روان شناسی کمرویی در کودکان
كمرويي، یکی از صفات فردي مخرب در شخصیت کودکان است كه تحت تاثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و گاه ژنتیکی پدید می آید و در بحث روان شناسی کودکان، تاکید ویژه ای در درمان آن شده است تا زندگی و شخصیت فرزان دلبندمان از آثار سوء و بلندمدت آن مصون بماند.
حساسیت این موضوع چنان است که به خاطر ترسويي، احتياط كاري و عدم اطمينان کودک به اطرافیان، نزديك شدن به کودک را برای والدین مشكل می گرداند. زیرا فرد كمرو هوشيارانه از مواجهه با افراد يا چيزهاي مشخص يا انجام كاري همراه آنان بيزار است، در گفتار يا كردار خود ملاحظه كار است، از ابراز وجود بيزار است و به طور محسوسي ترسوست و دارای شخصيتي پرسش انگيز، بي اعتماد و مشكوك است.
کودکان با باطنی آسمانی و چهره ای پاک و معصوم با ویژگی های منحصربفرد و تقدیر خاص خود، پا به این دنیا می گذارند و والدین به عنوان مسببین ورود کودکان به این دنیا، ملزم به انجام وظایف ذاتی و انسانی خود در قبال فرزندان، در زمینه های تامین نیازهای فیزیولوژیکی و اجتماعی آنها هستند. بنابراین والدین لازم است که آگاهی های لازم را در خصوص شناسایی نواقص و معضلات تاثیر گذار در سلامت و تربیت فرزندان فراگیرند و درعین حال آموزش های لازم جهت رشد و شکوفایی استعدادهای بالقوه و محافظت از آنان در برابر ناهنجاریهای اجتماعی را کسب نمایند.
آگاه باشیم که بچه ها، پاک و مستعد به دنیا آمده اند و ما مسئول هستیم که با تربیت شایسته و صحیح، این خوبی و پاکی را برایشان حفظ کنیم. کلید اصلی شیوه تربیتی مناسب، درک شخصیت و خلق و خوی کودک است تا در کنار آن بتوان استعدادها و تمایلات او را بهتر شناسایی و آنها را در مسیر توانایی های ویژه و خاص خودشان پرورش داد. بنابراین جهت آگاهی والدین از آسیبها و چالشهای پیش روی کودکان در ابعاد اجتماعی و فیزیولوژیکی، و همچنین شیوه های برخورد صحیح و علمی با آنها، پایگاه آموزشی نگارستان در راستای رسالت آموزشی خود، تحلیلی دارد بر روانشناسی کمرویی در کودکان، باشد که زمینه ساز موفقیت، شکوفایی و سلامت جسمی و روحی آنان در فردای زندگیشان گردد، چیزی که کمترین رسالت ماست.
فرهنگ لغت، كمرويي را به عنوان ناراحت بودن در حضور ديگران تعريف مي كند. اما به نظر نمي رسد كه اين تعريف، مطلب زيادي به آنچه عموماَ درباره كمرويي مي دانيم، بيفزايد. زيرا كمرويي براي افراد مختلف داراي معاني متفاوت است. كمرويي شرايط پيچيده اي است كه آثارمختلفي بر جاي مي گذارد، از ناراحتي مختصر تا ترس بي مورد از مردم و روان رنجوري حاد.
علل كمـــــــــرويي
كمرويي علل مختلفي دارد، بعضي از آنها از اين قرارند:
- وجود فــــرد كمرو در خانواده مثل پدر،يا مادر كمـــرو و الگوگيري كودك از او
- تحقيــــر كـــودك در خانه و مدرسه
- برچسب كمـــرويي بر كـــودك زدن و تلقين كمــــرويي به او
- مقايسه كـــودك با ديگــــران
- توقــــع بيش از حد از كـــودك داشتن
- تجارب منفــــي كـــودك در موقعيتهاي مختلف
- نقل مكان هـــاي مكــــرر خانواده
- تـــــرتيب توالد
- طلاق يا مـــرگ يكي از والــــدين
- آرمان گــــرايي والدين و يا جامعـــــــه
راههــــاي پيشگيــــري ازكمــــرويي در كــــودكان
بيشتراوقات خجالت هنگامي در طفل ايجاد مي شود كه او در زندگي خانوادگي خود تكيه گاه مطمئني نمي يابد تا با اطمينان و اعتمادبه آن، شخصيت خويش را ثبات بخشد.همين كمبود باعث مي شود كه كودك شما از تجربه كردن وقايع تازه و عجيب برحذر باشد .ممكن است شما اظهار كنيد كه: من چند فرزند دارم، اما چرا فقط اين يكي كمرو شده؟ توجه داشته باشيد حتي در يك خانواده كه نحوه تعليم وتربيت درآن يكسان است همه افراد بهره يكساني از آن نخواهند برد. پس اگر متوجه كمرويي فرزند خود شديد،به هيچ وجه او را با فرزندان ديگر مقايسه نكنيد. همچنين نبايد رفتار و كردار او را تاييد كنيد مثلا بگوييد: آفرين چه دختر ساكتي! و يا او بچه بسيار خوبي است، هميشه گذشت مي كند. بدانيد كه كودك شما مثل شاخه نورس وتري، دردستان قدرتمند شماست.پس بافرزند خود در كمال دقت و ظرافت رفتارنماييد، زيرا كمرويي و يا برعكس اعتماد به نفس او، در خانواده شكل مي گيرد.
از كـــودك خود توقـــع انجام كارهاي محــــال را نداشته باشيد
سعي كنيد انجام كارهايي را از كـــودك درخواست نماييد كه مي دانيد ازعهده آنها برمي آيد.و مثلا اگر در دوره تـــرس هاي كودكانه است از او نخواهيد كه در استخــري از آب بپرد و يا به زيرزمين تاريك برود.
زياد از حد نگــــران فــــرزند خود نباشيد
اگر ترس و نگراني شمادر مورد فرزندتان زياد از حد باشد، ناخودآگاه اين ترس را به كودكتان نيز منتقل مي كنيد. اگر اين روش را ادامه دهيد، امكان عمل و ابتكار را از او مي گيريد. سعي كنيد همه چيز را از قبل براي آماده نسازيد، بلكه به او كمك كنيد تا بتواند در برابر موقعيت هايي كه احتمال خطر در آن مي رود عكس العمل مناسبي نشان دهد. درضمن سن و سال او را از ياد نبريد و او را به انجام كارهاي ساده تشويق كنيد كه از هر عامل ديگري در تصحيح رفتارش مناسبتر است.
ابتكـــارات كـــودك را دست كم نگيـــريد
به كارهاي كودك خودبها بدهيد وبدانيد كه او در حدتوان خود توانسته كارهايي هر چند كوچك را انجام دهد. نكته مهم آن است كه او به خود و به نيروي خود اطمينان پيدا كند و نتايج كارهاي خويش را بسنجد. تجربه اندوزي فعلي اوست كه اساس رشدش را در آينده فراهم ميكند. ازگفتن جملات هشدار دهنده مثل: مواظب باش و يــا حواست راجمع كن خودداري كنيد وبه جاي اين القاآت منفي، محيط او را از عوامل خطرزا تخليه كنيد.
تـــولد نـــوزاد جديد
تولد نوزاد جديد همواره باواكنش هاي خاصي از جانب كودك بزرگتر همراه بوده است.تنهاراه درمان دراين موقعيت ،عبارت است ازسهيم كردن اودرمراقبت ازنوزاد وبدترين روش آن است كه مثلا مانع ازدست زدن اوبه نوزاد بشويم.به خصوص درروزهاي اول تولد در مقابل كودك ارشد به نازونوازش نوزاد نپردازيم واين كارراحتمادرغياب كودك بزرگتر انجام دهيم.
كـــودك را از مدرســـه نتــــرسانيد
ورود به مدرسه رادروازه دخول به اجتماع فرزندتان بدانيد و هر ترس و ترديدي را از دل دور كنيد. كودك را با تنبيهات احتمالي مدرسه نگران نسازيد.توجه داشته باشيد كه كودك در صورتي اين گام هاي نخستين را با موفقيت برخواهد داشت كه والدين با عقل وتدبير، اوراآماده اين كار ساخته باشند. سعي كنيد او را به حال خود واگذاريد تا تجارب تلخ و شيرين اين ايام را خود تجربه كند و بيش از حد نگران او نباشيد.
كشــف عوامــــل جاذب
به كـــودكان در كشف هر چيز جذب كننده اي كه دروجودشان هست كمك كنيد و از امروز به تعريف كردن از فـــرزند خودتان به خاطر تمام چيزهاي جذب كننده اي كه در اعمال و وجود او مي يابيد، بپردازيد.
عــرصه بـــرخوردهاي كـــودك را با محيط خارج گستــــرش دهيد
شـــرايطي به وجود آوريد كه كودكان نحوه استفاده از معلومات كودكان ديگر را، به عنوان يك منبع فرا بگيرند و از يكديگر كمك بخواهند و به يكديگر كمك كنند. هدف، تمرين و تشويق همكاري، اشتراك مساعي و دوستـــي براي ايجاد يك جامعه دمــــوكراتيك است. علاوه بر آن بازي ها و اسباب بازيهايــــي كه به دو بازيكن يا بيشتـــر نياز دارند بايد بــراي تقويت بازي اشتـــراكي در دسترس باشند.
كـــودكان را وابستـــه به خود نكنيــــد
فرزندان يا شاگردان خود را صرفا به اين دليل كه بهتر مي توانيد آنان را تحت كنترل يا سازماندهي در آوريد، تشويق به وابستگي نكنيد. وابستگي مانند شكلات كشي است، هرچند مزه آن خوب است اما هميشه در آخركار،به دندان شما مي چسبد.
حس قبــــول مسئوليت را در كـــودكان تقـــويت كنيد
به كودكان ياد بدهيدكه مسئول كارهاي خودشان باشند.كودكان را تشويق كنيد كه درمقابل ديگران نيز مسئول باشند،البته نه فقط در كمك كردن به افراد سالمند براي عبور از خيابان، بلكه در كمك كردن به خواهران و برادران در انجام كارهاي خانه، كمك به شما در زمان ناراحتي يا كمك به همكلاس هايي كه نيازمند ياري مي باشند.
كــــــودك را از شكست نتـــرسانيد
بروز برخي اشتباهات را مجاز بدانيد و بگذاريد كودك با صرف وقت كافي متكي به نفس ترشود. كودكان كمرو به دليل اضطراب ناشي ازشكست در كار يا انجام نادرست عملي از انجام هر كاري مي ترسند. به كودكان بياموزيد به استقبال مخاطرات حساب شده بروند و شكست را متحمل شوند.
احساس لــذت درتنهايـــــي
ترتيبي بدهيد كه كودكان به هنگام تنهايي باخودشان راحت باشند. تنهايي، زمانيكه به عنوان ابزاري براي برقراري ارتباط با خود انتخاب مي شود مي تواند تجربه اي مثبت باشد. اين به آن معناست كه مكان هايي اختصاصي و اوقاتي فردي در اختيار كودك شما قرارداده شود. همچنين به آن معناست كه زندگي كودك را با فعاليت هاي گروهي برنامه ريزي شده پرنكنيم. بنابر موقعيت حتي به آن معناست كه كودك را به انجام فعاليت هاي انفرادي مانند پياده روي در اطراف منزل،رفتن به موزه وسينما،يا كودكان بزرگتر رابه گردش در پارك تشويق كنيم.
نـــوازش، اطمينـــان و عطـــوفت
سعي كنيدفرزندان خود ( به خصوص فرزندان كمرو ) را قدري بيشتر نوازش كنيد. تماس جسماني باعث مي شود كه كودك احساس طرد شدن نكند.اين كار احساس رضايت را در او ايجاد مي كند و واقعيت وجودي او را مورد تأييد قرار مي دهد.
نتیجه
والدين محترم بدانند كه دستورالعمل هايي كه ذكر شد، بسيار ساده و عملي است.بااين حال اگر باز هم احساس نموديد كه فرزند كمرويي داريد، هرگز مايوس نشويد و خود را نبازيد،بهترين كار اين است كه كار را به كاردان بسپاريد و از كارشناسان متخصص كمك بخواهيد. در ضمن سعي كنيد كه رفتارتان كاملا طبيعي باشد.در اين صورت كودكان هم آرامش خاطر پيدا مي كنند و روند درمان به سرعت پيش خواهد رفت.
هرگز فراموش نکنید
کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند، می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند، می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند، می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند، می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند. اما اگر با شکیبایی زندگی کنند، بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند، اعتماد و اطمینان را می آموزند. اگر با پاداش زندگی کنند، با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند. اگر با تصدیق شدن زندگی کنند، عشق را می آموزند. اگر با توافق زندگی کنند، دوست داشتن خود را می آموزند. اگر با تایید زندگی کنند، با هدف زندگی کردن را می آموزند. اگر با صداقت زندگی کنند، حقیقت را می آموزند. اگر با انصاف زندگی کنند، دفاع از حقوق را می آموزند. اگر با اطمینان زندگی کنند، اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند. اگر با دوستی و محبت زندگی کنند، زندگی در دنیای امن را می آموزند.