ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

سفیر عشق برای همسرم 22

سفیر عشق برای همسرم 22، دل نوشته ای زیبا، پندآموز، عاشقانه و سرشار از حکمت، فلسفه و قدردانی نادر ابراهیمی برای همسرش برگرفته از کتاب  چهل نامه کوتاه به همسرم، را تقدیم میکنم به همه زوجهای جوان، تا بخوانند و بدانند قدر و ارزش عشقشان را، تا دوست بدارند و ایثار کنند و ببخشند وجودشان را در راه دوست داشتن، و ببینند که چه آسان میتوانند باهم بودن را، باهم زیستن را، و باهم رفتن را، عاشقانه تجربه کنند و یقین کنند که زندگی است و تنها دوست داشتن.

سفیر عشق برای همسرم 22

 

عزيز من

گاهي كه از روند روزگار زير لب شكايتي مي كني و اظهار تعجب از اينكه زندگي با من و تو نيز گهگاه سر مدارا نداشته است اينگونه به نظر مي رسد كه تو هنوز هم زندگي را چيزي مستقل از زندگان مي بيني كه به راه خود مي رود و آنچه خود مي خواهد انجام دهد، و اين البته خوب مي داني كه درست نيست. ما بر سر اين مساله سالهاست كه به وحدت نظر رسيده ييم و اراده به ترديد نيز نكرده ايم. زندگي در بسياري از لحظه ها عاري از هر نوع معنا و مفهوميست. اين ما هستيم كه با مجموعه عملكرد هايمان به زندگي معنا و مفهوم مي بخشيم. زندگي به خودي خود نه بد است،نه خوب ، نه تلخ است،نه شيرين،نه ظالمانه و نه سرشار از عدالت.

انسان فقط يك موجود زنده نيست

بلكه خود هم زنده است و هم زندگيست 

مي دانم راست مي گويي، اين سخنان را بارها و در هرجا كه توانسته ام گفته ام و نيز گفته ام كه اين حوادث نيستند كه انسان را اميدوار يا نااميد مي كنند. اين طرز نگاه كردن ما به حوادث است و زاويه ديد ما كه مايه اصلي ياس و اميد را مي سازد. انسان هنوز ياد نگرفته آنگونه به حوادث نگاه كند كه تلخ ترين و دردناك ترين آنها را هوشيار كننده، نيرو دهنده، تجربه بخش، برانگيزنده و آينده ساز ببيند.

استخراج قدرت از درون ضعف، استخراج ايمان از قلب بي ايماني، بيرون كشيدن آرامش از اعماق آشفتگي ها و تراشيدن و سخت تراشيدن سنگ حجيم و بي قواره سرخوردگي ها، آنگونه كه از درون آن پيكره صيقل و سنگي و استوار دلبستگي به آينده بيرون كشيده شود.

اين وظيفه انسان عصر ماست و اين وظيفه من و توست به عنوان آدمهايي كه ناگزير عصر خويش را پذيرفته ايم و با آن درگير شده ايم.

بانوي من

باور كن كه اين نگاهي بسيار فلسفي پيچيده و عميق به زندگي و ارزشهاي آن نيست. اين فقط  ساده نگاه كردن، ساده و صادقانه و سازنده نگاه كردن.

ما روزگار خويشتنيم

زمان و زمانه خويشتنيم

 ماده زندگي و روح زندگي

آيا زندگي را چگونه مي خواهي؟

ما را آنگونه بخواه و ما را آنگونه كه مي خواهي بساز

از هم امروز، از همين حالا