کشف قاره آمریکا
.jpg "کشف قاره آمریکا")
کریستف کلمب ، کاشف قاره آمریکا را که می شناسید. ایشان هم مانند همه انسانها دارای عاطفه و احساسات بوده است و برای بروز دادن این عواطف و احساسات ، باید همسر و همدمی برای خود برگزیند تا در شادیها و سختیها همراه و همدلی مهربان و قوی را پشت سر خود احساس کند تا با اتکاء به این پشتوانه مهربان و به عشق او ، توانایی تعدیل مشکلات و از سر راه برداشتن موانعی حتی به اندازه یک کوه را داشته باشد و از طرفی با به اشتراک گذاشتن شادیها با محبوب ، لذت مضاعفی را از شادیهای محدود این دنیا و روزگار ، نصیب خود گرداند. این چرخه ، واقعیتی انکار ناپذیر از فلسفه آفرینش است که کریستف کلمب هم بالطبع از این قاعده مستثنی نیست. اما مشکل اینجاست که او نمی توانسته همزمان،هم آمریکا را کشف کرده باشد و هم زن داشته باشد زیرا با توجه به برخی خصوصیات ذاتی ، فطری و منحصربفرد خانمهای محترم که به عنوان یک اصل و ستون در وجود آنها نهادینه شده است و همه شما به آن ازعان خواهید داشت ، میتوان نتیجه گرفت که به احتمال قریب به یقین ، کریس در هنگام کشف قاره آمریکا ، مجرد بوده است. چون در صورتی که کریس در آن زمان زن داشت قطعا قاره آمریکا کشف نمی شد. زیرا هنگام برنامه ریزی و تمرکز جهت عزیمت به این سفر تحقیقاتی بزرگ ، با سوالات بیشماری از طرف زنش روبرو میشد که به ناچار قسمت اعظمی از وقتش را در جواب دادن به همسر٬ در مورد سوالات زير از دست میداد و بالطبع ترجیح میداد عطای این سفر را به لقایش ببخشد.
کجا میری؟
با کی میری؟
چطوری میری؟
واسه چی میری؟
کشف؟
برای کشف چی میری؟
تو اگه کاشفی، چرا قلب شکسته منو کشف نمیکنی؟
چرا تو؟
مگه چقدر بهت میدن؟
تا تو برگردی من چیکار کنم؟
می تونم منم باهات بیام؟
راستشو بگو توی کشتی زن هم دارین؟
بده لیستو ببینم
حالا کِی برمی گردی؟
آخه من چطور ازت خبر داشته باشم؟
چه می دونم تا اونجا چه غلطی می کنی؟
راستی گفتی توی کشتی زن هم دارین؟
حالا واقعا میری اکتشاف؟
واسم چی سوغاتی میاری؟
راستی نمیتونی منم با خودت ببری؟
اصلا من می خوام باهات بیام
تازه مامانم اینارو هم باید با خودمون ببریم
آخه مامانم اینا تا حالا جایی رو کشف نکردن
تو خجالت نمی کشی یه نگاه به دامادای مردم بنداز
یا همین که گفتم یا تو هم هیچ کجا نمیری
نگاره ها
