ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

روان شناسی خشم در کودکان

خشم در کودکان

خشم در کودکان

کودکان با باطنی آسمانی و چهره ای پاک و معصوم با ویژگی های منحصربفرد و تقدیر خاص خود، پا به این دنیا می گذارند. والدین به عنوان مسبب ورود کودکان به این دنیا، ملزم به انجام وظایف ذاتی و انسانی خود در قبال فرزندان، در زمینه های تامین نیازهای فیزیولوژیکی و اجتماعی آنها هستند. در بخش فیزیولوژیکی، کودکان ما ممکن است با نوسانات، مشکلات و چالشهایی روبرو گردند که در همان ابتدا، باید آنها را بازشناسی و درمان کرد که در غیر اینصورت میتواند بصورت مُزمن،  میهمان جسم آنان تا پایان عمر شود و باعث کاهش راندمان شخص در پاره ای توانایی ها شود که دُیونَش بر گردن والدین بعنوان اصلی ترین متولی و تکیه گاه جهت پرورش جسمی فرزندان به لحاظ رشد و سلامت می باشد. والدین جهت نیل به چنین هدفی لازم است که آگاهی های لازم را در شناسایی نواقص و معضلات تاثیر گذار در سلامت فرزندان خود را داشته باشند و در عین حال، شیوه های برخورد مناسب با آن و بکارگیری راهکارهای اصلاح آنان را فرا گیرند. در بُعد اجتماعی نیز وظیفه والدین، تربیت فرزندان و آموزش های لازم جهت رشد و شکوفایی استعدادهای بالقوه آنان و محافظت از آنان در برابر ناهنجاریهای اجتماعی است. آگاه باشیم که بچه ها، پاک و مستعد به دنیا آمده اند و ما مسئول هستیم که با تربیت شایسته و صحیح، این خوبی و پاکی را برایشان حفظ کنیم. کلید اصلی شیوه تربیتی مناسب، درک شخصیت و خلق و خوی کودک است تا در کنار آن بتوان استعدادها و تمایلات او را بهتر شناسایی و آنها را در مسیر توانایی های ویژه و خاص خودشان پرورش داد. 

لذا با توجه به الزام آگاهی والدین از آسیبها و چالشهای پیش روی کودکان در ابعاد اجتماعی و فیزیولوژیکی، و همچنین شیوه های برخورد صحیح و علمی با آنها، پایگاه آموزشی نگارستان در راستای رسالت آموزشی خود، تلاش دارد تا نقشی هرچند کوچک در افزایش سطح آگاهی والدین ایفا کند که در این مقاله، تحلیلی داریم بر روانشناسی خشم در کودکان، که امیدواریم مفید واقع شود.   

خشم در کودکان

معمولاً بچه ها به دو دلیل عصبانی می شوند یا از پدر و مادر و موقعیتی که برخلاف خواسته ی آنهاست، خشمگین می شوند و دیگر این که ممکن است به مرور زمان یاد گرفته باشند که می توانند با کج خلقی به آنچه می خواهند دست یابند. هر چه پدر و مادر در برابر این کج خلقی ها بیشتر تسلیم شوند، احتمال بیشتری دارد که کودکان همواره از این شیوه برای رسیدن به خواسته های خود استفاده کنند.

برای مواجهه صحیح با کودک خشمگین به موارد زیر توجه کنید:

بررسی کنید فرزندتان غالباً در چه ساعاتی از روز، تحت چه شرایطی، در برابر چه کسانی و با چه محرک هایی کج خلقی می کند. این بررسی به شما کمک می کند تا برای حل مشکل، بهتر برنامه ریزی کنید.

با کودک درباره اینکه چرا پرخاشگری ناپسند است و به جای آن، چه می تواند بکند، صحبت کنید. برای این کار زمانی را انتخاب کنید که مشکلی پیش نیامده و جو خانواده آرام است. سعی کنید متناسب با سن کودک به او بگویید که متوجه شده اید که گاهی او از چیزهایی عصبانی و ناراحت می شود و چند نمونه از موارد اخیر را ذکر کنید و بعد برایش توضیح دهید که در این موقعیت ها به جای کج خلقی چگونه می توانست بهتر رفتار کند. به او بگویید وقتی عصبانی است یا با چیزی مخالف است، نارضایتی خود را به زبان می آورد. به او بگویید که اگر بدون کج خلقی و با گفت و گو به شما بفهماند که از چه چیزهایی ناراحت است خیلی از او خشنود می شوید و در جهت حل مشکلش اقدام می کنید.

پس از انجام این گفت و گو، انتظار نداشته باشید که مشکل عصبانیت کودک، خود به خود رفع شود. کودکان نه از گفت و گوی صرف درباره ی مشکلی که رفتارشان ایجاد می کند، بلکه از نتایج اعمالشان، رفتار صحیح را می آموزند.

هرگاه متوجه شدید کودک می تواند مثل گذشته کج خلقی کند ولی از آن می پرهیزد (مثل موقع خوابیدن یا رفتن به مدرسه)، او را مورد توجه قرار دهید، تشویق کنید و بگویید که از این رفتار خویش خیلی خوشحال شده اید.

• گاهی می توانید پیش بینی کنید که فرزندتان چه موقع کج خلقی خواهد کرد. بنابراین، قبل از آن که وارد آن موقعیت شوید به او یادآوری کنید که اگر رفتار خوبی داشته باشد پاداش مورد علاقه اش را به او خواهید داد؛ مثلاً اگر معمولاً در مغازه پرخاشگری می کند، قبل از وارد شدن به آنجا، به او بگویید که اگر درست رفتار کند خوراکی یا اسباب بازی خاصی را برایش خواهید خرید.

یکی از روش های دیگر برای رفع کج خلقی های کودکان، منزوی کردن کوتاه مدت آن هاست. منزوی کردن، تنها گذاشتن کوتاه مدتی است که در پی بدرفتاری جدی اعمال می شود. به طوری که کودک برای مدت مشخص و محدودی تنها و از هر گونه توجهی دور می ماند. این روش برای کودکان بالای سه سال به کار گرفته می شود. وقتی کودک رفتارهای پرخاشگرانه ای می کند که نمی توان به آنها بی توجه ماند، ابتدا به او هشدار دهید که اگر رفتارش ادامه پیدا کند او را منزوی می کنید. اگر بعد از تقاضای شما، باز هم بدرفتاری ادامه پیدا کرد، قاطعانه و بدون احساساتی شدن به او بگویید باید به اتاقی برود که از قبل با هم مشخص کرده اید. منزوی کردن مدت زیادی طول نمی کشد. کودکان بین سه تا پنج سال به مدت پنج دقیقه و کودکان بزرگ تر به ازای هر سال از سن شان یک دقیقه منزوی می شوند. به عنوان مثال مدت زمان مجاز برای منزوی کردن کودک شش ساله، شش دقیقه است.

علاوه بر شیوه های فوق، گاهی می توان قبل از به اوج رسیدن عصبانیت کودک، حواس او را با روش های مختلف مثل شوخی کردن، یادآوری خاطرات گذشته و... از موضوع خشم برانگیز پرت کرد.

چگونگی ابراز خشم خود نسبت به کودکان 

بعضی از والدین سعی می کنند در رفتار با کودکان شان حتی الامکان بردبار باشند و خشم خود را نشان ندهند. این بردباری بیشتر اوقات مناسب است اما گاهی آن قدر صبوری به خرج می دهند که تا حد انفجار پیش می روند. آنها می ترسند ابراز خشم، به فرزندشان آسیب برساند. عده ای دیگر وقتی عصبانی می شوند طوری رفتار می کنند که گویی سلامت روان خود را از دست داده اند. رفتارشان با فرزندشان به گونه ای است که انگار دشمن شان روبه روی شان ایستاده است. به او فحش می دهند، بر سرش داد می کشند و به او حمله می کنند و تنبیه می کنند. آن گاه وقتی غائله خوابید احساس گناه کرده و تصمیم می گیرند که هرگز این رفتار را تکرار نکنند. اما چیزی نمی گذرد که خشم شان دوباره آشکار می شود و همه ی تصمیم های قبلی بی اثر می گردد.
باید گفت خشم والدین در تربیت کودک نقش مؤثری دارد و نمی توان آن را انکار کرد. از این طریق برخی بایدها و نبایدها به ذهن کودک منتقل می شود و او می فهمد که کدام رفتارها مجاز و کدام یک غیرمجاز است. آنچه که در مورد خشم والدین نسبت به فرزندان اهمیت ویژه دارد حفظ خونسردی و کنترل و آرامش والدین است. پدر یا مادری که از سر خشم رفتاری را بروز می دهد، کنترل خود را از کف داده و به عنوان انسان ضعیف در چشم کودک جلوه می کند. باید توجه کرد که تمام برخوردهای تربیتی و تنبیهی حتی انواع نسبتاً خشن آن مثل وقتی که کودک را از تماشای برنامه ی مورد علاقه ی تلوزیونی اش محروم می کنیم، همراه با آرامش و خونسردی والدین باشد.
اگر والدین نتوانند یا نخواهند خشمگین شوند نشان می دهند که نسبت به کودک شان بی تفاوتند. از یک سو عدم ابراز خشم نشانه ی خوبی والدین نیست، از سوی دیگر کودکان نمی توانند طغیان های خشم پدر و مادر را تحمل کنند، در حالی که ابراز خشم معقول آنها را، تحمل و درک می کنند. باید بپذیریم که خشم یکی از واقعیت های زندگی ماست. تصمیم های ما مبنی بر این که دیگر عصبانی نشویم نه تنها پوچ است بلکه بیش از پیش آتش خشم را دامن می زند؛ بنابراین، باید چاره ای اندیشید تا تنش ها قبل از این که به پرخاشگری منجر شوند کاهش یابند. باید خشم را به گونه ای ابراز کنیم که در کودک ایجاد بینش کند و برای هیچ کداممان ضرری نداشته باشد. به همین دلیل، هیچگاه نباید در حضور دیگران بر سر فرزند خود داد بکشیم یا او را تحقیر کنیم، چون نتیجه عکس می دهد و باعث لجاجت و بدرفتاری او خواهد شد و این واکنش بر خشم ما خواهد افزود.

برای ابراز سازنده عصبانیت خود به کودکان، لازم است بپذیریم که:

گاهی فرزندانمان باعث عصبانیت ما خواهند شد.

ما حق داریم بدون احساس گناه و شرمساری خشم خود را نشان دهیم.

ما حق داریم احساس خود را بیان کنیم مگر زمانی که به واسطه ی آن به فرزندمان آسیبی برسد، مثلاً بی حرمتی کنیم.

برای این که بتوانید عصبانیت خود را به شکلی سازنده ابراز کنید به طوری که منجر به تغییر رفتار خشم برانگیز فرزندتان شود، به موارد زیر توجه کنید:

آن چه را که باعث خشم شما شده توصیف کنید، این کار به او هشدار می دهد که احتیاط کند یا رفتارش را اصلاح کند.

اگر این اظهارنظرها و چهره درهم کشیده تان باعث اصلاح رفتارش نشد، این بار خشم خود را شدیدتر به زبان آورید. گاهی اوقات این اظهارات، باعث توقف بدرفتاری کودک می شود.

در نهایت با بیان دلیل خشم خود اعمالی که خواستار انجام دادنش هستید، بیان کنید. 

گاهی لازم است به کودک فرصتی بدهید تا در مدت زمان خاصی کار مورد نظر شما را انجام دهد. می توانید از خود او بپرسید که تا چه زمانی وسایلش را جمع خواهد کرد یا خودتان برایش مهلت تعیین کنید. 

در صورتی که کودک با هیچ یک از روش های فوق تغییر رفتار نداد، لازم است به او هشدار دهید که در صورت گوش نکردن به خواسته شما، از یکی از خواسته ها یا سرگرمی های مطلوبش محروم خواهد شد. 

با این روش کودک متوجه می شود آنچه باعث عصبانیت پدر و مادرش شده است خود او نیست بلکه رفتار او است. علاوه بر آن به تدریج می آموزد که خشم پدیده ای وحشتناک نیست و می تواند آن را بدون آسیب رساندن به دیگران ابراز کند. این شیوه به پدر و مادر نیز کمک می کند که انتظارات خود را به فرزندشان بگویند و بدون این که به او صدمه بزنند، خشم و غضب شان را بیرون بریزند و رفتار ناشایست فرزندشان را اصلاح کنند.

هرگز فراموش نکنید

کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند، می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند، می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند، می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند، می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند. اما اگر با شکیبایی زندگی کنند، بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند، اعتماد و اطمینان را می آموزند. اگر با پاداش زندگی کنند، با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند. اگر با تصدیق شدن زندگی کنند، عشق را می آموزند. اگر با توافق زندگی کنند، دوست داشتن خود را می آموزند. اگر با تایید زندگی کنند، با هدف زندگی کردن را می آموزند. اگر با صداقت زندگی کنند، حقیقت را می آموزند. اگر با انصاف زندگی کنند، دفاع از حقوق را می آموزند. اگر با اطمینان زندگی کنند، اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند. اگر با دوستی و محبت زندگی کنند، زندگی در دنیای امن را می آموزند.