ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

حسادت یا تملک انحصاری

حسادت یا تملک انحصاری

روانشناسی ازدواج

حسادت  در همه تعالیم دینی از یک طرف  و در همه فرهنگها و آیینها  مورد مزمت قرار گرفته است و همواره از آن به عنوان یک خصوصیت اخلاقی  کریه و زشت  یاد شده است و همواره انسانهای بزرگ و عالم ، ما را از آن برحذر داشته اند ولی سوال اینجاست آیا براستی حسادت در هر سطحی از حیث کمیت و موضوعیت ، نامطلوب و غیرقابل قبول است؟

پاسخ اینست که در یک مورد کاملا نادر و البته در سطح محدودی و در قالب  اندازه ای استاندارد و طبیعی که سر به افراط نگذارد نه تنها ، منفور نیست که حتی نیازش نیز احساس میشود البته بازهم تاکید میکنم که سطح محدود و نرمال مورد نظر ماست و آن مورد نادر ، سطح آرمانی از حسادتی که زن در پوشش تملک انحصاری او نسبت به همسرش نسبت به بقیه خانمها دارد و در سطح ایده آل مذکور، باعث بقاء و حفظ پیوند زناشویی میشود ولی اگر این موضوع از ایدآل خود خارج شود بلای بزرگ این پیوند نیز خواهد بود که در ادامه مطلب به آن خواهیم پرداخت .

پس از این مقدمه کوتاه لازم است حسادت را معنی و مورد بررسی دقیقتری قرار دهیم.  حسادت نوعي خشم دروني است که مرتبه هايي از آن در همه افراد وجود دارد ولي ممکن است در بعضي کمتر و در برخي بيشتر ديده شود؛اما آنچه در ادبيات قديم ايرانيان يافت مي شود اين است که زنان حسودتر از مردان دانسته شده و حتي در روان شناسي امروز نيز برخي معتقدند که زنان در روابط بين فردي و در رابطه با جنس مخالف حساس تر، خودمحورتر و حسودتر از مردان هستند. حسادت مي تواند خود را در رقابتي پايدار و يا در کناره گيري از همه رقابتها آشکار سازد. بين مردان حسادت بيشتر جنبه رقابت دارد و رقابت آنها در مسايل خارج از مالکيت مشاهده مي شود. اما به نظر مي رسد که حسادت در زنان شکل ديگري به خود گرفته و آنها بيشتر نسبت به مقوله هايي به شدت تحريک مي شوند که تصور مي کنند تحت مالکيت آنهاست و يا مي خواهند با تلاش خود آن را تحت کنترل و مالکيت خود قرار دهند.

در اين مقاله سعي نداريم در مورد حسادت(در معناي عام) يعني آنچه با چشم و هم چشمي و رقابت بر سر تامين تجملات زندگي و .. است صحبت کنيم بلکه همانطور که در ابتدای مطلب به آن اشاره شد ما  آن نوع حسادت افراطی در زنان را مي خواهيم بررسي کنيم که با مفهوم "حس تملک زنانه" مترادف است يعني همان احساسي که گاه زنان را بدان جهت سوق مي دهد که در مورد تمام روابط و مناسبات همسرشان حساس شده و حتي همسرشان را به خاطر ارتباط صميمانه با محارم خويش (مادر و خواهر و ..) مورد بازخواست قرار مي دهند. يعني به نوعي همسرشان را مختص خود مي خواهند و دوست ندارند او با هيچ زن ديگري در سطحي ترين روابط قرار گيرد. اين حس همان حسي است که عمدتا باعث ايجاد اختلاف و کشمکش بين عروسها و مادر شوهر ها و يا عروسها و خواهر شوهرها مي شود.

حسادت مي تواند خود را در رقابتي پايدار و يا در کناره گيري از همه رقابتها آشکار سازد. بين مردان حسادت بيشتر جنبه رقابت دارد و رقابت آنها در مسايل خارج از مالکيت مشاهده مي شود.

تصور کنيد مردي ازدواج کرده و در يک زمان واحد ميان محبت دو زن (مادر و همسر خود) قرار گرفته است. در اين ميان هر يک از دو طرف سعي دارند مرد مذکور را به سمت خود جذب کرده و حتي امکان دارد براي رسيدن به هدف خود از برخي ترفندها و راهکارهاي زنانه استفاده کنند. مسلما نتيجه چنين کشمکشي در معمولي ترين شرايط ايجاد درگيري ميان طرفين است.

البته اين يک نياز طبيعي است که هر زني همسرش را تنها براي خود بخواهد و در مورد روابط و مناسبات او با ساير زنان حساسيت نشان دهد اما گاه اين حس تملک از شکل طبيعي خود خارج شده و همان طور که گفتيم باعث ايجاد تنش و درگيري در زندگي مشترک مي گردد. اگر بخواهيم اين احساس را طوري توصيف کنيم که شما بتوانيد بهتر متوجه آن شويد بايد بگوييم که "حس تملک زنانه" تقريبا معادل با " غيرت مردانه" است. يعني هر دو اين مفاهيم را مي توان هم رديف هم به شمار آورد به جز اينکه اين ويژگي ها، تحت تاثير شرايط جنسيتي فرد قرار مي گيرد.

اين نوع حسادت (يا همان حس تملک) وقتي از شکل طبيعي خود خارج مي شود، باعث مي گردد که زن بر روي روابط همسر خود حساس شده و نسبت به هر ارتباطي که با زنان ديگر دارد(اعم از سلام و احوال پرسي و يا صحبتهاي معمولي) واکنش شديد نشان دهد. در برخي از زنان اين ويژگي چنان شدت مي يابد که مسير نگاههاي همسرشان را در کوچه و خيابان دنبال مي کنند تا ببينند آيا او به زنان ديگر نظر مي افکند يا نه؟ و يا حتي برخي از مردان هنگام مراجعه به مشاور از اين مساله شکايت دارند که حتي جرات تماشاکردن فيلمها، سريالها و يا برنامه هايي را که زنان در آن حضور دارند را نمي کنند.

البته فراموش نکنيد که درست است که عده معدودي از زنان دچار اين مشکل بوده و زندگي را براي خود و همسرشان سخت مي کنند اما برخي ديگر از زنان به واقع حق دارند تا اين نوع حساسيتها را در ارتباطات همسر خود نشان دهند . براي مثال اين دسته از زنان داراي همسراني هستند که :

- در روابط و صحبتهاي خود با زنان نامحرم يا غريبه بيش از حد گرم گرفته و به بذله گويي مي پردازند

- سابقه اي از بي وفايي نسبت به همسرشان را دارند

- در حضور همسرشان از زنان ديگرچه از لحاظ ظاهر و چه از لحاظ نوع عملکرد و غیره،تعريف و تمجيد مي کنند.

- مرز بين روابط شخصي و روابط کاري را نمي دانند يعني در منزل هم که هستند با همکاران خانم خود در تماس و يا در حال اس ام اس زدن هستند و بسياري از دلايل ديگر.

بنابراين با توجه به طبع حساس زنانه کاملا طبيعي است که يک زن نسبت به همسر خود و با مشاهده اين صحنه ها در روابط همسرش دچار وسواس شده و دايما سعي کند او را تحت کنترل خود قرار دهد.

در ادامه اين مقاله چند توصيه اجمالي براي مرداني داريم که رفتارها و روابط شان کاملا در چارچوب و مطابق با عرف و شرع است اما متاسفانه باز هم تحت کنترل دايم همسرشان هستند:

- با خودتان خلوت کنيد و بررسي نماييد که چرا همسرتان تا اين حد در مورد رفتارهاي شما حساس بوده و شما را کنترل مي کند؟ آيا شما شوهر خوبي براي همسرتان هستيد؟ آيا توجهي را که نيازمند آن است به وي ارايه مي دهيد؟ آيا رفتارهايتان با زنان ديگر در حد و حدود طبيعي خود است يا اينکه پا را از حد و مرز خود فراتر مي نهيد؟

حس تملک زنانه تقريبا معادل با غيرت مردانه است. يعني هر دو اين مفاهيم را مي توان هم رديف هم به شمار آورد به جز اينکه اين ويژگي ها، تحت تاثير شرايط جنسيتي فرد قرار مي گيرد.

- دقت کنيد و ببينيد چه زمانهايي شدت کنترل و حساسيت همسرتان نسبت به شما کاهش يا افزايش مي يابد؟ ببينيد در آن زمانها چه رفتاهايي را انجام داده ايد و از انجام چه رفتارهايي خودداري کرده ايد؟

با همسرتان صحبت کنيد و در مورد رفتار و عملکرد او به بحث بنشينيد. از او به خاطر رفتارش توضيح بخواهيد و در مقابل براي همسرتان توضيح دهيد که وقتي شما را مورد کنترل دايم قرار مي دهد، چه احساسي داريد . براي مثال اين گونه براي ايشان توضيح دهيد:

وقتي دايم تماسهاي تلفن همراه مرا چک مي کني احساس مي کنم که...(سپس احساس خود را کاملا براي همسرتان وصف کنيد)

- از همسرتان دوستانه بخواهيد که رفتارش را مورد تجديد نظر و تغيير قرار دهد و خودش را به جاي شما بگذارد و ببيند آيا دوست دارد که دايما او را تحت نظارت دايم قرار داده و به وي اعتماد نداشته باشيد.

- به طور منظم به همسرتان ابراز علاقه کرده و به او بگوييد که " تنها زن زندگي من تو هستي و تو را با تمام نقاط قوت و ضعفي که داري دوست دارم و ..." به اين ترتيب هميشه به همسرتان اطمينان خاطر را هديه دهيد.

و توصيه آخر اينکه...

اگر ملاحظه مي کنيد رفتار همسرتان(بدون دلايل منطقي) ادامه دار شده و تلاش براي بهبود اين وضعيت تاثير مطلوبي نداشته ، مراجعه نزد مشاور خانواده را به شما و همسرتان توصيه مي کنيم. گاهي اوقات متخصصان ، متوجه جزيياتي مي شوند که شايد شما و همسرتان با ساعتها گفتگو و يا حتي مجادله نيز قادر به يافتن آن نباشيد.