سرعت ماوراء
.jpg "سرعت ماوراء")
یه روز یه جوون مایه دار پشت بنز آخرين سيستم خودش نشسته بود و داشت صد و هشتاد تا تو اتوبان ميرفت که يهو ميبينه یک موتور گازی ازش جلو زد. خيلی دلخورميشه و پا رو ميذاره رو گاز و با سرعت دويست از بغل موتوره رد ميشه.
یه نفس راحتی میکشه ویک مدت واسه خودش خوش بوده ميره که يهو ميبينه متور گازيه غيژی ازش جلو زد. ديگه پاک قاطی می کنه با دويست و چهل تا از موتوره جلو ميزنه و همینطور که داشت با آخرين سرعت ميرفته، يهو ميبينه، موتور گازيه مثل تير از بغلش رد شد. بالاخره کم میاره و شکست رو قبول میکنه و ميزنه كنار و به موتوريه هم علامت ميده . خلاصه دوتایی واميستن كنار اتوبان، يارو پياده ميشه، ميره جلو موتوريه و ميگه: آقا من مخلصتم،فقط بگو چطور با اين موتور گازی روی ما رو کم کردی؟
موتوريه با رنگ پريده و نفس زنان ميگه داداش خدا پدرتو بيامرزه وایستادی
کش شلوارم گیر کرده بود به آیینه بغلت
اگه می بینید بعضی ها در کمال بی استعدادی پیشرفت های قابل ملاحظه ای دارند ببینید کش شلوارشان به کدام مدیر گیر کرده؟
نگاره ها
