در کوران زندگی هر کس ممکن است از دوستی، آشنایی و همکاری برنجد و برخی اوقات این رنجش چنان سنگین است که به کدورتی بلندمدت تبدیل میشود و باعث تولد حس انتقام جویی میگردد و با گذشت زمان این کینه، پررنگ تر و خطرناک تر میشود که این موضوع حامل پیام بدی برای هر دو طرف مناقشه و مشخصا شخص مکدر شده است. زیرا از نظر دانش روانشناسی، هر گونه وابستگی ذهنی، جسمی و روحی به كوچك شدن انسانها می انجامد.
دیگران را ببخش، نه به این دلیل که آنها لیاقت بخشش تو را دارند
بلکه به این دلیل که تو نیازمند آرامش هستی
در کوران زندگی هر کس ممکن است از دوستی، آشنایی و همکاری برنجد و برخی اوقات این رنجش چنان سنگین است که به کدورتی بلندمدت تبدیل میشود و باعث تولد حس انتقام جویی میگردد و با گذشت زمان این کینه، پررنگ تر و خطرناک تر میشود که این موضوع حامل پیام بدی برای هر دو طرف مناقشه و مشخصا شخص مکدر شده است. زیرا از نظر دانش روانشناسی، هر گونه وابستگی ذهنی، جسمی و روحی به كوچك شدن انسانها می انجامد. شما به هر شكلی كه به چیزی وابسته باشید یعنی خود را بدون آن كامل حس نمی كنید. حتی اینكه شما هدفدار هستید و به دنبال اهداف خود می روید، نباید در شما این احساس را ایجاد كند كه زندگی بدون رسیدن به هدف شما، برایتان كاملاً غیر ممكن است. اینكه می گویند آرزوهای بزرگ، انسان را خرد می كند، بخاطر آن است كه وابستگی فراوان ایجاد می كند و یكی از مهمترین چیزهایی كه وابستگی ذهنی و عاطفی ایجاد می كند و مانع غنی شدن و آزادی روح می شود، نبخشیدن دیگران است.
آنها كه نفرتی به دل دارند و كسی یا موضوعی یا خود را نبخشیده اند و یا خاطرة تلخی را از ذهن خود دورنمی كنند، روح خود را اسیر كرده اند. ما با نبخشیدن، افراد را در ذهن خود زندانی کرده و با فکر کردن به او، بزرگش می کنیم و انرژی خود را بیهوده هدر میدهیم، در حالیکه شاید زندانیهای ذهن ما، حتی خبر نداشته و ممکن است با خیالی آرام در خانه خود در حال استراحت باشند و ما در حال ابتلا به میگرن.
به جای آنكه به آزار روح و بی توجهی نسبت به خود، مشغول باشید و نهال اعتماد به نفس خود را بخشكانید، او را و خود را ببخشید و رها كنید و حتی در حقش دعای خیر كنید تا روح شما بزرگ و غنی شود.
خود را نیز ببخشید، اگر كار خطا یا گناهی مرتكب شده اید، نگویید كه هرگز خود را نمی بخشم. نبخشیدن خود، یعنی صدها بار آن اشتباه را در ذهن تكرار كردن و صدها بار احساس گناه را در ذهن تشدید نمودن و این یعنی كشتن خود به دست خود به فجیح ترین شكل ممكن.
فكر نكنید كه نبخشیدن خود، نوعی مجازات است بلکه این فقط و فقط خودشكنی است و بس. بجای اینطور مجازات كردن خود، سعی كنید گذشتة خود را با روحی آزاد كه تنها با بخشیدن، به دست می آورید، جبران كنید.
آنچه محكوم و بد است، رفتار بد است، نه انسان. انسان، بالفطره خوب است و پاك. روح الهی در او جریان دارد و حالا اگر اشتباهی كرد و رفتار بدی از او سر زد، نباید خودش را نفی كند. بخشیدن را تمرین كنید، دیگران را ببخشید و روح خود را رها كنید.
برای رهایی از احساس گناه و بخشیدن دیگران، روی یك كاغذ بارها بنویسید:
همه را بخشیدم، خود را هم بخشیدم و رها شدم
خود و دیگران را كاملاً بخشیدم و چقدر آزاد و رها هستم
سبك شدم و خداوند هم حتماً مرا خواهد بخشید