ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

اشکال خیانت در عرف اجتماعی

اشکال خیانت در عرف اجتماعی

خیانت به فرآیندی اطلاق می شود که یک عضو از یک رابطه ازدواج، اقدام به برقراری رابطه ای خارج از چارچوب ازدواج کند. یعنی زن یا مردی که در یک رابطه دو نفره براساس ازدواج رسمی قرار دارند، اقدام به برقراری رابطه ای عاطفی یا جنسی خارج از رابطه رسمی خود کنند که این یک تعریف سطحی از خیانت است که در فرهنگ های مختلف تغییرات زیادی به خود دیده است.

پژوهشگران دانشگاه کانزاس طی پژوهشی دریافتند که مردان و زنان به انواع خیانت‌، واکنش‌های مختلفی نشان می‌دهند. پژوهشگران متوجه شدند که نوع خیانت‌هایی که مردان و زنان را آزار می‌دهد، متفاوت است، بدین معنی که اهمیت خیانت‌ها در این دو با یکدیگر تفاوت دارد. برای مردان، خیانت‌های جنسی و برای زنان خیانت‌های عاطفی نگرانی بیشتری را به همراه دارد.

زمانی که یک مرد و زن مجرد در خود این توانایی را می بیند که اقدام به ازدواج و عقد قانونی آن کنند، به دنیای دیگری وارد می شوند. دنیایی که در آن از بی تعهدی احتمالی و رفع مسئولیت های دوران مجردی خبری نیست و دو طرف باید تن به یک تعهد دائم نسبت به یکدیگر دهند. این تعهد شامل تعهد زمانی، حمایتی، پشتیبانی، عاطفی و جنسی است.

تعهد زمانی به این معنی است که دو طرف به یکدیگر تعهد دهند که در بیشترین و مهم ترین زمان های خود در کنار یکدیگر باشند.

تعهد حمایتی دال بر این است که دو طرف بکوشند که از یکدیگر در شرایط سخت حمایت کنند.

تعهد پشتیبانی به این موضوع اشاره دارد که دو طرف نسبت به هم مسئول باشند و مسئولیت ها و تکالیف شخصی خود را ادا کنند.

تعهد عاطفی بدین معنی است که دو طرف یکدیگر را دوست داشته و در تامین نیازهای عاطفی یکدیگر و پرکردن خزانه عاطفی هم کوشا باشند.

تعهد جنسی بدین معناست که زن و مرد بتوانند نیازهای غریزی و جنسی خود و همسر خویش را تامین کنند و در این زمینه کمبودی نسبت به هم وارد نکنند.

در این میان اگر یکی از طرف های رابطه ازدواج در برآورده کردن هر یک از این کارکردهای اصلی رابطه، رجوع به فرد سومی خارج از رابطه دو نفره خود کند، اقدام به خیانت کرده است.

وقتی زن و شوهری که در یک رابطه دوطرفه با هم قرار می گیرند و تمایل خود را مبنی بر تعهدی طولانی مدت در تمامی ارکان و کارکردهای اصلی که برشمردیم ابراز می کنند، موظف هستند به تعهد خود پایبند باشند و هرگونه تخطی از این پیمان موجب رخ دادن فعل خیانت می شود.

زمانی که در مورد خیانت صحبت میکنیم، به چند فاکتور مهم بر می خوریم که عبارتند از:

خیانت لزوما جنسی نیست و می تواند عاطفی و حتی کلامی باشد.

خیانت به صورت پنهانی صورت می گیرد و اگر علنی شود دیگر خیانت محسوب نمی شود.

خیانت عمدتا کوتاه مدت است و کمتر با خیانت بلندمدت برخورد می کنیم.

آخرین ویژگی خیانت این است که در بیشتر موارد، به خاطر پول صورت نمی گیرد و دلایلی عمدتا روانی در پس ماجرای خیانت نهفته است.

به تعبیری دیگر، از خیانت می توان تعبیر به بی وفایی نیز کرد. بی وفایی به همسر از رواج نسبتا زیادی در جوامع گوناگون برخوردار است که می تواند دلایلی روان شناختی یا اجتماعی داشته باشد.

در تعبیر بی وفایی، هرگونه پنهان کاری که از جانب یکی از طرفین در رابطه ازدواج صورت گیرد، خیانت محسوب شده و سندی است دال بر بی وفایی او.

حتی اگر شخصی مسئله ای را از همسر خویش به این دلیل پنهان کند که همسر او با دانستن آن مطلب ناراحت می شود، باز هم می توان گفت مرتکب بی وفایی شده است، پس هرگونه روابط خارج از چارچوب زناشویی، خیانت محسوب می شود؛ بنابراین با این توضیحات، خیال پردازی با شخصی غیر از شریک زندگی، دیدن عکس و فیلم مستهجن و روابط تلفنی و اینترنتی نیز نوعی خیانت تلقی می شود.

بی وفایی اشکال متعددی دارد، از قبیل بی وفایی جنسی و بی وفایی عاطفی، بی وفایی عاطفی به صورت درددل کردن با یک غریبه غیرهم جنس، درمیان گذاشتن اسرار، بگو و بخند کردن، گفت و گوی صمیمانه خارج از عرف و مواردی دیگر که از چشم همسر پنهان باشد، صورت می گیرد.

بی وفایی جنسی، برقراری رابطه جنسی و فیزیکی با شخصی خارج از حوزه زناشویی است که می تواند جنبه عاطفی نداشته باشد. در مواردی بی وفایی عاطفی و جنسی می تواند با هم صورت گیرد.

خیانت در بستر اجتماعی و براساس شاخص های اخلاقی و عرفی هر جامعه ای تعریف ویژه ای می یابد و این واژه دارای معنایی مخصوص در چارچوب های اخلاقی و نیز مطابق عرف پذیرفته شده توسط افراد آن جامعه می شود.

در عرف جامعه ما، توجه بیشتری نسبت به خیانت زنان در قیاس با خیانت مردان و جود دارد و به دلیل ساختار اخلاقی جامعه این ناهنجاری وقتی توسط زنان ا نجام می شود، مورد نکوهش بیشتری واقع می شود.

یکی از انواع خیانت که پیش از این در مورد آن صحبت کردیم، خیانت جنسی است.

این مسئله زمانی روی می دهد که هیچ گونه پیوند عاطفی میان فرد و طرف مقابلش وجود نداشته نباشد و صرفا دلایل هیجانی ناشی از تجربه رابطه جدید جنسی، این موضوع را به وجود آورده است.

دومین نوع خیانت، احساسی و عاطفی است. این نوع از خیانت از زمانی روی می دهد که فرد احساس می کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده است. وی از همراهی، صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علائق خود با شخص دوم لذت می برد و کم کم به این نتیجه می رسد که ترجیح می دهد اوقات فراغت خود را به جای اینکه با همسر یا نامزدش بگذراند، با او سپری کند.

خیانت احساسی یکی از مواردی است که بیشتر خانم ها آن را مخرب و ویرانگر تصور می کنند. خانم ها به خوبی می دانند که دخترهای زیبای بسیاری وجود دارند و برخی از مردها، بالذاته از نظر بصری تحریک پذیر هستند. البته این امر توجیه کننده خیانت جنسی نیست، اما همه به خوبی می دانند که برخی از مردها در کنترل خواست های جنسی خود ناتوان یا کم توان هستند.

وضعیت زمانی غیرقابل تحمل می شود که زن متوجه می شود همسرش با کسی آشنا شده است که از نظر شخصیتی او را بیشتر دوست دارد. این امر علامت آن است که خانم دیگر توانایی جذب همسرش را ندارد و نمی تواند پاسخگوی نیازهای احساسی و عاطفی او باشد. مردهایی که از نظر احساسی در بدو خیانت کردن قرار دارند، معمولا شروع می کنند به سوال کردن از خودشان که آیا این خانم را باید این قدر زیاد ببینم؟ آنها در اعماق وجود خود احساس می کنند که این خانم خیلی بیشتر از یک فرد صرفا آشنا برای شان ارزش دارد و به همین دلیل در زمان ملاقات کردن او احساس گناه به آنها دست می دهد.

یکی دیگر از انواع خیانت های عاطفی که متاسفانه این روزها زیاد به چشم می خورد، خیانت آنلاین است. فرد سعی می کند بیشتر و بیشتر به شبکه اینترنت متصل شود که با یک فرد خاص صحبت کند و همسرش نیز ناراحت است که او ساعت های طولانی را در اینترنت می گذراند. نیاز صحبت کردن فرد با شخص سوم که شاید خیلی زیاد هم نتواند او را ببیند، خیلی بیشتر از نیاز او برای بودن با همسر و نامزدش است.

درواقع ما با انواع و اقسام متفاوتی از خیانت ها در جامعه رو به رو هستیم که به مدد تکنولوژی و مدرنیسم، هر روز شکل های جدیدتر و فریبنده تری به خود می گیرد و ضروری است برای جلوگیری از آن چاره ای اساسی اندیشید؛ دام هایی فریبنده که نتیجه ای جز کابوس های دهشتناک پریشانی و ویران شدن کانون خانواده و تباه شدن برای گرفتاران آن در پی نخواهدداشت.