پرونده اعمال آدم
نام
آدم
فرزند
مرا نه پدریست نه مادری ، بنویس اولین یتیم خلقت
روز تولد
به گمانم روز جمعه، روز عشق
محل تولد
بهشت پاک
محل سکونت
زمین خاک
قد
روزی چنان بلند که همسایه خدا، اینک بقدر سایه ام بروی خاک
اعضاء خانواده
حوای خوب و پاک، قابیل خشمناک، هابیل زیر خاک
رنگ
اینک فقط سیاه ، زشرم آنچنان گناه
رنگ چشم
رنگی به رنگ بارش باران که ببارد زآسمان
وزن
نه آنچنان سبک که پرم در هوای دوست
نه آنچنان وزین که نشینم به روی خاک
جنس
نیمی مرا زخاک ، نیمی دگر خدا
شغل
در حال کشت ، کشت امید و عشق
نام شاکی
خدا
نام وکیل
آن هم خدا
جرم
یک سیب از درخت وسوسه
تنها همین
همین
مجازات
تبعید در زمین
همدست در گناه
حوای آشنا
ترسیده ای
کمی
زچه
که شوم اسیر خاک
کسی به ملاقاتت آمده
آری
چه کس
گاهی فقط خدا
دلتنگ گشته ای
زیاد
برای که
تنها خدا
آورده ای سند
آری
چه
تنها دو قطره اشک
داری تو ضامنی
آری
چه کسی
تنها کسم خدا
آخرین دفاع
میخوانمش چنان که اجابت کند دعا
میخوانمش چنان که اجابت کند دعا