ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

روانشناسی انسانهای برنده و بازنده

روانشناسی تفاوت انسانهای برنده و بازنده

تفاوت انسانهای برنده و بازنده

برنده : بيش از بازنده كار انجام مي دهد، و در انتها باز هم وقت دارد.

بازنده : هميشه آنقدر گرفتار است كه نمي تواند به كارهاي ضروري بپردازد. 

برنده : وقتي مرتكب اشتباه مي شود، مي گويد اشتباه كردم.

بازنده : وقتي  مرتكب اشتباه مي شود، مي گويد تقصير من نبود. 

برنده : متعهّد مي‌شود.

بازنده : وعده مي‌دهد. 

برنده : به بررسي دقيق يك مشكل مي‌پردازد.

بازنده : از كنار مشكل مي‌گذرد و آن را حل نشده، رها مي‌كند. 

برنده : مي‌گويد بايد راه بهتري هم وجود داشته‌باشد.

بازنده : مي‌گويد:  تا بوده همين بوده و تا هست همين است. 

برنده : ارزيابي درستي از تواناييهاي خود داشته و از ناتوانيهاي خود، آگاه است.

بازنده : از تواناييها و ناتوانيهاي واقعي خود بي‌خبر است. 

برنده : مشكل بزرگی انتخاب و آنرا به اجزاي كوچكتر تفكيك مي‌كند تا حلّ آن، آسان شود.

بازنده : مشكلات كوچك را آن‌چنان به‌هم مي‌آميزد كه ديگر قابل حل شدن نيست. 

برنده : مي‌داند كه اگر به مردم فرصت داده‌ شود، مهربان خواهند بود.

بازنده : احساس مي‌كند كه اگر به مردم فرصت داده‌ شود، نامهربان خواهند شد. 

برنده : ثروت‌اندوزي را وسيله‌اي براي لذّت‌بردن از زندگي مي‌داند.

بازنده : مال‌اندوزي را هدف خود قرار مي‌دهد. 

برنده : در وجود يك آدم بد، خوبيها را مي‌جويد.

بازنده : در وجود يك انسان خوب، بديها را مي‌جويد. 

برنده : مي‌داند كه چگونه مي‌توان جدّي بود، بي‌آنكه خشك و رسمي باشد.

بازنده : غالباً خشك و رسمي است، زيرا فاقد توانايي جدّي بودن است. 

برنده : ديگران را نكوهش مي‌كند، ولي آنان را مي‌بخشد.

بازنده : چنان بُزدل است كه قادر به نكوهش ديگران نيست و چنان حقير است كه قادر به بخشيدن ديگران هم نيست. 

برنده : مي‌گويد بيا براي مشكل راه حلي پيدا كنيم.

بازنده : مي‌گويد:  هيچ كس راه حلّي نمي‌داند. 

برنده : تمركز حواس دارد .

بازنده : پريشان حواس است. 

برنده : نسبت به فضاي اطراف خود حسّاس است.

بازنده : فقط نسبت به احساسات خود حسّاس است. 

برنده : در هر شرايطي كه قرار بگيرد آرامش و تعادل خود را حفظ مي‌كند.

بازنده : اگر از ديگران عقب بماند، تند وخشن مي‌شود و اگر جلوتر از ديگران باشد، بي‌احتياطي مي‌كند. 

برنده : سعي مي‌كند رفتارهاي خود را براساس نتايج منطقي آنها قضاوت كند و رفتارهاي ديگران را بر اساس قصد و نيت آنها ارزيابي كند.

بازنده : رفتارهاي خود را بر اساس قصد ونيت خويش و رفتارهاي ديگران را بر اساس نتايج آنها ارزيابي مي‌كند. 

برنده : در مقابل افراد قدرتمند و ناتوان، يكسان عمل مي‌كند.

بازنده : به تملّق قدرتمندان پرداخته، ضعفا را تحقير مي‌كند. 

برنده : مي‌خواهد مورد اعتماد ديگران باشد، امّا ذهنش را درگير آن نمي‌كند.

بازنده : براي رسيدن به اين اهداف، دست به هركاري مي‌زند امّا سرانجام با شكست روبه رو مي‌شود و به هدفش نمي‌رسد. 

برنده : مي داند به خاطر چه چيزي پيكاركند، و بر سر چه چيزي توافق و سازش نمايد.

بازنده : آن جا كه نبايد سازش مي كند، و به خاطر چيزي كه ارزش ندارد، مبارزه مي كند. 

برنده : با جبران اشتباهش تأسف و پشيماني خود را نشان مي دهد.

بازنده : مي گويد متأسفم، اما در آينده اشتباه خود را تكرار مي كند.

برنده : گوش مي دهد.

بازنده : فقط منتظر رسيدن نوبت خود، براي حرف زدن است. 

برنده : به افراد برتر از خود احترام مي گذارد، و سعي مي كند تا از آنان چيزي بياموزد.

بازنده : از افراد برتر از خود نفرت داشته، و در پي يافتن نقاط ضعف آنان است. 

برنده : گام هاي متعادلي دارد.

بازنده : دو نوع سرعت دارد، يا خيلي تند و يا خيلي كند. 

برنده : مي داند كه گاهي اوقات پيروزي به بهاي بسيار گراني بدست مي آيد.

بازنده : بسيار مشتاق برنده شدن است، در جايي كه نه قادر به برنده شدن و نه حفظ آن است. 

برنده : مشكلي بزرگ را انتخاب مي كند، و آن را به اجزاي كوچكتر تفكيك مي كند، تا حل آن آسان گردد.

بازنده : مشكلات كوچك را آنچنان به هم مي آميزد، كه ديگر قابل حل شدن نيستند. 

برنده : از اشتباهات خود درس مي گيرد.

بازنده : از ترس مرتكب شدن اشتباه، ياد گرفته كه اقدام به هيچ كاري نكند. 

برنده : ترجيح مي دهد كه خود را مسئول شكست هايش بداند، و نه ديگران را.

بازنده : شكست هاي خود را ناشي از تبعيض يا سياست مي داند. 

برنده : معتقد است، ما با كارهاي درست و اشتباه خود، سرنوشت خويش را تعيين ميكنيم.

بازنده : به قضا و قدر اعتقاد دارد. 

برنده : سعي‌مي‌كند رفتارهاي خود را براساس نتايج آنها قضاوت‌كند، ورفتارهاي ديگران را، براساس قصدونيت آنها ارزيابي كند.

بازنده : رفتارهاي خود را بر اساس قصد و نيت خويش و رفتارهاي ديگران را بر اساس نتايج آنها ارزيابي مي كند. 

برنده : پس از بيان نكته اصلي مورد نظرش، لب از سخن فرو مي بندد.

بازنده : آنقدر به صحبت ادامه مي دهد، كه نكته اصلي را فراموش مي كند. 

برنده : حتي زماني كه ديگران وي را به عنوان يك خبره مي شناسند، مي داند كه هنوز خيلي چيزها را نمي داند.

بازنده : مي خواهد كه ديگران او را يك خبره بدانند، و اين نكته كه بسيار كم مي دانم را هنوز نياموخته است.