ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

سفیر عشق برای همسرم 1

سفیر عشق برای همسرم 1

سفیر عشق

سفیر عشق برای همسرم 1، دل نوشته ای زیبا، پندآموز، عاشقانه و سرشار از حکمت، فلسفه و قدردانی نادر ابراهیمی برای همسرش برگرفته از کتاب  چهل نامه کوتاه به همسرم، را تقدیم میکنم به همه زوجهای جوان، تا بخوانند و بدانند قدر و ارزش عشقشان را، تا دوست بدارند و ایثار کنند و ببخشند وجودشان را در راه دوست داشتن، و ببینند که چه آسان میتوانند باهم بودن را، باهم زیستن را، و باهم رفتن را، عاشقانه تجربه کنند و یقین کنند که زندگی است و تنها دوست داشتن.

ای عزیز

راست می گویم من هرگز یک قدم جلوتر از آنجا که هستم را ندیده ام

قلمم را دیده ام چنان که گویی بخشی از دست من است و کاغذ را

من هرگز یک قدم جلوتر از آنجا که هستم را ندیده ام

من اینجا «من» را دیده ام که اسیر زندان بزرگ نوشتن بوده است،همیشه  خدا

که زندان را پذیرفته، باور کرده، اصل بودن پنداشته و به آن معتاد شده

به تنها پنجره اش که بسیار بالاست دل خوش کرده و آن پنجره تویی ای عزیز

آن پنجره ، آن در، آن میله ها، و جمیع صداهایی که از دور دستها می آیند

تا لحظه ای، پروانه وش، بر بوته  ذهن من بنشینند، تویی

این، میدانم که مدح مطلوبی نیست اما عین حقیقت است که تو مهربان ترین زندانبان تاریخی

و آنقدر که تو گرفتار زندانی خویشتنی، این زندانی، اسیر تو نیست که ای کاش بود

در خدمت تو، مرید تو، بنده تو و این همه در بند نوشتن نبود اما چه می توان کرد؟

تو تیماردار مردی هستی که هرگز نتوانست از خویشتن،بیرون بیاید

 این برای خوب ترین و صبور ترین زن جهان نیز آسان نیست، می دانم

اینک این نامه ها شاید باعث شود که در هوای تو قدمی بزنم

در حضور تو زانو بزنم و سر در برابرت فرود آورم و بگویم

هر چه هستی همانی که می بایست باشی و بیش از آنی و بسیار بیش از آن

به لیاقت تقسیم نکردند والا سهم من، در این میان با این قلم و محو نوشتن بودن

سهم بسیار ناچیزی بود

شاید بهترین قلم دنیا، اما نه بهترین همسر دنیا