ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

تفاوت دخترها و پسرها در عشق

تفاوت دخترها و پسرها درعشق

تفاوت دخترها وپسرها درعشق

 پسرها

سن 14 سالگی

تازه تو این سن، هر رو از بر تشخیص میدن،اول بدبختی

 

سن 15 سالگی

 یاد مي گيرن که تو خیابون به مردم نگاه کنن

از قیافه خودشون بدشون مي یاد


سن 16 سالگی

تو این سن اصولا راه نمیرند بلکه تکنو مي زنن

حرف هم نمي زنن،داد مي زنن و با راکت تنيس هم گیتارمي زنن


سن 17 سالگی

يه کمی مثلا آدم ميشن فقط شعاراشونو بلند بلند مي خونن

یادش به خیر اون روزها که تکنو نبود 


سن 18 سالگی

هر کسی رو مي بینن تا پس فردا عاشقش ميشن

 آخ آخ آهنگ های داریوش مثل چسب دو قلو بهشون مي چسبه


سن 19 سالگی

 دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن

تیز ميشن،آبی گوش ميدن


سن 20 سالگی

 از همه رو دست مي خورن،ستار گوش ميدن که نفهمند چي شده


سن 21 سالگی

زندگی رو چیزی غير از این بچه بازیها مي بینن

 مثلا عاقل مي شن


سن 22 سالگی

مي فهمن که زندگی همش عشقه،دنبال يه آدم حسابی مي گردن


سن 23 سالگی

 يکي رو پیدا میکنن اما مرموز ميشن ، ديدشون عوض مي شه


سن 24 سالگی

 نه، اون با يه نفر دیگه هم دوسته،اصلا لیاقت عشق منو نداشت


سن 25 سالگی

 عشق سيخي چند

طرف باید باباش پولدار باشه،حالا خوشگل هم باشه بد نیست


سن 26 سالگی

 این يکي دیگه همونیه که همه عمر مي خواستم

 افتخار ميدين غلا متون باشم


سن 27 سالگی

 آخيش


سن 28 سالگی

 کاش قلم پام مي شکست و خواستگاری تو نميومدم

 


دخترها 


سن 14 سالگی

 تا پارسال هر کي بهشون مي گفت چطوری؟

میگفتند ، خوبم مرسی ، حالا میگن مرسی خوبم


سن 15 سالگی

 هر کي بهشون بگه سلام،میگن علیک سلام و نقاشیهاش بهتر میشه

(بتونه کاري و رنگ آميزي)


سن 16 سالگی

 يعني يه عاشق واقعيند

 فردا صبح هم مخوان خودکشی کنن ، شوخی هم ندارن


سن 17 سالگي

 نشستن و اشک مي ریزن چون بهشون بي وفايي شده 


سن 18 سالگي

 دیگه اصلا عشق بي عشق،تو خیابون جلو پاشون رو هم نگاه نميکنن


سن 19 سالگي

 از بي توجّهی يه نفر رنج مي برن

چون فکر مي کنن اون يه آدم به تمام معناست


سن 20 سالگي

 اون منو نمي خواست آخرش منو يه کور و کچل مي گیره ، مي دونم


سن 21 سالگي

 فقط سن 27-28 سالگي قصد ازدواج دارن ، فقط


سن 22 سالگي

خوش تیپ و پولدار و تحصیل کرده و قد بلند و خوش لباس باشه

آخ که چي نباشه

سن 23 سالگي

 همه خواستگارها رو رد مي کنن


سن 24 سالگي

 زیاد مهم نیست که چه ريختييه یا چقدر پول داره

فقط شجاع باشه و منو به اون چیزی که نرسیدم برسونه


سن 25 سالگي

پس چرا دیگه هیچکی نمي یاد،هر کس میخواد باشه،باشه


سن 26 سالگي

يه نفر مي یاد؟ همين خوبه،بله


سن 27 سالگي

 آخيش


سن 28 سالگي

 کاش قلم پات مي شکست و خواستگاری من نميومدي

 

نگاره ها