جملات پشت کامیونی سری 2
حتما در مسافرت و تو جاده ها به کامیونهایی برخورد کرده اید که جمله ها و اشعار زیبایی ، پشت شون نوشته شده و بعضی از آنها واقعا قابل توجه هستند که در ادامه مطلب تعدادی از آنها را ملاحظه میفرمائید
درخت مکر زن صد ریشه دارد
فلک از دست زن اندیشه دارد
رنج گل بلبل کشید و برگ گل را باد برد
رنج دختر مادر کشید و لذتش داماد برد
دلبری دارم چو مار عینکی
خوشگل و زیبا ولی کم پولکی
حالا که خر تو خره ماهم پیرایدم(ژیان)
رخش بی قرار
رفیق بی کلک مادر
در طواف شمع می گفت این سخن پروانه ای
سر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه ای
دلبرا دل به تو دادم که به من دل بدهی
دل ندادم که به من ساندوچ و دلمه دهی
دنبالم نیا اسیرم میشی
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ تر از هیچ تو بر هیچ مپیچ
دودوتا هفتا ، کی به کیه
رود می رود اما ریگزارش می ماند
زندگی بدون عشق مثل ساندوچ بدون نوشابه هست
زندگی بدون عشق مانند شلوار بدون کش هست
ژیان عشقت مرا بیچاره بنمود
ز شهر و خانه ام آواره بنمود
شب و روز رانندگی در جاده ها کار من است
از خطر باکی ندارم جون خدا یار من است
شو همره بلبل لبلب هرمهوش
(اینو برعکس هم که بخونی همین میشه)
عشق میکروبی است که از راه چشم وارد می شود و قلب را عاشق می کند
قربان وجودی که وجودم ز وجودش شده موجود
کوه از بالا نشینی رتبه ای پیدا نکرد
جاده از افتادگی از کوه بالا میرود
گاز دادن نشد مردی
عشق آن است که بر گردی
گدایان بهر روزی طفل خود را کور می خواهند
طبیبان جملگی خلق را رنجور می خواهند
تمام مرده شویان راضیند بر مردن مردم
بنازم مطربان را که خلق را مسرور می خواهند
گلگیرم ولی گل نمیگیرم
یه بار پریدی موتوری دو بار پریدی موتوری آخر می افتی موتوری
گرگی که مرا شیر دهد میش من است
بیگانه اگر وفا کند خویش من است
نوکرتم ننه
یا علی گفتیم و قسط آغاز شد
دیشب بابام منو زد بخاطر تو …
نیم کیلو باش ولی مرد باش
ببخشید پشتم به شماست
عاقبت فرار از مدرسه
عاقبت لیسانس گرفتن
ایکاش زندگی دنده عقب داشت
این وسیله بهر روزی دست ماست
در حقیقت مالک اصلی خداست
گشتم نبود نگرد نیست
زگهواره تا گور بی خیال؟
من تماشای تو می کردم و غافل بودم
کز تماشای تو خلقی به تماشای منند
جوانی المثنی ندارد
عاشق بی انتظار مادر
نگاره ها