سرگذشت کـشتی تایتانیک
کـشتی اقیانوس پیمای تایتانیک (RMS Titanic)، محصول عصر خودباوري، كاميابي و تجمل گرايي و خالق بزرگترین تراژدی دریایی قرن بیستم، نام کـشتی بخار بزرگی است که در آوریل 1912 در تصادفی مرگبار با کوه یخ در هنگام سفر از بندر ساوتهمپتون انگلیس به نیویورک آمریکا، تعداد ۱۵۱۴ نفر از خدمه و مسافرین این کـشتی غول پیکر را به کام مرگ فرستاد.
بيش از نود سال از واقعه غرق کـشتی اقيانوس پيماي تایتانیک مي گذرد و هنوز اين واقعه، محل بحث و جدل بسياري در محافل علمي است. تایتانیک ساخته شد تا محصول نهايي عصر خودباوري، كاميابي و تجمل گرايي باشد، به گونه ای که با ساخت اين کـشتی، بسياري گمان كردند كه زمان غلبه بشر بر نيروهاي طبيعي فرا رسيده است و اين موجود غول آسا مصون از قهر طبيعت است. اما غرق اين کـشتی در اولين سفر دريايي خود، خط بطلان بر اين باوركشيد و پس از آن، سوژه تحقيق و كنكاش جذابی، پیرامون چند و چونِ اين واقعه مهیب شد.
پایگاه آموزشی نگارستان نیز براساس رسالت آموزشی خود، با بهره گيري از منابع متعدد در اين زمينه، تحليلي دارد بر این رخداد بزرگ که امید است مورد توجه و استفاده شما عزیزان قرار گیرد.
کـشتی سلطنتي تایتانیک، آخرين روياي بزرگ يك عصر طلايي بود . اين کـشتی طراحي شده بود تا بزرگترين دستاورد عصر كاميابي، خودباوري و تجمل باشد. جهان تغيير شگرفي را از نظر مي گذراند، در حاليكه كمتر كسي متوجه اين امر بود. راديو در سال 1901 ابداع شده بود. برادران رايت اولين پرواز موفقيت آميز خود را در سال 1903 انجام داده بودند. فرضيات قديم درباره طبقه، اخلاقيات و قواعد تبعيض جنسي در حال نابودي بود. اگر مفهوم تایتانیک به منزله نقطه اوج اين عصر در نظر گرفته شود، شايد غرق شدن آن پرده و حجابي بود كه نقطه پايان يك درام قديمي و شروع ديگري را مشخص مي كرد.
تجارت کـشتی هاي اقيانوس پيماي عظيم ، پيشرفت هاي عمده اي را در زمينه طراحي کـشتی، اندازه و سرعت شاهد بود. شركت کـشتیراني ستاره سفيد، كه يكي از پيشروان اين امر بود، بجاي سرعت بالا، بر روي اندازه و تجمل متمركز شده بود. در سال 1907، جيمز بروس آيسمي مدير اجرايي کـشتیراني ستاره سفيد و لرد جميز پيري، شريك شركت هارلند و ولف (سازنده کـشتی هاي شركت کـشتیراني ستاره سفيد از زمان تأسيس آن در سال 1869) ساخت سه کـشتی بخار عظيم را در دستور كار قرار دادند كه قرار بود استاندارد جديدي در زمينه آسايش، تجمل و ظرافت و ايمني تعريف كنند.
دو کـشتی اول المپيك و تایتانیک نام گرفتند. نام تایتانیک براي اين انتخاب شده بود كه حس برتري اندازه و قدرت را القا كند. طراحي دو کـشتی يك سال بطول انجاميد. ساخت المپيك در دسامبر 1908 و به دنبال آن ساخت تایتانیک در مارس 1909 آغاز گرديد. براي تطابق با اين پروژه هاي عظيم، محوطه کـشتی سازي كارخانه هارلند و ولف در بلفاست بايد از نو ساخته ميشد، در حاليكه اسكله کـشتیراني ستاره سفيد در نيويورك نيز بايستي بحد كافي طويل مي شد تا کـشتی ها بتوانند در آن پهلو بگيرند.
در طي دو سال بعد كه صرف كامل كردن بدنه تایتانیک شد، مطبوعات درباره عظمت کـشتی به تبليغات فراوان پرداختند بطوريكه تایتانیک حتي قبل از به آب انداختن آن به يك افسانه تبديل شده بود. به آب انداختن بدنه كامل شده تایتانیک در ماه مي 1911، يك نمايش عمومي خيره كننده بود. بليط ها به نفع يك بيمارستان محلي اطفال فروخته شدند. سپس تایتانیک براي عمل انطباق كه شامل ساختن تجهيزات و سيستم هاي فراوان آن، اثاثيه چوبي گرانقيمت و دكور عالي آن بود، آماده شد. در حاليكه تاريخ سفر نزديك مي شد، کـشتی كامل شده المپيك دچار تصادم شد و به تعميرات كلي نياز پيدا كرد كه بار كاري را براي شركت هارلند و ولف افزايش داد، در حاليكه آنها در تلاش بودند تایتانیک را مطابق برنامه زمانبندي كامل كنند. بنابراين سفر از 20 مارس به دهم آوريل موكول شد.
تایتانیک داراي 270 متر طول و 28 متر پهنا بوده و 328/46 تن وزن داشت. ارتفاع آن 32 متر بود كه تقريباً 11 متر آن زير آب قرار مي گرفت. با اين وجود حتي بالاتر از بلندترين ساختمانهاي شهري آن زمان مي ايستاد. داراي سه دودكش واقعي و يك دودكش مجازي بود كه براي افزودن بر حس عظمت و قدرت کـشتی اضافه شده بود و نيز بخارات و دود آشپزخانه هاي متعدد آنرا به بيرون مي راند. تایتانیک بزرگترين شي متحركي بود كه توسط انسان ساخته شده بود. اندازه غول آسا و پيچيدگي کـشتی توسط گزارش ناخدا دوم لايتولد به بهترين صورتي مدلل شده است. وي در اين گزارش چنين انگاشت:
در سمت راست بدنه کـشتی دربي چنان بزرگ تعبيه شده بود كه يك گاري با اسبش مي توانست از طريق آن وارد کـشتی شود. افزون بر اين تایتانیک ساخته شده بود تا شگفتي تكنولوژي ايمني مدرن باشد. کـشتی داراي يك بدنه دولا با صفحات فولادي به ضخامت 5/2 سانتي متر بوده و به 16 بخش غير قابل نفوذ توسط آب تقسيم شده بود. درهاي عظيم كه با يك كليد الكتريكي بر روي عرشه به حركت درآورده شدند، اين بخش ها را از هم مجزا كرده و كل کـشتی را آب بندي مي كردند. حتي اين درها مي توانستند توسط حسگرهاي الكتريكي در سطح آب باز و بسته شوند. به پشتوانه اين تدابير ايمني بود كه مطبوعات کـشتی تایتانیک را غرق نشدني ناميدند.
طرح کـشتی تایتانیک
پلكان قسمت درجه يك کـشتی
لوازم داخل کـشتی در نوع خود از مدرنترين و لوكس ترينها بودند و شامل لامپ هاي برقي و بخاري برقي در تمام اتاقها، آسانسورهاي برقي، يك استخر شنا، يك سالن اسكوآش بسيار مدرن، يك حمام تُركي، يك سالن ژيمناستيك همراه با اسب مكانيكي بود تا سواركاران حرفه اي بتوانند با آن تمرين كرده و خود را سَروَزن و آماده نگه دارند. همچنين اتاقهاي نشيمن و تجهيزات بخش درجه اول آن با بهترين هتل هاي قاره اروپا برابري مي كرد. مسافرين درجه يك آن بايد از طريق يك راه پله بزرگ شش پاگرده داراي سقف شيشه اي به آرامي پايين مي آمدند تا از غذاهاي عالي سالن نهارخوري كه تمامي عرض کـشتی را در عرشه شماره D پوشانده بود لذت ببرند.
براي آنهايي كه خواستار يك فضاي خصوصي تر بودند ،تایتانیک چند رستوران سفارشي تدارك ديده بود . دو گروه موسيقي از بهترين نوازندگان قاره كه بسياري از آنان از خطوط کـشتیراني رقيب ربوده شده بودند قطعات موسيقي را در تایتانیک اجرا مي كردند . دو كتابخانه نيز وجود داشت ، درجه يك و درجه دو . حتي كابين هاي درجه 3 آن بسيار لوكس تر از كابين هاي درجه يك کـشتی ها بخار كوچكتر بود و نيز لوازم داخل آنها به گونه اي بود كه برخي مسافرين درجه 3 حتي در عمر خود نديده بودند .
طراحي اوليه سي و دو قايق نجات در نظر گرفته بود ليكن مديريت کـشتیراني ستاره سفيد احساس كرد كه عرشه قايق هاي نجات شلوغ و در هم ريخته به نظر خواهد رسيد و تعداد آنها را به 20 عدد كاهش داد كه براي 1178 نفر از مسافرين كفايت مي كرد. اين ميزان از استانداردهاي آن زمان فراتر مي رفت، گرچه تایتانیک توانايي حمل 3500 مسافر و خدمه را دارا بود.
گروهي از عالي مقام ترين مردم در اين سفر همراه تایتانیک بودند. اشرافزادگان بريتانيا، صاحبان صنايع آمريكا، و زبدگان انجمن نيويورك و فيلادلفيا. همچنين بسياري از مهاجرين فقير كه به اميد شروع يك زندگي جديد در آمريكا يا كانادا جذب آن شده بودند.
سفر دريايي تایتانیک در ساوت همپتون به تاريخ دهم آوريل 1912 آغاز شد. هنگام غروب کـشتی در چربورگ فرانسه توقف كرد تا مسافرين بيشتري سوار كند. همان روز عصر به سوي كوئينز تاون ايرلند حركت نموده و ساعت 1:30 دقيقه بامداد روز يازدهم آوريل به داخل پهنه اقيانوس اطلس روانه شد.
ژنراتورهاي کـشتی تایتانیک
مسافرين فصلي اقيانوس اطلس عميقاً تحت تاثير کـشتی جديد قرار گرفته بودند. تایتانیک آنقدر جسيم بود كه حركت آن برروي دريا احساس نمي شد. موتورهاي بزرگ و پر قدرت آن هيچكدام از ارتعاشهاي آزارنده متداول در اقيانوس پيماهاي ديگر را ايجاد نمي كردند. حتي زماني كه با حداكثر سرعت 22 گره دريايي معدل 41 كيلومتر در ساعت، كه در زمره سريعترين کـشتی هاي آن زمان بود، حركت ميكرد، مسافرين داخل آن مي توانستند از حداكثر آسايش برخوردار شوند.
آغاز مسافرت تایتانیک (برگرفته از فيلم تایتانیک، محصول 1997 آمريكا)
در هنگام مسافرت هوا صاف و دلپذير بوده و دماي آب حدود 12 درجه سانتيگراد بود. زمستان سال 1992 بطور غير معمولي معتدل مي نمود. اعتدال هوا باعث كنده شدن مقادير عظيمي يخ از نواحي قطبي و رانده شدن آنها به داخل اقيانوس شده بود. کـشتی هاي آن زمان مجهز به رادار نبودند ولي تایتانیک به سيستم تلگراف بي سيم ماركوني مجهز شده و دو اپراتور سيستم آن بطور شبانه روزي در اتاق مخابرات آن كار مي كردند. در روز يكشنبه 14 آوريل، پنجمين روز مسافرت، تایتانیک پنج اخطار مختلف درباره مشاهده كوههاي يخ دريافت كرد، اما كاپيتان کـشتی چندان توجهي به اين اخطارها ننمود. کـشتی با سرعت 22 گره در حال حركت رو به جلو بود و مدير اجرايي شركت بروس آيسمي اعلام كرد كه يك روز زودتر از برنامه به نيويورك خواهند رسيد.
در شب چهاردهم آوريل، اپراتور بي سيم، شديدا سرگرم مخابره پيامهاي كوتاه مسافرين به خويشاوندان و دوستانشان در ساحل نيوفوندلند (محل پهلو گرفتن کـشتی) بود. او ششمين اخطار ديده شدن كوه يخ را نيز دريافت كرد، اما هيچ توجهي به اينكه تایتانیک چقدر نزديك مكان ارسال اخطارهاست، نكرد و پيام را زير يك وزنه كاغذ در كنار آرنج خود گذاشت. اين پيام هرگز به كاپيتان اسميت يا ناخدا يكم کـشتی نرسيد.
با تمام اين احوالات، شب چهاردهم آوريل بطرزي غير معمول صاف و تاريك بود. ماه در آسمان پيدا نبود ولي آسمان بطور باورنكردني با ستارگان بي شمار روشن شده بود. ستارگان بقدري درخشنده بودند كه افسر کـشتی، سياره ژوپيتر در بالاي افق را با چراغ دكل يك کـشتی بخار اشتباه گرفت.
دريا نيز كاملا صاف و بدون موج بود. بسياري از بازماندگان درياي آن شب را مانند شيشه توصيف كرده اند. فقدان امواج كار تشخيص كوه هاي يخ را دشوارتر مي ساخت. زيرا در شرايطي كه دريا مواج است، برخورد موج به كوه يخ و برگشت آن، تعيين مكان آنرا آسانتر مي كند.
در ساعت 11:40، يكي از ديده بانان کـشتی كه در آشيانه خدمه حاضر بود، كوه يخ عظيمي را كه بطرز خطرناكي در جلو و نزديك کـشتی بود مشاهده كرد. او به ناخدا يكم مورداك اعلام خطر كرد و مورداك سراسيمه دستور داد كه کـشتی تماما به سمت چپ بگردد. او به موتورخانه دستور داد كه گردش پروانه ها را معكوس كنند. کـشتی به آرامي به چپ گرديد اما تایتانیک بسيار بزرگ بود و بسيار سريع حركت مي كرد و كوه يخ نيز بسيار نزديك بود.
سي و هفت ثانيه بعد پهلوي سمت چپ کـشتی به قسمت زير آب كوه يخ كشيده شده و شكافي به طول 100 متردر بدنه کـشتی ايجاد شد. آب به سرعت وارد قسمتهاي کـشتی شد و از آنجايي كه شكاف بسيار طويل بود، بيشتر قسمتهاي کـشتی همزمان شروع به پر شدن از آب كردند.
بدين ترتيب يكي از بزرگترين حوادث کـشتیراني طول تاريخ آغاز گشت. در طول شبي پر از حادثه و وحشت، 705 نفر از مسافرين نجات يافته و 1502 نفر باقيمانده يا در داخل آبهاي منجمد اقيانوس اطلس جان سپردند و يا همراه بدنه عظيم کـشتی كه در حين فرو رفتن در آب به دو تكه شد، به قعر اقيانوس رفتند.
عواملي كه در غرق کـشتی موثر بودند
1- اشتباه كاپيتان کـشتی
اين سفر دريايي، سفر بازنشستگي كاپيتان اي. جي. اسميت بود. او مي خواست به هر ترتيبي كه شده در اين مسافرت ركوردي از خود بجاي بگذارد. او سالها قبل از اين حادثه گفته بود: من نمي توانم تصور كنم كه يك کـشتی بخار جديد غرق شود. کـشتی هاي جديد اين خطرات را پشت سر گذاشته اند. كاپيتان اسميت پنج اخطار مشاهده كوه يخ از خدمه خود و ديگر کـشتی ها را ناديده گرفت. اگر او فرمان به آهسته تر شدن حركت کـشتی مي داد، شايد اين حادثه رخ نمي داد.
2- اشتباه سازندگان کـشتی
نزديك به سه ميليون ميخ پرچ در اتصال قطعات تایتانیک به يكديگر بكار رفته بود. برخي از اين ميخ پرچها از باقيمانده بدنه کـشتی بازيابي شده و مورد بررسي قرار گرفته اند. يافته ها نشان مي دهند كه آنها از آهن زير حد استاندارد ساخته شده بودند. وقتي کـشتی با كوه يخ برخورد كرد، نيروي برخورد باعث شد سرك ميخهاي پرچ بشكند و قسمتهاي کـشتی از هم جدا شوند. اگر از آهن با كيفيت بالا استفاده شده بود، ممكن مي نمود كه قسمتها از هم جدا نشده و کـشتی غرق نشود.
3- اشتباه بروس آيسمي مدير اجرايي شركت کـشتیراني
بروس آيسمي در کـشتی حاضر بود. رقابت بين کـشتی هاي اقيانوس پيما شديد بود و شركت ستاره سفيد مي خواست نشان دهد كه آنها قادر به عبور شش روزه از پهنه اقيانوس هستند. براي برآورده ساختن اين مقصود، بروس آيسمي به كاپيتان اسميت فشار وارد آورد كه تایتانیک را با حداكثر سرعت به حركت وادارد.
4- اشتباه آقاي توماس اندروز سرپرست طراحان تایتانیک
اين باور كه تایتانیک غرق نشدني است، تا حدودي مرهون اين حقيقت بود كه تایتانیک از شانزده قسمت ضد آب تشكيل شده بود. ليكن ارتفاع ديواره اين بخشها بحد كافي در نظر گرفته نشده بود. شركت ستاره سفيد نمي خواست ارتفاع ديواره ها زياد باشد زيرا اين امر فضاي اختصاص يافته به قسمت درجه يك را كاهش مي داد. اگر ارتفاع اين ديواره ها بحد كافي بود، فضاي بيشتري در اين قسمتها بوجود مي آمد و هواي موجود در آنها مانع غرق کـشتی مي شد.
5- اشتباه ناخدا يكم مورداك
ناخدا يكم مورداك به محض مشاهده كوه يخ دستور داد براي كاستن از سرعت کـشتی موتورها معكوس شوند و جهت فرار از برخورد کـشتی به سمت چپ بچرخد. در نتيجه سمت راست بدنه با كوه يخ برخورد كرد و شكافي عظيم در بدنه کـشتی ايجاد شد. اگر مورداك دستور مي داد ضمن كاستن از سرعت، کـشتی بطور مستقيم به راه خود ادامه دهد و با دماغه، كه بسيار محكمتر از بدنه است، به كوه يخ برخورد كنند، احتمالا فقط 2 يا 3 قسمت جلويي در هم فرو مي رفت و کـشتی غرق نمي شد.
6- و بالاخره اشتباه تمامي دانشمندان علوم
فولاد در دماي عادي نرم است و در اثر برخورد خم مي شود. در حاليكه در دماهاي زير انجماد آب، فولاد مانند چدن شكننده مي شود و در اثر برخورد مي شكند. اين پديده به شكست ترد، معروف بوده و در زمان واقعه تایتانیک براي دانشمندان ناشناخته بود. اگر بجاي فولاد از آلياژي كه در دماهاي پايين، خاصيت نرمي خود را از دست نمي دهد استفاده مي شد، در اثر برخورد چنان شكاف عظيمي در بدنه تایتانیک ايجاد نمي شد.
بدنه تایتانیک در سال 1985 توسط رابرت بالارد، به كمك سونار در اعماق اقيانوس اطلس كشف شد. در اين اكتشاف از يك زيردريايي كوچك كه قادر به نفوذ در عمق درياها بود استفاده شد. اين اولين باري بود كه تایتانیک پس از سال 1912 دوباره ديده مي شد.