10/11 1391

تنهایی

تنهایی

تنهایی

خدایا تو را سپاس

خدایا بعضی وقتها شرمنده میشوم که همه انسانها را «شما» خطاب میکنم و خداوند مهربانم را «تو». اما وقتی که خوب فکر میکنم میبینم تنها کسی که شایسته تو هست ، تنها تویی. چون تنها ، تو یگانه ای ، تو احد و واحدی ، تو تنها کسی هستی که نیاز به جمع نداری. ولی واقعا خدایا تنهایی چه میکنی؟ ما که از تنهایی سخت گریزانیم چون تنهایی خیلی سخته، خیلی سخت.

 

خیلی سخته

وقتی بخوای درد و دل کنی ، اما کسی رو نداشته باشی

وقتی بخوای گریه کنی اما شونه های کسی رو نداشته باشی

وقتی بخوای با یکی بخندی اما کسی رو نداشته باشی

وقتی قلبت شکسته و کسی نیست تا تکه های قلبت رو واست جمع کنه

وقتی پر از شور و هیجانی و کسی نیست که هیجانت رو باهاش تقسیم کنی

 

آره ، تنهایی سخته

وقتی اشکهات بند نمیان و کسی پیدا نمیشه اونا رو بند بیاره

یا علت جاری شدن اشکهات رو بپرسه

وقتی دستهات سرد شدن و دستی نیست که اونا رو با مالش گرم کنه

وقتی یه دنیا حرف داری و کسی نیست که اونا رو گوش بده

 

اما حالا که فکر میکنم میفهمم که تو

چنان مشغول رحمت و برکت و بخششی 

که برای تنهایی فرصت نداری

چنان به بنده هایت عشق میورزی 

که هزار بار هم که توبه بشکنیم بازهم ما را میطلبی

چنان با ما هستی که تمام سختیها را پشت سر میگذاریم

و برای همیشه فراموششان میکنیم

 

خدایا

از اینکه با ما هستی و از ما

تو را سپاس

 

نگاره ها

اشتراک در تلگرام