ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

جنگنده تاکتیکی جگوار

جنگنده جگوار، پلنگ خالدار اروپا

جنگنده تاکتیکی جگوار

جگوار (Jaguar) که در لغت به معنی نوعی پلنگ خالدار آمریکایی  است به  هواپیمای پشتیبانی،تاکتیکی جگوار ملقب به پلنگ خاردار اروپا اطلاق می شود که در راستای دستیابی به  برتری هوائی در جنگها ، جهت پشتیبانی از نیروهای خودی و دفاع از شهرها و اماکن استراتژیک  و استقلال ازوابستگی به تکنولوژی قدرتهای بزرگ ، توسط انگلستان و فرانسه بصورت مشترک طراحی شد ودر آزماشات و ماموریتها ، با نشان دادن توانائیهای خود باعث خشنودی و اعتماد به نفس طراحان آن گردید و زنگ خطر را برای آمریکا و شوروی به صدا در آورد.  اولین فروند از نمونه تولیدی هواپیمای پشتیبانی تاکتیکی (جگوار) ، ساخته مشترک مجتمع هوافضائی بریتانیا (BAC) و کمپانی (برگه) فرانسه در تاریخ دوم نوامبر سال 1971، اندکی بیش از سه سال پس از نخستین پرواز نمونه اولیه هواپیما به پرواز در آمد . نخستین تحویل جگوار به نیروی هوائی فرانسه برای آغاز سال 1972 برنامه ریزی شده بود که بدلیل اشکالاتی در تکمیل موتور ها به تعویق افتاد. نیروی هوائی فرانسه اولین واحدهای عملیاتی را از اواخر سال 72 شکل داد. اینها اسکادرانهایی متعلق به فرماندهی اول تاکتیکی هوائی بوده و در حمایت از نیروی زمینی فرانسه که در آلمان فدرال مستقر بودند عمل میکردند. یگانهای عملیاتی جگوار در بریتانیا و آلمان از سال 1973 آغاز به شکل گیری نمود.

تستهای پرواز

تکمیل پنج نوع متفاوت هواپیمای جگوار استفاده از هشت نمونه  اولیه را در بر داشت. پنج نمونه اولیه  نخست توسط شرکت هواپیمائی (برگه) در (ولیزی-ویلاکوبلای) و سه نمونه دیگر که آخری شامل ابزار تولید سری بود بوسیله BAC در (وارتون) ساخته شدند. تمام نمونه های اولیه به پرواز درآمده و تا پایان سال 1971 بیش از 1600 پرواز و جمعا حدود 1550 ساعت به انجام رسانیده بودند. تستهای پرواز توسط یک تیم مشترک انگلیسی-فرانسوی در (ایستره) فرانسه و (وارتون) بریتانیا اجرا شد، زمان انجام تستها بیش از آنچه انتظار میرفت طول کشید و این امر بدلیل اصلاحاتی بر روی سیستم پس سوز موتورهای (آدور) Adour ساخته ی مشترک (رولز-رویس) بریتانیا و (توربومکا) ی فرانسه بود که مستلزم کنترل بهبود یافته به هنگام پرواز پرواز اپروچ یک موتوره بود. در ابتدای کار، پس سوز را تنها میشد با حداکثر کشش خشک (2100 کیلوگرم استاتیک) به کار برد که کشش را تا 30 درصد افزایش داده و به 2700 کیلوگرم استاتیک میرساند.

سپس میتوانست متناوبا کشش را حداکثر تا 50درصد افزایش داده و به 3150 کیلوگرم برساند. به هنگام اپروچهای یک موتوره کشش مورد نیاز بیشتر از 2100 کیلوگرم ولی کمتر از 2700 کیلوگرم بود. (رولز-رویس) که مسئول ساختن قسمت عقب موتور بود سیستم پس سوز را چنان اصلاح کرد که هنگامی که موتور در قدرت کامل نبود نیز امکان استفاده از ان وجود داشته باشد و امکان گزینش هر کششی از حداقل کشش خشک تا حداکثر پس سوز فراهم آید. این اصلاح بود که باعث بالارفتن قیمت موتور گردید و عملکرد هنگان اپروچ یک موتوره را بهبود داد. نمونه اولیه شماره 5 که برای عملیات هوائی نیروی دریائی فرانسه (French Aeronavale) طراحی شده بود دو سری تست را پشت سر گذاشت. نخست تحت شرایط تقلید شده ی ناوهواپیمابر در تاسیسات (بدفورد) موسسه هواپیمائی سلطنتی بریتانیا و سپس با وزن کامل و حمل بارهای خارجی بر روی ناوهواپیمابر فرانسوی (کلمانسو) . هشت نمونه اولیه ی ساخته شده عبارت بودند از:

E01، برای تستهای آئرودینامیکی

E02، برای تستهای موتور، حرکت و چرخش

A03، برای تستهای شلیک، حمل بار و پیچش

A04، برای تستهای پروازی، تسلیحات و چرخشی

S06، برای تستهای تسلیحات و حرکت و نیز سیستم ناوبری- حمله  بریتانیائی

M05، برای مقدورات ناو هواپیمابر،‌تست سیستم ناوبری حمله فرانسوی

S07،‌برای تستهای تسلیحات و سیستم ناوبری بریتانیائی

B08، برای تستهای تسلیحات و شلیک و مطالعات برروی ترتیب کابین

جنگنده تاکتیکی جگوار

تولید

موافقتنامه بریتانیا و فرانسه شامل تولید 400 فروند هواپیمای جگوار میشد: 200 فروند برای نیروی هوائی سلطنتی بریتانیا و 200 فروند هم برای نیروی هوای و دریائی فرانسه. اولین سفارش رسمی فرانسه در سال 1968 برای خرید 50 فروند جگوار مشتمل بر 25 فروند نوع یکنفره A و 25 فروند نوع دو نفره B بود و نخستین سفارش بریتانیا در سال 1969 خرید 30 فروند هواپیما ( 15 فروند نوع یک نفره ی S و 15 فروند نوع دو نفره B) را در بر میگرفت. در ماه اوت سال 1971 سفارشهای جدیدی برای تولید 50 فروند جگوار برای فرانسه و 81 فروند برای بریتانیا داده شد. تولید این هواپیما که در تاسیسات (وارتون) بریتانیا و (تولوز- کولومیر) فرانسه صورت میگرفت جمعا به بیش از هشت تا ده فروند در سال میرسید. در ماه مارس سال 1977 تحویل هواپیمای جگوار به نیروی هوائی عمان نیز آغاز گردید.

سیستم ناوبری و حمله

پنج مدل مختلف تکمیل شده جگوار دارای سیستمهای قطعی ناوبری-حمله نیستند و بسته به موارد استفاده و دقت مورد نیاز استفاده کنندگان سیستمها از سادهترین نوع (مدل E) برای نیروی هوائی فرانسه تا پیچیده ترین (مدلهای B و S) برای نیروی هوائی سلطنتی فرق میکند. این میدان گسترده گزینش تجهیزات منجر به وفور فوق الهاده قدرت الکتریکی در هواپیما میشوند. این قدرت قدرت الکتریکی توسط دو ژنراتور جریان متناوب 15 کیلوولت-آمپر تامین میشود. تامین جریان برق مستقیم را دو ترانسفورمر تبدیل کننده 4 کیلوواتی برعهده دارند. نیروی متناوب (AC) اضطراری لازم برای دستگاههای ضروری توسط یک باتری 15 آمپر ساعت و یک مبدل استاتیک فراهم میشود. خرابی یک آلترناتور به تنهائی باعث کاهش مقدورات عملیاتی جگوار نمیتواند گردد.

سیستمهای ناوبری-حمله فرانسوی از دستگاههای باثبات رسیده با استفاده از اصول کارکرد در میراژهای 3 و 4 اقتباس شده اند. دستگاههای ساده ی نوع دونفره E - هواپیمائی که عمدتا به منظور آموزش عملیاتی خلبانهای کارآموز و نیز آموزش تکمیلی خلبانهای عملیاتی به کار میرود ، ناوبری کافی برای ماموریتهای تعلیماتی و کنترل آتش برای توپها،‌راکتها و موشکهای هوا به زمین (ای اس 30) و همچنین برای پرتاب بمبهای آزمایشی و یا حقیقی فراهم میاورد و در صورت لزوم هواپیما را میتوان بصورت عملیاتی به کار برد. مدلهای مخصوص پشتیبانی نزدیک هوائی یعنی انواع(ای، ام) دارای سیستم ناوبری- حمله مشابه هستند ولی در هواپیماهای عمل کننده از روی ناوهای هواپیمابر یک مسافت یاب لیزری نیز کار گذاشته شده است. این سیتم ، ناوبری دقیق و خودکار و قابل تطبیق با شرایط آفندهای در ارتفاع پائین و با سرعت زیاد بر علیه هدفهای زمینی را تضمین نموده و داده های دقیقی برای شلیک توپها، راکتها، موشکهای هوا به زمین AS-30 و همچنین موشکهای ضدرادار AS-37 یا مارتل ونیز تسهیلات دستی یا اتوماتیک بمباران تامین میکند.

کامپیوتر بمباران سی.اس. اف-تایپ31 ساخت تامسون-سی.اس.اف و سایت سی.اس.اف-تایپ121 متدهای بمباران متنوعی پدید میاورند ، از جمله بمباران شیرجه ای، بمباران پرتابی و یا بمباران ارتفاع پائین با استفاده از بمبهای تاخیری. این دو نمونه هواپیما همچنین مجهز به ECM هستند .مسافت یاب لیزری نصب شده بر نوع دریائی جگوار دارای دقتی معادل 5+ متر بدون اعتنا به مسافت میباشد. همانند هاریر ، بریتانیا برای مدلهای بی و سی جگوار نیز سیستم ناوبری مبتنی بر اینرسی (Inertial) را برگزیده است. سیستم ناوبری-حمله بکار رفته در نوع آموزشی پیشرفته دو نفره (بی) همانند نوع پشتیبانی نزدیک (اس) است با این تفاوت که آلات و علائم دو برابر شده اند. این سیستم متکی به یک کامپیوتر دیجیتال

MCS 920 M است که داده های ضروری دریافت شده از یک سکوی اینرشال Elliot e-3 r و یک کامپیوتر داده های هوائی ساخت همان کمپانی را پرورش میدهد. اطلاعات پروازی، ناوبری و نشانه روی توسط سیستم نمایش سربالای ساخت Specto- Smith بر روی یک شیشه کوچک در جلوی پنجره به خلبان ارائه میشود تا او ضمن در نظر داشتن مداوم فضای خارج ؤ داده های اساسی را نیز در اختیار داشته باشد. اطلاعات در مورد مسیر بر روی یک دستگاه نمایش نقشه متحرک نشان داده میشود. دستگاه همچنین شامل قطب نمای ژیرومغناطیسی ، ناوبری تاکتیکی هوائی، Tacan ، فرازیاب رادیوئی و زاویه سنج میباشد. یک مسافت یاب لیزری ساخت (فرانتی- وستینگهاوس) تجهیزات نوع (S) را تکمیل میکند.

نگهداری و تعمیرات

در گذشته،‌درجه اطمینان یک هواپیما، زمان سرویس و سهولت نگهداری آن فی الواقع تنها در مرحله پیشرفته ای از تکمیل آن مورد بررسی قرار میگرفت، امروزه اهمیت بسیاری به اثر بخشی در رابطه با قیمت، و قابلیت اعتماد عملیاتی- که یکی از ملاحضات عمده در بروشورهای تولید کنندگان است داده شده و در عین حال متدهای سرویس به موازات خود هواپیما پیش میروند. در مورد جگوار ، کارشناسان تجهیزان نیروی هوائی به کمک متخصصین انگلیسی و فرانسوی در تمام مراحل این مسئله را مورد توجه دقیق قرار دادند. در نتیجه زمان آمادگی برای ماموریت بسیار کوتاه است، 15 دقیقه بدون تسلیح دوباره و 20 دقیقه با تسلیح مجدد و گذشته از آن وسایل سرویس کمتری مورد نیاز است. فقط چهار نقطه دسترس محتاج عمل نیروی زمینی هستند ( یکی برای سوختگیری، دو تا برای چک کردن سطح روغن و یکی برای ذخیره اکسیژن) سوختگیری با فشار با استفاده از اتصال استاندارد (ناتو) فقط 3 دقیقه طول میکشد.

سطح روغن مخازن را میتوان با بازکردن دریچه های هر مخزن بازدید کرد. دستگاه استارت جگوار از یک ژنراتور هوای (میکروتوربو) که به سیستم سوخت هواپیما متصل است بهره میگیرد. این ژنراتور الکتریکی هوای فشرده را داخل موتور استارتر هر یک از موتورها مینماید. حرکت بر روی هر نوع زمین توسط گردش چرخ هیدرولیک دماغه تا حداکثر 55+ درجه از محور طولی هواپیما امکان پذیر است. به هنگام کشش چرخ پوز قابلیت 360 درجه تحرک دارد. بیش از 370 دریچه و صفحه بازبینی 30 درصد از سطح خارجی جگوار را تشکیل میدهند که عموما 60 تا 80 درجه باز میشوند. با در نظر گرفتن پنج سورتی یک ساعته در روز برای جگوار ، سروسی خط اول و دوم از 10.5 ساعت در برابر هر ساعت پرواز تجاوز نمیکند. زمان هر بازبینی کمی بیش از 300 ساعت و هر بازبینی کلی پس از 1200 ساعت میباشد. نواقص و معایب مدارها و دستگاهها توسط یک سیستم در صفحه آلات و علائم به خلبان اطلاع داده میشوند.

جنگنده تاکتیکی جگوار

مشخصات فنی

نیروی محرکه را دو موتور توربوفن رولز-رویس توبومکا (آدور- مارک 102) هر یک به کشش عادی 2320 کیلوگرم استاتیک و ماکزیمم کشش 3313 کیلوگرم استاتیک با استفاده از پس سوز تامین میشود. فاصله دو نوک بال جگوار از هم 8.48 متر،‌طول مدل یک نفره 15.52 متر و مدل دو نفره 16.42 متر و ارتفاع کلی آن 4.62 متر است. وزن عادی به هنگام برخاست 10300 کیلوگرم و حداکثر وزن به هنگام برخاست 15500 کیلوگرم میباشد. حداکثر سرعت افقی در سطح دریا 1350 کیلومتر بر ساعت و در ارتفاع 11 هزارمتری 1593 کیلومتر بر ساعت و سرعت اپروچ آن 115 نات است. برد عبوری با مخازن سوخت خارجی 4200 کیلومتر میباشد. شعاع آفندی در آفندهای Hi-Low-Hi با سوخت داخلی 800 کیلومتر و با سوخت خارجی 1300 کیلومتر است. شعاع آفندی در وضعیت Low-Low-Low با سوخت داخلی معادل 575 کیلومتر و با سوخت خارجی برابر 850 کیلومتر میباشد. مداومت پرواز در ماموریت آموزشی در ارتفاع بالا با سرعت زیر صوت 3 ساعت میباشد. مسافت فرود عادی 860 متر و با استفاده از چتر ترمز 580 متر و مسافت دورخیز برای برخاست 470 متر میباشد.

مهمات

جگوار مجهز به دو قبضه توپ 30 میلیمتری مستقر در بدنه است. یک مقر حمل بار در زیر بدنه و دو مقر در زیر هر یک از بالها قابلیت حمل کلی 4535 کیلوگرم بار خارجی را از بمب، راکت، موشک، دوربین یا مخزن سوخت را بدان میبخشد. مدلهای A - M- E دارای توپ 30 میلیمتری (دفا- 533) و نوع S دارای توپ 30 میلیمتری (آدن) میباشد. مرمیات موجود برای هر قبضه توپ 105 فشنگ است. مهمات قابل حمل عبارتند از: تمامی انواع بمبهای سقوط آزاد یا تاخیری فرانسوی،‌بریتانیائی و آمریکائی از 50 تا 400 کیلوگرم و یا از 250 تا 2000 پاوند. تمامی انواع بمبهای تمرینی، انواع لانچرها (5 اینچی- 68 میلیمتری...) ،‌مخازن پرتابی، انواع محفظه های وسایل تجسسی ،‌موشکهای هوا به زمین AS-30 ، ضد رادار AS-37 مارتل و هوا به هوای سایدوایندر و ماژیک.

توانائیهای جگوار

جگوار میتواند از باندهای کوتاه و نیمه آماده و یا زمینهای چمن عمل نشست و برخاست را انجام دهد. جگوار در تمامی ارتفاعات مافوق صوت بوده و دارای مقدورات برتری هوائی عالی برفراز جبهه است. موتور رولز- رویس Turbomecaکه جگوار بین المللی را به حرکت در میاورد در مقایسه با نوع MK102 موجود در هواپیماهای نیروهای هوائی بریتانیا و فرانسه 27 درصد کشش بیشتر تحت شرایط رزمی و 9 درصد به هنگان برخاستن تولید میکند. این ارقام بدون افزایش مصرف سوخت و با انجان اصلاحات فنی حاصل شده اند. جگوارهای نیروی هوائی بریتانیا و جگوارهای بین المللی ( نوع صادراتی) مجهز به یکی از بهترین سیستمهای (زمان خود) ناوبری و نشانه روی جنگ افزاری به نام NAVWASSاست.

خلبان قبل از ترک زمین، کامپیوتر خود را برای تمام پرواز برنامه ریزی میکند و بدین ترتیب میتواند بدون نگرانی همه طول مسیر را در ارتفاع بسیار پائین و زیر دید رادار دشمن با سرعتهای ترانسونیک طی کند. خلبان همچنین قادر است در طول پرواز برای حمله به هدفهای اتفاقی از مسیر تعیین شده خارج شود،‌به طور اتوماتیک به مسیر قبلی باز گردد و یا در هر لحظه بدون ترس از گم کردن مسیر قصد مراجعت به پایگاه کند. تمامی اطلاعات و داده های مورد نیاز خلبان در HUD نمایش داده میشود و نگاهی به نمایش نقشه متحرک،‌موقعیت دقیق خلبان را نشان میدهد.

جگوار در مسابقه سالانه ناوبری و بمباران نیروی هوائی بریتانیا در آلمان اول شده است.آزمایشهای اولیه پروازی بر روی رادار چند منظوره AGAVEکارآئی آن را به اثبات رسانده است. AGAVE یک رادار سبک وزن با قابلیت اعتماد زیاد است که در موقعیتهای هوا به هوا، ضد کشتی، نقشه برداری زمینی و مسافت یلبی هوا به زمین عمل میکند. همه اطلاعات راداری بر روی صفحه نمایش سربالای Rester یا نمایش سرپائین نقشه ای راداری تلفیقیMap-Radar Head DownDisplay    نشان داده میشود. همچنین سیستم بردیاب لیزری که جای خود را به رادار داده است در محفظه زیر پوز قرار میگیرد و میتواند توانائی چند ماموریته بودن جگوار را حفظ کند. از جمله موشکهای ضد کشتی قابل حمل توسط جگوار : McDonnell Douglas Harpoon و اگزوسه Aerospatiale Am.39 و موشک آلمانی کورموران ساخت MBB با نصب مقرهای ویژه موشکی توسط جگوار بینالمللی قابل حمل میباشد که به همراه سیستم ناوبری حمله و رادار کارآئی هواپیما را افزایش میدهند. در صورت وجود تهدیدهای دریائی ، جگوار میتواند زیر دید رادارهای کشتی دشمن با چهار موشک ضد کشتی به آن حمله کند.

قابلیت عالی رزم هوا به هوای موجود در نوع استاندارد جگوار با استفاده از سطوح تعدیل هواپیما،‌افزایش زاویه اسلتها و نصب موشکهای ماژیک بر مقرهای جدید روی بال بهبود یافته است. موشک ماژیک میتواند بر علیه هدفهائی در تیررس توپ هواپیما به کار رود و قابلیت تحمل فشار ثقل آن از خلبان خیلی بیشتر است، به علاوه رادار آژاو قبل ازرویت چشمی هدف، جگوار را به موقعیت مطلوب هدایت میکند. جگوار بین المللی دارای توانائی نفوذ عمیق است و با بار رزمی عادی و مخازن سوخت خارجی میتواند تا شعاع بیش از 750 مایل عمل نماید. دو موتوره بودن جگوار و دوگانه بودن تمامی سیستمهای آن به همراه دستگاه (نوواس) که امکان حمله های سریع در ارتفاع پائین را فراهم میاورد و میزان بقای جگوار را بالا میبرند. جگوار در نیروی هوائی فرانسه تا اول جولای 2005 در خدمت بود و پس از ان جای خود را به Rafale داد و در نیروه هوائی سلطنتی تا 30 آوریل 2007 در سرویس بود.