ما كه جهان اول و دوم را نديده ايم ولي در يك بازي نابرابر، مفتخر به كسب مقام سوم شديم. جهان اول و دوم را نمي دانم، ولي اينجا جهان هيجان انگيزيست.
ما كه جهان اول و دوم را نديده ايم ولي در يك بازي نابرابر، مفتخر به كسب مقام سوم شديم. جهان اول و دوم را نمي دانم، ولي اينجا جهان هيجان انگيزيست.
مردمانش بلاتكليفند و همزمان هم دنيا را ميخواهند و هم آخرتشان را و به هيچ كدام هم اعتقادي ندارند. در كنج يك پستو، يك دل سير نوشيدني مي زنند به سلامتي هم، بعد دهانشان را آب مي كشند و در نماز جماعت اداره شركت مي كنند.
سر عالم و آدم را كلاه مي گذارند ولي كمك به صندوق هاي كميته را فراموش نمي كنند. سود حاصل از پولشويي و احتكارشان را به چند قسمت مساوي تقسيم مي كنند و سفره حضرت عباس پهن مي كنند و سر سفره براي رزرو كنسرت داريوش در نوروز سال بعد برنامه ريزي مي كنند و براي عزيزانشان از فرنگ، مهر و تسبيح چيني كادو مي آورند.
اينجا مردمانش همه شاعرند و هيچ كس با دوست دختر خودش ازدواج نمي كند. اينجا الگوهاي رفتاري شب و روز باهم فرق مي كند و از جنيفر لوپز تا خواهران مقدس كليساي نوتردام، تلورانس دارد.
اينجا جهان عجيبی است و تو تا آخر عمرت، تكليفت با هيچ چيز معلوم نيست