكن است فرد مورد نظرتان زودرنج باشد در حالي كه شما فردي خويشتندار هستيد و اين صفت را ميپسنديد. اين تفاوت نميتواند مانع ارتباط شما با ايشان باشد.
شما زماني ميتوانيد ارتباط مفيدي با دوستانتان داشته باشيد كه آنها را به خاطر اين صفات، سرزنش نكنيد و به آنها كنايه و طعنه نزنيد. اگر بخواهيد دوست و يا يكي از اقوامتان ويژگي زود رنجي را تغيير دهد، اطمينان داشته باشيد، طعنه و تمسخر و سرزنش، تأثيري در وي نخواهد داشت. بر عكس، اين رفتارتان ميتواند موجبات سردي روابط را فراهم كند.
بر اين پايه، حتي اگر ميخواهيد در فرد بسيار وابسته به خود مثلاً همسرتان تغييري ايجاد كنيد، و ارتباط رضايتبخشي با او داشته باشيد، نميتوانيد به خاطر صفت خاصي كه مورد پسندتان نيست او را نكوهش و تحقير كنيد. در عوض اگر فرد مورد نظرتان را با همه صفات مثبت و منفياش بپذيريد ميتوانيد صفات منفي او را تغيير دهيد. براين اساس با پذيرفتن هر فرد به همان صورتي كه هست، ميتوانيد در وي نفوذ معنوي داشته باشيد.
با ديگران رابطه صميمانه داشته باشيم
در نگاه هر فرد، صميمت و دوستي، خوشايند و اعمال غير دوستانه، خسته كننده است. اگر بتوانيد با نگاه و لبخند رضايتبخش در اطرافيان نفوذ عاطفي و معنوي داشته باشيد، هر چند از نظر رتبهي تحصيلي و وضع اقتصادي با آنها متفاوت باشيد، او شما را از خود خواهد دانست و با شما احساس بيگانگي نخواهد كرد. آيا شما ميل داريد با فردي كه نسبت به او احساس بيگانگي داريد ارتباط برقرار كرده و مشكلات شخصي خود را براي مشورت با او در ميان بگذاريد؟
كسي را كه با نگاهي توأم با خستگي، كسالت و يا عصبانيت به شما مينگرد در نظر بگيريد، آيا تمايل داريد نگاهش استمرار يابد و به مجالست و مصاحبت با وي بپردازيد؟ به طور مثال قصد داريد براي مهماني نزد يكي از بستگانتان برويد كه كمحرف و طلبكار به نظر ميرسد. آيا به آن تن در ميدهيد و يا در صورت قبول مهماني به مصاحبت در ساعات كمتر با او تمايل داريد؟ همين سؤال را در مورد شخصي گشادهرو، خونسرد و صميمي پي ميگيريم ؟ بر اين اساس صميمت و دوستي، فواصل را ميزدايد و ارتباط شما را با دوستان و خويشان، آسان ميسازد و آنها در صورتي كه نياز داشته باشند، مشكلات شخصي خود را نيز با شما در ميان ميگذارند.
اعتماد ديگران را به دست آوريم
شما براي مشورت كردن و بيان مشكلات شخصي به چه كسي اعتماد ميكنيد؟ آيا تاكنون موردي را به ياد داريد كه يك مساله شخصي و خصوصي را براي مشورت و يا درد دل خودماني با كسي از دوستان و خويشان، بيان كرده باشيد و بعداً راز شخصي خود را از فرد سومي شنيده باشيد؟ بعد از آن حادثه تا چه حد آرزده خاطر شدهايد؟ ممكن است اهميت رازداري در جلب اعتماد را به درستي حدس زده باشيد. اگر تمايل داريد، داراي نفوذ شخصيتي و معنوي نزد اقوام و دوستان باشيد، راز شخصي آنها را امانتي در دست خويش بدانيد. به علاوه در صورتي كه آنها ملاحظه كنند كه شما علاقهاي به شنيدن راز شخصي ديگران نداريد و خود نيز اين كار را نميكنيد، به امانتداري شما اطمينان پيدا ميكنند.
بر اين پايه اگر براي چندين سال رازداري شما را ملاحظه كنند، از اين حيث در ميان اقوام و دوستان زبانزد خواهيد شد و به تدريج امين و مورد اعتماد آنها خواهيد بود. اين حالت باعث ميشود آنها راحتتر براي رفع مشكلاتشان به شما مراجعه كنند. در عوض اگر راز شخصي يكي از بستگانتان را كه از روي صميميت به شما گفته است، دست به دست بگردانيد، اعتماد وي از شما سلب ميشود و به معاشرت رسمي با شما اكتفا خواهد كرد. به طور مثال وقتي كه دختر جواني دليل قبول نكردن پيشنهاد ازدواجي را براي خواهرش ابراز ميدارد و ساعتي بعد مادرش با كنايه، دليلش را به او گوشزد ميكند به تدريج اعتماد وي از خواهرش از دست ميرود و از گفتگوي بسيار خصوصي با وي اجتناب خواهد كرد. نتيجه اين كه رازداري، اعتماد ديگران را نسبت به شما جلب ميكند و ارتباط شما را با ديگران آسان ميكند.
شنونده خوبي براي مطالب ديگران باشيم
نظرتان درباره فردي كه ميان سخنانتان ميپرد، چيست؟ تا چه حد احتمال ميدهيد، وي به خوبي سخنانتان را گوش ميداده است؟ همين سوال را در مورد فردي كه بعد از اتمام سخنانتان قدري مكث ميكند، سپس سخنان خويش را آغاز ميكند، پي بگيريد. اگر كسي بيموقع كلامتان را قطع كند نه تنها احتمال ميدهيد كه سخنانتان را به خوبي گوش نميكرده، بلكه احساس آرامش و امنيت نزد چنين فردي ممكن است در شما كاهش يابد. در عوض، اگر شنونده حرف شما را به طور مفيد گوش دهد و به شما بفهماند كه خوب گوش داده است به آرامش و خونسردي به سخن گفتن نزد وي ادامه ميدهيد.
بر اين اساس گوش دادن مفيد سخنان ديگران و عجول نبودن در سخن گفتن و پاسخ دادن، ارتباط شما را با اطرافيان بهبود ميبخشد. به علاوه اين كه اگر يكي از دوستان و يا خويشان در حال بيان مشكل شخصي خويش براي مشورت و يا درد دل است، بيشتر به او اجازه دهيد حرف بزند و خودتان بيشتر شنونده باشيد. اين كار شما به وي آرامش ميبخشد و وقتي سخنانش تمام شد، ميتواند حرف شما را به خوبي گوش دهد. در عوض اگر زودسخن بگوئيد او به كلام ناتمامش فكر ميكند و لذا به سخنان شما با دقت گوش فرا نخواهد داد.
ديگران را محكوم نكنيم
يكي از مواردي كه بين شما و يكي ديگر از خويشان اختلافي بروز كرده بود و براي حكميت به نزد فرد سومي از بستگان مراجعه كرده بوديد را در نظر آوريد. اگر حل و فصل كننده دعوا به زودي قضاوت خويش را ابراز ميكرد، جايي براي ادامه گفتوگو براي ختم دوستانهي قائله باقي ميماند؟ به نظر شما اگر ريش سفيد حل و فصل كننده نزاع بين زن و شوهري شتابزده دست به قضاوت بزند و يكي را محكوم و ديگري را حاكم قرار دهد، آيا ميتوان گفت كه آن فرد طرفدار يكي از طرفهاي دعوا نيست؟
اگر كسي بخواهد ارتباط خوبي با جمع خويشان داشته باشد و سنگ صبور و كدخداي ختم نزاعهاي آنها باشد، بايد كمتر و ديرتر دست به قضاوت بزند و يا در حد امكان اصلاً قضاوت نكند. در نظر داشته باشيد، بعد از قضاوت يكي از طرفين نزاع ادامهي گفتوگوها را قطع خواهد كرد و پا درمياني شما پايان خواهد يافت. بر اين اساس، با توجه به اين كه قضاوت در محاكم رسمي تنها مسووليت ختم قانوني دعاوي را به عهده دارند و حكم اصلي در دنيا و آخرت ذات باري تعالي است، آيا داوري ما خيلي ضرورت دارد؟ بر اين اساس، اگر كمتر و ديرتر درباره اعمال ديگران قضاوت كنيد ارتباط مفيدي بين شما و آنها برقرار خواهد شد.
حق بيان را از ديگران سلب نكنيم
شما خواننده محترم ممكن است اعتقادات مذهبي سرسختي داشته باشيد و يا به دانش شغلي خويش بسيار پايبند باشيد؛ به درستي ميدانيد كه بعضي از افراد به رفتارهاي خاصي حساسيت دارند و به ارزشهاي ويژهاي پايبندند. در اين ترديدي نيست كه اعتقادات خصوصاً اعتقادات، ديني در جامعه ما بسيار ارزشمند و گرانبها هستند. در اين زمينه اين نكته حائز اهميت است كه آيا اعتقاداتتان باعث ميشود كه خويشان و دوستان جرأت حرف زدن و اظهار نظر در حضور شما را نداشته باشند؟ اگر به تغيير عقايد و نظرات ديگران اهميت ميدهيد، ضروري است اجازه اظهار نظر به آنها بدهيد و حق بيان را براي آنها محفوظ بداريد. اطمينان داشته باشيد با كشتن كلام ديگران آنها با شما هم عقيده نميشوند. بلكه با به رسميت شمردن آزادي ديگران است كه آنها به عقايد شما اهميت خواهند داد. در اين صورت اين امكان وجود دارد كه عقايد آنها مطابق با عقايد شما تغيير يابد. در واقع با احترام به عقايد ديگران و اعطاي حق بيان به آنها ارتباطتان با خويشان، دوستان و همكاران، عميقتر ميشود. به علاوه ممكن است آنها در صورت كسب ترديد نسبت به عقايدشان به شنيدن عقايد شخصيشما حساس شوند. بر اين اساس نفوذ معنوي و شخصيتي شما در خويشان و دوستان افزايش مييابد.