ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

نگارستان

ادعای خدایی

ادعای خدایی

ادعای خدایی

همانطور که میدانید فرعون نامی است که بر پادشاهان مصر اطلاق میشود و چون یکی از فرعون های مصر ادعای خدایی کرده بود،مرد دانایی نزد او آمد و در حضور همه،خوشه انگوری به او داد و گفت که اگر تو خدا هستی معجزه ای کن و این خوشه انگور را تبدیل به طلا کن.

فرعون که مانند دیگر خدایان دروغین،درمانده شده بود یک روز از او فرصت خواست. شب هنگام که زانوی غم در بغل گرفته بود و در این اندیشه بود که چه خاکی بر سر خودش بریزد که ناگهان شخصی درب خوابگاهش را به صدا در آورد.

فرعون پرسید: کیستی؟

آن شخص وارد اتاق شد با حالتی تمسخرآمیز گفت خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست. تو که نمیدانی پشت در کیست خیلی بیجا کرده ای که خود را خدا مینامی. حالا من بسیار کنجکاوم که چطور میخواهی خوشه انگور را به طلا تبدیل کنی؟

فرعون گفت: تو کیستی که چنین گستاخی و بدون اجازه وارد کاخ شده ای؟

آن شخص گفت: من شیطانم و در همان حال،وردی بر خوشه انگور خواند که خوشه انگور تبدیل به طلا شدو سپس خطاب به فرعون گفت که من با این همه توانایی،لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت،ادعای خدایی می کنی؟

سپس  شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده شدی؟

شیطان پاسخ داد

زیرا میدانستم که از نسل او،احمق هایی همچون تو به وجود می آید

 

نگاره ها