کودکان و حرف شنوی
همه ما مي خواهيم فرزندانمان حرف شنو باشند . خيلي اوقات ، وادار كردن بچه ها به اين كه رفتار شايسته اي داشته باشند مشكل است. روش هر چه مي گويم همان است كه بيشتر والدين به آن متوسل مي شوند، معمولاً بي فايده است. در تربيت مؤثر، وجود حد و مرز براي بچه ها ضروري به نظر مي رسد. اگر ما آنها را درست راهنمايي كنيم، فرزندانمان آماده پذيرش مي شوند. چرا كه اساساً بچه ها مايلند والدين خود را خشنود سازند. اما اكثر ما در تعيين حد و مرز براي كودكانمان مهارتي نداريم. زياد صحبت مي كنيم ، بسيار عاطفي برخورد مي كنيم و نمي توانيم به طور واضح منظور خود را بيان كنيم. عده اي از پدر و مادرها وقتي مي بينند فرزند كوچكشان به حرفهاي آنها در لباس پوشيدن يا در جمع كردن وسايلش و ... توجهي نمي كند و به تماشاي تلويزيون يا بازي ادامه مي دهد دائم صدايش مي كنند و فرياد مي كشند. آنها فكر مي كنند كه هر چه بيشتر حرفشان را تكرار كنند ، فرزندشان سريع تر گوش مي دهد. در حقيقت، قضيه بر عكس است. به طور معمول اگر قبل از انجام كاري گفته خود را 4 ، 5 يا 6 مرتبه تكرار كنيد، بچه مي آموزد كه نبايد گوش دهد. بچه ها زرنگتر از آن هستند كه ما فكرش را مي كنيم. آنها ارزش زماني كه براي اولين مرتبه او را صدا مي كنيد و زماني كه واقعاً با او كار داريد را مي دانند و احتمالاً از 5 يا 10 دقيقه اضافي استفاده كرده و به بازي خود ادامه مي دهند. اگرچه هنگاميكه بچه، خود را به نشنيدن زده و يا حرفتان را جدي نميگيرد، بسيار ناراحت كننده است، ولي بچه هاي 4-3 ساله از اين كه ميتوانند با بي اعتنايي و گوش ندادن، والدين را عصباني نمايند، احساس قدرت ميكنند. پس با اين قضيه به طور شخصي برخورد نكنيد. بچه ها در اين سن نميخواهند كه بد و بي ادب باشند، آنها فقط ميخواهند استقلال خود را نشان دهند وچنانچه فرزندتان جذب فعاليتي گرديده، به آرامي دست به شانه او زده تا متوجه شما گردد. از او بخواهيد موقعي كه صحبت مي كنيد به شما نگاه كند، چون تشويق به عادت خوب گوش دادن، مشكلات گوناگوني را در آينده بر طرف خواهد كرد واز طرفی اگر بچه تان با چشم ارتباط برقرار مي سازد، برايش بسيار سخت است كه لجبازي نمايد. تلاش كنيد تا آرامش خود را حفظ كرده و با صداي آرام صحبت نماييد ، حتي اگر مجبور شديد براي چند لحظه اي به خلوتگاهي پناه آوريد. هر قدر بلندتر صحبت كنيد، مطمئناً بچه ها نه متوجه صداي بلند شما و نه مفهوم كلماتتان خواهند شد چون بچه ها هنگامي كه به آنها دستور داده مي شود سر به لجبازي مي گذارند.پس به جاي سخنراني كردن به نرمي ولي با قاطعيت حرف بزنيد. حال عکس این قضیه هم مهم است یعنی چنانچه مي خواهيد او به حرفهاي شما گوش دهد، بايد به گفته هايش گوش دهيد. تمام توجه خود را به او داده و اگر امكان پذير نيست، علت آن را برايش شرح دهيد. به علاوه، به آنچه كه او مي گويد اهميت دهيد. به اين طريق با بکارگیری نکات مذکور، او ياد مي گيرد كه راجع به هر كاري كه بايد انجام دهد، فكر كند بدون آن كه نيازي به سرزنش و ملامت براي فراموش كاري يا گوش ندادن باشد.پس بر روي رفتارش تأثير گذاشته و راه چاره اي را بدون پرخاشگري به او ، يافته ايد .
خوشبختانه روش هايي براي اداره رفتار بچه ها وجود دارد كه بدون برخورد ، بدون اشك و قهر ، فرياد ، كتك كاري ، يا توهين کلامي است . شروع واقعي اين گونه تربيت ، از سال هاي آغاز كودكي است . به خاطر داشته باشيد كه در سنين پيش دبستاني ، بچه ها كارهاي عادي روزمره و مهارت نظم و انضباط را كه لازمه زندگي است ، به راحتي ياد مي گيرند. براي تسليم كردن كودكان روشهای كلي و اصولی وجود دارد كه در همه شرايط ، مفيد است.
با رفتار مناسب فرزندان خود ، بـــــرخورد مثبت داشته باشيد و به آن توجه كنيد و در همان لحظه از آن تعريف كنيد . سپس از او درخواست نماييد تا فعاليت بعدي را انجام دهد . در اين روش براي هر كاري كه كودك درست انجام مي دهد امتيازي قائل شويد ، به نوعي كه گويي جادويي در كار است ، او به طور باور نكردني ، درخواست هاي بعدي را اجابت مي كند. تلاش کنید فرزند خود را به سمت رفتار پسنديده هدايت كنيد. جالب است بدانید بچه ها بيشتر پذيراي فرمانهاي مثبت هستند تا منفي. دستورات منفي مثل نرو، نريز ، نكن به كودك مي گويد چه چيزي قابل قبول نيست ، اما رفتاري كه از او انتظار مي رود را بيان نمي كند ولی برخی اوقات پیش می آید که عدم انجام کاری ، مد نظر شما باشد در آن صورت شایسته است با رعایت حفظ عــــزت نفس كــــودكتان ، جایگزینی پسندیده پیشنهاد کنید. عالمانه خواهد بود اگر شرائط مطلوب بودن در جمع را قبلا آموزش دهید تا در جمع مجبور نباشید او را سرزنش کنید که نه تنها موجب بهبود رفتارش نمیشود بلکه سرخوردگی و آسیب روانی نیز روی شخصیت او خواهد گذاشت. براي حد و مرز گذاشتن و ادب كردن فرزندان سربسته و مبهم صحبت نكنید راهنمايي هاي كلي براي هر كودكي معني خاصي دارد. بچه ها از ما مي خواهند ، انتظاراتمان را به طور روشن و واضح بيان كنيم. حد و مرز مشخص به كودك مي گويد دقيقاً چگونه بايد رفتار كند. فراموش نکنید هنگام فــــرمان دادن به كودك ، علاوه بر استفاده از دستورات واضح و روشن ، شایسته است دلیل منطقی و نتایج اخلاقی حاصل از انجام آن کار برای کودکمان تشریح شود چون عموما انسانها وقتي در مورد قاعده يا دستوري توجيه میشوند ، بهتر مي توانند آن را بپذيرند ، اما در غير اين صورت آن را مستبدانه مي پندارند. بنابراين هنگامي كه براي اولين بار كودك را در موقعيت محدود كننده قرار داديد توضيح دهيد چرا فرزندتان بايد آن را بپذيرد. شناخت علت قواعد، باعث مي شود رفتار مناسب در كودك ، نهادینه شود. يعني تمايلات دروني اش، او را مطيع قوانين خانواده مي سازد. براي بيان علت قوانين به جاي اين كه از توضيحات طولاني ، كه بچه ها را خسته مي كند، استفاده كنيد. به طور خلاصه ، دليل يك دستور را بيان كنيد. یقینا در اینصورت پذيرفتن آنها براي كودك آسانتراست. همچنین در بسياري موارد مي توانيد به فرزندتان فرصت يك یا دو انتخاب محدود ، متناسب با دستور داده شده بدهيد تا خودش تصميم بگيرد چگونه دستورات شما را انجام دهد. گاهي آزادي عمل در تصميم گيري ، به كودك احساس قدرت و تسلط مي دهد كه به تدريج مقاومت در برابر والدين را كاهش دهد. اما نکته سرنوشت ساز اینست که تعيين حد و مرز براي كودكان ، هنگامي مؤثر است كه اين قوانين ثابت باشند. به عبارت ديگر، در هر خانه بايد ضوابط خاصي حاكم باشد و والدين همواره به آن پايبند باشند و آن را تغيير ندهند در غیر این صورت به جاي همراهي ، مقاومت بچه ها را در پيروي از اين برنامه به دنبال خواهد داشت. حتی الامکان سعی کنید ابلاغ دستورات را طوری مدیریت نمائید که خودتان بـــــــي طــــرف بمانید مثلا واژه « الان برو بخواب » ممكن است نيروي كشمكش شخصي بين او و شما ايجاد کند. روش بهتر اين است كه دستورات را به حالت غير شخصي بيان كنيد. به طور مثال به او بگوييد « ساعت نه است و موقع خواب تو » و به ساعت اشاره كنيد. در اين حالت هر اعتراض و حس ناخوشايندي پديد بيايد، بين كودك و ساعت است ، نه بين او و شما. و بطور قطع او از اين قاعده ناراحت مي شود نه از شما.
با رعایت همه راهکارهای صحیح ، یقینا انحراف از محدودیت های تعیین شده از طرف کودک محتمل خواهد بود که در آن موقعیت ، زماني كه عدم پذيرش و سرپيچي رخ داد ما نیاز به یک برخورد محدوده كننده قاطع داريم. يك برخورد قاطع به كودك مي گويد بايد رفتار نامطلوبش را متوقف كند و فوراً حرف شما را بپذيرد.البته اين قاطعيت از طريق جديت در چهره و صدا به خوبي نمايان مي شود. همان طور كه نرمش بيش از حد والدين براي كودك مفيد نيست ، رفتار خصمانه والدين نيز براي آنها مضر است. اما قاطعيت مرز بين نرمش بيش از حد و رفتار خصمانه است.
با رعایت اين راهبردها ، در واقع ميزان پذيرش و حرف شنوي كودكتان افزايش مي یابد.
هرگز فراموش نکنید
کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند. اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند. اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند. اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند. اگر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند. اگر با تایید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند. اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند. اگر با انصاف زندگی کنند دفاع از حقوق را می آموزند. اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند. اگر با دوستی و محبت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند.