ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

ایران ای سرزمین دردها

شعر ایران ای سرزمین دردها

 

آه ایران ای سرزمیــن درد ها - سرزمیــن گریه های مـرد ها

 

 ای نقــوش ظلم بر روی تنت - کو صدای زاریت، کو شیونت

 

دشت هایت کو بهارانت چه شد؟ - رستم و سام نریمانت چه شد؟

 

پهلوانانت به خاک افتاده اند - یا به چنگال ضَحْاک افتاده اند

 

عندلیبانت اسیــر صـد قفس - در گلوشان حبس گردیــده نفس

 

یا لباس زاغ ها پوشیـــده اند - شربت کذب و ریا نوشیــده اند

 

بس که دم از غصه و ماتم زدند - ساز هایت کوک ها بر هم زدند

 

دور، دور کوک ناکوکان شــده - وقت وقت شاهی خوکان شـده

 

عالمانت یا به کنج محبس اند - یا اسیر غربت اند و بی کس اند

 

خانه هایت غرق در اشک وغم اند - تکه تکه گشته چون ارگ بم اند

 

گوئیا مطـــــرود همچـــون آدم انــد - وارث درد تمام عالـــم انــد

 

هر که رد شد صورتت مشتی زند - تکه ای از خاک پاکت می کََنَد

 

ای فـــــدای نــــام پر آوازه ات - جسـم من باشد در و دروازه ات

 

هر که بر خاک تو چشمی افکنـــد - باید اول جســم من از جا کَنَد

 

اشک هامان جاری اند از چشم ها - می کند طغیان به زودی رود ما

 

با هجــوم مــوج های بی امــان - سیل می گردد به روی دشمنان

 

روز، روز غـــرش شیـران شود - خانه ی ظلم و ریا ویران شود

 

پاک می گــردد ز لوث اهرمن - هر مکان، هر گوشـه ی ایران من

 

جملگـی در شهـــر ها شادی کنیـم - خاکمــان را پر ز آزادی کنیـم

 

غصه ها روزی به پایان می رسد - روز خوب اهل ایران می رسد

 

دوستت دارم ز عمــق جان و تــن - ای پناه گـریه هایـم ای وطــن

 

ایران ای سرزمین دردها