02/10 1392
بوی مادر
زنم از دیده بر دل ، روی مادر | منم مست کمان ابــروی مادر | |
گل از خجلت نقابی بر رخش زد | چو آمد عطر مشکین بــوی مادر | |
ز رنج بی حد و این خرمن غم | سپیدی خیمه زد بر موی مادر | |
به پروازم به دشت آرزوها | روم از بیکران ها سوی مادر | |
بسی آواره گشتم سوی هر کوی | ندیدم خوش تر از این خوی مادر | |
هزاران روی و لعل لب چه خواهم | چو دارم روی این دل جوی مادر | |
ز هر خار مغیلش گر رسد زخم | به تیماری روم بر کوی مادر | |
اسیری گشته ای ، ای طفل امید | اسیری در خم گیسوی مادر |
رامین امید
نگاره ها