ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

آموزش الکترونیک و یادگیری کودکان 1

آموزش الکترونیک و نقش آن در یادگیری- بخش اول

روانشناسی کودکان

نگاه مثبت به آموزش الکترونیک و نقش آن در یادگیری

همگام با پیشرفت تکنولوژی ، رشد و گسترش دانش بشری و فناوری های نوین، جهان امروز متحول و پیچیده شده است. یکی از پدیده هایی که در اواخر قرن بیستم زندگی بشر را دگرگون کرد و رشد فزاینده آن هنوز ادامه دارد ، رایانه است که توانسته است به سرعت نفوذ خود را در بین خانواده ها و به خصوص جوانان و نوجوانان گسترش دهد. از طرفی به سبب تواناییها و امکانات فوق العاده اش جای پای ثابتی نیز در بحث آموزش نیز پیدا نموده است که میزان تاثیر مثبت و منفی آن در بحث آموزش و فرایند یادگیری دانش آموزان در ادامه این مطلب از سایت نگارستان مورد بررسی قرار گرفته است. البته مقوله رایانه و مشخصا آموزش الکترونیک از نقطه نظر تاثیر آن در یادگیری و شخصیت دانش آموزان ، دارای طرفداران و منتقدین خاص خود است که هر کدام استدلالهای خود را ارائه میکنند که برای نتیجه گیری بهتر لازم است هر دو نگاه را مورد بررسی قرار دهیم.

نگاه مثبت به تأثیرات آموزش الکترونیک بر یادگیری و شخصیت کودکان و نوجوانان

عصر ما، عصر انتقال از جهان واقعی به دوران زندگی در فضایی دوجهانی است. گرچه هنوز نهادها و سازمان های مجازی شکل نگرفته اند، اما ظهور جهانی نو به نام جهان مجازی را در دور و بر خود احساس می کنیم. جهان مجازی ، هویت معلم و فراگیران را به شدت تغییر می دهد و وظایف و نقش های جدیدی برای آنها پدید می آورد که این تفکر از آنجا سرچشمه میگیرد که سازنده گرایان با تاکید بر فعالیت یادگیرنده در فرآیند یادگیری ، معتقدند که دانش از بیرون به فرد منتقل نمی شود، بلکه آن چه وی از طریق حواسش دریافت می کند، براساس فردیت خویش تفسیر و پردازش می کند. آنها نقش معلم را ، مربی کنار میدان و تسهیل کننده یادگیری می دانند و بر یادگیری موقعیتی تاکید می کنند. براساس این نظریه یادگیری هنگامی اثربخش تر می شود که یادگیرنده در بافت واقعی و زمینه موضوع مورد بحث قرار گیرد.

این تفکر معتقد است که یادگیری ، هنگامی افزایش چشمگیری می یابد که با بافت حل مسئله در ارتباط باشد. کلاس های آموزشی سنتی دارای اثر بخشی چندانی نیستند، زیرا وابسته به زمان و مکان خاص اند و نمی توانند بافت واقعی و مناسب برای یادگیری فراهم آورند. متن های چاپی نیز به سبب محدودیت های خاص که چیزی بیش از متن، تصویر و طرح خطی نیستند مشکل آفرین اند.

در صورتی می توان گفت آموزش دارای انعطاف است که یادگیرنده بتواند از میان تجربیات متنوعی که در اختیار او قرار دارد، دست به انتخاب بزند. دسترسی آسان و انعطاف پذیر به محتوا و منابع یادگیری از طریق فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی شبکه ای در کلاس های درس ، کارگاه ها، منازل و دیگر مراکز اجتماعی که یکی از ویژگیهای شاخص آموزش و یادگیری الکترونیکی است ، سبب می شود دسترسی یادگیرنده به محتوا تسهیل شود و بتوان در هر لحظه و در هر مکان و با سرعت مناسب تجارب یادگیری را در اختیار یادگیرنده قرار داد. با اتکاء به این امتیازات گرچه یادگیری ، شکل فردی به خود می گیرد اما انواع افزارهای گروهی و فناوری کنفرانس رایانه ای را می توان برای ایجاد جو پرسش و جست وجوی گروهی میان یادگیرندگانی که در مکان های متفاوت اند و هم زمان در یک محل حضور ندارند، مورد استفاده قرار داد.

از طریق فناوری های یادگیری الکترونیکی ، یادگیرندگان و معلمان می توانند به فعالیت های تعاملی هم زمان و ناهم زمان در مکان ها و زمان های متفاوت بپردازند که مهمترین اهداف این رویکرد ایجاد محیط های یادگیری مشارکتی است که به یادگیرندگان و معلمان اجازه می دهد به جست وجو بپردازند و انواع مسئله ها را بررسی کنند.

افزایش منابع اطلاعاتی (روزنامه، رادیو، تلویزیون و اینترنت، سی دی و مواد چندرسانه ای دیگر) و رشد سریع دانش به خصوص در زمینه علوم و فناوری نه تنها نیاز به روزآمد کردن مطالب درسی را افزایش داده است، بلکه نیاز به بازبینی مجدد طراحی برنامه درسی و تدریس دروس به شکل میان رشته ای را نیز آشکار می کند. اولین و مهم ترین ویژگی تعلیم و تربیت مسئله محور و تفکر محور، فعال ساختن دانش آموز و ساختن دانش به وسیله خود او است. فناوری اطلاعات و ارتباطات تسهیل کننده یادگیری مسئله محور است.

فناوری هایی که از تدریس حمایت می کنند باعث ایجاد یادگیری معنی دار و هدفمند می شوند، همچنین باعث تغییر روش های سنتی و معلم محور به تدریس و یادگیری فراگیر محورمی شوند اما لازمه رسیدن به چنین هدفی ، فراهم شدن امکانات و زیرساختهای آن است که ابتدایی ترین نیاز برای محقق ساختن اثربخشی فناوری اطلاعات در مدارس، وجود تجهیزات، سخت افزار و نرم افزار مناسب است اما به هر حال وجود تجهیزات و زیربناها به تنهایی این نیاز را برطرف نمی کند، عوامل بسیار مهم تری در استفاده از این تجهیزات وجود دارد که با تکیه بر نتایج مطالعات در می یابیم  که معلمان ماهر در کاربرد فناوری اطلاعات بهتر می توانند دانش آموزان را در یادگیری هدایت کنند. حل مسئله و مهارت های سطح بالای تفکر، تفسیر و تحلیل اطلاعات، مدیریت زمان و توانایی اولویت بندی مهارت ها در فضای اطلاعاتی و جامعه جهانی مبتنی بر اطلاعات ، توسعه می یابد و این منوط به این است که معلمان و دانش آموزان بتوانند به نحو موثر و اصولی از فناوری استفاده کنند بنابراین به زودی همه معلمان مجبورند که استفاده بهینه از سخت افزار و نرم افزارهای لازم جهت آموزش الکترونیک را فرا بگیرند که لازم است از زمان و محیط حمایتی کافی برخوردار باشند.

تغییرات نقش معلمان در محیط های یادگیری الکترونیکی

▪ معلمان به جای سخنرانی و ارائه اطلاعات به راهنمایی یادگیرندگان و مدیریت منابع می پردازند.

▪ معلمان به جای آن که به سؤالات پاسخ دهند یادگیرندگان را برای یافتن پاسخ هدایت می کنند.

▪ معلمان به جای آن که صرفاً محتوا را تهیه کنند به طراحی تجارب یادگیری برای دانش آموزان می پردازند.

▪ معلمان ساختار اصلی و چارچوب کار را برای دانش آموزان تدارک می بینند و یادگیرندگان را تشویق می کنند که خود فرآیند یادگیری را کنترل کنند.

▪ معلمان چشم اندازه های متفاوت یک موضوع را ارائه می دهند و بر مهم ترین دیدگاه ها تأکید می کنند.

▪ معلمان به جای آن که به تنهایی تدریس کنند، به صورت گروهی با یکدیگر همکاری و آموزش را رهبری می کنند.

▪ معلمان به جای آن که شخصاً بر محیط تدریس کاملا کنترل داشته باشند با مشارکت دانش آموزان این کار را انجام می دهند.

▪ معلمان به سبک های یادگیری دانش آموزان حساسیت بیشتری نشان می دهند.

تغییرات نقش دانش آموزان در محیط های یادگیری الکترونیکی

▪ دانش آموزان به جای آن که منفعل و پذیرای دانش باشند و فعال اند و به ساخت دانش می پردازند.

▪ دانش آموزان به جای حفظ کردن اطلاعات و حقایق به حل مسئله های پیچیده می پردازند.

▪ دانش آموزان موضوعات را از چشم اندازهای گوناگون ملاحظه می کنند.

▪ دانش آموزان سؤالات خود را بررسی می کنند و برای یافتن پاسخ های مناسب به جست وجو می پردازند.

▪ دانش آموزان به صورت گروهی با یکدیگر کار می کنند و با انجام دادن فعالیت های مشارکتی مسئولیت هدایت و کنترل یادگیری خود را عهده دار می شوند.

▪ دانش آموزان می کوشند فعالیت هایی انجام دهند که با زندگی حرفه ای آنان در ارتباط است.

▪ دانش آموزان می کوشند مستقل، خودکار و خودانگیخته باشند و خودشان زمان سرعت یادگیری را تنظیم کنند.

▪ دانش آموزان به جای آن که به گذراندن امتحان بیندیشند، می کوشند دانش خود را به کار گیرند.

▪ دانش آموزان به جست وجوی راهبردهای یادگیری مناسب برای خود می پردازند و می کوشند بر این اساس یادگیری خود را بهینه کنند.

 آموزش الکترونیک و نقش آن در یادگیری بخش دوم