ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

کودکان و والدین شاغل

کودکان و والدین شاغل

کودکان و والدین شاغل ، نگارستان

یکی از چالشهای بزرگ پیش روی جوامع امروز در خصوص اصول تربیت اجتماعی کودکان ، تغییر سبک زندگی زوجها در سالهای اخیر، بدلیل لزوم  اشتغال توام والدین در خارج از خانه  در اثر مشکلات مالی ، اقتصادی و اجتماعی است که موجب شده کودکان آنها ، بیشترین ساعات دوران کودکی خود را با پدربزرگها و مادربزرگها یا در مهدهای کودک سپری کنند.

سالها پیش قبل از تغییر شکل خانواده ها ، از خانواده های هسته ای به خانواده های گسترده، اغلب فرزندان پس از ازدواج نیز در خانه های بزرگ پدری زندگی کرده و فرزندان آنها نیز در همان محیط و در کنار پدربزرگ و مادربزرگ پرورش می یافتند.

در این میان اگرچه تجربیات بزرگترها در تربیت فرزندان به کار بسته می شد اما والدین نیز نظارت مستقیمی بر اوضاع و احوال کودکان داشتند و بخش عمده ای از تربیت فرزندان را خود بر عهده می گرفتند.

از طرفی به دلیل این نوع از زندگی که اغلب در آن فرزندان جوان تر خانواده ها در نقش الگوی کودکان قرار می گرفتند، تاثیرپذیری زیادی نیز از سوی این افراد اعم از عمو، عمه، خاله و دایی جوان بر فرزندان خردسال و نوه های خانواده صورت می گرفت.

با گذشت زمان و تغییر شرایط زندگی اجتماعی و تغییر الگو و سبک زندگی خانوادگی در سالهای اخیر، اغلب واالدین ، هردو شاغل هستند و از طرف دیگر نیز تعداد فرزندان خانواده نیز نسبت به گذشته رو به کاهش است و خانواده های جدید اغلب تک فرزند بوده یا تنها دو فرزند دارند.

در این سبک از زندگی جدید، کودکان پس از تولد به علت اشتغال مادر برای نگهداری و مراقبت در ساعتهای طولانی حضور مادر در محل کار، در صورت حیات و توانایی مادربزرگ ، به وی سپرده می شوند یادر غیر این صورت راهی مهدهای کودک می شوند.

در گروه اول، کودک در زندگی با پدربزرگ و مادربزرگ با افرادی مواجه می شود که از نظر توانایی جسمی ضعیف بوده و به دلیل کهولت سن و سایر شرایط حوصله چندانی نیز برای مدارا و پاسخگویی به سئوالات کودک ندارند و گاهی نیز از سر محبت و توجه زیاد به کودک موجب لوس شدن وی می شوند.

کودک با استفاده از محبت این افراد گاهی تلاش می کند به تمام خواسته های خود برسد و گاهی نیز به دور از شیطنت طبیعی گروه سنی خود به دلیل حضور در محیط ساکت و بدون تحرک پدربزرگ و مادربزرگ توانایی برقراری ارتباط با اجتماع و رشد همگون و همزمان با سایر هم سن و سالان خود را از دست می دهد.

شرایط اجتماعی کنونی بسیار با گذشته متفاوت است و از همین رو نیز تربیت فرزندان عصر حاضر باید با الگوهای متناسب با زمان حال صورت پذیرد حال آنکه پدربزرگها و مادربزرگها که با اجبار نوه های خود را نگهداری می کنند تنها قادرند از روشهای تربیتی گذشته در قبال نوه های خود استفاده کنند که این شیوه برای کودکان کنونی مناسب نیست.

گروه دوم شامل کودکانی است که به مهدهای کودک می روند و نسبت به کودکانی که به پدربزرگها و مادربزرگها سپرده می شوند وضعیت بهتری دارند و به دلیل قرار گرفتن در گروه همسالان بخشی از نیازهای اجتماعی شان تامین شده و برخی مهارتهای مورد نیاز خود را نیز آموزش می بینند.

البته این گروه نیز در صورتی که ساعات طولانی را از صبح تا شب در این گونه مراکز سپری کنند از محبت عاطفی والدین کمتر بهره مند شده و احساس وابستگی کمتری بین این دسته از کودکان و والدین آنها ایجاد می شود.

گروهی از کودکان نیز در نبود والدین به پرستاران سپرده می شوند که در صورتی که پرستار آنها حائز شرایط متناسب برای پرستاری از کودک نباشد با الگوبرداری از تمام رفتارهای پرستار در نقش والد خود ممکن است از آنچه به عنوان تربیت اجتماعی خانوادگی برای خانواده مطرح است به دور شود.

توصیه کارشناسان

به زعم کارشناسان مسائل اجتماعی ، سنین دو تا شش سالگی بهترین زمان برای یادگیری کودکان است و در این سنین باید کودکان از بیشترین حمایت و آموزش از سوی والدین برخوردار شوند اما در شرایط کنونی و اشتغال والدین در ساعتهای طولانی و حضورشان خارج از منزل موجب شده کودکان ساعت کمتری را با والدین سپری کنند. بنابراین والدین این دسته از کودکان باید تلاش کنند در پایان هفته و در ایام تعطیل با حضور در کنار خانواده و ترتیب دادن برنامه های سرگرمی برای کودکان بخشی از عدم حضور هفتگی خود را جبران کنند.

همچنین در خصوص نگهداری کودکان توسط مادربزرگ و پدربزرگ ، اگر چه در مواردی این افراد سعی در مراقبت از کودکان و نوه های خود به بهترین نحو دارند اما شرایط سنی و ناتوانی فیزیکی در برخی موارد و استفاده از روشهای تربیتی گذشته چندان مناسب به نظر نمی رسد و در خصوص مهدهای کودک و سپردن کودک به پرستار نیز لازم است با انجام تحقیقات و فراهم آوردن بهترین شرایط اقدام به سپردن کودکان به مهدهای کودک و پرستار کنند. همچنین به طور روزانه در جریان مسائل یادگیری و تربیتی کودک از سوی مربی مهد یا پرستار قرار گیرند و با برقراری ارتباط منظم و نزدیک با این افراد از پیشرفت روزانه کودک و مسائل و مشکلات خاص وی به همراه زمینه های رو به رشد و مستعد کودک مطلع شود.

بنابراین با اشتغال والدین در ساعات طولانی ، باید با برنامه ریزی مناسب مانع از آسیب رساندن به  فرزندان در سنین کودکی که مناسبت ترین زمان برای یادگیری و شکل گیری هویت کودک است، شویم و در این مسیر مشاوره با متخصصان تربیت کودک ومددکاران اجتماعی می تواند در انتخاب چگونگی نگهداری از کودکان در زمان غیبت والدین بسیار تاثیرگذار باشد.

هرگز فراموش نکنید

کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند. اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند. اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند. اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند. اگر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند. اگر با تایید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند. اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند. اگر با انصاف زندگی کنند دفاع از حقوق را می آموزند. اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند. اگر با دوستی و محبت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند.