سفیر عشق برای همسرم 3، دل نوشته ای زیبا، پندآموز، عاشقانه و سرشار از حکمت، فلسفه و قدردانی نادر ابراهیمی برای همسرش برگرفته از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم، را تقدیم میکنم به همه زوجهای جوان، تا بخوانند و بدانند قدر و ارزش عشقشان را، تا دوست بدارند و ایثار کنند و ببخشند وجودشان را در راه دوست داشتن، و ببینند که چه آسان میتوانند باهم بودن را، باهم زیستن را، و باهم رفتن را، عاشقانه تجربه کنند و یقین کنند که زندگی است و تنها دوست داشتن.
بانو، بانوی بخشنده بی نیاز من
این قناعت تو، دل مرا عجب می شکند
این چیزی نخواستنت و با هر چه که هست ساختنت
این چشم و دست و زبان توقع نداشتنت، و به آن سوی پرچین نگاه نکردنت
کاش کاری می فرمودی دشوار و نا ممکن، که من به خاطر تو سهل و ممکنش می کردم
کاش چیزی می خواستی مطلقا نا یاب،که من به خاطر تو آن را به دنیای یافته ها می آوردم
کاش می توانستم همچون خوب ترین دلقکان جهان، تو را سخت و طولانی بخندانم
کاش می توانستم همچون مهر بان ترین مادران، رد اشک را از گونه هایت بزدایم
کاش نامه ای بودم، حتی یک بار با خوب ترین اخبار
کاش بالشی بودم ، نرم، برای لحظه های سنگین خستگی هایت
کاش ای کاش که اشاره ای داشتی، امری داشتی، نیازی داشتی، رویای دور و درازی داشتی
آه که این قناعت تو، این قناعت تو دل مرا عجب می شکند