ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

SMS ایام محرم سری دوم

  SMS ایام محرم سری دوم

SMS ایام محرم

 عالم همه محو گل رخسار حسين است

ذرات جهان درعجب از كار حسين است

داني كه چرا خانه  حق گشته سيه پوش

يعني كه خداي تو عزادار حسين است

 

کم کم سیاهی علمت دیده میشود

آثار خیمه های غمت دیده می شود

افتاده سینه ام به تپش های انتظار

از روی تل دل،حرمت دیده میشود

 

سعی کن حرص و طمع خانه خرابت نکند

غافل از واقعه روز حسابت نکند

ای که دم می زنی از عشق حسین بن علی

آنچنان باش که ارباب جوابت نکند

 

کاش بوديم آن زمان کاري کنيم

از تو و طفلان تو ياري کنيم

کاش ما هم کربلايي مي شديم

در رکاب تو فدايي مي شديم

 

نازم آن آموزگاري را که در يک نصف روز

دانش‌آموزان عالم را همه ، دانا کند

ابتدا قانون آزادي نويسد بر زمين

بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند

 

دل را اگر از حسين بگيرم چه كنم

بي عشق حسين اگر بميرم چه كنم

فردا كه كسي را به كسي كاري نيست

دامان حسين اگر نگيرم چه كنم

 

با آب طلا نام حسين قاب کنيد

با نام حسين يادي از آب کنيد

خواهيد مه سربلند و جاويد شويد

تا آخر عمر تکيه بر ارباب کنيد

 

نام من سرباز کوي عترت است

دوره آموزشي ام هيئت است

پــادگــانم ، چــادري شــد وصــله دار

سر درش عکس علي با ذوالفقار

ارتش حيــدر محــل خدمتم

بهر جانبازي پي هر فرصتم

نقش سردوشي من يا فاطمه است

قمقمه ام پر ز آب علقمه است

رنــگ پيراهــن نه رنــگ خاکــي است

زينب آن را دوخته ، پس مشکي است

اسـم رمز حمله ام هست يا علــي

افسر مافوقم ، عباس علي (ع)

 

هر سال برای تو سیه می پوشیم

در دسته عاشقان علم بر دوشیم

ما بعد هزار و چهارصد سال هنوز

با یاد لب تو ، آب را می نوشیم

 

زد شرر بر قلب خونین تو، در دشت بلا

داغ مرگ اکبر گلگون قبایت، یا حسین

جان فدا کردى به راه مکتب آزادگى

جان هر آزاده اى گردد، فدایت یا حسین

صد نوا خیزد ز ناى نینوایت، یا حسین

نغمه هاى عشق باشد در نوایت، یا حسین

میزند آتش، به قلب دوستانت دم به دم

داستان جانگداز کربلایت، یا حسین

 

هفتاد و دو سینه سرخ هجرت کردند

با سرور آفتاب بیعت کردند

رفتند و به دریای ابد پیوستند

چون رود ، به اصل خویش رجعت کردند

 

دانی که چرا چوب شود قسمت آتش

بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است

دانی که چرا آب فرات هست گل آلود

شرمندگیش از لب عطشان حسین است

دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش

زیرا که خدا نیز عزا دار حسین است

 

عشق یعنی آتش افروخته

عشق یعنی خیمه های سوخته

عشق یعنی حاجی بیت الحرام

دل بریدن های حج نا تمام

عشق یعنی غربت نور دوعین

عشق یعنی گریه بر قبر حسین

عشق را گویم فقط در یک کلام

یااباالفضل ویاحسین والسلام