ازدواج نقطه عطف بزرگی در زندگی انسان است که فرجامش میتواند رستگاری باشد یا برعکس به تباهی و شکست بیانجامد و شاید هم میان این دو، یک زندگی سرشار از تکرار مکررات و کاملا ایستا. برای نداشتن چنین سرنوشتی، تنها یک راه وجود دارد و آن چیزی نیست جز یک انتخاب صحیح در ازدواج که لازمه آن، دانستن ویژگی های مهم در انتخاب همسر است.
انتخاب همسر مناسب برای ازدواج به منظور رسیدن به زندگی زناشویی سعادتمند، بسیار مهم است. اگر بصیرانه و عاقلانه انتخاب کنید، زندگی تان راحت تر و به شدت رضایت بخش تر می شود اما اگر اشتباه جدی کنید، ازدواج تان ممکن است به شکست بینجامد و برای شما و فرزندانتان، رنج و ناراحتی به همراه بیاورد.
ازدواج، زمانی موفق محسوب می شود که شما با فردی ازدواج کنید که به اندازه ی شما برای موفقیت در ازدواجش، تلاش کند و از همه مهم تر، شما را دوست بدارد و به رشد و تعالی و افزایش حرمت نفس شما، کمک کند. وقتی کسی را با این مشخصات می یابید، رؤیای تجربه کردن عشق عمیق و موفقیت کامل، در دسترس تان قرار می گیرد.
بیشتر ما در ابتدای زندگی، تلاش مان را برای یافتن شریک آرمانی خود آغاز می کنیم و این مقدمه ازدواج و تشکیل خانواده است اما این جست و جو، اگر چه برای شمار معدودی از خوش اقبال ها، جست و جویی کوتاه و آسان است اما برای بسیاری به آسانی و با سرعت به انجام نمی رسد.
بخشی از این دشواری و شکست، به توقع ها و باورهای ما بر می گردد. ما وقتی که همسر ایده آل خود را می یابیم، از این ترکیب، دایره ای بزرگ تر به وجود می آوریم و بر ظرفیت ها و پتانسیل خود می افزاییم. بنابراین، جست و جوی ما باید برای یافتن یک انسان کامل دیگر باشد، کسی که می شود با او درآمیخت، سهیم شد، رشد کرد و بزرگ شد.
بیش تر افرادی که در انتخاب همسر، با مشکل مواجه می شوند، به دنبال ویژگی های شخصی هستند در حالی که می بایست به دنبال ویژگی های شخصیتی باشند. خیلی ها تنها براساس یک یا دو ویژگی جالب و نادیده گرفتن سایر خصلت ها، دست به انتخاب همسر می زنند. به عنوان نمونه، شوخی طبعی، عاشق طبیعت بودن، زیبا بودن، صادق بودن، محبوب بودن و... هر یک از این ویژگی ها می توانند لذت بخش باشند اما در خوشبختی شما تعیین کننده نیستند. برای این منظور، می بایست به دنبال شخصیت و منش و رفتار شخص باشید. این رفتار و منش یک شخص است که تعیین می کند او با خودش، شما و در نهایت با فرزندان تان، چگونه رفتار خواهد کرد؟ منش و رفتار، زیربنا و اساس هر رابطه سالمی است.
در این جا، چند ویژگی بنیادی را که می بایست در شخصیت همسر خود به دنبالش باشید، به شما معرفی می کنیم:
خود بودن
در یک ازدواج خوب، زن و شوهر هر دو باید خودشان باشند، هر دو باید از ثبات احساسی و عاطفی برخوردار باشند و لازمه ی این ثبات، این است که زن و شوهر به همان اندازه که با یکدیگر صادق هستند، با خودشان هم صادق باشند. برخی از جوانان، پیش از آن که هویت خود را درک کرده باشند، ازدواج می کنند. آنان با خود می گویند:
ما ازدواج می کنیم تا به آن چیزی که باید باشیم، تبدیل شویم
کسی که نیازهای خود را نمی شناسد، چه طور می تواند شریک مناسبی پیدا کند؟ و اگر قبل از شناختن خود و بالطبع شناختن نیازهای خود، ازدواج کند، پس از کشف هویت خود را نمی پذیرد چون با هویت جدید او جور در نمی آید. یک شخصیت متزلزل، ممکن است به سمت کسی کشیده شود که از او حمایت پدرانه یا مادرانه می کند اما شاید اگر این فرد متزلزل، بعدها هویت درستی پیدا کند، دیگر نتواند این رابطه را بپذیرد و آن را به صورت احساس خفقان، حس خواهد کرد. چنین فردی، به زودی احساس خواهد کرد توسط تعهدهای خودش به عنوان همسر یا پدر و مادر، احاطه شده و شروع به شکایت می کند که اگر من مشکل دارم، تقصیر شوهر، زن و یا بچه هاست که به من فرصت پیشرفت نمی دهند. گاهی وقت ها هم ممکن است همسر تصور کند که به راستی تقصیر با اوست بنابراین درصدد تغییر خود برمی آید اما مشکل هم چنان بر جای خود باقی است زیرا مشکل در وجود خود اوست. در واقع، هیچ فردی نمی تواند متوقع باشد که با دیگری زندگی صمیمانه ای داشته باشد مگر این که خودش شده باشد.
خود را دوست داشتن
وقتی خودتان را در حضور دیگران دوست می دارید، می توانید استعدادهای تان را بدون ترس یا محدودیت، بیان کنید. هر چه دیگران، شما را بیشتر دوست بدارند، شما بیشتر می توانید خودتان را دوست بدارید. این چرخه افزایش عشق و ابراز خویشتن واقعی است.
وقتی خود را دوست نداشته باشید و بر خویشتن حقیقی خود نقاب بزنید، این چرخه در خلاف جهتی که توضیح داده شد، کار می کند و از شدت عشق شما به خود می کاهد. وقتی خود را بیشتر دوست بدارید، می توانید دیگران را بیشتر دوست بدارید.
صداقت
صداقت، درستی و قابل اعتماد بودن، از ضروری ترین اجزای یک رابطه سالم است. دانستن این موضوع که می توانید به همسر خود اعتماد کنید، حس امنیت فوق العاده ای به شما خواهد داد، چرا که او در همه حال، با شما صادق می باشد. از طرف دیگر، چنان چه در ترس دائمی از دروغ گفتن همسرتان زندگی کنید، هرگز نخواهید توانست در رابطه تان بیاسایید و همواره در تنش، تردید و انزجار، خواهید بود. اثرهای درازمدت عشق ورزیدن به کسی که به او اعتماد ندارید، برای اعتماد به نفس شما و نیز رابطه تان، مخرب خواهد بود.
در یک ازدواج خوب، زن و شوهر هر دو باید خودشان باشند، هر دو باید از ثبات احساسی و عاطفی برخوردار باشند و لازمه این ثبات، این است که زن و شوهر به همان اندازه که با یکدیگر صادق هستند، با خودشان هم صادق باشند. یکی از مخرب ترین راه هایی که زوج ها می توانند عشق، شور و صمیمیت رابطه ی خود را از بین ببرند، بازگو نکردن حقیقت است. پیدا کردن همسری که درست و صادق باشد، به معنای جست و جوی کسی است که با خودش صادق باشد و کارها و گفتارش با یکدیگر، هم خوانی داشته باشند، با دیگران صادق باشد و با شما نیز صادق باشد.
ویژگیهای یک همسر صادق:
هیچ قسمتی از شخصیت خود را از شما پنهان نخواهد کرد.
به خاطر دفاع از خود، فقط آنچه را که شما دوست دارید، بشنوید، به شما نمی گوید.
بدون این که مجبور باشید با سیاست و یا با روز، حقیقت را از او بیرون بکشید، خودش تمامی حقیقت را با شما در میان خواهد گذاشت.
هنگامی که همسرتان به طور دائم با شما صادق است، به طور طبیعی به او اعتماد خواهید کرد.
اعتماد به نفس بالا
یکی از رایج ترین و بزرگ ترین اشتباهاتی که به هنگام انتخاب همسر رخ می دهد، توجه به این موضوع است که چه قدر «من» را دوست دارد و چه رفتاری با «من» دارد، به جای آن که دقت کنیم که با «خودش» چه رفتاری دارد.
کسی که اعتماد به نفس پایینی دارد، عشق می ورزد تا احساس «خوبی» به خود داشته باشد اما کسی از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است، چون احساسی خوبی نسبت به خودش دارد، عشق می ورزد.
هرچه اعتماد به نفس همسرتان بیشتر باشد، رابطه ی شما قوی تر خواهد بود. بنابراین مهم است که به دنبال نشانه هایی که حاکی از اعتماد به نفس بالای یک شخص باشد، بگردیم:
باید به دنبال کسی باشید که از آن چه که هست و آن چه که خواهد شد، راضی باشد. عزت نفس واقعی، به انسان حس استواری و قدرت درونی می بخشد. می توانید از او بپرسید، آیا به کسی که هست، افتخار می کند یا خیر؟
هرقدر خودتان را بیشتر دوست داشته باشید، به همان میزان، مشکل تر خواهد بود تا بتوانید از لحاظ جسمانی و یا عاطفی، به خودتان آسیب برسانید. اگر به رفتار او با خودش دقت کنید (غذایی که می خورد، محیطی که زندگی می کند، مراقبت از بدن، متعلقات و...) تمامی این موارد، انعکاس هایی از اعتماد به نفس او می باشد. کسی که با خودش بدرفتار می کنید، با شما نیز همان طور رفتار خواهد کرد.
هر چه قدر خودتان را دوست داشته باشید، کمتر اجازه خواهید داد با شما بدرفتاری شود. دلیل این که قربانی ها برای ازدواج، مناسب نیستند نیز همین است. اگرچه این امکان وجود دارد که عشق ورزیدن به آنان، باعث شود احساس کنید مورد نیاز هستید اما بدرفتاری های دیگران با آنان، فقط انعکاس اعتماد به نفس پایین خودشان می باشد.
به دنبال همسری باشید که به جای فقط صحبت کردن درباره هدف هایش در زندگی، در راستای هدف هایش، اقدامی نیز صورت دهد. با فعالیت ها، پشتکار، اراده و توکل او به خداوند، می توان به راحتی، اعتماد به نفس بالای او را تشخیص داد.