ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

سفیر عشق برای همسرم 35

سفیر عشق برای همسرم 35 

سفیر عشق برای همسرم 35، دل نوشته ای زیبا، پندآموز، عاشقانه و سرشار از حکمت، فلسفه و قدردانی نادر ابراهیمی برای همسرش برگرفته از کتاب  چهل نامه کوتاه به همسرم، را تقدیم میکنم به همه زوجهای جوان، تا بخوانند و بدانند قدر و ارزش عشقشان را، تا دوست بدارند و ایثار کنند و ببخشند وجودشان را در راه دوست داشتن، و ببینند که چه آسان میتوانند باهم بودن را، باهم زیستن را، و باهم رفتن را، عاشقانه تجربه کنند و یقین کنند که زندگی است و تنها دوست داشتن.

سفیر عشق برای همسرم 35

 

بانوي من

در طول ساليان دراز زندگي مشترك، من به اين باور ابتدايي دست يافته ام كه نفس اختلاف نظرها نيست كه مشكل اساسي زنان و شوهران را مي سازد بل «شكل» مطرح كردن اين اختلاف نظرهاست. به اعتقاد من زبان براي نگه داشتن بنيان خانواده به گونه اي آرماني و مطلوب، محكم ترين ابزار است همچنان كه براي ويران كردن آن، مخرب ترين سلاح.

تو خوب مي داني كه من هرگز نمي گويم و نمي خواهم كه زبان چيزي سوای قلب را بگويد و انسان، زبان دراز ريا كارانه اي داشته باشد و از واژه ها همچون وسيله اي براي فريب دادن ديگران و رنگ كردن فضا استفاده كند. نه، اما اين واقعيتي است كه ما واژه هاي متعدد،جمله هاي گوناگون و روش هاي بياني كاملا متفاوتي براي يك مفهوم در اختيار داريم و اين نكته اي است بسيار ساده كه خيلي قديمي ها نيز آن را به خوبي مي دانسته اند. بسيار خوب پس اگر زنان و شوهران به راستي ميل به بقاي زندگي مشترك خود دارند، چرا نمي آيند به هنگام برخوردهای روزمره خوب ترين، نرم ترين، مهرمندانه ترين، شيرين ترين، بي كنج و لبه ترين، صريح و ساده ترين واژه ها، جمله ها و روش ها را انتخاب كنند و به كار گيرند؟ زباني خالي از برندگي، گزندگي، سوزندگي، آزارندگي و درندگي را. همه مي دانند كه من زبان تلخي دارم، زباني كه گويي براي زخم زدن ساخته شده است. به همين دليل بسيار پيش آمده است كه حس كرده ام آنچه تو را ناگهان افسرده كرده است نه گلايه من، كه كنايه من بوده است و كاركرد اين زباني كه دوره هاي سخت كودكي و نوجواني، گوشه دار و تيز و برنده اش كرده است. هرگز نبايد تكرار شود، هرگز.

زبان پر خباثت را تنها بايد براي دشمن خبيث به كار گرفت و اين بسيار ابلهانه است كه ما گهگاه گمان بريم كه در خانه خود و در اتاق خود، زير يك سقف با دشمني بد نهاد زندگي مي كنيم. من اعتقاد راسخ دارم كه در چنين حالي زندگي نكردن، به مراتب شرافتمندانه تر، انساني تر و جوانمردانه تر از زيستني توام با ضربه و زخم است.

 

بانوي بزرگوار من

بيرحمي تنها عاملي است كه زندگي مشترك را به آساني نابود ميكند 

سخت ترين انتقاد ها اگر با شقاوت همراه نباشد، آنطور نمي كوبد كه مرمت ناپذير باشد 

زماني كه عدالت در بيان حقيقت از ميان مي رود، حقيقت از ميان ميرود

 

من بارها و بارها به ناگهان احساس كرده ام آنچه مي گويم و مي گويي، كاملا درست و پذيرفتني است اما اين شكل گفتن است كه درستي اصل را به مخاطره مي اندازد و ناپذيرفتني جلوه مي دهد. ما بايد براي پايدار نگه داشتن خلوص و شفافيت زندگي بي نظيرمان، بيرحمانه تاختن را تا دم مرگ از ياد ببريم. ما بايد در جميع لحظه هاي خشم و افسردگي به خود بگوييم که بدون زهر، چرا كه هيچ چيز همچون زهر كلام، زندگي مشترك را سرشار از بيزاري نمي كند.

بانوي من، مهرمندانه و پر گونه ترين كلامم

پيشكش به تو