ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

کوله بارت بردار

کوله بارت بردار 

کوله بارت بردار

به این پنجره خورشید طلوع خواهد کرد

بوته ی خاطر آن یار، گلی خواهد داد

 

یک نفر باز تو را خواهد خواند

و تو خواهی فهمید که به آغاز سفر نزدیکی

 

کوله بارت بردار

دست تنهایی خود را ، تو بگیر

 

و از آیینه بپرس

برکه  روشن خورشید کجاست

 

تو به امید و پر از شوق وصال

به بلندای پر از جذبه ی آن قـله ، سفر خواهی کرد

 

لب آن برکه  نور

مهربانی در راه

 

کوزه  روشن نوری در دست

به تو خواهد خندید

 

و تو احساس عجیبی داری

عاشق هجرت از خود و رسیدن به بـلندای وصــــال

 

گوش بسپار به آواز خدا

آشنایی که به آرامـش آن برکه ی نور

 

و رها گشتن از خویش ، تو را می خواند

با سـلامی زیبا

 

جرعه ای نور ، تو را خواهد داد

و تو سیراب ، از آن خواهی شد

 

اوج پر جذبه و تنــها و بلند

که دل تنگ تو را می خواهد

 

دست در دست یقین ، تا نوک قله ، تو را می خواند

یک قدم مانده به اوج

 

از پس قله  کوه ، پرتو روشن خورشید ، تو را خواهد یافت

و تو شیدا و صبور ، غرق در حیرت زیبایی او خواهی شد

 

و سراسیمه به ره توشه نظر خواهی کرد

کوله بارت خالیست

 

همچو دیدار یخی با خورشید

چکه چکه ، تو در آن قله فرو خواهی شد

 

شوق وصلی که از آن پنجره آغاز شده ست

پای آن قله فنا خواهد شد

 کیوان شاهبداغی

 

نگاره ها